۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

نامه بهداد نوه زندانی سیاسی علی صارمی خطاب به پدر بزرگش

انتشار:فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

زينب صارمي دختر آقاي علي صارمي زنداني سياسي محكوم به اعدام درگوهردشت, احساسات كودك دوساله اش را كه روزانه با آن روبروست دررابطه با پدربزرگش به تحرير درآورده است- باشد كه به زودي دوران ظلم وديكتاتوري واسارت ودربدري پايان پذيرد.

پدر بزرگ مهربانم که همه دوست دارند سلام

با دستان کوچک و بی گناهم برای دستان بزرگ و به زنجیرت می نویسم که آرزو دارم کنارم باشی و برایم داستان این همه سالها را بگویی که کجا می روی که هنوز هم پایان نیافته.

برایم داستانهای واقعی آن چه را دیدی و کشیدی را بگویی که باور نکردنی تر از تخیلات است.

بابا من فقط تعریفت را شنیده ام از وقتی به دنیا آمدم هنوز نتوانستم در آغوشت بگیرم . اما تلفن که می زنی پر از مهر و ما را خوشحال می کنی.

پدر بزرگ وقتی به زندان رفتی مادرم 3 ساله بود و حالا من 2 سال دارم.

من همیشه از پشت میله های کلفت و شیشه کدر گوهردشت ترا با چهرۀ خندان می بینم .

می دانم پدر بزرگ؛ تو بی گناهی چون من آنرا در وجودت حس می کنم .

من هنوز نمی دانم آزادی چی است؟ چرا در کشور ما نباید باشد؟ اما من چه آزاد باشم و چه نباشم پدر بزرگ من هستی و این حق من است که بر شما بوسه بزنم و کنارت باشم .

من از خانه یمان تا زندان رجائی شهر 6 ساعت طول می کشد تا بیاییم و شما را ببینم .چون نیمی از وجود من هستی .

همۀ بچه ها خانه پدر بزرگ و مادربزرگشان را دوست دارند . اما من دوست دارم خانه شما زندان نباشد . بلکه یک جایی باشد که برازنده شما . پدر من هر روز دعا می کنم آن روز برسد.

بهداد نوه زندانی سیاسی علی صارمی

29 دی 1388


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

هیچ نظری موجود نیست: