۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

گزارشی از تجمع اعتراضی روز پنجشنبه در خیابانهای مرکزی تهران

ساعت 3 بعد از ظهر

برای اینكه بتوانم از امروز بگویم باید گریزی به دیروز بزنم كه شهر غیر عادی بود مترو برای همه مجانی از این همه كرمشان تعجب كرده بودم !باجه های بلیط فروشی تعطیل بود بعد فهمیدم مجبور شدند به خیل جمعیت بپیوند ند جمعیتی كه هر چه نگاه میكردم در میانشان اشنایی ندیدم !

به دنبال لبخندی! نیافتم !به دنبال سوسوی عشقی در عمق چشمانشان ندیدم !

زنان ومردانی را دیدم كه شاید هرگز ندیده بودم شاید كمی غلو باشد ولی براستی این

چهره ها را نمی شناختم هیچ احساسی در نگاهشان نبود فقط اجبار بود واجبار…..

كارمندها ی ادارات بسیج شده بودند. هر كدام كه از اداره خارج میشد ند پرچمی بدستشان

میدادند وبه خیابان راهیشان میكردندو دسته های دیگر نیز به همین شكل !

در میدان شهدا موتور سوارهایی با ریش بلند وهیكل های درشت آن چنان به سرعت

می رفتند كه مردم به ناچار خود را كنار می كشید ند تا زیر گرفته نشوند

به نظر میرسد اینان را در جایی بدور از شهر نگاه داشته اند مثل آدمهای ما قبل از تاریخ !

شنیده بودم در اطراف ورامین وقره چك تونل ها ی زیر زمینی زده اند به چه منظور نمیدانم !

شاید سگ های وحشی شان را در ان جا نگه میدارند تا بتوانند مردم را از پل به زیر بیندازند

تا بتوانند با ماشین رهگذران را به زیر بگیرند وشیشه دودی ماشین را پایین آورده ودر كمال بی رحمی از نزدیك شلیك كنند وجان انسانی را بگیرنند وبقیه را قلع و قمع كنند .

…………

واما امروز هر آنچه ما دیدیم ترس هراس رژیم از مردم بود مردمی كه تصمیم گرفته بودند

به خیابان بیایند وحضور خود را نشان دهند در حال قدم زدن گفتگو چرخیدن و…..

مردمی بدون سلاح با دست خالی وخودشان به انواع سلاح ها وابزار مسلح !

لباسهایی كه بر تن داشتند كم از زره نداشت بر روی شلوارها یشان ساق هایی پلاستیكی

كه حتی در فیلم ها نیز ندیده بودیم .

میدان انقلاب را دور زدیم مردم راهشان را می رفتند همه میدانستند كه به خاطر چه آمدند

اگر چه اجساد را شبانه به خاك میسپارید ما یاد آنان را باپیاده روی در میدان انقلاب زنده نگاه میداریم تجمع نیرو خیلی زیاد بود مردم سعی میكردند به جاهای دیگر بروند شاید بتوانند كاری كنند هجوم موتور سوارها به سوی ولیعصر زیاد شد ما نیز بدان سو رفتیم

تمام پارك دانشجو بوسیله سركوبگران اشغال شده بود ومینی بوسهای مشكی ویژه باضافه ون هایی كه مخصوص حمل دستگیر شدگان هستنددر كنار پارك واطراف آن پارك شده بودند

خیابان های فرعی پر از لباس شخصی ها كه همه را زیر نظر داشتند وهمه راهها را بسته بودند در مقابل حكومتی تا د ندان مسلح با چه ابزاری میشودمقاومت كرد! چقدر باید پاهایمان

بلرزد وقتی بدان جایی میرسیم كه تلخترین خاطره ها را از ضرب وشتم رژیم داریم !

شاید فرداهای دیگر آنقدر بیاییم آنقدر بیاییم تا فرسوده شان كنیم

امروز هم برنده واقعی ما بودیم ولشكر شكست خورده آنها …..

اگر میترسیدیم نمی آمدیم پس نترسیدیم ….

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

پنجشنبه 10/10/88


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

هیچ نظری موجود نیست: