۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

ایجاد شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی علیه زنان زندانی سیاسی در زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زنان زندانی سیاسی زندان اوین تحت فشارهای غیر انسانی و شرایط طاقت فرسایی قرار دارند

فشارها و اذیت آزارها علیه زنان زندانی سیاسی در بند زنان زندان اوین شدت یافته است. در حدود 28 نفر از زنان زندانی سیاسی در یک سلول جای داده شده اند. در طی چند روز گذشته گرمای شدید تابستان حاکم است و امروز درجه حرارت در تهران به 40 درجه سانتیگراد افزایش یافته است. این سلول در حال حاضر فاقد وسایل خنک کننده می باشد و گرما در این سلول به حدی شدید است که زندانیان در آستانه از حال رفتن قرار گرفته اند.

همچنین در روزهای گذشته آب مصرفی این بند به طور مستمر قطع شده است و زندانیان از داشتن آب نوشیدنی محروم می باشند و هنگامی که آب بصورت محدود و قطره ای جاری می شود. آب گرم از آن جریان می یابد.علت جاری شدن آب گرم از لولها را مشکلات تاسیساتی عنوان می کنند و به زندانیان سیاسی زن گفته اند که ما فعلا قادر به حل این مشکل نیستیم.

علاوه بر آن زنان زندانی سیاسی در طی روزهای اخیر دچار مسمویتهای شدیدی شده اند و از رسیدگی پزشکی به آنها خوداری می شود. عوارض مسمومیت بصورت حالتهای تهوع و اسهال شدید می باشد.

زنان زندانی سیاسی در طی روزهای گذشته بارها مشکل حاد آب و نبود وسایل خنک کننده را به فردی بنام مومنی معاون زندان اوین در میان گذاشته اند و این فرد هر بار وعده حل کردن این مشکل را داده است ولی تاکنون از حل این مشکل اولیه خوداری می کند.

در طی روزهای گذشته عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران دانشجوی زندانی مهدیه گلرو را احضار کرد و او را به خاطر دفاع از همبند شهیدش زنده یاد شیرین علم هولی مورد تهدید و تحت فشار قرار داد.جعفری دولت آبادی خطاب به خانم گلرو گفت: تو می دانی اینها کی هستند؟ که از آنها دفاع می کنید اینها گروهکی هستند و نباید از آنها دفاع کرد!

عباس جعفر دولتی آبادی دادستان تهران همچنین خطاب به یکی از زنان زندانی سیاسی گفته است: در آینده ما قصد داریم که زندانیان سیاسی را از منافقین (مجاهدین خلق) جدا کنیم.عباس جعفری دولت آبادی و بازجویان وزارت اطلاعات از مدتی پیش سعی دارند که بین زنان زندانیان سیاسی ایجاد تفرقه و درگیری کنند که تا به حال به این قصد شوم خود نائل نشده اند.همبستگی و اتحاد زنان زندانی سیاسی باعث وحشت آنها شده است و در تلاش هستند که به هر ترتیبی که هست این هبستگی را از بین ببرند. نقش عمده ایجاد تفرقه و دو دستگی توسط بازجویان وزارت اطلاعات و عباس جعفری دولت آبادی پیگیری و به اجرا در می آیید.

از طرفی دیگر فشارها و تهدیدات علیه زنان زندانی سیاسی که مشکلات حاد و طاقت فرسای خود را به بیرون از زندان منتقل می کنند شدت یافته است. این تهدیدات از طرف شخص عباس جعفری دولت آبادی صورت می گیرد.یکی از شیوه های رذیلانه دولت آبادی و بازجویان وزارت اطلاعات وقتی مشکلات زنان زندانی سیاسی در رسانه ها انتشار می یابد دستور تشدید فشارها جمعی علیه زندانیان سیاسی زن را بکار می برند و از این طریق مسئولیت اذیت وآزارها را بر گردن قربانی قرار میدهند تا زندانیان سیاسی زن را در مقابل هم قرار دهند که با هوشیاری آنها این طرح غیر انسانی آنها نقش بر آب شده است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تشدید فشارهای طاقت فرسا و رذیلانه علیه زنان زندانی سیاسی اسیر که بصورت قطع آب و گرفتن امکانات خنک کننده و موارد دیگر صورت می پذیرد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه زنان ،دستگیریهای خودسرانه و شکنجه و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم به شواری امنیت سازمان ملل جهت گرفت تصمیمام لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

09 تیر 1389 برابر با 30 ژوان 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه زنان،دستگیریهای خودسرانه و شکنجه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

بی خبری از وضعیت و شرایط دو فعال سندیکایی اسیر

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بی خبری از وضعیت و شرایط دو فعال سندیکایی شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه که در زندان بسر می برند.

از وضعیت و شرایط سعید ترابیان و رضا شهابی دو فعال سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه که از چند هفته پیش با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 منتقل شدند خبری در دست نیست.

سعید ترابیان مسئول روابط عمومی سندیکای شرکت واحد از زمان دستگیری تاکنون هیچ خبری از وضعیت و شرایط او در دست نیست.او تا به حال تماس و یا ملاقاتی با خانواده اش نداشته است.

رضا شهابی مسئول مالی سندیکای شرکت واحد تهران چند روز پیش یک تماس تلفنی بسیار کوتاه و کنترل شده و در حضور بازجویان با خانواده اش داشته است.معمولا در چنین تماسهایی زندانی حق تشریح شرایط و وضعیت خود را ندارد و فقط آنچه را که بازجو (شکنجه گر) می گوید را می توانند با خانواده اش در میان بگذارد.

این دو فعال سندیکایی در معرض خطر جدی شکنجه های جسمی و روحی برای وادار کردن آنها به اعترافات دروغین جهت پرونده سازی و صدور احکام سنگین قرار دارند.

خانواده این دو فعال سندیکایی از زمان دستگیری عزیزانشان بارها به دادگاه انقلاب،دادستانی و زندان اوین مراجعه کرده اند و خواستار اطلاع یافتن از وضعیت و شرایط عزیزان بودند. خانواده ها همچنین خواستار آزادی بی قید و شرط عزیزان در بند خود هستند. ولی این ارکانها از پاسخگویی به خانواده ها خوداری می کنند.

لازم به یادآوری است سعید ترابیان روز 19 خرداد با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلش دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل شد و 3 روز بعد از آن آقای رضا شهابی پس از احضار به حراست شرکت واحد که شعبه ای از وزارت اطلاعات می باشد دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد

در حال حاضر علاوه بر سعید ترابیان و رضا شهابی دو تن از رهبران سندیکای اتوبوس رانی تهران و حومه آقایان منصور اسالو و ابراهیم مددی تنها به دلیل حق داشتن سندیکای کارگری چند سال است که در شرایط طاقت فرسایی در زندانهای اوین و گوهردشت زندانی هستند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بکار بردن شکنجه های جسمی و روحی جهت پرونده سازی و بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها از وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و ازکمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه سازمان ملل متحد و سازمان جهانی کار خواستار اقدامات عملی برای آزادی بی قید و شرط فعالین سندیکایی در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

09 تیر 1389 برابر با 30 ژوان 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

سازمان جهانی کار

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

مادران عزادار همچنان پیگیر و پایدار، بر خواسته های به حق خود پای می فشارند!

از آغاز جنبش اعتراضی مردم ایران که ابتدا به خاطر اعتراض به نتیجه انتخابات مهندسی شده خرداد سال ۱۳۸۸ شکل گرفت سالی گذشت. سالی که خیابان‌های ایران انسان‌های آزادی خواهی را که خواهان پاسخ گویی مسئولان به تقلب آشکار انتخاباتی در قالب جنبشی مدنی بودند، پذیرا شدند.حکومت اما اعتراض قانونی مردم را پاسخی جز شکنجه و گلوله و کشتار در زندانهایش و در خیابانها نداشت و نداد.به بند کشیدنها و کشتارها بار دیگر مادرهای بسیاری را به سوگ دلبندانشان نشاند و بسیاری را برای آگاهی از وضعیت فرزندهایشان جلوی زندان‌ها و دادگاه‌ها کشاند.مادران داغدار و خانواده زندانیان سیاسی در اعتراض به سرکوب،زندان،شکنجه،کشتار و همین‌طور به نشان دادخواهی فرزندهای کشته شده‌شان سیاه پوشیدند و خواهان محاکمه و مجازات عاملین و آمرین جنایت های صورت گرفته در زندان ها و خیابان ها شدند.

مادران عزادار طی فراخوانی در ۴ تیرماه سال ۸۸ اعلام کردند که در یک حرکت نمادین، هر شنبه ساعت ۷ تا ۸ بعدازظهر در میدان آب نمای پارک لاله و پارکهای دیگر تهران گردهم می آیند و با در دست گرفتن عکس فرزندان خود، شمع روشن می‌کنند و صدای اعتراضشان را به گوش مردم دنیا خواهند رساند و تا رسیدن به خواسته هایشان دست از مبارزه برنخواهند داشت.پس از انتشار این فراخوان گروه‌های حامی مادران عزادار در شهرهای مختلف ایران و جهان شکل گرفت و آن‌ها نیز هر هفته همراه با مادران عزادار ایران تجمعات اعتراضی برگزار کردند.

آغاز حرکت اعتراضی مادران عزادار ششم تیرماه ۱۳۸۸ بود.از آن روز تعداد بسیاری از مادران و حامیان‌شان(قریب به ۹۰ نفر)، در نوبت های مختلف مورد حمله و یورش نیروهای امنیتی قرار گرفتند و دستگیر شدند و در تمام این مدت خود و خانواده‌هایشان مورد تهدید،اذیت و آزار ،احضار و ضرب و شتم نیروهای سرکوبگر قرار گرفتند.مادران اما روز به روز همبستگی‌شان بیشتر شد و مصمم به اشکال مختلف مبارزه مدنی، از تجمع جلوی زندان اوین و دادگاههای انقلاب،تجمع در سایر پارک‌ها گرفته تا همراهی با اعتصاب غذای زندانیان و شرکت در مراسم یادبود کشته شدگان، دیدار و همدردی با خانواده‌های جان‌باختگان در تهران و شهرستان‌ها و اعتراض و مخالفت با اعدام هم چنان برخواسته‌های خود پای فشردند. این حرکت اعتراضی، به شکلی گسترده مورد حمایت بسیاری از گروه های سیاسی و اجتماعی در سراسر دنیا نیز قرار گرفت که از آن جمله می‌توان به حمایت مادران سیاه‌پوش کوبا ومادران میدان مایا/ آرژانتین و همین طور برخیشخصیت های حقوق بشری و صلح خواه ایرانی و بین المللی ، فعالان جنبش زنان، جنبش دانشجویی،هنرمندان سینما ، تاتر ، شاعران و نویسندگان اشاره کرد.

تهدید، ارعاب، دستگیری و زندان نه تنها مانع حرکت اعتراضی مادران نشد، بلکه خواسته هایشان را عمق بخشید تا برای جلوگیری از تکرار تاریخ، تابوهای گذشته را شکستند، خط کشی ها را کنار زدند و همراه با خانواده زندانیان سیاسی و جان باختگان کنونی و گذشته، خواستار:

۱- محاکمه علنی و مجازات آمرین و عاملین جنایات سی و یک سال گذشته،

۲- آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی،

۳- محکوم کردن مجازات اعدام و پایان دادن به احکام اعدام شدند.

امروز پس از یک سال اگر چه مادران عزادار رخت عزا از تن در آورند، ولی از پای نخواهند نشست و با قامتی استوار، پیگیر و پایدار و تا جان در بدن دارند، مادران دادخواهی هستندکه برای رسیدن به خواسته های خود مبارزه خواهند کرد.

مادران عزادار

ششم تیرماه سال ۱۳۸۹

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

اخراج کارکنان شرکت واحد تهران تحت عنوان طرح بازخرید شدن

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" کارکنان شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه تحت فشار قرار دارندکه باید به بازخرید شدن تن در دهند.

از اول تیرماه به تعداد زیادی از کارکنان شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه طرح بازخرید ابلاغ شده است. تعداد زبادی از کارکنان که با بیش از 2 دهه کار در قبال 15 میلیون تومان در مقابل طرح بازخرید قرار گرفته اند.

برای وادار کردن کارکنان شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه جهت تن دادن به بازخرید فشارهایی علیه آنها بکار می برند. پارکینگ اتوبوسها را به نقاط دور افتاده و خارج از شهر و یا به شهرهای دیگر مانند کرج منتقل کرده اند.سرویس ایاب و ذهاب را قطع و یا بسیار محدود کرده اند و موارد متعدد دیگر.

به تعدادی از کارکنان این شرکت که از 2 سال پیش برای مسکن ثبت نام کرده بودند و مبالغ سنگینی بابت خرید آن پرداخت کرده اند وعده داده شده است که در صورت موافقت با طرح بازخرید، مسکن آنها زودتر از کسانی که با طرح بازخرید موافقت نکنند حل خواهد شد.

از طرفی دیگر خطوط جدید اتوبوسرانی را به سپاه پاسداران واگذار می کنند. خطوط جدیدی که سپاه پاسداران قصد راه اندازی آن را دارد ترمینال جنوب و پایانه افشار می باشد که از مدتی پیش راننده های جدید آن را استخدام شده اند و در صدد راه اندازی آن هستند. همزمان اقدام به اخراج کارکنان تحت عنوان بازخرید می کنند. به نظر می آید که سپاه پاسداران قصد به تصرف در آوردن این شرکت را دارد.

در راستای طرح به اصطلاح خصوصی سازی، اتوبوسهایی که با امکانات ملی خریداری شده است ، اخیر به افرادی که از بستگان و نزدیگان مدیر عامل شرکت اتوبوس رانی و از افراد سپاه پاسداران می باشد فروخته می شود.در حال حاضر در توقفگاه غرب،جنت آباد و 17 شهریور تعداد زیادی از اتوبوسها برای فروش آماده سازی می شوند.طرح تدریجی تبدیل شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه به شرکتهای خصوصی که در دست سپاه پاسداران است در حال انجام می باشد. شرکت اتوبوس رانی که اکثرا مردم کم در آمد از آنها استفاده می کنند با تبدیل شدن به شرکتهای خصوصی کرایه آنها به چندین برابر افزایش می یابدو شرایط را بر مردم محروم و کم در آمد سختر خواهد کرد.

طرحهای ضد کارگری وضد مردمی فوق توسط مدیر عامل شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه سرهنگ پاسدار اردشیر مقیم پور که با نام مستعار حسین بیژنی صورت می گیرد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اخراج کارکنان شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه تحت عنوان طرح بازخرید که بیش دو دهه مشغول به کار هستند را محکوم می کند و از سازمان جهانی کار و سایر سندیکاهای کارگری جهان خواستار حمایت از کارگران در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

08 تیر 1389 برابر با 29 ژوان 2010

گزارش فوق به سازمان جهانی کار ارسال گردید

http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

تشدید فشارها و ایجاد شرایط غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"قطع آب و ازدحام بیش از حد و محدودیتهای دیگر شرایط را برای زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین را طاقت فرسا کرده است.

روز یکشنبه 6 تیر ماه در هوای بسیار گرم تابستانی چندین ساعت آب مصرفی زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین از جمله نوشیدنی قطع بود و زندانیان سیاسی که اکثر آنها در اثر شکنجه دچار ناراحتی جسمی هستند را در شرایط غیر انسانی قرار داد بود.

در طی روزهای اخیر تعدادی از زندانیان سیاسی بند 209 زندان اوین که بعضی از آنها بیش از 6 ماه در این بند مخوف محبوس بودند و زندانیان سیاسی بندهای 7 و 8 را به بند 350 زندان اوین منتقل کردند.همچنین لغو مرخصی زندانیانی که مرخصی شامل آنها می شد باعث شده است که ازدحام در بند 350 زندان اوین چندین برابر شود و در حال حاضر در هر سلول بین 40 الی 50 نفر زندانی هستند.بدلیل ازدحام بسیار بالا در سلولها اکثر زندانیان سیاسی زمین خواب هستند.علیرغم چند برابر شدن ظرفیت سلولها امکانت اولیه سلول ثابت باقی مانده است.

همزمان با ازدحام چند برابر ظرفیت سلولها اقدام به تخریب و ساخت و ساز قسمتهایی از بند نموده اند و شرایط را چند برابر بر زندانیان سیاسی سخت کرده اند و زندانیان را در گرمای زیاد وادار به بیگاری اجباری می کنند.

کتابخانه بند که با تلاش و کوشش زندانیان سیاسی سابق برپا شده بود و تمامی کتابهای آنها توسط زندانیان سیاسی سابق و جدید تامین شده است را تخریب و مسدود کرده اند. تنها جایی بود که زندانیان با مطالعه کردند سعی در گذارندن شرایط سخت و طاقت فرسا بودند که آن را از آنها سلب کرده اند.

در یک اقدام غیر انسانی و برای تحت فشار قرار دادن خانواده ها و زندانیان سیاسی عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران ملاقات های حضوری را از خانواده و زندانیان سیاسی سلب نموده است و منوط به گرفتن اجازه کتبی از او کرده است.عباس جعفری دولت آبادی به توصیه بازجویان وزارت اطلاعات و در یک اقدام غیر انسانی ملاقات حضوری را فقط یک عضو خانواده می تواند انجام دهد و ملاقاتهای همزمان همسر و فرزند یا پدر و مادر و برادر و خواهر زندانی نمی توانند صورت گیرد.البته در مواردی که خانواده ها با شرایط غیر انسانی عباس جعفری دولت آبادی مبنی بر ملاقات حضوری یک نفر با عزیرشان موافقت می کنند و به آنها اجازه کتبی داده می شود هنگامی که به زندان اوین برای ملاقات مراجعه می کنند پاسداران زندان از دادن اجازه ملاقات خوداری می کنند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اقدامات سرکوبگرانه جدید عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران و محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا به شورای امنیت سازمان ملل متحد است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

7 تیر 1389 برابر با 28 ژوان 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

آنگاه كه شعبان بي مخ ها حاكمان مطلق مي شوند(یک مادار عزدار)

درست يكسال از تشكيل كميته مادران عزادار مي گذرد و من گذر حوادث را مرور مي كردم ،‌تجمعات ميليوني مردم در اعتراض به نتايج اعلام شده انتخابات و ناديده گرفتن اين جمعيت عظيم توسط قوه مقننه را به ياد دارم و نيز به ياد دارم كه لاريجاني و شاهرودي با چه عجله اي حتي قبل از تاييد شوراي نگهبان اين تقلب بزرگ و نابخردانه را تبريك گفتند و باز به ياد مي آورم بعدها وقتي اين اعتراضات ادامه يافت چگونه نيروهاي امنيتي ، انتظامي و لباس شخصي هايي كه امروز بخوبي آنها را مي شناسيم به خود اجازه دادند تا به سمت ميليون ها نفر شليك كنند و دهها نفر را با شليك مستقيم ،‌تجاوز ،‌شكنجه ،‌پرت كردن از ساختمان خوابگاه ها و پل ها ،‌زير كردن با ماشين نيروي انتظامي و ... به قتل رسانند و باز هم مجلس چشمهايش را بست و قوه قضائيه بدون كمترين دغدغه اي از اين جنايات هولناك گذشت و تمام مساعي خود را در به بند كشيدن فرزندان معترض اين مرز و بوم بكار بست . پس از اين اتفاقات بود كه زنان ايران در واكنش به اين جنايات هولناك تصميم به تشكيل جمع مادران عزادار را گرفتند تا به احقاق حق به شدت ضايع شده فرزندان اين سرزمين بپردازند . در راستاي هدف مبارزه با هرگونه خشونت خواستار معرفي و محاكمه عادلانه آمران و عاملان جنايات و آزادي بي قيد و شرط تمامي زندانيان عقيدتي و سياسي شدند و بعدها كه صدور حكم اعدام براي ايجاد جوّ رعب و وحشت بيشتر در جهت وادار به سكوت كردن مردم از طرف قوه قضائيه بكار گرفته شد ،‌لغو حكم اعدام نيز به خواسته هاي مادران اضافه گرديد .

بله يكسال از اين حوادث گذشت و اينبار عربده كشان مجلس را هدف قرار مي دهند و مزد ناديده گرفتن هاي پياپي خود را مي گيرند كه : لاريِ جاني تو غلط كردي حكم رهبري را به راي گذاشتي .

اگر در جريان انتخابات ميشد آن عده از مردم ايران را كه به غير از صدا و سيماي جمهوري اسلامي به هيچ رسانه ديگري دسترسي ندارند توجيه كرد كه انتخاب مردم حاكم شده است و با منعكس نكردن خبر اعتراض ميليوني مردم واقعيات را كتمان كرد امروز خبر شاهكار كمتر از 200 نفر در همين رسانه نيز ناگزير پخش مي گردد و اينبار مردم از همين رسانه مي بينند كه چگونه تعداد قليلي به خود اجازه مي دهند تا خود را همه مردم ايران قلمداد نمايند و هرچه دلشان خواست به مجلس بگويند و بدون ذره اي هراس مجلس را تهديد نمايند و وادار كنند از راي خود بگذرد .

جالب آنكه در كلان شهر تهران بيش از 200 نفر را نتوانستند سازماندهي كنند ولي همين 200 نفر ادعاي ملت ايران بودن را داشتند و محيرالعقول تر آنكه مجلس با عربده چند صد نفر راي خود را پس مي گيرد و اين درحالي است كه اعتراضات ميليوني مردم به نتيجه انتخابات به راحتي توسط همين مجلس ناديده گرفته مي شود .

راستي اگر مجلس به خوبي از ماهيت اين عربده كشان اطلاع نداشت و خبر از قداره هاي همراهشان و مجوزهاي هميشه آماده برايشان كه به آنها اجازه انجام هر كاري را مي دهد نداشت با اين سرعت راي خود را پس مي گرفت ؟

اگر ميليونها نفر فقط در تهران حق پرسيدن از راي خود را ندارند و مجوز حضور در خيابان را آنهم بدون هيچ شعاري نمي يابند و به گلوله بسته مي شوند و يا حكم زندان هاي طويل المدت مي گيرند چگونه است كه چند صد نفر اجازه حضور جلوي مجلس را مي يابند و مجاز به هرگونه فحاشي و هتك حرمت از مجلس مي شوند ؟

و اين همزمان با آن مي شود كه قوه قضائيه پس از يكسال سكوت در مقابل جنايات اتفاق افتاده از خانواده جانباختگان مي خواهد تا با قبول ديه از بيت المال به دليل مشخص نبودن قاتلان ، پرونده شكايات خانواده ها را مختومه اعلام نمايد . آيا مسئولان قضاوت در كشور فيلم هتك حرمت از مجلس ، سخنراني حسن خميني و ... را ديدند ؟ شايد بتوانند ردي از آمران و عاملان جنايات را در آنها شناسايي كنند . همانها كه مجوز داشتند با اينكه به چند صد نفر هم نمي رسيدند ميكروفون و بلندگو داشته باشند تا هرچه دلشان مي خواهد بگويند و ماموران نيروي انتظامي هم به خوبي وظيفه حفظ امنيتشان را بعهده گرفتند ،‌همانها كه نه شناسايي و نه زنداني شدند . همانها كه با فرستادن ناهار و آب ميوه برايشان به خاطر اين رسوايي بزرگ تقدير شدند ،‌همانها كه رئيس مجلس را بخاطر به راي گذاشتن نظري خلاف نظر رهبري جاني خطاب كردند (لاريِ جاني ) ،‌آنانكه راي رهبري را قبل از اعلام رسمي مي دانند و قادرند مجلس را به خاطر عدم تبعيت از يك رايِ !؟ رهبر به غلط كردن وا دارند .

راستي اگر مجلس باور داشت كه حمايت مردمي را دارد و خود را نماينده واقعي مردم مي پنداشت حاظر به تن دادن به چنين خفتي مي بود كه با عربده چند صد نفر با سرعت هرچه تمامتر رايش را پس بگيرد ؟

و چه قرابت عجيبي است بين اينان و سلفشان دار و دسته شعبان بي مخ در كودتاي 28 مرداد و راستي آيا براي مجلس ، قوه قضائيه و رهبر نظام فهميدن اين واقعيت كه همان قايق نظام هم كم كم فقط به يك پدالو تبديل مي شود هنوز هم سخت است ؟

يك مادر عزادار

6 تیر 1389

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

ربودن و شکنجه وحشیانه عروس منصور اسالو توسط مامورین وزارت اطلاعات

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی ایران" روز گذشته خانم صمدی عروس منصور اسالو رئیس سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه توسط 3 تن از مامورین وزارت اطلاعا ربود شد و مورد شکنجه وحشیانه آنها قرار گرفت.

روز چهارشنبه 2 تیرماه حوالی ساعت 17:30 هنگا می که خانم زویا صمدی عروس منصور اسالو رئیس سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه از محل کارش عازم منزل بود در ایستگاه متروی کرج وقتی که از مترو پیاده شد تا مسافرین بتوانند از مترو خارج شوند مورد یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفت. آنها در مقابل چشمان بهت زده مسافرین که شاهد صحنه یورش وحشیانه و غیر انسانی مامورین وزارت اطلاعات بودند موهای خانم صمدی را چنگ زدند و در حالی که او از موهایش گرفته بودند و می کشاندند وی را مورد ضرب وشتم قرار می دادند. خانم صمدی فریاد می زد و تقاضای کمک می کرد و به مسافرین اعلام می کرد که من عروس آقای اسالو هستم همزمان برای ممانعت از اعتراض و فریاد کمک بر دهان او چسب زدند و ربودند و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.

سپس خانم صمدی که توسط سه نفر ربوده شده بود سوار بر یک ماشین نمودند و به یک نقطه نامعلومی با خود بردند.او را در سلولی که در نقطه نامعلومی بود قرار دادند . سپس به او دستبند ،پابند و چشم بند زدند و به جایی او را بستند و برای مدت طولانی تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دادند.

ضربات و حشیانه بر سر و صورت او متمرکز بود و همچنین سر او را بارها به دیوار کوبیدند. آثار شکنجه بر تمامی اعضای بدن او عیان است و باعث پارگی لثه،آسیب دیدگی دندانها،متورم شدن سر،زخمی شدن دستها و پای راست و همچنین تمامی بدن او در اثر این شکنجه های وحشیانه کبود شده است.

مامورین وزارت اطلاعات هنگامی که او را مورد شکنجه وحشیانه قرار می دادند با فریادهای وحشیانه به خانم صمدی می گفتند: «تو باید تعهد بدهی که اگر اسالو آزاد شد نباید اینجا بمونه و نباید کاری انجام بده».

مامورین وزارت اطلاعات پس از ساعتها شکنجه و اذیت وآزار جسم شکنجه شده و در شوک فرو رفته او را حوالی ساعت 21:45 به زیر پل سید خندان انداختند و آنجا را ترک کردند.آنها همچنین به او تاکید کردند که نباید شکایت کند و در این مورد با کسی صحبت کند در غیر اینصورت عواقب آن را خواهد دید.

خانم زویا صمدی علیرغم گذشت نزدیگ به 24 ساعت هنوز در شوک بسر می برد و وضعیت عادی خود را باز نیافته است.

اوچند ماه است که ممتد مورد تهدید تلفنی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد و حتی یک بار او را به شعبه 14 دادگاه انقلاب احضار کردند . وقتی که خانواده به آنجا مراجعه می کند به آنها گفته می شود که ما چنین احظاریه ای را صادر نکرده ایم. مامورین وزارت اطلاعات سال گذشته خانم صمدی را مورد ضرب و شتم قرار دادند و قصد ربودن او را داشتند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش ،ربودن و شکنجه وحشیانه یکی از اعضای بی گناه خانواده فعال سندیکایی منصور اسالو را به عنوان یک عمل جنایتکارانه محکوم می کند و از دبیر کل،کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگران ویژه زنان و شکنجه سازمان ملل متحد و سازمان جهانی کار برای دفاع از فعالین کارگری اسیر و خانواده های بی دفاع آنها خواستار اقدامات عملی است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

3 تیر 1389 برابر با 24 ژوان 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

سازمان جهانی کار

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

گزارشگر ویژه زنان و شکنجه سازمان ملل متحد


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

گزارشی از دیدار مادران عزادار با مادر ندا آقا سلطان

عصر چهارشنبه جمعي از مادران عزادار همراه با مادران مصطفي كريم بيگي و رامين رمضاني به ديدار مادر ندا رفتند تا از او بخواهند لباس عزا را از تن بدر آورد .

در اين ديدار بار ديگر سه مادر از عزيزان خود گفتند :

مادر ندا از مراسم سالگرد ندا گفت كه در فضاي كاملا امنيتي برگزار شد ،‌حوالي 17:30 نيروي امنيتي او را از ايستگاه مترو تا سر مزار اسكورت كردند و به كسي اجازه نزديك شدن به مزار را نمي دادند و سه نفر از 7 نفري كه آمده بودند را بازداشت كردند كه با وساطت مادر ندا آزاد شدند .

مادر ندا مي گفت وقتي به ماموران امنيتي اعتراض مي كنم چرا اجازه ندارم هرجا دلم مي خواهد و هر وقت دلم مي خواهد بروم مي گويند اگر بوسيله نيروهاي افراطي و لباس شخصي اتفاقي برايتان بيفتد ما نمي توانيم جوابگوي شما ،‌تمام ايران و دنيا باشيم .

راس ساعت 18:10 همزمان با ساعت شهادت ندا فريادهايم به آسمان بلند شد و حوالي ساعت 18:20 نيروهاي امنيتي از من خواستند تا بهشت زهرا را ترك كنم و مرا تا بيرون بهشت زهرا همراهي كردند .

مادر مصطفي كمي از خاطرات پسرش و اينكه در طول 26 سال از لحظه لحظه با مصطفي بودن لذت برده است مي گويد .

مادر رامين نيز از رامين و از درد مضاعف خود بواسطه اينكه نه بدست دشمنان خارجي بلكه بدست هموطنان خود كه ادعاي مسلماني نيز دارند كشته شد گفت .

در پايان مراسم مادران با خواندن سرود از خون جوانان وطن و يار دبستاني ياد تمام شهداي راه آزادي را گرامي داشتند .

مادران عزدار

2 تیر 1389


انتشار :فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

گزارشی از مراسم سالگرد شهيد مسعود هاشم زاده(مادران عزادار)





30 خرداد به مناسبت اولين سالگرد شهادت مسعود هاشم زاده جمعي از مادران عزادار تهرن (پارك لاله) مادران عزادار رشت و كرمانشاه همراه با مادر سهراب اعرابي در مراسم گراميداشت كه به همين مناسبت بر سر مزار اين شهيد برگزار شده بود شركت كردند .

حوالي ساعت 12 به منزل مسعود مي رسيم و خانواده با روي گشاده به استقبالمان مي آيند و ما از ديدار دوباره شان شادمان مي شويم . كمي بعد با رسيدن مادر سهراب و مادران عزادار رشت جمعمان تكميل مي شود .

در فرصت باقيمانده مادران كرمانشاه ، رشت و تهران هريك از ظلمهايي كه در حق خود و فرزندان حق طلب و بي قرارشان در هر خطه از اين خاك پهناور و حق پرور ،‌از بيمها و نگرانيها و از اميدها و آرزوهاي خود گفتند و يكبار ديگر دردهاي مشترك خود را يادآور شدند . از اجراي احكام اعدام ، از قهقهه مستانه آمران و عاملان جنايات ،‌از دربند بودن زندانيان عقيدتي و سياسي ،‌آنان از دشواري و در عين حال لزوم راه مبارزه با خشونت افسار گسيخته ،‌با روش هاي بدون خشونت صحبت كردند و اينكه چقدر بايد صبور و در عين حال هوشيار ، همواره پيگير ، قاطع و خستگي ناپذير بود .

حوالي ساعت 16 به قصد حضور بر سر مزار حركت كرديم . در طول مسير با ديدن مناظر بكر و زيباي شمال با خود فكر مي كردم مسعود با آشنايي و آموختن از اين محيط چه درخواست بجا و ساده اي داشت اگر مي خواست كه زندگي آزاد و زيبا را براي خود و ديگران بسازد و چه كج انديشند آنان كه او را به اين جرم به گلوله بستند .

مسعود در بقعه آقا سيد شفيع روستاي خشكبيجار از توابع رشت ،‌در محلي بسيار زيبا و مصفا ،‌جايي كه به گفته پدر مسعود بسيار طبيعتش را دوست مي داشت در خاك آرميده است .

مراسم سالگرد بر سر مزار با يادآوري خاطراتي از مسعود از زبان مادرش و دل نوشته هايي از مادر سهراب آغاز شد

در ادامه برادر مسعود شعري از سياوش كسرايي كه بسيار مورد علاقه مسعود بود خواند :

دلم از مرگ بیزار است
که مرگ اهرمن خو آدمی خوار است
ولی آن دم که ز اندوهان روان زندگی تار است
ولی آن دم که نیکی و بدی را گاه پیکاراست
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
همان بایسته آزادگی این است

يكي از مادران سخنراني كوتاهي با ياد تمام شهداي راه آزادي ايراد كرد و در نهايت مراسم با سرود خواني مادران به ياد تمام شهداي آزاديخواه و جانباختگان راه دمكراسي ، با شكوه و آنگونه كه بايسته مسعود و مسعودهاي اين سرزمين پهناور است خاتمه يافت .

روحش شاد يادش گرامي و راهش پر رهرو باد

يك مادر عزادار

30 خرداد 1389

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

http://hrdai.blogspot.com

http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

تشدید فشارها و ایجاد محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی در بند 350 زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" فشارهای طاقت فرسا و ایجاد محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین تشدید یافته است.

ارتباط تلفنی زندانیان سیاسی بند 350 با خانواده هایشان از شب گذشته قطع شده است و تنها امکان ارتباطی زندانیان سیاسی با خانواده هایشان از آنها سلب شده است.قطع تلفنها با اهداف مشخص ودر حالت خاص صورت می گیرد.

از طرفی دیگر یکی از سلولهای بند 350 زندان اوین که زندانیان سیاسی در آن محبوس بودند را تخلیه و در اختیار زندانیان عادی قرار داده اند و تعداد سلولها ی که در اختیار زندانیان سیاسی بوده را کاهش داده اند. این مسئله باعث شده است که ازدحام تعداد زنداینان در هر سلولها را به چند برابر افزایش یابد. در حال حاضر در هر سلول بین 30 الی 36 زندانی سیاسی جای داده شده است که تقریبا یک سوم زندانیان سیاسی در هر سلول کف خواب هستند. سلولها علیرغم گرمای شدید تابستان فاقد امکانات اولیه خنک کننده هستند و با ازدحام چند برابر ظرفیت سلولها باعث شده که شرایط را بر زندانیان طاقت فرسا کند.

همچنین گفته شده است که قرار است 50 نفر از دستگیر شدگان 22 خرداد ماه را از شکنجه گاههای بند 209 ،2-الف سپاه و 240 را به این بند منتقل کنند.

در حال حاضر در حال تعمیر صوری تعدادی از سلولها و بهتر کردن نمای بند 350 هستند هدف از این اقدامات فریبکارانه ای که در بند 350 زندان اوین تحت عنوان تعمیر آغاز کرده اند. فریب هیئتهای بازدید کننده که احتمالا قصد دعوت از آنها را دارند می باشد تا فشارهای بین المللی که علیه جنایت علیه بشریت در جهان طنین انداز شده است را کاهش دهند. این در حالی است که زندانیان سیاسی در همان محلهای که در حال تعمیر است قرار داده شده اند و حداقل امکانات را از آنها سلب کرده اند . در این راستا از زندانیان سیاسی که اکثرا در اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتیهای حاد جسمی هستند وادار به بیگاری می شوند.از جمله اقدامات فریبکارانه اقدام به سرامیک کردن سلول 9 بند 350 است.

این اقدامات فریبکارانه در حالی صورت می گیرد که زندانیان از وضعیت غیر قابل مصرف غذا در رنج هستند و از داشتن حداقل مواد پروتئینی مورد نیاز بندشان محروم هستند و علیرغم اعتراضات مستمر زندانیان سیاسی هیچ اقدامی صورت نگرفته است.همچنین از درمان جدی محروم هستند. وضعیت بهداشت اسف بار است

زندانیان سیاسی بدلیل کیفیت بسیار پایین و غیر قابل مصرف غذا ناچار هستند که خود با خرید از فروشگاه زندان اقدام به پخت غذای ساده نمایند که اخیرا امکانات لازم پخت مانند اجاق گاز را تا حد زیادی از آنها سلب کرده اند که عملا امکان پختن غذای ساده را از آنها گرفته شده است.

زندانیان برای استحمام کردن ناچار هستند که با آب سرد استحمام نمایند چونکه اکثر مواقع آب گرم قطع می باشد و این مسئله باعث تشدید بیماری زندانیان سیاسی شده است.

از طرفی دیگر کتابخانه بند 350 زندان اوین که با تلاش زیاد زندانیان سیاسی سابق و بخصوص زندانی سیاسی علی صارمی به پا شده بود و کتابهای آن توسط خود زندانیان در سالهای اخیر تامین شده بود را تخریب کرده اند.

طرح فشارهای طاقت فرسا و اقدامات غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی بوسیله بازجویان وزارت اطلاعات (شکنجه گران) گرفته می شود و توسط صداقت نژاد رئیس زندان اوین و مصطفی بزرگ نیا رئیس بند 350 که از شکنجه گران شناخته شده زندان اوین می باشد به اجرا گذاشته می شود. این افراد از جنایتکاران علیه بشریت می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تشدید فشارهای طاقت فرسا و محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی در زندان اوین را محکوم می کند و از دبیر کل ،کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفت تصمیمات لازم اجرا است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

31 خرداد 1389 برابر با 21 ژوان 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

شکنجه های وحشیانه فعال دانشجویی در بند سپاه زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" فعال دانشجویی سلمان سیما به بند 350 زندان اوین منتقل شد.او بشدت شکنجه شده بود و آثارشکنجه بر بدن وی عیان است.

فعال دانشجوئی سلمان سیما روز 22 خرداد ماه پس از احضار به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات دستگیر و به بند 2-الف سپاه زندان اوین منتقل شد. او از لحظه دستگیری اقدام به اعتصاب غذای خشک نمود و پس از تماس با خانواده اش اعتصاب غذای خود را به اعتصاب تر تبدیل کرد.

فعال دانشجویی سلمان سیما در طی مدتی که در بند 2- الف سپاه زندان اوین بود تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار داشت. آقای سیما توسط 3 تن از بازجویان سپاه پاسداران زیر مشت و لگد گرفته شده بود که در اثر این شکنجه ها لب پایین وی زخمی و دستان او آسیب جدی دیده است که باند پیچی می باشد.

فعال دانشجویی از بند 2- الف سپاه به بند 350 زندان اوین منتقل شده است.آقای سیما تا به حال 3 بار بازداشت شده است و محکوم به 6 سال حبس تعزیری است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شکنجه های وحشیانه این فعال دانشجویی که منجر به زخمی شدن لب او و آسیب دیدگی جدی دست وی شده است را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگر ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به دستگیریها و شکنجه در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

31 خرداد 1389 برابر با 21 ژوان 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193