۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

انتقال 2 هموطن بلوچ به زندان اوین جهت اجرای حکم ضد بشری اعدام

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" صبح امروز 2 نفر از زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج جهت اجرای حکم اعدام به زندان اوین منتقل شدند.
روز سه شنبه 10 خرداد ماه حوالی ساعت 09:00 از سلول 24 سالن 1 بند1 زندان گوهردشت کرج دو زندانی هموطن بلوچ را برای اجرای حکم ضدبشری اعدام به زندان اوین منتقل کردند. نام دو زندانی که امروز از بند 1 زندان گوهردشت کرج جهت اجرای حکم اعدام به زندان اوین منتقل شدند عبارتند از؛
1 محمد ریگی 40 ساله او در سال 1385 در بزرگ راه خلیج فارس تهران دستگیر شد هنگام دستگیری مامورین نیروی انتظامی بسوی آنها شلیگ کردند که وی را از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت. نیروی انتظامی در جریان شلیک بسوی آنها منجر به قتل یک عابر بی گناه شد و در حدود 7 نفر از عابرین زخمی شدند . علیرغم اینکه در تحقیقات مشخص شد که عابر کشته شده و زخمی شدگان توسط گلولها نیروی انتظامی مورد اصابت قرار گرفته اند. ولی کشته و زخمی شدگان عابرین را به آنها نسبت دادند. او به مدت 5 ماه در آگاهی شاهپور تهران مورد شکنجه های وحشیانه قرار گرفت و برای گرفتن اعتراف از او اقدام به فرو کردن چوب در زخم آنها می نمودند. در حالی که در زمان دستگیری هیچگونه مواد مخدری نداشتند آنها را به اتهام حمل مواد مخدر و درگیری با نیروهای انتظامی و قتل توسط صلواتی قاضی مرگ به 2 بار اعدام محکوم شدند.
2_زندانی عبد الحمید ریگی 36 ساله پسر خواهر آقای محمد ریگی است که همزمان با دائی اش دستگیر شدند. او در حین دستگیری مورد اصابت گلوله نیروی انتظامی از ناحیۀ پا قرار گرفت و از زمان دستگیری تاکنون در بند 1 زندان گوهردشت کرج بسر می برد.
این 2 زندانی همراه با تعداد دیگری از زندانیان قرار است که روز چهارشنبه حکم ضد بشری اعدام آنها در زندان اوین به اجرا در آورده شود.
رژیم ولی فقیه برای ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه و برای سرپوش گذاشتن به جنگ قدرت بین علی خامنه ای و احمدی نژاد که در جریان است در هفته های گذشته به شکل غیر قابل تصوری موج اعدام ها را در ایران گسترش داده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،موج لا ینقطع اعدام در ایران را به عنوان یک جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای متوقف کردن کشتار در ایران خواهان دخالت بلادرنگ آنها می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
10 خرداد 1390 برابر با 31 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه شکنجه سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

اعتراض خانواده های زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در سالن ملاقات


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" خانواده های زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در اعتراض به تشدید سرکوب و محدودیتها علیه عزیزانشان دست به اعتراض زدند و خواستار پایان دادن به این اعمال غیر انسانی شدند.
روز دوشنبه 9 خرداد ماه خانواده های زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه و محدودیتها غیرانسانی علیه خود و عزیزانشان در سالن ملاقات دست به اعتراض زدند که با برخوردها و جوابهای سرکوبگرانه مامورین سالن ملاقات مواجه شدند. این اعتراضات برای مدتی ادامه داشت. خانواده ها اعلام کرده انده که در صورت برداشته نشدن این محدودیتها به اعتراضات خود ادامه خواهند داد. مامور سرکوبگر حاضر در سالن ملاقات به خانواده های زندانیان سیاسی پاسخ داد که اگر ناراحت هستید خوب ملاقات نیایید و همچنین سایر جوابهای دیگر .
در طی 2 هفته گذشته کابینهای ملاقات خانواده زندانیان سیاسی با عزیزانشان را تا حد زیادی کاهش داده اند. بطوری که باعث ازدحام زیادی در کنار کابین شده است. از طرفی دیگر این ازدحام حاصل از کاهش کابینه های ملاقات و گرمای زیاد در سالن باعث فشار مضاعف علیه خانواده ها و بخصوص افراد سالخورده و کودکان می شوند.این در حالی است که در حدود 180 ملاقات کننده در سالن حاضر هستند.
همچنین از هفتۀ گذشته روش جدیدی برای سرکوب و ایجاد رعب و وحشت بین خانواده ها و زندانیان سیاسی ایجاد کرده اند. آنها اقدام به نسب دگمه بر روی تلفنهای کابینی نموده اند و زندانیان سیاسی با فشار دادن دگمه قادر به صحبت با خانواده هایشان هستند.بکار گیری این روش جدید سرکوبگرانه برای جلوگیری از افشای رفتار و برخوردهای غیر انسانی مامورین وزارت اطلاعات و پاسداربندها علیه زندانیان سیاسی در بند 350 زندان اوین می باشد.پاسداربندهای سالن برای ممانعت از انتشار اخبار سرکوب زندانیان سیاسی در بند 350 به بیرون اقدام به پخش شایعاتی نموده اند که مکالمات تلفنی کابینی بین خانواده ها و زندانیان سیاسی ضبط می شود.
از طرفی دیگر قیمت مواد غذایی که زندانیان سیاسی از فروشگاه زندان خریداری می کردند بطور ناگهانی به بیش از 2 برابر افزایش یافته است. این شیوه اخاذی از زندانیان سیاسی تحت عنوان برداشته شدن یارانه مطرح شده است. ماه ها است که میوه و سبزی از جیره غذایی زندانیان حذف شده است. زندانیان سیاسی به دلیل کمیت غذا و کیفیت بسیار بد و غیر قابل مصرف بودن آن، قادر به مصرف کردن غذای زندان نیستند و ناچار هستند که با خرید حداقل مواد غذایی از فروشگاه زندان نیازهای خود را تامین نمایند.اکثر زندانیان سیاسی سرپرست و نان آور خانواده بوده اند و با افزایش قیمت کالا در فروشگاه زندان فشارهای مضاعفی بر خانواده ها وارد می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،از اعتراضات به حق خانواده های زندانیان سیاسی حمایت می کند و ایجاد روشهای سرکوبگرانه و محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنها را محکوم می کند و از دبیر کل کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگران ویژه سازمان ملل متحد و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
09 خرداد 1390 برابر با 30 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه شکنجه سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۸, یکشنبه

گزارش از حضور نسرين ستوده در اولين دادگاه رسيدگي به ابطال پروانه وكالت اش


مدرسه فمینیستی: اولين دادگاه رسيدگي به پرونده ابطال پروانه ي وكالت نسرين ستوده صبح امروز با حضور نسرين ستوده در كانون وكلاي دادگستري برگزار شد. نتيجه نهايي به دادگاه تجديد نظر و زمان ديگري موكول شد.
صبح امروز هشتم خرداد ماه، نسرين ستوده با دستبند و همراهي دو سرباز و يك زن پليس از زندان اوين به كانون وكلا آمد تا در دادگاه رسيدگي به ابطال پروانه ي وكالتش شركت كند.
در اين دادگاه كه در يكي از اتاق هاي كانون وكلا برگزار شد ؛ خانم كيهاني عضو هيات رييسه كانون و چند تن از وكلا به عنوان قاضي به بررسي پرونده ابطال و يا عدم ابطال پروانه وكالت
نسرين ستوده پرداختند و تصميم به برگزاري دادگاه تجديد نظر و در زماني ديگر گرفته شد.
نسرين ستوده از شهريور سال گذشته در زندان اوين دربند و به يازده سال زندان محكوم شده است . چندي پيش مراجع قضايي خواستار تعليق پروانه وكالت اين وكيل شدند اما كانون مدافعان با وارد شدن به اين حوزه مسئوليت رسيدگي به اين پرونده را برعهده گرفته است .

به گفته وكلاي حاضر در پشت درهاي بسته ي دادگاه ، اين عمل كانون وكلاي دادگستري به منزله ي دفاع از حقوق صنفي وكلاست و اميدوارند كانون وكلا در اين زمان حساس تاريخي تصميمي مبني بر دفاع از حقوق صنفي وكلا بگيرد.
هر چند اين وكيل هم در دادگاه و هم در نامه اي كه به همسرش نوشته ؛تاكيد كرده چه بي پروانه و چه با پروانه وكالت به احكام صادر شده ي موكلانش معترض است:" تا زماني كه اين احكام غير عادلانه به حيات خود ادامه مي‌دهد و تا زماني كه دادگاه انقلاب به صدور احكام اعجاب انگيز خويش ادامه مي‌دهد. من بي‌پروانه‌ي وكالت يا با پروانه، به اين احكام معترضم.اعتراض به احكام ناعادلانه نياز به پروانه‌ي وكالت ندارد. به آنها بگو پروانه‌ام را از من بگيريد، عدالت را نه؟"
او در اين دادگاه با چهره اي خندان و با اعتماد به نفس بالا حضور يافت كه قوت قلب حاضران و فعالان حقوق زناني شد كه براي ديدن نسرين ستوده به كانون وكلاي دادگستري آمده بودند.

رضاي عزيزم !

مي‌گويند زندان است و دلتنگي‌هايش، مي‌خواهم برايت بگويم زندان است و غافلگيري‌هايش. نمي‌تواني تصور كني نسل جديد چه فضاي جديدي را در زندان ايجاد كرده است؟ همان فضاي غافلگير كننده‌اي كه در بيرون است، در رگ‌هاي زندان جريان دارد و اين، حيات جديدي را به جامعه و زندان مي‌بخشد! اين زندگي گاه شاد است و سرحال، گاه آرام و سر به زير گاه نظاره‌گر و تحليل‌گر، اما در همه حال متحمل و اهل مدارا، و تحمل همان است كه آنها را به هدف مي‌رساند. زيرا تو خودت بهتر مي‌داني كه آنچه مي‌تواند سنگ را شكاف دهد و سختي‌ها را از جلوي راه بردارد انعطاف و تحمل آب است.

عزيزم !

هركس در زندان به آزادي‌اش فكر مي‌كند. من هم آزادي‌ام برايم مهم است. اما مهم‌تر از آن عدالتي است كه ناديده گرفته مي‌شود. معلوم است كه رويايم مثل هر زنداني يك مسافرت رفتن با خانواده است يا قدم زدن آزادانه در زير باران بهاري، نگاهي به درخت كوچه يا با بچه‌ها يك عصر را در پارك گذراندن. راستي يادت هست چگونه وقتي عصرها به خانه مي‌آمدي هر سه با شادماني به استقبالت مي‌آمديم؟ ما خانواده خوشبختي بوديم ولي برخلاف تهديد بازجويم كه در اولين جلسه‌ي بازجويي گفت تو و شوهرت را از حيّز انتفاع ساقط مي‌كنم، هنوز هم خوشبختيم، زيرا نمي‌دانم چرا آقاي بازجو نمي‌دانست خوشبختي در دل آدمي وجود دارد. همه‌ي اينها را دوست دارم. معلوم است كه همه‌ي اينها برايم مهم است. اما مهم‌تر از آن صدها سال حبسي است كه براي موكلانم و ديگر آزاديخواهان به جرم ناكرده صادر شده است تعدادي از آنها و فقط بعضي از آنها موكلم بوده‌اند و چه پروانه‌ي وكالت داشته باشم يا نداشته باشم به احكام ناعادلانه‌ي آنها معترضم.

مي‌خواهند دادگاهي برپا كنند تا پروانه‌ي وكالتم را ابطال كنند. البته پروانه‌ي وكالتي دارم كه سعي كرده بودم ضميمه‌ي شرافتم باشد. اگر روزي پروانه‌ي وكالت را حكومتي از من بگيرد، شرافتم را كه با هيچ حكمي نمي‌تواند بگيرد. همان مرا بس.

تا زماني كه اين احكام غير عادلانه به حيات خود ادامه مي‌دهد و تا زماني كه دادگاه انقلاب به صدور احكام اعجاب انگيز خويش ادامه مي‌دهد، عزيزم، من بي‌پروانه‌ي وكالت يا با پروانه، به اين احكام معترضم.اعتراض به احكام ناعادلانه نياز به پروانه‌ي وكالت ندارد. به آنها بگو پروانه‌ام را از من بگيريد، عدالت را نه؟

اوين
بند زنان زنداني سياسي
خرداد90

وضعیت سخت وطاقت فرسای زندانیان سیاسی زندان سلماس

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانیان سیاسی زندان سلماس در شرایط سخت و در محیطی فاقد هرگونه امکانات اولیه انسانی نگهداری می شوند.
زندانیان سیاسی زندان سلماس در شرایطی سخت و طاقت فرسا نگهداری می شوند. آنها از داشتن حداقل امکانات اولیه انسانی محروم می باشند.وضعیت غذایی آنها به لحاض کمی و کیفی بسیار بد می باشد و به حدی بد است که زندانیان قادر به مصرف کردن آن نیستند . گوشت قرمز ،سفید و ماهی ماه ها است که از غذای آنها حذف شده است. به زندانیان به هیچ وجه میوه و سبزی داده نمی شود. بدین خاطر زندانیان از سوء تغذیه شدید رنج می برند و بدن آنها در برابر بیماریهای غیر مقاوم می باشد. وضعیت بهداشت این زندان فاجعه بار است. حشراتی موزی مانند سوسک،شپش و ساس در زندان بیداد می کند. وضعیت سرویسها و حمام آنها فاجعه بار است.
زندانیان سیاسی از درمانهای جدی محروم هستند و بیماریهای حاد آنها با تجویز قرصهای مسکن رفع و رجوع می شود.رفتار پاسداربندها و رئیس زندان با زندانیان سیاسی وحشیانه و غیر انسانی است.
برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی آنها را به بند معتادین زندان منتقل کرده اند که شرایط این بند فاجعه بار است.نام بعضی از زندانیان سیاسی که به بند معتادن منتقل شده اند عبارتند از ؛ وحید بنی زاده محکوم به 25 سال زندان می باشد،فرهاد چالش محکوم به 10 سال زندان است،احسان توپست محکوم به 13 سال زندان می باشد و زندانیان سیاسی محی الدین امینی محکوم به 3 سال زندان است.
زندانیان سیاسی زندان سلماس از تمامی نهادها و سازمانهای حقوق بشری بین المللی برای پایان دادن به شرایط قرون وسطایی و غیر انسانی حاکم بر زندان سلماس استمداد می طلبند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد شرایط سخت و غیر قابل تحمل و بطور مستمر تحت فشارهای غیر انسانی قرار دادن زندانیان سیاسی در ایران را محکوم می کندو از کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگران ویژه سازمان ملل و تمامی مراجع بین المللی خواستار اقدام عملی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در زندانهای رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
08 خرداد 1390 برابر با 29 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه شکنجه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

به قعر اسفل السافلین بی اخلاقی ها پرتاب شدن(ارژنگ داودی)

گزارشی از اعمال خودسرانه و رفتارهای غیر انسانی و غیر قانونی فردی بنام فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان گوهردشت که توسط زندانی سیاسی ارژنگ داودی نوشته شده است و برای انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است. متن گزارش به قرار زیر می باشد:
رئیس زندان رجایی شهر آقای مردانی،
در تاریخ 26/2/90 یعنی در کمتر از دو هفته مجددا به سلول کثیف انفرادی ( فاقد سرویس های بهداشتی سالن متعفن 2 یند 1 زندان رجایی شهر منتقل شدم . دستور غیرقانونی مذکور در سه بهانه بی اساس صادر شده که کتبا در زیر فرم کپی.شده ، مجعول و فاقد اصالت موسوم به شورای زندان آن هم بدون شماره ، بدون مهر ، بدون درج نام و امضای اعضای شورا ( در محل مخصوص شماره گذاری شده در فرم مربوط حتی بدون نام جدید مسئول شورا به شرح زیر البته به صورت تفکیک شده ذکر می گردد.
1-عدم شرکت در آمار 2 - درگیری با مامور در حین اخذ آمار 3- ایجاد بی نظمی در آمار
در ابتدا با بهانه اول یعنی عدم شرکت در آمار :می گویند عده ای به باغ وحش رفته بودند و دیدند که همه حیوانات در حال خندیدن هستند بجز جمع خران که در حال پریدن بودند سه روز بعد که دوباره به باغ وحش رفتند با تعحب دیدند که همه حیوانات به امور خود مشغول اند ولی جمع خران در حال خندیدن هستند علت جویا شدند و فهمیدند که دفعه پیش آقا میمون چیزی را برای اهالی باغ وحش تعریف کرده بود که موجب خنده آنان شده ولی جمع خران که بعد از چند روز تازه جک را فهمیده بودند در حال خندیدن هستند تازه جک را فهمیده اند حالا دارند می خندند.
اینک متجاوز از 5 سال و 6 ماه و 2 هفته است که لاینقطع هر از گاهی زندان های اوین ، رجایی شهر و مرکزی بندعباس را یکی پس از دیگری در پی اجبار دوره می کنم و به دلایلی که در پرونده موجود است هرگز در آمار شرکت نکرده ام. در ارتباط با بخش دوم از بهانه های مندرج در زیر نویس کوچک فرم مجعول شورای انظباطی یعنی درگیری با مامور؛ اولا نام مامور مورد بحث، ثانیا درگیری کذایی چه هنگامی روی داده که خود من هم خبر ندارم. ثالثا این درگیری فردی در کجا صورت گرفته که هیچ یک از هم بندیان آن را ندیده اند .
حقیقت اینکه در طول عمر خود دروغ های بی پایه و اساس از نوع شاخدار زیاد شنیده ام ولی فرجی نژاد مسئول حفاظت و اطلاعات زندان که روی دست نیروهای ساواک مستقر درزندان ستم شاهی بلند شده دروغ های شاخ و دمدار را نه به همین نسبت که الحق به شعبده بازی و سیاه بازی شبیه تر است. زیرا برخلاف اینکه گفته اند: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها، این شخص از هیچ مطلق یعنی بدون ذره ای کاه هم می تواند کوه بزرگی بسازد و حتی می تواند آن را به عنوان سلسله جبال زاگرس به خلق الله بیاندازد. البته به قید سرنیزه چون نامبرده مدام دستش به قبضه شمیر بند است و هنوز نمی فهمد که زورنتیجۀ معکوس به بار می آورد.
در ارتباط با بخش سوم از بهانه مندرح در زیرنویس کپی فرم مجعول شورای انظباطی یعنی ایجاد بی نظمی در آمار این مورد هم مثل مورد دوم در تناقض تام با مورد اول است الحق که دروغگو کم حافظه است و ذهن بی خردی که امثال وی در برابر بعضی زندانیان از جمله اینجانب چنین بی مهابا از موقعیت شغلی خود سوء استفاده می کنند و خود را به قعر اسفل السافلین بی اخلاقی ها پرتاب می کنند. ولی در برابر بعضی دیگر که معمولا پولدار هستند و یا زندانیان عادی که پولدار هستند ، یا برای آنها مواد مخدر و سایر کالاهای قاچاق وارد می کند چنان با خضوع و خشوع رفتار می کنند که انگار نسل اندر نسل نوکرسپرده و غلام حلقه به گوششان بوده است .
مجددا ضمن اصرار برانجام تشریفات مقدماتی لازم برای رسیدگی های قضایی نسبت به موارد مندرج در شکواییه مورخ 1/2/90 اینجانب علیه فرچی نژاد مسئول فعلی حفاظت و اطلاعات زندان رجایی شهر درخواست می شود این نامه نیز به شکواییه یادشده ضمیمه گردد تا مطالب مشروحه در آن بویژه سوء استفاده بی رحمانه از فرم های شورای انظباطی زندان مورد بررسی قرار گرفته و این حربه غیر انسانی از دست برخی مسئولان زندان بویژه شخص فرجی نژاد گرفته شود .
زندانی سیاسی ارژنگ داوودی
زندانی سیاسی سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج
اردیبهشت 1390
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

وضعیت جسمی زندانیان سیاسی اعتصاب غذا کننده در زندان گوهردشت حاد می باشد


بنابه گزارشات رسیده به " فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وضعیت و شرایط جسمی زندانیان سیاسی در حال اعتصاب غذا در زندان گوهردشت کرج روبه حاد شدن گذاشته است.
تعدادی از زندانیان سیاسی سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج که از روز یکشنبه اول خرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده اند. در هفتمین روز اعتصاب غذا وضعیت جسمی آنها رو به حاد شدن گذاشته است. زندانیان سیاسی اعتصاب غذا کننده از ضعف جسمی ،سر درد،بی حالی و سایر عوارض رنج می برند.ولی همچنان از رسیدگی به خواستهای به حق آنها خوداری می کنند .از جمله زندانیانی سیاسی که وضعیت آنها حاد گزارش شده است ؛مهندس کیوان صمیمی،مهدی محمودیان و عیسی سحر خیز می باشند.
معلم زندانی رسول بداقی که که در پنجمین روز اعتصاب غذا بدستور بازجویان وزارت اطلاعات به سلولهای انفرادی بند1 شکنجه گاه زندانان گوهردشت منتقل شده است از وضعیت و شرایط او هیچ خبری در دست نیست. خطر جدی وجود دارد که معلم زندانی در این شکنجه گاه مورد بدرفتاری و شکنجه جسمی پاسداربندها قرار گیرد.
خواسته های زندانیان سیاسی اعتصاب غذا کننده به قرار زیر می باشد:
1- اجرای آیین نامه زندانها بطور کامل شامل ملاقات حضوری ،تلفن و حق استفاده از مرخصی
2- جلوگیری از فشار بر خانواده های زندانیان سیاسی و امنیتی
3- بهبود وضعیت صنفی و رفاهی زندانیان، اعتراض به دادگاه های فرمایشی و اعتزاض به خفقان موجود و عدم آزادی بیان و عدم وجود تشکلهای مستقل می باشد.
از آنجایی که زندانیان سیاسی در دوران بازجویی متحمل شکنجه های غیر انسانی شده اند و هنوز از آثار شکنجه ها رنج می برند و همچنین به دلیل سوء تغذیه و عدم درمان به موقع دچار بیماریهای مختلفی هستند. لذا عدم رسیدگی به خواسته های به حق آنها و ادامه یافت اعتصاب غذا می تواند جان آنها را در معرض خطر جدی قرار دهد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، عدم رسیدگی به خواسته های به حق و سوق دادن زندانیان سیاسی به اعتصاب غذا و در معرض خطر قرار دادن جان آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عاجل برای پایان دادن به سرکوب و سلب حقوق اولیۀ زندانیان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
07 خرداد 1390 برابر با 28 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۶, جمعه

اجرای حکم شلاق علیه زندانی سیاسی قطع نخاعی در دادگاه انقلاب رشت


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" اجرای حکم شلاق علیه زندانی سیاسی هادی عابدی با خدا که قطع نخاع می باشد و قادر به حرکت نیست و بر روی صندلی چرخ دار قرار دارد در دادگاه انقلاب رشت .
روز دوشنبه 2 خرداد ماه زندانی سیاسی هادی عابدی باخدا به دادگاه انقلاب رشت فراخوانده شد و در آنجا به او ابلاغ گردید که می خواهند حکم ضدبشری و قرون وسطایی شلاق را به اجرا بگذارند. دادگاه انقلاب در حالی حکم شلاق را اجرا می کرد که او بر روی صندلی چرخدار قرار داشت و قادر به حرکت نبود و پشت وی هم دچار زخم بستر بود. مثانه وی عمل طبیعی خود را انجام نمی دهد واز ناراحتی حاد کلیوی رنج می برد.
زندانی سیاسی هادی عابدی با خدا به اتهام واهی اینکه هنگامی که در مرخصی استعلاجی و در در بیمارستان بستری بوده به موقع خود را به زندان لاکان رشت معرفی نکرده است . به همین دلیل شعبۀ 1 دادگاه انقلاب رشت او را به 51 ضربه شلاق محکوم کرده بود.
زندانی سیاسی هادی عابدی با خدا توسط بابایی رئیس شعبۀ 1 دادگاه انقلاب در سال 88 محکوم به 2 سال زندان شد و آبان ماه 88 به زندان لاکان رشت منتقل شد .ولی او به دلیل شرایط حاد جسمی قادر به تحمل حبس نیست . پزشک قانونی ،بهداری زندان و سایر مراکز پزشکی معالج وی این مسئله را مورد تایید کتبی قرار دادند و خواستار آزادی وی هستند. اما بازجویان وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب بدون توجه به شرایط این زندانی او را به زندان منتقل می کنند و هر بار با وخامت شدید حال وی، او را به بیمارستان منتقل می کنند و نهایتا مجبور به دادن مرخصی استعلاجی به وی می شوند.آقای عابدی در حال حاضر در مرخصی استعلاجی است و تحت درمان در بیمارستان می باشد.
زندانی سیاسی هادی عابدی باخدا از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد که هنگام دستگیری، پاسداران به وی شلیک کردند و از ناحیه نخاع مورد اصابت گلوله آنها قرار گرفت و دچار قطع نخاع گردید و از آن زمان تا به حال قادر به حرکت نیست و با کمک صندلی چرخ دار حرکت می کند. اصابت گلوله باعث آسیب رساندن به سایر اندام های او گردید که از جملۀ آن کلیه و از کار افتادن کامل مثانه است.
مدت مرخصی استعلاجی وی 17 خرداد ماه پایان می پذیرد اما معالجات او هنوز پایان نیافته است واو باید روز 17 خرداد ماه خود را به زندان لاکان رشت معرفی کند. نگهداری این زندانی سیاسی در زندان جان او را در معرض خطر جدی قرار می دهد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شلاق زدن به زندانی سیاسی که قطع نخاع می باشد و قادر به حرکت نیست و پشت او دچار زخم بستر می باشد را به عنوان یک عمل قرون وسطایی محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار رسیدگی به جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه در دادگاه بین المللی است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
06 خرداد 1390 برابر با 27 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه شکنجه سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

انتقال زندانی صادق الحسینی به بند سپاه برای گرفتن اعترافات تلویزیونی جدید

بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران " بازجویان وزارت اطلاعات زندانیانی که ماه ها پیش به اتهام جاسوسی دستگیر شده اند را از بند عمومی خارج کرده اند و آنها را به بندهای وزارت اطلاعات برای گرفتن اعترافات جدید منتقل کرده اند.
در پی اعلام خبر مصلحی وزیر اطلاعات مبنی بر اینکه 30 نفر از جاسوسان سیا در ایران دستگیر شده اند.بازجویان وزارت اطلاعات تعدادی از زندانیان که بعضا بیش از 1 سال در زندان بسر می برند و در بندهای عمومی نگه داری می شوند را به بندهای تحت کنترل وزارت اطلاعات منتقل کرده اند و همراه با سناریوی اعلام خبر دستگیریهای جدید ،آنها را تحت فشار قرار داده اند تا به اعترافات تلویزیونی جدید تن در دهند.در چند شب گذشته تلویزیونهای دولتی اعترافات بعضی از آنها که بیش از 1 سال در زندان هستند و در دوران اولیۀ بازداشت وادار به اعتراف شده اند را پخش کرد.
از جملۀ آنها زندانی جمشید صادق الحسینی 30 ساله که بیش از 1 سال در زندان بسر می برد و مدتها است که در سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج نگهداری می شد. روز چهارشنبه 4 خرداد ماه بعد از ظهر او را از این سالن خارج و به بند 8 معروف به بند سپاه که در دست بازجویان وزارت اطلاعات می باشد و دارای شرایطی همانند بند 209 است منتقل کردند.شب قبل از انتقال آقای جمشید صادق الحسینی به بند وزارت اطلاعات تلویزیون دولتی اقدام به پخش اعترافات تلویزیونی وی نمود . این اعترافات ماه ها پیش تحت شکنجه های روحی و جسمی بازجویان وزارت اطلاعات از وی گرفته شده بود.انتقال زندانی جمشید صادق الحسینی به بند سپاه برای گرفتن اعترافات تلویزیونی جدید از وی می باشد.
بازجویان وزارت اطلاعات در جریان دستگیریهای گسترده علیه دستگیر شدگان و حتی به حامیان مادران پارک لاله ( مادران عزادار) اتهام جاسوسی برای بیگانگان نسبت می دادند.
هدف از این قدرت نمایی غیر واقعی زمینه سازی برای اعدام های بیشتر جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه در آستانه خرداد ماه و همچنین بحران جنگ قدرت بین علی خامنه ای و احمدی نژاد می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، وادار کردن زندانیانی که ماه ها در زندان بسر می برند برای گرفتن اعترافات تلویزیونی جدید علیه خود را محکوم می کند و به کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی نسبت به اعدام های بیشتر هشدار می دهد و خواستار اقدامات لازم برای پیشگیری از اعدام بیشتر زندانیان در ایران است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
06 خرداد 1390 برابر با 27 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net

pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبه

انتقال معلم زندانی رسول بداقی در پنجمین روز اعتصاب غذا به سلولهای انفرادی


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" معلم زندان رسول بداقی در پنجمین روز اعتصاب غذای خود به سلولهای انفرادی بند 1 شکنجه گاه زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
معلم زندانی رسول بداقی در اعتراض به خفقان موجود،عدم آزادی بیان،وجود تشکلهای مستقل، دادگاه های فرمایشی،محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی ،تحت فشار قرار داد خانواده های زندانیان سیاسی از روز یکشنبه اول خرداد ماه همراه با تعداد دیگری از زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زد و طی نامه ای به مسئولین زندان اعلام نمود که تا رسیدگی به مطالباتش به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
بدستور بازجویان وزارت اطلاعات روز پنجشنبه 5 خرداد ماه حوالی ساعت 15: 14 در پنجمین روز اعتصاب غذای این معلم زندانی بجای رسیدگی به خواسته های به حق وی ،او را به سلولهای انفرادی بند 1 منتقل کردند تا تحت شکنجه های جسمی و شرایط قرون وسطایی قرار دهند.
رسول بداقی در نامه ای مکتوب به مسئولین زندان ابراز کرد تا رسیدگی به مطالباتش اعتصاب خواهد نمود. وی مطالباتش را بطور مشخص به این شکل عنوان کرده است :
1- اجرای آیین نامه زندانها بطور کامل شامل ملاقات حضوری ،تلفن و حق استفاده از مرخصی
2- جلوگیری از فشار بر خانواده های زندانیان سیاسی و امنیتی
3- بهبود وضعیت صنفی و رفاهی زندانیان، وی همچنین در بخشی از نامه اش اعتصاب خود را اعتراض به دادگاه های فرمایشی و مشخصا دادگاه خودش و وضعیت بد آموزش و پرورش از نظر کمی و کیفی و اعتزاض به خفقان موجود و عدم آزادی بیان ... و تشکلها عنوان کرد.
گفتنی است وضع جسمی رسول بداقی به هیچ وجه مطلوب نبوده و زندانیان سیاسی گوهردشت شدیدا نگران وضعیت وی هستند. در حال حاضر علاو بر رسول بداقی تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در اعتصاب غذا بسر می برند. اسامی بعضی از آنها به قرار زیر می باشد:کیوان صمیمی،مهدی محمودیان و ... می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، انتقال معلم زندانی در پنجمین روز اعتصاب غذا و در شرایط نامطلوب و نگران کننده شدیدا ابراز نگرانی می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و مراجع بین المللی خواستار اقدامات فوری برای و نجات جان این معلم زندانی است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
05 خرداد 1390 برابر با 26 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه

از وضعیت و شرایط دستگیر شدگان 11 اردیبهشت هیچ خبری در دست نیست


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، علیرغم گذشت بیش از 3 هفته از دستگیری، دستگیر شدگان 11 اردیبهشت ماه و انتقال آنها به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین از وضعیت و شرایط آنها هیچ خبری در دست نیست.
در پی یورش وحشیانه، گسترده و همزمان سربازجویان وزارت اطلاعات و مامورانشان به 5 منزل مسکونی در نقاط مختلف تهران و دستگیری 8 نفر که در دو مورد آن دستگیری تمامی اعضای خانواده می باشد و انتقال آنها به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات بیش از 3 هفته می گذرد. علیرغم گذشت 25 روز از دستگیری آنها ولی همچنان از وضعیت و شرایط آنها هیچ خبری در دست نیست.عدم دادن ملاقات و ممنوعیت تماس تلفنی حاکی از آن است که سربازجویان وزارت اطلاعات آنها را تحت بازجویهای طولانی وشکنجه های جسمی و روحی خود قرار داده اند.
در جریان یورش وحشیانه و غیر انسانی 8 نفر دستگیر شدند که اسامی آنها را به قرار زیر می باشند:
- دکتر هانی یازرلو از فعالین سیاسی شناخته شده و از زندانیان سیاسی رژیم پیشین و زندانی سیاسی دهۀ 60 می باشد.دکتر یازلو در دهۀ 60 همراه با همسرش (نازیلا دشتی )در حالی که باردار بود دستگیر شد و چندین سال در شکنجه های وزارت اطلاعات بسر برد. در حال حاضر همسرش (خانم نازیلا دشتی ) و فرزندش حامد یازرلو در زندان اوین بسر می برند. دکتر یازرلو از ناراحتیهای حاد قلبی رنج می برد و می بایست بطور مستمر داروهای خود را مصرف نماید.تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دادن او جان وی را در معرض خطر جدی قرار می دهد.
-ناصر سوداگری ، همسرش طاهره سوداگری و فرزند آنها پویان سوداگری می باشند.ناصر سوداگری و همسرش طاهره سوداگری از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشند و در سال 86 بدلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی 67 چندین ماه در بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشتند و با سپردن وثیقه های سنگین بطور موقت از زندان آزاد شدند.
-خانم آریا الماسی45 ساله کارمند بیمارستان دی (همسر ماشالله حائری) و فرزندش نگار حائری؛ آنها در جریان اعتراضات سال 88 همراه باپدر خانواده آقای ماشالله حائری دستگیر شدن و پس از چند ماه بازداشت به قید وثیقه آزاد شدند.اما آقای حاثری همچنان در سالن ایزوله شده 12 بند4 زندان گوهردشت کرج زندانی است.
-خانم صدیقه مرادی 50 ساله از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد
- آقای محمد عظیمی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و همسر او خانم فاطمه (حوری)ضیایی اخیرا پس از طی چند سال زندان و پایان یافتن محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی آزاد شده بود.
خانواده های دستگیر شدگان روز 11 اردیبهشت برای آگاهی یافتن از وضعیت و شرایط عزیزانشان به ارگانهای مختلف رژیم ولی فقیه و از جملۀ آنها عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران که نام وی در لیست بین المللی ناقضین حقوق بشر و از جنایتکاران علیه بشریت می باشد مراجعه کرده اند ولی او از روبرو شدن و پاسخ دادن به خانواده ها سرباز می زند.
حملات گسترده و همزمان توسط چند سربازجوی وزارت اطلاعات به منازل مسکونی در نقاط مختلف تهران صورت گرفت از جمله کسانی که این حملات وحشیانه را فرماندهی می کردند عبارتند از ؛ سربازجوی وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی و سربازجوی دیگر سعید شیخان و تعدادی دیگری از آنها شرکت داشتند. علوی و سعید شیخان از شکنجه گران و جلادان بند 209 زندان اوین می باشند و تا به حال در قتل و نقض عضو تعداد بیمشاری از زندانیان سیاسی نقش مستقیم داشتند. این دو جنایتکار علیه بشریت همچین در صدور و اجرای حکم اعدام زنده یادان علی صارمی،جعفر کاظمی ، محمد علی حاج آقایی مستقیما نقش داشتند. آنها همچنین نقش مستقیمی در زجر کش کردند زنده یاد محسن دگمه چی داشتند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به شکنجه های وحشیانه و قرون وسطایی که جان دستگیر شدگان و به بخصوص دکتر هانی یازرلو را تهدید می کند هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
04 خرداد 1390 برابر با 25 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه، زنان و شکنجه
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

اجرای حکم ضدبشری اعدام، یک جوان زندانی در زندان گوهردشت کرج


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" حکم ضدبشری اعدام یک زندانی که روز دوشنبه به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل شده بود روز سه شنبه به اجرا گذاشته شد.
روز سه شنبه 3 خرداد ماه حکم ضدبشری اعدام زندانی صادق حشمتیان 27 ساله پس از نزدیگ به 7 سال زندانی بودن در زندان گوهردشت کرج به اجرا گذاشته شد. علیرغم گذشت 2 روز از اعدام این زندانی هنوز قوۀ قضاییه و رسانه های حکومتی از اعلام آن خوداری می کنند. عدم اعلام اجرای حکم جنایتکاران و ضدبشری حکم اعدام این جوان زندانی دلیل قاطعی بر آن است که اعدام ها بصورت گسترده و در خفا در زندانهای مختلف رژیم ولی فقیه به اجرا گذشته می شود.
این جوان زندانی نزدیگ به 7 سال در زندان گوهردشت کرج در شرایط غیر انسانی و طاقت فرسایی محبوس بود . زندانبانان برای تحت فشار قرار دادن وی ،او را برای مدتی طولانی به بند 5 معروف به متادون منتقل کرده بودند و اخیرا وی به بند 6 انتقال داده اند. این جوان زندانی نسبت به شرایط غیر انسانی در بند 5 بارها همراه با سایر همبندیانش اقدام به اعتراض نموده بود و در 2 مورد همراه با سایر زندانیان اقدام به در دست گرفتن کامل بند5 نموده بودند. یکی از دلایل اجرای حکم ضدبشری اعدام این جوان اعتراض علیه شرایط غیر انسانی حاکم بر زندان می باشد.
هدف از پنهان کاری و عدم اعلام اجرای احکام اعدام ترس از واکنشهای سازمانهای حقوق بشری و مراجع بین المللی است.در چند هفتۀ اخیر رژیم ولی فقیه علی خامنه ای بخاطر جنگ قدرت بین وی و احمدی نژاد و همچنین در آستانۀ مناسبتهای خرداد ماه موج اعدام ها را در ایران شدت بخشیده است و با این موج اعدام ها سعی دارد در جامعه فضای رعب و وحشت حاکم کند تا از اعترضات آزادیخواهانه وحق طلبانه مردم ایران جلوگیری نماید.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،موج لایننقطع اعدام ها در ایران که هدفی جزء ایجاد رعب و وحشت در بین مردم ندارد را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار رسیدگی به جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در دادگاه های بین المللی است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
04 خرداد 1390 برابر با 25 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دبیر کل سازمان ملل متحد
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

تبعید تعدادی از زندانیان سیاسی زندان ارومیه به زندان مرکزی یزد

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" 6 زندانی سیاسی زندان مرکزی اورمیه به زندان مخوف و قرون وسطایی یزد تبعید شدند.
در طی چند روز گذشته 6 نفر از زندانیان سیاسی زندان مرکزی ارومیه به زندان مرکزی یزد تبعید شدند.اکثر این زندانیان سیاسی دارای محکومیتهای سنگین و غیر انسانی هستند و سالها است که در زندان مرکزی ارومیه بسر می برند.هدف از انتقال آنها به زندان مرکزی یزد برای تحت فشارهای قرون وسطایی و طاقت فرسا قرار دادن آنها و خانواده هایشان می باشد.
خانواده های آنها بدلیل مسافت طولانی و هزینه های سنگین به راحتی قادر به تردد و دیدار با عزیزانشان در زندان یزد نیستند.
زندان مرکزی یزد که دارای شرایط غیر انسانی و وحشتناک می باشد و مکانی است که برای تبعید زندانیان سیاسی بکار برده می شود . زندانیان سیاسی در آنجا تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار می گیرند و از داشتن حداقل امکانات اولیه محروم هستند.
اسامی زندانیان سیاسی که از زندان ارومیه به زندان مرکزی یزد تبعید شده اند عبارتند از:
1- معلم زندانی خلیل فاتحی کامیارانی محکوم به 18 سال زندان که 5 سال آن را در زندان ارومیه بسر برده است.
2-زندانی سیاسی رستم ارکان ماکوئی، حکم محاربه او به 20 سال زندان تبدیل شده است و 5 سال است که در زندان ارومیه بسر می برد.
3-زندانی سیاسی محمد مرادوی،محکومیت 20 سال زندان که 14 سال است در زندان بسر می برد.
4- ولی درودی کامیارانی دارای محکومیت زندان ابد می باشد که 15 سال است در زندان بسر می برد.
5- علی صالحی روانسری ،به اتهام اقدام علیه امنیت نظام و داشتن ارتباط با گروه های مخالف نظام به 20 سال زندان محکوم شده است که 15 سال آن را در زندان ارومیه بسر برده است.
6-مامور امامی جوانرودی،محکوم به حبس ابد و بیش از 15 سال است که در زندان ارومیه بسر می برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تبعید زندانیان سیاسی به زندانهایی که دارای شرایط قرون وسطایی است جهت تحت فشار قرار دادن آنها و محروم کردن خانواده هایشان از ملاقات با عزیزانشان را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
03 خرداد 1390 برابر با 24 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

مسئولان سیاست مرگ تدریجی و شبه طبیعی را به جای اعدام زندانیان سیاسی در پیش گرفته اند


بیانیۀ جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین در مورد عدم درمان جدی زندانیان سیاسی و در پیش گرفتن سیاست مرگ تدریجی و شبه طبیعی به جای اعدام زندانیان سیاسی ، جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"قرار گرفته شده است .متن بیانیه به قرار زیر می باشد:
مرگ زندانیان عادی و سیاسی بر اثر عدم رسیدگی مناسب پزشکی و درمانی ، به خودی خود آنقدر مهم هست تا ناچار نباشیم چندان به گذشته های دورتر بازگردیم و خاطره تلخ درگذشت اکبر محمدی ،امیر حشمت ساران و امیر رضا میر صیافی – وبلاگ نویس بسیار جوانی که در زندان اوین دست به خود کشی زد و بر اثر عدم انجام اقدامات اورژانسی پژشکی در زندان جان باخت را به یاد داریم .
محسن دکمه چی ، یکی از سه زندانی هم بندی جان باخته ماکه اگر اقدامت مناسب پزشکی- درمانی در زمان مناسب در موردش صورت می گرفت ، اکنون در میان ما بود و نیازی نبود تا با خاطره عزیزش زندگی کنیم !
حتی ممکن است چنین به نظر آید که مسئولان سیاست مرگ تدریجی و شبهه طبیعی را به جای اعدام زندانیان سیاسی در پیش گرفته اند ، و گر نه بی توجهی به وضعیت در مانی زندانیان تا بدانجا که به مرگ ایشان بیانجامد ، چه معنای دیگری می تواند داشته باشد جز اعدام خاموش !
با این حال گاه زندانیان با پا فشاری درمان خویش را پا پیگیری کرده اند که در این صورت نیز متاسفانه دستگاه قضایی هزینه در مان را بر زندانی تحمیل کرده است ، در حالیکه برابر موازین آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی ، زندانی از لحظه ورود به زندان در بیمه و تحت ضمانت و مسئولیت سازمان زندان هاست و کلیه هزینه های پزشکی و در مانی اش می باید از سوی زندان تامین گردد، لیکن مسوولان قضایی اعزام زندانی به مراکز درمانی را در صورتی که هزینه درمان و حقوق مراقبین از سوی زندانی پرداخت شود ، مجاز می دانند . ایشان پیش از اعزام به بیمارستان از زندانی تعهد میگیرند که کلیه هزینه ها را پرداخت نماید ! حسین رونقی ملکی که مرحله نخست عمل جراحی کلیه را در بیمارستان هاشمی نژاد به انجام رساند و مهدی کوهکن که نیاز به عمل جراحی پا دارد از جمله کسانی هستند که پیش از اعزام تعهد داده اند که هزینه های در مان و... را به طور کامل پرداخت نمایند که در مورد حسین رونقی این امر تحقق یافته و تمام هزینه ها از سوی خانواده وی پرداخت گردیده است.
روشن است که اگر زندانیان نخواهند به سرنوشت همبندیان در گذشته شان دچار شوند ، باید به پرداخت هزینه های بستری شدن و درمان تن در دهند!
نکته جالب آن است که بسیاری از بیماری های زندانیان سیاسی مربوط به دوران انفرادی و بازجویی و شرایط نامناسب بهداشتی و در مانی زندان می باشد.
همان طور که انتظار می رود وضعیت درمانی پزشکی در داخل بهداری زندان اوین ، بسیار نا مناسب و فاقد بسیاری از متخصصان است و حتی برای در مان های بسیار ساده سر پایی مانند شکستگی ها ، آزمایش ها و... نیز گاهی می بایست هفته هاو ماه ها انتظار بکشد.
مثلا برخی از زندانیان سیاسی که برای درمان شکستگی به بهداری اوین مراجعه کرده اند متوجه شده اند که متخصص ارتوپد تنها ماهی یکبار آن هم به مدت چند ساعت برای حدود 5 هزار زندانی به اوین مراجعه می کند . لذا کاملا قابل انتظار است که وضعیت درمانی و پایش درمانی زندانیان بیمار در اوین در وضعیت بحرانی قرار داشته مانند آنچه که در مورد یک زندانی اعتراضات پس از انتخابات به نام پیمان کریمی دیده می شود که به بیماری خطرناک دیابت مبتلا است و تا کنون چندین بار تا مرز مرگ پیش رفته است . همچنین عده زیادی از زندانیان سیاسی به بیماری های مختلف دچار هستند که با عدم توجه و رسیدگی از سوی مسئو.لین شرایط آنان روز به روز وخیم تر می گردد. همه این موارد در مورد زندانیان سیاسی در حالی رخ می دهد که علیرغم تایید متخصصان پزشکی قانونی در مورد عدم تحمل کیفر ، موازین قانونی ناظر به این امر ، در مورد زندانیان سیاسی اجرا نمی گردد و حتی مسئولان قضایی اعزام زندانیان بیمار به مراکز پزشکی و اعطای مرخصی های دوران نقاهت را منوط به موافقت نهاد های امنیتی می نماید ، که در بسیاری موارد شاهد مخالفت و یا اعطای امتیاز گونه این حق بدیهی می باشیم.
همه این شرایط ما را بر آن داشته تا ضمن هشدار در خصوص وضعیت زندانیان بیمار به مسئولین قضایی ، نهاد ها و سازمان های مدافع حقوق بشر خواسته های ذیل را به عنوان ابتدایی ترین حقوق حقه مان از مسئولین ذیربط مطالبه نماییم:
1- بهبود شرایط درمانی و رسیدگی به موقع و موثر به زندانیان بیمار و خصوصا زندانیان سیاسی – عقیدتی بیمار.
2- اعطای مرخصی به زندانیان بیمار
3- تقبل کلیه هزینه های درمانی و عدم تحمیل این هزینه ها به زندانیان و خانواده هایشان مطابق آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و تعهدات و تکالیف قانونی این سازمان در برابر زندانیان.
4- تسهیل در ورود دارو های خاص و رساندن این دارو ها به زندانیان بیمار
5- با توجه به اینکه تشخیص پزشکی قانونی مبنی بر عدم تحمل کیفر یا مشکلات حاد پزشکی برای سازمان زندان ها و دستگاه قضایی ، قانونا الزام آور است ، اما نمونه های فراوانی حاکی از عم به تشخیص های پزشکی است. لذا تمکین به آن را از نهاد های ذیربط خواهانیم.

جمعی از زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین
خرداد 1390

ابوالفضل عابدینی - اکبر امینی – رامین پرچمی – پیمان عارف – سام محمودی – شاهین زینعلی- جواد علیخانی – سیامک قادری – آرش صادقی – احمد شاهرضایی

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دبیر کل سازمان ملل متحد
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۲, دوشنبه

انتقال یک زندانی به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم ضدبشری اعدام

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" انتقال حداقل یک زندانی به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج برای اجرای حکم جنایتکاران و ضدبشری اعدام.
روز دوشنبه 2 خرداد ماه حداقل یک زندانی بنام صادق حشمتیان حدودا 27 ساله از بند 6 به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت جهت اجرای حکم ضدبشری اعدام انتقال داده شد. قبل از انتقال به وی گفته شد که او روز سه شنبه 3 خرداد ماه قرار است در زندان گوهردشت کرج به چوبه های دار سپرده شود.
این جوان زندانی نزدیگ به 7 سال در زندان گوهردشت کرج در شرایط غیر انسانی و طاقت فرسایی محبوس بود . زندانبانان برای تحت فشار قرار دادن وی ،او را برای مدتی طولانی به بند 5 معروف به متادون منتقل کرده بودند و اخیرا وی به بند 6 انتقال داده اند. این جوان زندانی نسبت به شرایط غیر انسانی در بند 5 بارها همراه با سایر همبندیانش اقدام به اعتراض نموده بود و در 2 مورد همراه با سایر زندانیان اقدام به در دست گرفتن کامل بند5 نموده بودند. یکی از دلایل قصد اجرای حکم ضدبشری اعدام این جوان اعتراض علیه شرایط غیر انسانی حاکم بر زندان می باشد.
در چند هفتۀ اخیر رژیم ولی فقیه علی خامنه ای بخاطر جنگ قدرت بین وی و احمدی نژاد و همچنین در آستانۀ مناسبتهای خرداد ماه موج اعدام ها را در ایران شدت بخشیده است و با این موج اعدام ها سعی دارد در جامعه فضای رعب و وحشت حاکم کند تا از اعترضات آزادیخواهانه وحق طلبانه مردم ایران جلوگیری نماید.
سرکوب خونین مردم ایران ،اعدام زندانیان سیاسی ،اعدام کودکان ،اعدام های گروهی بدستور ولی فقیه علی خامنه ای صورت می گیرد و توسط صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضاییۀ منصوب وی،نیروهای اطلاعاتی ، انتظامی و نظامی و سازمان زندانها به اجرا در آورده می شود.اعمال فوق از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،موج لایننقطع اعدام ها در ایران که هدفی جزء ایجاد رعب و وحشت در بین مردم ندارد را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار رسیدگی به جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در دادگاه های بین المللی است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
02 خرداد 1390 برابر با 23 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دبیر کل سازمان ملل متحد
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

بازگرداندن زندانی سیاسی ارژنگ داودی به بند عمومی و پایان یافتن اعتصاب غذای زندانیان سیاسی

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" اعتصاب غذا و اعتراضات چند روزه تعداد زیادی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج نسبت به انتقال همبندیشان زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی باعث عقب نشینی رژیم ولی فقیه و بازگرداندن زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سالن ایزوله شده 12 گردید.
روز یکشنبه اول خرداد ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی پس از 6 روز تحمل شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی سلولهای انفرادی بند 1 به سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج بازگردانده شد. تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در اعتراض به انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی از روز 27 اردیبهشت ماه اقدام به اعتصاب غذا نمودند و اعلام کردند تا زمانی که همبندیشان را بازنگردانند به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد. اعتصاب غذا و اعتراضات تعداد زیادی از زندانیان سیاسی باعث گردید که شورای عالی امنیت نظام ،عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران واز ناقضین حقوق بشر در ایران ، بازجویان وزارت اطلاعات و سازمان زندانها را وادار به عقب نشینی کنند و آنها را وادار به بازگرداند این زندانی سیاسی قهرمان به سالن 12 نمایند.
در پی بازگرداندن زندانی سیاسی ارژنگ داودی از سلولهای انفرادی به سالن 12 و رسیدن زندانیان سیاسی به بخشی از خواسته خود به اعتصاب غذا پایان دادن.
زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج به سرکوبگران رژیم ولی فقیه هشدار دادند که اگر در طی مدت کوتاهی اقدام به پایان دادن به محدودیتها (قطع تلفن و ملاقاتهای حضوری) و به شرایط طاقت فرسا علیه زندانیان سیاسی ننمایند در آینده نزدیگ بصورت گسترده و یکپارچه اقدام به اعتصاب غذا خواهند نمود.
از طرفی دیگر شب گذشته 31 اردیبهشت ماه فعال کارگری منصور اسالو علیرغم اینکه هنوز به طور کامل بهبود نیافته است او را به سالن ایزوله شده 12 که دارای شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی است بازگرداندند.محدودیتهای غیر انسانی و شرایط طاقت فرسا می تواند وضعیت جسمی این فعال کارگری را وخیم تر نماید.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از ایستادگی و مقاومت زندانیان سیاسی برای رسیدن به خواسته های به حقشان حمایت می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار رسیدگی به جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در دادگاههای بین المللی است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
اول خرداد 1390 برابر با 22 می 2011

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۱, شنبه

یورش وحشیانه ومورد اهانت قرار دادن یکی از زندانیان سیاسی توسط پاسداربندها در زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به " فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" حملۀ یکی از پاسداربندها به زندانی سیاسی زانیار مرادی و مورد اهانت قرار دادن وی.
روز پنجشنبه 29 اردیبهشت ماه زندانی سیاسی محکوم به اعدام زانیار مرادی مورد تهاجم پاسداربندهای سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت قرار گرفت . پاسدار بندها با توهین های رکیک و برخوردهای وحشیانه قصد داشتن او را جهت شکنجه های جسمی به زیر 8 منتقل کنند. توهین های اخلاقی و هتاکیهای پاسداربندها به این زندانی سیاسی موجب اعتراض سایر زندانیان سیاسی گردید. پاسداربند حسین دفتری زمانی که قصد داشت این زندانی سیاسی را برای شکنجۀ جسمی به زیر 8 ببرد با مقاومت شدید زندانیان سیاسی مواجه شد که موجب عقب نشینی پاسداربندها گردید و این زندانی سیاسی در سالن باقی ماند.
پاسدار بند حسین دفتری از پاسداربندهای سلولهای انفرادی بند 1 می باشد که اخیرا به سالن ایزوله شده زندانیان سیاسی منتقل شده است . این فرد در سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت زندانیان سیاسی و عادی را مورد شکنجه های وحشیانه جسمی قرار می داد که در اثر شکنجه های غیر انسانی او تعدادی از زندانیان دچار شکستگی دست و پا و سر و نقض عضو شده اند.حسین دفتری از تیم شکجه گران زندان گوهردشت کرج و جنایتکاران علیه بشریت می باشد.
از طرفی دیگر اعتصاب غذای تعداد زیادی از زندانیان سیاسی نسبت به انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی که از 27 اردیبهشت شروع شده است همچنان ادامه دارد و زندانیان سیاسی اعلام کرده اند تا بازگرداندن او از سلولهای انفرادی و پایان دادن به شرایط طاقت فرسا در این سالن به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد.
در طی چند روز گذشته برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی مامورین ولی فقیه در زندان گوهردشت اقدام به قطع آب گرم علیه زندانیان سیاسی نمودند.زندانیان سیاسی بخصوص آنهایی که بیماری حاد جسمی دارند از داشتن آب گرم برای استحمام محروم می باشند.
اعمال سرکوبگرانه و غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت کرج توسط شورای عالی امنیت نظام گرفته می شود و توسط بازجویان وزارت اطلاعات ،عباس جعفری دولت آبادی که در لیست بین المللی ناقضین حقوق بشر قرار دارد و سازمان زندانها به اجرا گذاشته می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش به زندانیان بی دفاع و اسیر، انتقال آنها به سلول انفرادی جهت شکنجه (ارژنگ داودی)و گسترش یافتن محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
31 اردیبهشت 1390 برابر با 21 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

جهان بهتری ممکن است با همین خاک و مادران و فرزندان(علی اعجمی)


نامه دانشجوی زندانی علی اعجمی به مناسبت روز مادر جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است که متن آن به قرار زیر می باشد:
به بهانه روز مادر، نامه ای برای پاسخ به مادرم از زندان .سخت است که هرگزنامه ای ننوشته باشی و روزی که ناگزیر از زندان به مادرت بنویسی ، سئوالاتش بی پاسخ نماند.سخت است بویژه وقتی زبان مشترکی در کار نیست و یا به کار نمی آید .
سلام مادر خیلی وقت است ندیدمت، مادر جان صدایت را هم نشنیده ام به شما مجوزملاقات نداده اند و به من اجازه حتی یک تماس تلفنی" علتش را باید از قاضی و دادستان و غیره بپرسید .آخرین دیدارمان کی بود ؟ دوشنبه ای در اوین ، پس از یکسال حبس به ملاقاتم آمدی .به بچه ها گفتم : چه فیلم هندی بشود امروز و واقعا که چه فیلم هندی شد. بعد از اشک و آه پرسیدی برای چی گرفتار شدی ؟ چرا؟..تا آخرش صدات بوی التماس می داد گفتی تقاضای بخشش کن و من کلافه شدم آن روز فرصت نبود جواب سوالهایت را بدهم چه کرده ام ؟چرا زندان ؟اصلا کدام بخشش ؟فرضت نبود چون شما از دورافتاده ترین روستاهای سبزوار آمده بودید و ما فقط پانزده دقیقه وقت داشتیم و یکسال حرف نگفته .واقعا من چه کرده بودم ؟به یادآوردنش سخت است یادم نمی آید زمان بازجویی و انفرادی و فشارهای مختلف هم درست یادم نیامد.فقط خاطرم مانده چیزهایی گفته بودم "جهان بهتری ممکن است که تو همین را می خواهی" لابد می پرسی چرا گفته بودم ؟ تا دنیای بهتر، بگذار با زبان هم صحبت کنیم .
ابتدا هم از دنیای اطراف خودت و تصاویری آشنا که چشم من است که دیدنش برای شما تبدیل به عادت شده است .آشنا تر از همه تصاویرهمان رنجی بود که مادرم کشیده بودی ،کشیدی، انگار مقدر بود تا ابد تحمل کنی ،همان "روز بی خستگی دویدن و شب سرشکستگی" من از تاب و تحمل تو ،طاقت بی کرانگی انسان پی بردم .تصویر خواهرانم و زمستان و اتاق نمور و دار قالی.... وتصویر پدرم که مدام در اندیشه کار و بدهی ..به دیوار دخیل می بست،به هم کلاسی های دوره کودکی ام که حالا آواره بودند یا معتاد ، در بهترین حالت بیکار،چه فلاکتی که در آن دست و پا زدیم و من در آن بزرگ شدم و یا اصلا نشدم . می بینی مادر جان من از دموکراسی و دیکتاوری و ایسم های مختلف حرف نمی زنم ... یعنی سرگیجه گرفته ام من از دنیای آدم های اطرافتان حرف می زنم .
در مقابل من، چه می خواستم ، هیچ وقت چیز زیادی نخواسته ام فقط عادت به رنج تمام نشدنی شما برایم دشوار بود فقط می خواستم خواهرم که همیشه انگشتانش زخمی دار قالی بود حداقل ساعتی هم که شده زندگی و آرامش و تفریح را تجربه کند فقط می خواستم وقتی هم کلاسی های قدیمی را می بینم خمار یا خواب نباشند .دیدنش سخت بود که هم اتاقی ام در خوابگاه از شدت درماندگی شبانه رگش را بزند ! می توانی تصور کنی مادر وارد اتاق می شوی و با جنازه ای روبه رو می شوی که خون از رگش فواره می زند .می بینی که از آرزوهای دور و دراز حرف نمی زنم .از اتفاقات معمولی دنیای اطرافم حرف می زنم .من نمی توانستم ببینم با استعدادترین هم شاگردی هایم به جرم آزاداندیشی ، آزادی خواهی و برابری طلبی ، توبیخ ، محروم ....و زندانی شوند صریحتر و صادقانه تر اینکه نمی خواستم همین بلا سر خودم بیاید .دردهای بزرگتری هم بوده و هست شما خوشبختانه یا شوربختانه هیچ گاه باخبر نمی شوید .اصلا نمی دانید تمام این سالها کارگران ، زنان، روزنامه نگاران ، دانشجویان ، معلمان ، اقلیت های مذهبی و خلاصه انبوهی از بیگناهان شکنجه شده اند ، زندانی بودند و حتی اعدام شده اند. شما از ندا ، سهراب ، کهریزک وسه دانشگاه چیزی شنیده ای مادر ؟ نخواستم نگرانت کنم و هیچ وقت نگفتم در آن شب لعنتی کوی دانشگاه چه بر دوستانم گذشت ، تو عاشق زهرایی و آن شب بی رحمانه با شعار یا زهرا ریختند و زدند و بردند و حالا ما به جای دادخواهی از زندان سر درآورده ایم .از هیج کدان اینها خبر نداری حق داری مادر ! قتلها را که در صدا و سیمای لعنتی جمهوری اسلامی نشان نمی دهند .
دیدی که درد بود و بزرگ هم بود ؟دردها روز به روز بزرگ و بزرگ تر شوند ؟ و من هم با همان روحیه ایلیاتی که هم تخس بود و هم صادق، عجیب که به این فکر بیافتم که آیا زندگی بهتری هم ممکن است ؟تا همیشه همین نکبتی هست که هست؟ و من سرسختانه و شاید لجوجانه هم فکر کردم که جهان بهتری ممکن است و سعی کردم در این راه تلاش کنم برای خودم ، برای شما و برای تمام آدم هایی چون ما .
پاسخ سوالات چه کرده ام و چرا به زندان افتاده ام ، امیدوارم پاسخم قانع کننده و به قول خودت دور ازکلمات قلمبه باشد . و اما درباره تقاضای عفو ، درست است ولی من از کی باید طلب بخشش کنم ؟ کدام ظلم را کرده ام ؟ از مظلوم نمایی خوشم نمی آید مطمئنا این منم که مظلوم واقع شده ام ، من که به اصرار خودتان داشتم درسم را می خواندم ، فقط 15 واحد مانده بود که لااقل یکی از آرزوهایت برآورده شود .طلب عفو از کسانی که شبانه به خانه ریختند و وحشینه و مسخره مرا و هر چه در خانه بود با خود بردند مگر چه بود مشتی کاغذ و کتاب ؟حیرت و وحشتی را که آن شب در چشمانت دیدم هنوز فراموش نکرده ام .طلب عفو از کسانی که دو سال تمام زندان و شکنجه و انفرادی را به من تحمیل کردند و تو و خانواده را نگران و پریشان ؟می بینی که این من نیستم که باید عذرخواهی کنم و برعکس آنها باید در مقام پاسخگویی باشند از من و تو و امثال ما. ولی اگر یکی هست که باید از او طلب بخشش کنم فقط تویی مادر که همیشه اسباب آشفتگی خاطرت بودم ، چرا که نتوانستم خوشحالت کنم ،نتوانستم بنا به آرزوی ساده ات معلم مدرسه روستایمان باشم.پس آرزوهایم بزرگ تر بود ، شاید به دلیل رتبه 18 کنکور بود ، ....بودن ، رشته حقوق بود به هر حال فکر می کردم رشته حقوق ارتباطی با با حق و عدالت و آزادی دارد ، نتوانستم روی شما و آداب و رسوم را زمین نیاندازم تا قبل از برادر کوچکترم ازدواح کنم .ولی نتوانستم و همین چیزهای به ظاهر کوچک ناراحتتان می کرد به هر حال نه از آنها از شما باید عذرخواهی کنم از پدر ، از برادر و خواهرانم وقتی که مدام یادم می آید تمام مدت حبس کارت زندانم با پول قالی بافی خواهرم شارژ می شود ویران می شوم هرچند این کار را با نهایت عشق و افتخار انجام بدهد .یک عذرخواهی بابت اینکه هیچ وقت توضیح ندادم که چطور سوء استفاده ازاحساسات.مذهبی شما و دیگران باعث و بانی بخش اعظم این فلاکت بود ست .ببخش مادر ولی بیش از اندازه هم بزرگش نکن می دانی که از ذکر مصیبت وحبسیه و رنجنامه متنفرم. اصلا تنها چیزی که تازگی ندارد رنج است تا همین جا هم نامه بیش از حد سنگین شد مثل روز ملاقاتمان در اوین .پس بدان که این روزها همۀ زندان های ایران پر است از زنان و دختران و مردانی مثل من ، بهتر از من .همه هم بیگناه و همه هم مادر دارند .خون من و شما هم رنگین تر از آنها نیست ، فقط برای تو تنها نیست،فقط بدان تو تنها نیستی ما تنها نیستیم ودر نهایت ما بیشماریم مادر، بگذار تمام کنم مادر! بگذار مثل پایان فیلم های هندی خوب تمام شود بگذار فرزندانت ....تمام قناریهای جهان را بکشند ظاهرا آرزو بر جواان عیب نیست و من هنوز فکر می کنم "جهان بهتری ممکن است با همین خاک و مادران و فرزندان"
به امید دنیایی بهتر مادر ،
دانشجوی زندانی رشتۀ حقوق دانشگاه تهران علی اعجمی
سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج
اردیبهشت ماه 1390

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

دل نوشته های یک مادر زندانی : نامه نسرین ستوده به پسرش، نیما

مدرسه فمینیستی :نسرین ستوده، حقوقدان و فعال جنبش زنان، که بیش از ۹ ماه است در زندان اوین به سر می برد، نامه ای به پسرش، نیما نوشته است. او به دلیل عدم دسترسی به کاغذ در زندان، این نامه را بر روی دستمال کاغذی به نگارش درآورده است. در زیر متن تایپ شده نامه نسرین ستوده و نیز تصویر اصل نامه او را که بر دستمال کاغذی به دو فرزندش، نیما و مهراوه نوشتهT مشاهده می کنید.

نسرین ستوده در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهامات تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر، به ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور شد و همچنین به اتهام بدحجابی در یک فیلم سخنرانی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.


نیمای عزیزم، سلام

نامه نوشتن برای تو سخت است، تو که آنقدر معصومی که نمی‌توانم برایت بگویم از کجا برایت نامه می‌نویسم. تو که از مفاهیم زندان، بازداشت، حکم، دادگاه، ظلم، سانسور، خفقان یا رهایی، آزادی، عدالت، تساوی و ... تصویری در ذهن نداری.

از چه با تو سخن بگویم که با «اکنون» تو حرف زده باشم و نه آینده‌ات. چگونه برایت توضیح دهم که آمدنم به خانه دست خودم نیست تا به سویت پر بکشم، تو که به پدرت گفته بودی به مامان بگو کارش را تمام کند و به خانه برگردد. چگونه برایت بگویم که هیچ «کاری» نمی‌تواند مرا از تو این همه دور کند، در واقع هیچ «کاری» حق ندارد مرا این همه از تو دور کند. هیچ «کاری» حق ندارد اينقدر حقوق کودکانم را نادیده بگیرد که طی 6 ماه بازداشت به من یک ساعت ملاقات با تو را بدهد.

با تو چه بگویم که هفته‌ي گذشته از من پرسیدی مامان با ما به خانه می آیی؟ و من در مقابل چشم ماموران بازداشتگاه به تو گفتم: «کارم طول می کشد و دیرتر می آیم». آن وقت تو با سر تکان دادنت گفتی باشد و دستم را کشیدی و با لب‌های کوچک‌ات بوسه‌ای کودکانه بر دست هایم زدی...

نیمای عزیزم!

در طول 6 ماه گذشته دو بار به شدت گریستم. بار اول در سوگ پدرم بود که از عزاداری و سوگواری نیز محروم بودم و بار دوم همان روز بود که نتوانستم با تو به خانه برگردم و وقتی به سلولم برگشتم بی اختیار بلند بلند گریستم.

نیما جان!

بارها در پرونده‌های مربوط به حضانت کودکان، دادگاه‌ها چنین رای داده‌اند که نمی‌توانند ملاقات کودک 3 ساله را برای 24 ساعت متوالی به پدر بسپرند. در چنین آرایی مهم‌ترین استناد دادگاه‌ها به سن چنین کودکانی است که نمی‌توانند 24 ساعت دور از مادر بمانند زیرا برای کودک آسیب روحی – روانی به همراه دارد.

اما همین دستگاه قضایی می‌تواند حقوق کودکی را نادیده بگیرد که تصور می‌کند مادرش در صدد اقدام علیه امنیت اوست!!!

البته که دلم نمی‌خواهد با تو از این که در صدد هیچ اقدامی علیه امنیت «آنها» نبوده‌ام و فقط به عنوان یک وکیل به آراء قضایی و آرایی که علیه موکلانم صادر شده بود، معترض بوده‌ام، اشاره کنم.

البته که مایل نیستم به تو ثابت کنم و مثلا بگویم متن مصاحبه‌هایم همگی عیان است و علنی، و اکنون به دلیل انتقاد از آراء قضایی که حرفه‌ی اصلی هر وکیلی است، شایسته 11 سال حبس شناخته شده‌ام.

اما مایلم بگویم: اولا نخستین کسی نیستم که چنین حکم ناعادلانه‌ای را دریافت کرده‌ام. اما امیدوارم آخرین آنها باشم، هر چند بسیار بعید می دانم.

ثانیا از این که در کنار موکلانم در زندان هستم، موکلانی که دفاعیات من به دلایل غیرقضایی و غیرحقوقی موثر نیفتاد و آنها روانه زندان شدند، بسیار خشنودم و دست کم آرام‌ام.

ثالثا دوست دارم بگویم به عنوان یک زن از این که افتخار دفاع از بسیاری از فعالان مدنی و معترضان انتخاباتی را بر عهده داشته‌ام، به دلیل حکم سنگین‌ام به خود می‌بالم. زیرا دوست‌تر داشتم به عنوان وکیل آنها، حکمی سنگین‌تر از آنان دریافت کنم.

حالا دیگر تلاش زنان ثابت کرد که دیگران، اعم از مخالف و موافق نمی‌توانند آنها را نادیده بگیرند. اما نمی‌دانم آن را که از همه بیشتر دوست دارم، چگونه به تو بگویم؟ چگونه بگویم که برای قاضی یا بازجویم یا دستگاه قضایی دعا کن. دعا کن تا به عدالت قلبی و آرامش روح برسند تا شاید ما نیز در آرامش زندگی کنیم، مثل خیلی از کشورهای دنیا.

عزیزم، آنچه در چنین پرونده‌هایی برنده‌ی نهایی است، دفاع قضایی خوب يا بد نيست، كه از اين بابت وكلايم در دفاع بي‌نظيرشان سنگ تمام گذاشتند، بلكه معصوميت و مظلوميت انسان‌هايي است كه در چرخ دنده‌ي چنين آراي عجيب و غريبي له مِي‌شوند. آن معصوميت قطعا برنده‌ي بازي است. براي همين از معصوميت كودكانه‌ات مي‌خواهم براي آزادي همه‌ي زندانيان بي‌گناه، و نه فقط زندانيان سياسي دعا كني.

به اميد روزهاي‌ بهتر
مامان نسرين
اسفند

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

اعتصاب غذای گسترده زندانیان سیاسی در اعتراض به انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سلول انفرادی


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" اعتصاب غذای بیش از 35 نفر از زندانیان سیاسی در اعتراض به انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج.
روز سه شنبه 27 اردیبهشت ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی از سالن ایزوله شده 12 بند 4 به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل گردید.از زمان انتقال او به سالن 12 تا به حال چندین بار وی را به سلولهای انفرادی بند 1 منتقل کرده اند. هدف از انتقال مستمر او به سلولهای انفرادی بند 1 جهت تحت فشار قرار دادن او و مرعوب و مسکوت کردن سایر زندانیان سیاسی می باشد.
روز سه شنبه 27 اردیبهشت ماه همزمان با انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی بند 1 بیش از 35 نفر از زندانیان سیاسی سالن ایزوله شده 12 بند 4 در اعتراض به اعمال سرکوبگرانه و ضدبشری و همچنین انتقال آقای داودی به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند. آنها اعلام کردند تا زمانی که زندانی سیاسی ارژنگ داودی به بند زندانیان سیاسی بازگردانده نشود و شرایط قرون وسطایی و رفتارهای غیر انسانی در این سالن پایان نیابد به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد. نام تعدادی از زندانیان سیاسی سالن 12 بند 4 که در اعتصاب غذا بسر می برند عبارتند از:دکتر سعید ماسوری، حشمت الله طبرزدی، بهروز جاوید طهرانی، افشین بایمانی،علی اعجمی،صالح کهندل،میثاق یزادان نژاد،ماشالله حائری،محمدرضا پور شجری (سیامک مهر)،رضا جوشن،فرزاد مددزاده،الله وردی روحی ،رضا شریفی بوکانی،خالد حردانی،حسن طفاح،کریم عزیز معروف،محمدعلی منصوری،منصور رادپور،محمود ناجی،معین محمد بیگی،فرهنگ پور منصوری ،شهرام پور منصوری،امیر قرائی،جعفر اقدامی و ... می باشند.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی از زمان انتقال به سالن 12 تاکنون از داشتن هرگونه تماسی با خانواده اش محروم بوده است او حتی از ملاقاتهای کابینی محروم می باشد و خانواده او بطور مستقیم از وضعیت و شرایط وی در بی خبری مطلق بسر می برد.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی بدستور شورای عالی امنیت نظام و توسط علی مردانی رئیس جدید زندان و فرجی رئیس اطلاعات زندان به سلولهای انفرادی انتقال یافته است.در این شکنجه گاه افرادی مانند ؛افسر پاسدار میرزاآقایی،پاسداربند سلیمانی و پاسداربند مرادی شکنجه های قرون وسطایی را علیه زندانیان بکار می برند که تا به حال منجر به قتل و نقض عضو چند زندانی بی دفاع شده است.
سلولهای انفرادی سالن 2 بند 1 زندان گوهردشت محل شکنجۀ زندانیان سیاسی و عادی می باشد . زندانیان بی دفاع در این بند تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار می گیرند. شیوۀ شکنجه هایی که علیه زندانیان در این بند بکار برده می شود به قرار زیر می باشد ؛ابتدا به زندانی پابند ،دست بند و چشم بند می زنند سپس چند شکنجه گر حول او دایره می زنند ،پس از آن او را از هر طرف آماج ضربات باتونهای خود قرار می دهند. این ضربات برای مدت طولانی ادامه می یابد و گاها شدت ضربات بحدی شدید است که منجر به شکسته شدن باتون می گردد . ضربات باتون در اکثر مواقع منجر به شکسته شدن دست ،پا ،دندانها،،سر ، دنده ها ، زخمی و کبودی شدن زندانی می گردد. شکنجه گران همچنین شوکرهای برقی با ولتاژ زیاد علیه زندانی بکار می برند که در موارد متعدد منجر به سوختگی پوست زندانی می گردد. پاسداربندها از شکنجه های جنسی مانند ،تجاوز و استعمال باتون استفاده می کنند.آنها همچنین برای مدت طولانی مانع خواب زندانی می شوند،ایجاد محدودیت برای استفاده از سرویسهای بهداشتی و حمام،محدود کردن جیره غذایی زندانی تا حد گرسنگی شدید و موارد متعدد دیگر می باشد.
فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران، انتقال این زندانی سیاسی را به سلول انفرادی به منظور افزایش فشارها و ایجاد شرایط طاقت فرسا علیه وی را محکوم می کند و نسبت به جان زندانیان سیاسی در اعتصاب غذا شدیدا ابراز نگرانی می کند وکمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لا زم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
28 اردیبهشت 1390 برابر با 18 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۷, سه‌شنبه

بیانیه دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران برای تعطیلی کلاس ها در بزرگداشت دومین سالگرد شهادت کیانوش آسا

بیانیۀ دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران که جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران " قرار گرفته شده است و در آن تاکید کرده اند که در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت. متن بیانیه به قرار زیر می باشد:

بار دیگر خرداد از راه می رسد؛ خرداد که یاد و خاطره همکلاسی سبزمان را با خود به همراه دارد. کیانوش آسا، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد (ورودی مهر 1386) دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت، چشم و چراغ مادر بزرگوارش، قرار بود به زودی فارغ التحصیل شود. قرار بود در فقدان پدر، یار و یاور و مایه افتخار خانواده باشد. اما 25 خرداد 88 قرار بود سرنوشت دیگری را برای او رقم بزند. او که به همراه دیگر همدانشگاهی های خود برای اعتراض مسالمت آمیز به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم به راهپیمایی پرشکوه 25 خرداد رفته بود، دیگر قرار نبود بازگردد؛ تا شاهد باشد و شهادت دهد و خونش، یاور مبارزان راه آزادی باشد و مایه افتخار نه تنها برای خانواده بلکه برای همه میهن باشد. او که به ضرب دو گلوله نیروهای امنیتی به شهادت رسید، یک هموطن بود، فرزند کرمانشاه، یک همکلاسی، یک دوست، یک انسان...
اینجا، دانشگاه علم و صنعت ایران است؛ همچنان آرام و صبور در سوگ از دست دادن کیانوش آسا؛ اما خشمگین از دستهایی که پیدا و پنهان در قتل کیانوش شریکند. آنها که روزی برای او مراسم سوگواری برگزار و آه و ناله می کنند و روز دیگر، نیروهای اجیر شده خود را "بسیج" می کنند تا مراسم سوگواری دانشجویان مستقل را بر هم بزنند، به کیانوش توهین کنند و ... آنها که هرکجا لازم باشد کیانوش را مظلوم معرفی می کنند و جای دیگر مجرم جلوه می دهند! ننگ بر این دو رویی و تزویر که اگر چنین نبود، ده ها تن از دانشجویان، فقط به خاطر برگزاری مراسم یادبود دوست شهیدشان، با احکام سنگین انضباطی مواجه نمی شدند، از تحصیل محروم نمی شدند و به زندان نمی افتادند...
اما مسوولین دانشگاه تکصدایی و معاونین امنیتی و عاملان قداره کش آنها در داخل و خارج دانشگاه بدانند، زنده نگه داشتن یاد کیانوش آسا وظیفه ای است که دانشجویان علم و صنعت، به هیچ قیمت در آن کوتاهی نخواهند کرد. دو سال از این جنایت هولناک می گذرد و تاکنون هیچ پاسخی از سوی "قوه قضاییه غیرمستقل و امنیتی" داده نشده است. مسوولین دانشگاه هم علی رغم ادعای روزهای نخست، بجای تلاش برای احقاق حق دانشجوی مظلومشان، تنها مشغول برخورد با دانشجویان عزادار علم و صنعتی بودند تا ظلم ها مضاعف شود و علی رغم ادعای اربابان قدرت، دفع حداکثری اتفاق بیفتد...
ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران، همچنان به پیمانی که برای ادامه راه کیانوش بستیم، پایبندیم و در این راه، خود را آماده پرداخت هزینه های سنگین کرده ایم. ما دانشجویان سبز، اعلام می کنیمدر روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت. ما همچنین از اساتید محترم دانشگاه مان دعوت می کنیم تا برای حفظ کرامت و شرافت انسانی، به این حرکت آرام اعتراضی بپیوندند و روز سه شنبه در کلاس های درس خود حاضر نشوند.
ما دانشجویان سبز دانشگاه، بار دیگر به مسوولین تمامیت خواه علم و صنعت هشدار می دهیم ایجاد فضای رعب و خفقان و تکصدایی شاید در کوتاه مدت خاطر پریشانتان را آرام کند؛ اما در درازمدت آنچنان آتشی به خانمانتان خواهد انداخت که تنها حسرت برایتان به یادگار خواهد گذاشت؛ شما را از آن روز، گریزی نیست.
زنده باد یاد و خاطره کیانوش آسا
شهید سبز دانشگاه علم و صنعت تهران
اردیبهشت 1390
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۶, دوشنبه

بازجویی و بازرسی بدنی زندانیان سیاسی بند 350 هنگام ملاقات کابینی با خانواده های خود


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بازجویی و تهدید زندانیان سیاسی بخاطر انتشار شرایط قرون وسطایی زندان و بازرسی بدنی زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین قبل از انجام ملاقات کابینی با خانواده هایشان.
از 2 الی 3 هفته پیش پاسداربندهای بند 350 زندان اوین زندانیان سیاسی که برای ملاقات کابینی عازم سالن ملاقات می شوند مورد بازرسی بدنی شدید قرار می دهند و زندانیان سیاسی که دست نوشته ، کاغذ و قلم همراه خود دارند مورد برخورد غیر انسانی آنها قرار می گیرند و مانع بردن کاغذ و قلم به سالن ملاقاتهای کابینی می شوند.همچنین در طی چند هفتۀ گذشته تعدادی از زندانیان سیاسی که بیانیه های آنها در رسانه های آزاد انتشار یافته است به دفتر رئیس زندان فراخوانده شده اند و آنها را مورد بازجویی و تهدیدات مختلف قرار داده اند.
از چند هفته پیش تعدادی از مامورین وزارت اطلاعات که در بند 209 مستقر هستند هنگام ملاقاتهای کابینی خانواده های زندانیان سیاسی با عزیزانشان در سالن ملاقات بند 350 زندان اوین حاضر می شوند و زندانیان سیاسی و خانواده های آنها را زیر کنترل خود قرار می دهند.مامورین اطلاعات در مواردی با زندانیان سیاسی و خانواده ها در حین ملاقات برخوردهای غیر انسانی داشته اند.
از طرفی دیگر زندانیان سیاسی که در شرایط حاد جسمی بسر می برند و نیاز مبرم به درمان در بیمارستانهای خارج از زندان دارند از انتقال آنها به بیمارستان خوداری می کنند و به عمد سعی دارند که شرایط حاد جسمی آنها را غیر قابل برگشت نمایند.در حال حاضر تعدادی از زندانیان سیاسی از ناراحتیهای حاد جسمی رنج می برند و نیاز به درمان فوری آنها در بیمارستانهای خارج از زندان می باشد زندانیان سیاسی مانند ،محمد صدیق کبودوند،سعید متین پور ،مجید رضایی می باشند.
تعداد زیادی از زندانیان سیاسی ماه ها است که از داشتن ملاقات حضوری با خانواده ها و فرزندان خود محروم هستند و مراجعات مستمر آنها به عباس جعفر دولت آبادی دادستان تهران که در لیست بین المللی ناقضین حقوق بشر قرار دارد، از روبرو شدن و پاسخ دادن به آنها خوداری می کند. رفتار این فرد به حدی غیر انسانی و زننده است که تعداد زیادی از خانواده های زندانیان سیاسی او را تحریم کرده اند و دیگر حاضر به روبرو شدن با این فرد نامشروع و ناقض حقوق بشری نیستند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، بکار گیری شیوه های جدید سرکوب و ادامه دادن به محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
26 اردیبهشت 1390 برابر با 16 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

بیانیه شماره 1 جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران در اعتراض به فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه

بیانیۀ جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران در اعتراض به فضای امنیتی و سلب حقوق اولیۀ دانشجویان دختر و پسر در این دانشگاه جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است. متن بیانیه به قرار زیر می باشد:
مدت هاست جو امنیتی، فضای دانشگاه علم و صنعت را فرا گرفته است. در دو سال گذشته فشارهای مختلفی از سوی نهادهای داخل و خارج دانشگاه بر دانشجویان وارد شده است؛ تعطیلی چند ماهه ی شورای صنفی، نصب دوربین های مدار بسته، تفکیک جنسیتی در برخی کلاس ها و اخیرا برخوردهای توهین آمیز افراد ناشناس با دانشجویان. روندهایی که روز به روز شدت بیشتری می گیرد.
چند هفته ای است عده ای به بهانه ی اجرای طرح منشور اخلاقی، به خود اجازه ورود به حریم خصوصی دانشجویان اعم از دختر و پسر را داده اند. تذکرها و احضارها به علت آنچه رعایت نکردن طرح مذکور خوانده می شود، شدت گرفته است. حقوق حداقلی دانشجویان مورد تعدی قرار گرفته و برخوردهای حداکثری و توهین آمیز از سوی حراست و افراد ناشناسی که در سطح دانشگاه رژه می روند، به اوج رسیده است. در پیش گرفتن چنین سیاستی از سوی مسئولین باعث شد گروه های شبه نظامی داخل دانشگاه نیز فرصت را غنیمت شمرند و به بهانه «امر به معروف و نهی از منکر»، خودسرانه با دانشجویان برخورد کنند، بیانیه دهند و تهدید کنند. بی شک این امر مورد تایید و تاکید مسئولین دانشگاه می باشد و بدون حمایت ریاست دانشگاه، نیروهای حراستی و البته گروه های شبه نظامی، اجازه عرض اندام نمی یافتند؛ که هرگونه برخورد کنند و هرگونه توهین کنند.
رئیس دانشگاه و معاون های او باید پاسخ دهند که با چه مجوزی، حقوق مصرح یک شهروند را محدود کرده اند؟ چرا دانشجویانی که دارای معیارهای پوشش مطابق با عرف جامعه هستند، در دانشگاه تذکر می گیرند و تهدید می شوند؟ به چه حقی برای نوع پوشش دانشجویان تعیین و تکلیف می شود؟ تعیین الگوی پوشش برای پسران و دختران و نصب تابلوهای بزرگی از موارد مربوطه در دانشگاه، جز توهین به شأن دانشجویی و فرهنگی دانشگاه می باشد؟ مسئولیت این نیروهای ناشناس با چه کسی یا نهادی است؟ کنترل رفتار نیروهای شبه نظامی به عهده ی کیست؟! بدون شک مسئولین دانشگاه اعم از رئیس دانشگاه و نیروهای حراست، مسئول این برخوردها هستند.
ما جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران، خواستار بازگشت وضعیت دانشگاه به روال عادی و توقف این رفتارهای توهین آمیز هستیم و ضمن اعتراض به این برخوردهای غیر قانونی، اعلام می کنیم که برای استیفای حقوق خود کوتاه نخواهیم آمد و در اولین گام، با بستن روبان های سفید به دست، اعتراض خود را به روند ناصواب موجود نشان خواهیم داد.
بیانیه شماره 1 جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
اردیبهشت 1390
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

درگیری خونین بین جوانان زندانی در بند 5 زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" درگیری خونین بین جوانان زندانی پس از انتقال جوانان به بند 5 زندان گوهردشت کرج منجر به انتقال یکی از آنها به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان و 4 نفر از آنها در بهداری زندان گوهردشت کرج بستری شدند.
روز سه شنبه 20 اردیبهشت ماه حوالی ساعت 13:00 درگیری خونینی بین جوانان زندانی در بند 5 زندان گوهردشت کرج روی داد که در اثر این درگیری 5 نفر مجروح شدند. شدت جراحت یکی از آنها به حدی شدید بود که او را به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل کردند.جوان زندانی که به بیرون منتقل شده است شریف خسروی نام دارد. او از چند ناحیه مورد اصابت تیزی قرار گرفته است.همچنین 4 نفر دیگر از جوانان زندانی که جراحات عمیقی بر تن داشتند به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شدند. از طرفی دیگر تعدادی از جوانان زندانی به سلول انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل شدند که نامی یکی از آنها وحید خدابخش می باشد.
از روز گذشته زندانیان معتاد که در بند 5 زندان گوهردشت جای داده شده بودند را به بند زنان سابق معروف به بند 7 منتقل نمودند.
از صبح روز سه شنبه 20 اردیبهشت ماه جوانان زندانی که متولدین 1365 الی 1371 و جوانتر می باشند را از بندهای مختلف به بند5 منتقل نمودند.جوانان زندانی بندهای 1،5 و 6 را صبح امروز به بند 5 منتقل نمودند.جوانان انتقال داده شده در حیاط بند 5 منتظر انتقال به سلولها بودند. تعدادی از جوانان زندانی که در بندهای مختلف قرار داشتند جزء باندهای مافیایی زندان هستند که در فروش مواد مخدر و سرکوب زندانیان با زندانبانان همکاری می کنند. این درگیری توسط باندهای مافیایی روی داده است.
جوانان زندانی پیش از این در سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بودند. ولی به دستور علی حاج کاظم رئیس وقت زندان ،علی محمدی معاون وقت زندان و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان از بهمن ماه 1389 ،آنها را از این سالن خارج و به بندهای مختلف منتقل کردند و زندانیان سیاسی را جایگزین آنها نمودند.این مسئله باعث شد که جوانان زندانی در میان باندهای مافیایی قرار گیرند و هدف تجاوز و سوء استفاده جنسی آنها قرار گیرند. باندهای مافیایی حتی در بند 5 و 6 تعدادی از جوانان را مالک شخصی خود می دانند و آنها را بطور مستمر مورد تجاوز جنسی قرار می دادند.باندهای مافیای جوانانی که تن به خواسته های غیر انسانی آنها نمی دادند. با استفاده از قرصهای بیهوش کننده و یا مواد مخدر بیهوش می کردند و قربانیان خود را معتاد می کردند و سپس آنها مورد تجاوز جنسی قرار می دادند.
جوانان زندانی وقتی که به زندانبانان از تجاوزات جنسی به خود شکایت می کردند به آنها گفته می شد که اگر اعتراض کنند آنها را در اختیار باند مافیایی بند 1 قرار می دهند تا مورد تجاوز قرار گیرند.
در حال حاضر باندهای مافیایی که به این بند منتقل شده اند و سن آنها زیاد می باشد مسئو.لیت پخش مواد مخدرو تجاوز به زندانیان کم سن و سال را به عهده دارند.صبح امروز جوانان زندانی نسبت به حضور این افراد در این بند اعتراض کردند و خواستار جدا کردن آنها شدند.ولی خادم معاون زندان با توهینهای غیر اخلاقی و تهدیدهای مختلف از رسیدگی به خواسته های آنها سر باز زد و نتیجه عدم توجه به خواسته های آنها درگیری خونین امروز را در پی داشت.
سوء استفاده جنسی و تجاوز به زندانیان جوان توسط باندهای مافیایی که با اطلاع و چراغ سبز مسئولین زندان تا به حال صورت میگرفته است. باعث شده است که تعدادی از جوانان زندانی به دلیل تجاوزات مستمر جنسی دچار ناراحتیهای روحی شوند. همچنین تعدادی از جوانان توسط باندهای مافیایی معتاد شده اند .
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، قرار دادن جوانان زندانی بی دفاع در کنار باندهای مافیایی و سوءاستفاده های جنسی و اعتیاد آنها که با چراغ سبز مسئولین زندان صورت می گیرد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
20 اردیبهشت 1390 برابر با 10 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

درخواستی که هرگز پاسخ داده نشد

فایل صوتی زیر صدای جانباختۀ راه آزادی مردم ایران مهدی اسلامیان می باشد که در 2 اردیبهشت ماه 1388 از دبیر کل سازمان ملل متحد درخواست کرده بود که در صورت مسافرت به ایران از زندان گوهردشت و اوین بازدید نماید تا به جنایتهای رژیم ولی فقیه بیشتر پی ببرد. ولی متاسفانه 17 روز بعد نه تنها به درخواست او پاسخی داده نشد بلکه او همراه با چهار قهرمان دیگر شیرین علم هولی،فرزاد کمانگر،فرهاد وکیلی و علی حیدریان به چوبه های دار سپرده شدند و درخواست او همچنان بدون پاسخ مانده است.

شاهدی بارز و نادرستی قرائت رژیم ولایت فقیه از اسلام و اخلاق اسلامی بدانم ؟!(ارزنگ داودی)



گزارشی از برخوردهای وحشیانه و بکار بردن رکیک ترین توهینها و فحاشیها توسط پاسداربندهای ولی فقیه علیه زندانیان سیاسی اسیر در سلولهای انفرادی، این فرهنگ و اخلاق خاص پیروان ولی فقیه که پاسداربندها ، شکنجه گران و نیروهای سرکوبگر علیه مردم در خیابانها و زندانیان سیاسی بی دفاع در اسارتگاه بکار می برند.فرهنگی که ما این روزها از زبان سران سپاه پاسداران،مداحان ولی فقیه و سایرین علیه نزدیگترین فرد خودشان (احمدی نژاد) در منابر و رسانه های دولتی می شنویم و می خوانیم. بخشی از فرهنگ و اخلاق خاص پیروان ولی فقیه که پاسداربندها و شکنجه گران در سلولهای انفرادی علیه زندانیان سیاسی بکار می برند توسط زندانی سیاسی ارژنگ داودی برای انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است که متن آن به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا،
رئیس زندان رجایی شهر آقای مردانی،
ضمن یادآوری اینکه در سال گذشته مسئول بند 1 بنام آقای گرامی از من خواستند که بعضی از زندانیان را نصیحت کنم و با نگاه مختصری به آنان در حضور خودشان گفتم که اینان نصیحت پذیر نیستند مطالب زیر طبق صحبت خود دال بر نصیحت ناپذیری زندانیان است و جهت اطلاع به شما می رسانم.
امروز حوالی ساعت 07:00 بعد ظهر اعلام شد که رئیس زندان به بند 1 مراجعه می نماید. پاسدار شیفت وقت بنام رضا طریقی همراه با پاسداربند نوده ای به سالن 2 آمدند . اینجانب بی خبر از موضوع در سلول تنهایی خود به شمارۀ 12 نشسته بودم که به طور مکرر رکیک ترین الفاظ و فاحشیهای و . .. به گوشم رسید . بناچار برخواستم تا دریچۀ سلول به شخص هتاک که فکر می کردم از زندانیان است تذکر بدهم . برای اولین بار بود که پاسدار شیفت فوق اشاره را می دیدم وی تا هنگامی که اعتراض من حداقل 6 مرتبه تکرار کرده بودم ... ... دهن ،... ... خواهر و مادر و این علاوه بر سایر فحشهای چهار دیواری است که با وقاحت تمام به زبان می آورد . بناچار متذکر شدم که اگر مردانگی و فرهنگ به این جور چیزها است لابد خر از همه مردتر و با فرهنگ تر است .
به عنوان یک زندانی سیاسی مخالف حکومت به خود اجازه می دهم که اینگونه رفتار که بسیار شایع هم هست دلیلی مدغن بر صحت اندیشه های خود و شاهدی بارز و نادرستی قرائت رژیم ولایت فقیه از اسلام و اخلاق اسلامی بدانم ؟!
در پایان این جمله؛ رهبر قبلی تان که بر در و دیوار زندانها نقش بسته را یادآور می شوم که گفت: زندان باید محل تربیت باشد و دانشگاه . می پرسم که آیا هست ؟
در سال 1351 به عنوان دانشجوی مخالف نظام ستم شاهی برای مدتی نسبتا کوتاهی ساواک را تجربه کردم و با صراحت تمام می گویم که رفتار آنها با تمام وقاحت مخصوص به خود به مراتب بهتر از رفتار بسیاری از کارگزاران رژیم فعلی هستند .
به هر حال وقتی که حکومت فقیه برای نمایندگان مجلس خود معلم اخلاق می گذارند فکر نمی کنم اعتراضاتی از این دست توجیه ناپذیر باشد ولی معلوم می شود که جامعۀایرانی تا به ناکجا به اسفل السافلین فرو افتاده است.
ضمن درخواست ارسال یک نسخه برای مسئول بند 1 زندان رجایی شهر آقای گرامی انتظار می رود اقدامات لازم را بخوبی به عمل آورید که رفتار وقیحانه شخص نامبرده کمی تعدیل شود.
ارژنگ داودی
زندان رجایی شهربند 1 سالن 2 ،سلول انفرادی 12
یکشنبه 11 اردیبهشت 1390

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۶, جمعه

گزارشی تکان دهنده از ورود و توزیع مواد مخدر توسط فرجی رئیس اطلاعات زندان


گزارشی از ایجاد باندهای مافیایی در زندان گوهردشت کرج و چگونگی ورود مواد مخدر به زندان و سایر سوءاستفاده های رذیلانه و غیر انسانی از خانواده های زندانیان عادی و معتاد توسط فرجی رئیس اطلاعات زندان گوهردشت کرج که شعبه ای از وزارت اطلاعات در زندان گوهردشت کرج می باشد توسط زندانی سیاسی ارژنگ داودی با دلایل و مدارک تهیه شده است که برای انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است. متن گزارش به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا،
اداره بازرسی زندان رجایی شهر
بدین وسیله از مسئول فعلی حفاظت و اطلاعات زندان رجایی شهر فرجی نژاد رسما اعلام شکایت نموده و ضمن طرح موارد ذیل که از شواهد و مدارک متعدد برخوردارم انتظار می رود جهت رسیدگی های هر چه عاجل تر قضایی اقدامات لازم به عمل آید.
الف. واردات و توضیح مواد مخدر
ب. واردات و توزیع انواع گوشی موبایل
ج. ایجاد رابطۀ نامشروع همانطوری که در ادبیات زندانیان به کسانی که مواد قاچاق وارد زندان می کنند سگ می گویند و با این تعریف در این اواخر فرجی نژاد به مقام اول یعنی سگ بزرگ یا دوبرمن زندان رجایی شهر مفتخر شده است !؟
و. وی فردی هست که هم از آخور می خورد و هم از توبره بلکه حتی به کاهدان هم می زند وبه عیادیش هم نم پس نمی دهد. از یک طرف مواد مخدر و موبایل وارد زندان می کند و از طریق عوامل خود که اکثرا افرادی معتاد و بی وجود هستند،توزیع و به فروش می رساند وی علاوه بر کسب سود سرشار 10 برابری از محل واردات هر نوع کالای قاچاق و به منظور یکدست نمودن و اختصاص دادن بازار پر سود زندان رجایی شهر به شخص خودش برای خالی نبودن عریضها هر از گاهی نیز یکی از موبایلها را و اغلب بدون سیم کارت و یا مقداری جزیی از مواد مخدر را دوبار کشف می کند و از طرف دیگر با ادا و ادافارهای این چنین برای اداره مافوق خوش رقصی می کند تا از این رهگذر هم امتیازاتی بدست بیاورد.
متعاقبا دو قطعه زمین خریداری شده توسط وی به مقام قضایی معرفی خواهد شد.
مورد سوم اینکه زن ،مادر یا خواهر زندانیان را مرتبط با خود را به بهانۀ قدر دانی از همکاری از زندانی آدم فروش توزیع کننده مواد و غیره اجازۀ ملاقات حضوری خارج از وقت و نوبت می دهد. هنگام مراجعۀ ملاقات کننده های فوق ترتیبی می دهد که چند بار بدون بازرسیهای رایج به درون زندان هدایت شوند. تا به این طریق طعمۀ خود را شکار کند اینگونه خانواده ها که معمولا خلافکار هم هستند از فرصتهای بعدی سوء استفاده کرده و مقداری مواد به همراه خود می آورند تا در حین ملاقات به زندانی شان بدهند تا درآمدی کسب کنند و برای مخارج زندان،غافل از اینکه دوبرمن زندان که محض رضای خدا طعمه شکار می کند ،تله گذاشته است،لذا گیر می افتند و در اینجاست که فرجی نژاد تمام قد وارد عمل می شود و پرونده را در اختیار خود می گیرد تا با قربانی که به ناچار حاضر است برای رهایی از زندان به هر رذالتی تن در دهد رابطه بر قرار کند در این مورد ،2 مورد مسلم اعلام و معرفی خواهد شد.
چهارم اینکه به قرار اطلاع موثق برای نوچه ها و ملیجکهایش در بندهای مختلف زندان از جمله در بند 1 و 3 به ترتیب به نام های میرزا آقایی و چهار دری تره هم خورد نمی کند و در حد یک سگ هم برایش ارزش قائل نمی شوند که تکه استخوانی پرتاب کند.
رئیس بازرسی زندان آقای شاهرخی خوب به یاد دارید که در سال 87 برای دریافت چند کتاب مورد تایید وزارت ارشاد علیرغم اینکه اداره کل پیگیری و نظارت قوۀ قضایی دستور صریح صادر کرده بود و علیرغم احرام و اوامر شخصی شما نه اجازۀ داد از کتابخانه زندان استفاده کنم و نه تا مدتها بعد در سال 88 کتابها را تحویل داد.
رونوشت به رئیس زندان رجایی شهر آقای مردانی جهت اطلاع و پیگیری ارسال می گردد. چنانچه ظرف مدت 2 هفته ترتیبات لازم برای رسیدگی های قضایی نسبت به موارد مذکور در این شکوایه صورت نپذیرد به ناچار رونوشت آن به سایر مراجع منعکس می گردد.
ارژنگ داودی
زندان رجایی شهر
معلم،شاعر،نویسنده و زندانی سیاسی
پنجشنبه اول اردیبهشت ماه 1390

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

شکنجۀ وحشیانۀ یکی از جوانان زندانی توسط خادم معاون زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" شکنجۀ وحشیانۀ یکی از جوانان زندانی در بند 3 زندان گوهردشت کرج در مقابل چشمان سایر زندانیان برای مدت طولانی ادامه داشت.
روز پنجشنبه 15 اردیبهشت ماه حوالی ساعت 06:30 صبح احمد رضا گرشاسپی جوان زندانی در سالن 7 بند 3 زندان گوهردشت کرج در حالی که در خواب بسر می برد بطور وحشیانه مورد یورش 5 پاسداربند قرار گرفت.نوجوان زندانی احمدرضا گرشاسپی 20 ساله توسط پاسداربندها از تخت خواب پایین کشیده شد و در حالی که با باتون او را مورد ضرب وجرح قرار می دادند و بر زمین می کشانند به بیرون از سلول بردند.
5 پاسداربند مذبور ابتدا به جوان زندانی از پشت دست بند زدند وسپس او را به حالت قپونی در آوردند. پاسداربندها او را دایره کردند و شروع به زدن وی با باتون نمودند ضرب و جرح و شکنجۀ وی برای مدت طولانی ادامه داشت.پس از آن برای در هم شکستن این زندانی قصد شکنجۀ جنسی او را در مقابل چشمان سایر زندانیان داشتند. پاسداربندها چند بار اقدام به پایین کشیدن شلوار این زندانی نمودند که با مقاومت شدید او و اعتراض سایر زندانیان مواجه شدند.
حوالی ساعت 10:00 صبح خادم معاون رئیس زندان جوان زندانی در حالی که قپونی شده بود با باتون برای مدتی طولانی او را مورد شکنجۀ وحشیانه قرار داد.خادم فردی است که چند سال پیش مسئول اطلاعات زندان بود و در شکنجۀ زندانیان سیاسی و سایر زندانیان نقش مستقیمی داشت ولی علیرغم اینکه متاهل بود با یکی از زنان پاسدار شاغل در زندان که او هم متاهل بود رابطۀ جنسی برقرار نمود و منجر به باردار شدن وی شد. به این خاطر او را از ریاست اطلاعات زندان برکنار و به زندان قزل حصار منتقل کردند. ولی از مدتی پیش او جایگزین علی محمدی معاون زندان از شکنجه گران و جنایتکاران علیه بشریت شده است . خادم از زمان منصوب شدن به عنوان معاون زندان شکنجه و اعمال ضدبشری خود را دوباره علیه زندانیان بی دفاع در این زندان آغاز کرده است.
جوان زندانی احمدرضا گرشاسپی در اثر شکنجه های وحشیانه تمامی بدن وی خونین،کبود و متورم می باشد و در شرایط حاد جسمی بسر می برد.شکنجه های وحشیانه و غیر انسانی این زندانی بی دفاع به ظن داشتن تلفن موبایل می باشد.
پاسداربندهایی که در شکنجۀ این جوان زندانی نقش داشتند عبارتند از : امیریان از فرماندهان گارد ویژه زندان ،پاسدار شیفت حسین دفتری،پاسداربند حسینی،زانوسی و کاظمی می باشند.
احمد رضا گرشاسبی از نوجوانانی می باشد که در سن 17 سالگی دستگیر شده است و به مدت 3 سال است که در زندان بسر می برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شکنجۀ وحشیانۀ زندانیان بی دفاع و قصد بکار بردن شکنجۀ جنسی در مقابل چشمان بهت زدۀ سایر زندانیان را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
16 اردیبهشت 1390 برابر با 06 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه شکنجه
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۵, پنجشنبه

یورش گسترده،همزمان و وحشیانه به منازل مسکونی در چند نقطۀ مختلف تهران

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"در پی یورش گسترده و همزمان به چند منزل مسکونی در نقاط مختلف تهران9 نفر که بعضا تمامی اعضای خانواده می باشند دستگیر و به بند مخوف 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل شدند.
روز یکشنبه 11 اردیبهشت ماه حوالی ساعت 06:30 صبح مامورین وزارت اطلاعات حداقل به 6 منزل مسکونی در نقاط مختلف تهران یورش بردند.در این یورش وحشیانه 9 نفر دستگیر شدند که در 2 مورد آن تمامی اعضای 2 خانواده دستگیر شدند.چندین نفر از دستگیر شدگان روز 11 اردیبهشت ماه از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشند.
اسامی دستگیر شدگان روز 11 اردیبهشت ماه به قرار زیر می باشند:
ناصر سوداگری ، همسرش طاهره سوداگری و فرزند آنها پویان سوداگری می باشند.ناصر سوداگری و همسرش طاهره سوداگری از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشند و در سال 86 بدلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی 67 چندین ماه در بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشتند و با سپردن وثیقه های سنگین بطور موقت از زندان آزاد شدند.
-خانم آریا حادری (همسر ماشالله حائری) و فرزندش نگار حائری؛ آنها در جریان اعتراضات سال 88 همراه باپدر خانواده آقای ماشالله حائری دستگیر شدن و پس از چند ماه بازداشت به قید وثیقه آزاد شدند.اما آقای حاثری همچنان در بند ایزوله شده زندان گوهردشت کرج زندانی است
_حسین حاج آقایی فرزند زنده یاد محمدعلی حاج آقای که اخیر توسط رژیم ولی فقیه حکم جنایتکارانه اعدام او را به اجرا گذاشت.
-خانم صدیقه مرادی 50 ساله از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد
- آقای محمد عظیمی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و همسر او خانم فاطمه (حوری)ضیایی اخیرا پس از طی چند سال زندان و پایان یافتن محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی آزاد شده بود.
- دکتر هانی یازرلو از زندانیان سیاسی رژیم پیشین و زندانی سیاسی دهۀ 60 می باشد.در حال حاضر همسرش (خانم نازیلا دشتی ) و فرزندش حامد یازرلو در زندان بسر می برند. او شب گذشته آزاد شد.
حملات گسترده و همزمان توسط چند سربازجوی وزارت اطلاعات به منازل مسکونی در نقاط مختلف تهران صورت گرفت از جمله کسانی که این حملات وحشیانه را فرماندهی می کردند عبارتند از ؛ سربازجوی وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی و سربازجوی دیگر سعید شیخان و تعدادی دیگری از آنها شرکت داشتند. علوی و سعید شیخان از شکنجه گران و جلادان بند 209 زندان اوین می باشند و تا به حال در قتل و نقض عضو تعداد بیمشاری از زندانیان سیاسی نقش مستقیم داشتند. این دو جنایتکار علیه بشریت همچین در صدور و اجرای حکم اعدام زنده یادان علی صارمی،جعفر کاظمی ، محمد علی حاج آقایی مستقیما نقش داشتند. آنها همچنین نقش مستقیمی در زجر کش کردند زنده یاد محسن دگمه چی داشتند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورش گسترده ، همزمان و وحشیلنه به منازل مسکونی و دستگیری تمامی اعضای خانواده ها و انتقال آنها به بند مخوف 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات را به عنوان یک عمل غیر انسانی محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
15 اردیبهشت 1390 برابر با 05 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه، زنان و شکنجه
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

به وخامت گراییدن وضعیت جسمی فعال کارگری منصور اسالو و انتقال وی به بیمارستان


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در پی به وخامت گراییدن وضعیت جسمی منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شد.
وضعیت جسمی فعال کارگری منصور اسالو به حدی به وخامت گرایید که مسئولین زندان ناچار به انتقال او به یکی از بیمارستانها شدند. دلیل انتقال این فعال کارگری ناراحتی حاد قلبی وی می باشد. او در حال حاضر در بیمارستان بستری می باشد. تا به حال چندین بار این فعال کارگری به دلیل فشارهای طاقت فرسا و غیر انسانی و تشدید ناراحتی قلبی اش به بیمارستان منتقل شده است.
منصور اسالو آخرین بار به مناسبت روز جهانی کارگر اقدام به انتشار رنج نامه ای نمود و در آن رنجنامه به شرایط و وضعیت حاد جسمی اش و همچنین فشارهای غیر انسانی و قرون وسطایی که علیه او و هم بندیانش روا داشته می شود اشاره کرده بود.
بازجویان وزارت اطلاعات با نگه داشتن زندانیان سیاسی که در شرایط حاد جسمی در زندان بسر می برند و عدم درمان جدی آنها سعی در حذف فیزیکی و زجر کش کردن آنها را دارند. آخرین موردی که بازجویان وزارت اطلاعات با روا داشتن درد جانکاه و عدم درمان که نهایتا منجر به زجرکش کردن او بر آمدند زنده یاد محسن دگمه چی بود.
در حال حاضر تعدادی از زندانیان سیاسی مانند ،ماشالله حائری،شیرمحمد رضایی،محمد صدیق کبودوند،کبری بنازاده امیرخیزی،فرح واضحان،عیسی سحر خیز،محمد رونقی ملکی و ده ها زندانی دیگر در چنین شرایطی بسر می برند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نگه داشتن زندانیان سیاسی که در شرایط حاد جسمی در زندان بسر می برند را محکوم می کند و کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
15 اردیبهشت 1390 برابر با 05 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان دانشجوی زندانی حسن ترلانی هستند

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" دانشجوی زندانی حسن ترلانی از بیماری حاد جسمی رنج می برد و نیاز مبرم به عمل جراحی دارد اما بازجویان وزارت اطلاعات مانع انجام عمل جراحی و درمان وی هستند.
دانشجوی زندانی حسن ترلانی چند ماه است که از ناراحتی حاد جسمی رنج می برد و این ناراحتی حاد توام با دردهای شدید شبانه روزی همراه بوده است.علیرغم گذشت چند ماه از این ناراحتی و حاد شدن آن، پیگیریهای مستمر خود و خانواده اش برای درمان تاکنون بی نتیجه مانده است.
پدر او با طی صدها کیلومتر مسافت از تهران تا زندان مرکزی کرمان و پیگیری چند ماه تا به حال فقط موفق شده است با هزینۀ خودش امکان سنوگرافی فرزندش را عملی نماید. بیماری او تا حدودی تشخیص داده شده است. دانشجوی زندانی می بایست مدتها پیش تحت عمل جراحی قرار می گرفت.اما سربازجوی وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی که مسئول پرونده این دانشجوی زندانی است از انجام عمل جراحی و درمان اوبا هزینۀ خانواده اش ممانعت بعمل می آورد.
عدم عمل جراحی به موقع می تواند طبعات و خطرات جدی جانی برای این دانشجوی زندانی در بر داشته باشد.
لازم به یاد آوری است دانشجوی زندانی حسن ترلانی 23 ساله که در جریان یورشهای گسترده مامورین وزارت اطلاعات در اسفند ماه 87 دستگیر شد و پس از ماه ها بازداشت در بند 209 و شکنجه های جسمی و روحی به 10 سال زندان و تبعید به زندان کرمان محکوم شد او تنها زندانی سیاسی محبوس در زندان کرمان می باشد.
سربازجوی وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی که از جنایتکاران علیه بشریت می باشد پیش از این شیوۀ زجر کش کردن را علیه بازاری زندانی زنده یاد محسن دگمه چی بکار برد و پس از چند ماه درد جانکاه و عدم درمان نهایتا منجر به جان باختن وی شد. و به نظر می رسد که این جنایتکار علیه بشریت قصد دارد شیوۀ جنایتکاران و ضدبشری زجرکش کردن را علیه این دانشجوی زندانی بکار ببرد.این فرد و سعید شیخان سربازجوی دیگر وزارت اطلاعات که از دهۀ 60 تا به حال مشغول شکنجه های جسمی و روحی زندانیان سیاسی است ومنجر به مرگ تعداد بیشماری از زندانیان سیاسی شده است. در جریان بازجویی از زنده یادان علی صارمی ،جعفر کاظمی و حاج آقایی شخصا به آنها گفته بودند که ما حکم اعدام را برای شما تقاضا خواهیم کرد و هنگام اجرای حکم جنایتکارانه اعدام این دو جنایتکار علیه بشریت حضور داشتند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به شرایط حاد جسمی دانشجوی زندانی حسن ترلانی و همچنین قصد ضد بشری زجرکش کردن این دانشجوی زندانی هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در ایران خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
15 اردیبهشت 1390 برابر با 05 می 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است