۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

گزارش تکمیلی از مراسم گرامیداشت تولد اشکان سهرابی









امروز شنبه 10 بهمن ماه تولد اشکان سهرابی یکی از شهدای راه آزادی مردم ایران بود .ساعت 14:24 به قطعه 257 رسیدیم .خانواده اشکان ٰٰ مادران عزادار و حامیان آنها ٰ‌تعدادی از دوستان و هم دانشگاهی های اشکان و تعدادی از مردم حضور داشتند.

جمعیت به ده ها نفر می رسید .مزار اشکان با قاب عکس های کودکی و جوانی او که مادرش با نگاهی اشک آلود به آنها می نگریست و نبودش را فریاد می زد ٰ گل های رز پرپر شده و گل های سفید مریم ٰو شمع های روشن تزیین شده بود.

کیک تولد اشکان با نوشته رویش اشکان جان همیشه زنده ای در کنار گل های پرپر شده قرار داده بودند خبری از نیروی انتظامی و لباس شخصی ها نبود .یکی از مادران عزادار از طرف تمامی مادران نوشته ای را خواند و به مادر اشکان تقدیم کرد تا همچنان استوار و ثابت قدم بماند.

هنوز از حضورمان 10 دقیقه ای نگذشته بود که دو اتومبیل نیروی انتظامی با 3 سر نشین به جلوی قطعه 257 آمدند یکی از اتومبیل ها بعد از چند دقیقه ای رفت اما یک اتومبیل نیروی انتظامی با دو مامور ماندند تا اوضع را کنترل و مانع شعار دادن بشوند. یکی از مامورین به طرف پدر اشکان رفت تا به او گوشزد کند شعار دادن ممنوع

حدود ساعت 15:20 بود که حضور لباس شخصی ها افزایش یافت . همه مهمانها با هم بر سر مزار ندا آقا سلطان و سپس سهراب اعرابی رفتند تا به آنها نیز ادای احترام کنند .اما همچنان لباس شخصی ها جمعیت را همراهی می کردند تا ساعت 15:35 که همه مهمان ها قطعه 257 را ترک کردند.

قطعه شعری که دائی اشکان برای خواهرزاده اش خوانده است:

اشکان عزیز

قصه تولد تو : حکایت شکفتن گل در میان برفها بود

و قصه رفتنت : حکایت پرپر شدن گل به دست خزان ویرانگر

و خاطره ات : شیرینی ایام تلخ آینده مان

و عمر کوتاهت : پیام شکفتن گلزاری با شکوه در زمستانی سرد و تار است

متنی که مادران عزادار بر آرامگاه اشکان قرائت کردند

اشکان جان

تولدت را فریاد

و بر شعله شمع های افروخته بر مزارت بوسه خواهیم زد

خواهرم

در کنارت استاده ایم چون کوه استوار ٰ چون سرو سبز و چون لاله داغ بر دل درد ما اگر چه اندازه تو نیست کمتر از آن هم نیست

قاب عکس اشکان تو در خانه دل ماست چون نداٰ سهراب ٰ مسعود ٰ‌ترانه ٰ کیانوش ٰ احسان و دیگر فرزندانمان

می دانیم رنجها کشیده ای تا جوانه ات را با سرانگشتان مهربانت پرورش دهی .خون دلها خورده ای تا بزرگ و بزرگتر شد آنقدر که دست بیداد نتوانست رشد و بالندگی اش را ببیند و تبر خود را فرود آورد غافل از جنگل و سروهای ایستاده اش

خواهرم در کنار تو مادرانی ایستاده اند که پیش تر از آن جگرگوشه هایشان را به جرم آزادیخواهی در گوشه و کنار این آب و خاک از دست داده اند مادرانی که نمی دانند بر کدامین گور بگریند

در کنار تو مادری است که ده سال به دنبال فرزندش می گردد او را از که بگیرد؟

از آنان که خود به در خانه آمدند و فرزندش را با خود بردند

در کنار تو مادرانی هستند که هر هفته با ضربه های باتوم مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و با هجوم و دستگیری مواجه هستند

سرت را بالا بگیر و فریاد عدالت خواهی ات را بلند کن این حق توست که بدانی دست چه کسانی به خون فرزندت آغشته است

این حق تو.ست که بدانی چه کسی ضربه آخر را زد

مادران عزادار در کنار خانواده های جان باختگان ٰ زندانیان ٰ مفقود شدگان هم صدا با آنها عدالت و آزادی را فریاد خواهند زد و خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی ٰ شناسایی و محاکمه و مجازات آمرین و عاملین کشتار فرزندان ملت در دادگاههای علنی و عادلانه می باشند.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
10 بهمن 1388 برابر با 30 ژانویه 2009



http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.: 0031620720193

هیچ نظری موجود نیست: