۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

آنگاه كه شعبان بي مخ ها حاكمان مطلق مي شوند(یک مادار عزدار)

درست يكسال از تشكيل كميته مادران عزادار مي گذرد و من گذر حوادث را مرور مي كردم ،‌تجمعات ميليوني مردم در اعتراض به نتايج اعلام شده انتخابات و ناديده گرفتن اين جمعيت عظيم توسط قوه مقننه را به ياد دارم و نيز به ياد دارم كه لاريجاني و شاهرودي با چه عجله اي حتي قبل از تاييد شوراي نگهبان اين تقلب بزرگ و نابخردانه را تبريك گفتند و باز به ياد مي آورم بعدها وقتي اين اعتراضات ادامه يافت چگونه نيروهاي امنيتي ، انتظامي و لباس شخصي هايي كه امروز بخوبي آنها را مي شناسيم به خود اجازه دادند تا به سمت ميليون ها نفر شليك كنند و دهها نفر را با شليك مستقيم ،‌تجاوز ،‌شكنجه ،‌پرت كردن از ساختمان خوابگاه ها و پل ها ،‌زير كردن با ماشين نيروي انتظامي و ... به قتل رسانند و باز هم مجلس چشمهايش را بست و قوه قضائيه بدون كمترين دغدغه اي از اين جنايات هولناك گذشت و تمام مساعي خود را در به بند كشيدن فرزندان معترض اين مرز و بوم بكار بست . پس از اين اتفاقات بود كه زنان ايران در واكنش به اين جنايات هولناك تصميم به تشكيل جمع مادران عزادار را گرفتند تا به احقاق حق به شدت ضايع شده فرزندان اين سرزمين بپردازند . در راستاي هدف مبارزه با هرگونه خشونت خواستار معرفي و محاكمه عادلانه آمران و عاملان جنايات و آزادي بي قيد و شرط تمامي زندانيان عقيدتي و سياسي شدند و بعدها كه صدور حكم اعدام براي ايجاد جوّ رعب و وحشت بيشتر در جهت وادار به سكوت كردن مردم از طرف قوه قضائيه بكار گرفته شد ،‌لغو حكم اعدام نيز به خواسته هاي مادران اضافه گرديد .

بله يكسال از اين حوادث گذشت و اينبار عربده كشان مجلس را هدف قرار مي دهند و مزد ناديده گرفتن هاي پياپي خود را مي گيرند كه : لاريِ جاني تو غلط كردي حكم رهبري را به راي گذاشتي .

اگر در جريان انتخابات ميشد آن عده از مردم ايران را كه به غير از صدا و سيماي جمهوري اسلامي به هيچ رسانه ديگري دسترسي ندارند توجيه كرد كه انتخاب مردم حاكم شده است و با منعكس نكردن خبر اعتراض ميليوني مردم واقعيات را كتمان كرد امروز خبر شاهكار كمتر از 200 نفر در همين رسانه نيز ناگزير پخش مي گردد و اينبار مردم از همين رسانه مي بينند كه چگونه تعداد قليلي به خود اجازه مي دهند تا خود را همه مردم ايران قلمداد نمايند و هرچه دلشان خواست به مجلس بگويند و بدون ذره اي هراس مجلس را تهديد نمايند و وادار كنند از راي خود بگذرد .

جالب آنكه در كلان شهر تهران بيش از 200 نفر را نتوانستند سازماندهي كنند ولي همين 200 نفر ادعاي ملت ايران بودن را داشتند و محيرالعقول تر آنكه مجلس با عربده چند صد نفر راي خود را پس مي گيرد و اين درحالي است كه اعتراضات ميليوني مردم به نتيجه انتخابات به راحتي توسط همين مجلس ناديده گرفته مي شود .

راستي اگر مجلس به خوبي از ماهيت اين عربده كشان اطلاع نداشت و خبر از قداره هاي همراهشان و مجوزهاي هميشه آماده برايشان كه به آنها اجازه انجام هر كاري را مي دهد نداشت با اين سرعت راي خود را پس مي گرفت ؟

اگر ميليونها نفر فقط در تهران حق پرسيدن از راي خود را ندارند و مجوز حضور در خيابان را آنهم بدون هيچ شعاري نمي يابند و به گلوله بسته مي شوند و يا حكم زندان هاي طويل المدت مي گيرند چگونه است كه چند صد نفر اجازه حضور جلوي مجلس را مي يابند و مجاز به هرگونه فحاشي و هتك حرمت از مجلس مي شوند ؟

و اين همزمان با آن مي شود كه قوه قضائيه پس از يكسال سكوت در مقابل جنايات اتفاق افتاده از خانواده جانباختگان مي خواهد تا با قبول ديه از بيت المال به دليل مشخص نبودن قاتلان ، پرونده شكايات خانواده ها را مختومه اعلام نمايد . آيا مسئولان قضاوت در كشور فيلم هتك حرمت از مجلس ، سخنراني حسن خميني و ... را ديدند ؟ شايد بتوانند ردي از آمران و عاملان جنايات را در آنها شناسايي كنند . همانها كه مجوز داشتند با اينكه به چند صد نفر هم نمي رسيدند ميكروفون و بلندگو داشته باشند تا هرچه دلشان مي خواهد بگويند و ماموران نيروي انتظامي هم به خوبي وظيفه حفظ امنيتشان را بعهده گرفتند ،‌همانها كه نه شناسايي و نه زنداني شدند . همانها كه با فرستادن ناهار و آب ميوه برايشان به خاطر اين رسوايي بزرگ تقدير شدند ،‌همانها كه رئيس مجلس را بخاطر به راي گذاشتن نظري خلاف نظر رهبري جاني خطاب كردند (لاريِ جاني ) ،‌آنانكه راي رهبري را قبل از اعلام رسمي مي دانند و قادرند مجلس را به خاطر عدم تبعيت از يك رايِ !؟ رهبر به غلط كردن وا دارند .

راستي اگر مجلس باور داشت كه حمايت مردمي را دارد و خود را نماينده واقعي مردم مي پنداشت حاظر به تن دادن به چنين خفتي مي بود كه با عربده چند صد نفر با سرعت هرچه تمامتر رايش را پس بگيرد ؟

و چه قرابت عجيبي است بين اينان و سلفشان دار و دسته شعبان بي مخ در كودتاي 28 مرداد و راستي آيا براي مجلس ، قوه قضائيه و رهبر نظام فهميدن اين واقعيت كه همان قايق نظام هم كم كم فقط به يك پدالو تبديل مي شود هنوز هم سخت است ؟

يك مادر عزادار

6 تیر 1389

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

هیچ نظری موجود نیست: