زندانی سیاسی
چه شکوفایی شکوهمندی
در بهشت جان نشسته
همه درسهای پایداری را
سنگر به سنگر
چندان دردمندانه
از سر گذرانده¬ام
که همه را
هماره از بر
فرا یاد زمانه می¬آرم
چه شکوفایی شکوهمندی
همه ترانه¬های پایداری
به بانگ پرطنین رزم
امیدوارانه
مرا به خود می¬خوانند
و در احاطه ردیف دست¬هایی
که پیامی در دست دارند
دست¬های عاشقم را
صمیمانه
گرم می¬فشارند
چه شکوفایی شکوهمندی
همه زندانهای پایداری
از اوین
تا رجایی شهر
تا مرکزی بندرعباس
مرا
چه خوب می¬شناسند
و در انکسار و اتابه¬های آزادی
همه روزهای پریشان
چون جمعه خونین 49
همه ماههای سوگوار
چون شهریور 57
همه فصلهای تاریک
چون تابستان تلخ 67
مرا
از شیار نشسته بر چهره شکسته¬ام
فروتنانه
به یاد می¬آرند
چه شکوفایی شکوهمندی
همه بندهای اسارت
از بند یک سیاسی
در شرم¬زار اوین
تا بند آخر خطی¬ها
در سوگسار رجایی شهر
مرا در دل خود
جانانه پذیرایند
و همه شبهای سیاه
در سلول¬های انفرادی
از 2-الف تا 240
از تهران
تا گوهردشت
تا بندرعباس
مرا چندان روسپید یافتند
که شعرهایم را
بر دل و دیوار این بیداد
فریادمندانه
حک کرده¬اند
چه شکوفایی شکوهمندی
همه درسهای پایداری را
نکته به نکته
از بر می¬دانم
همه ترانه¬های پایداری
سنگر به سنگر
به آوای بلند
مرا به خود می¬خوانند
هم بندهای سیاسی
مرا و یادنوشته¬هایم را
در خودآگاه زمانه
به خاطر سپرده¬اند
و همه سلولهای انفرادی
هنگام به دیوارهای دور و بر
شرم¬آگین می¬نگرند
با بغض گلویی
که از خون لاله¬ها داغ است
هقاهق کنان
به هیهات می¬گویند
ما را ببین
چه خوش¬خیالانه فکر می¬کردیم
که با انقلاب 57
زندانی سیاسی
به تاریخ
به ابدیت پیوست
چه شکوفایی شکوهمندی
در بهشت جان نشسته
همه روزهای پریشان
همه شبهای سیاه
همه ماههای سوگوار
و همه فصلهای تاریک
مرا
از شیار نشسته بر چهره شکسته¬ام
چه نیک می¬شناسند
و از لابلای فرصت سرد میله¬ها
دست¬های عاشقم را
صمیمانه
چه گرم می¬فشارند
انتشار:
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
tel. : 0031620720193
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر