زنان، جفت همپایه، نه جنس دوم
هشتم مارس روز جهانی زن نام گرفته است، روزی که در آن تظاهرات زنان کارگر کارخانجات نساجی نیویورک در سال 1857 برای کسب حقوق برابر توسط مزدوران نهادهای قدرت و ثروت به خاک و خون کشیده شد. از آن پس این روز بیادماندنی سمبلی شد برای تلاشهای زنان جهان در جهت مبارزه با نابرابری و رسیدن به حقوق برابر.
تضاد جنسیتی یکی از ریشه دارترین تضادهای زندگی اجتماعی بشر است. دلیل بروز این تضاد آنطور که محافل واپسگرا و ضد دانش و پیشرفت ادعا می کنند نه در ساخت بیولوژیک این دو جنس نهفته است و نه در خصلت ها و روحیات متفاوت آنها بلکه اساسا این تضاد را باید در دامن تضاد بزرگتر و اساسی تری دید که کل زندگی اجتماعی بشر را دستخوش نا برابریها و تبعیض ها کرده است و آن هم به معنای عام تضاد با همنوع و در معنای خاص تضاد طبقاتی است.
بروز این تضاد در زندگی اجتماعی بشر ، تمام وجوه آن را نا متعادل کرده است. اگر این تضاد را تجزیه و تحلیل کرده کنیم حداقل به سه تضاد عمده ی دیگر می رسیم که عبارتند از تضاد ستمگری، تضاد بهره کشی و تضاد فریب کاری. با این تحلیل اگر زنان به نسبت مردان از مدار قدرت و مدیریت دور افتاده اند ناشی از تضاد ستمگری است و اگر به همان نسبت دستشان از ثروت و دارایی کوتاه است به دلیل وجود تضاد بهره کشی است و اگر در مناسبات آنها با مردان بی صداقتی و بی اعتمادی وجود دارد ناشی از تضاد نیرنگ بازی است .
نابرابریهای حقوقی و جنس دوم شدن زن را باید در این نابرابری ها جستجو کرد. با این توصیف مبارزات و جنبشهای برابری خواه زنان تنها در صورتی به ثمر می رسد که در مسیر و همگام با مبارزات بزرگ رهایی بخش و آزاد ساز انسان از این قیود تاریخی باشد.
زنان در جامعه ی ایران هم به دلیل سنتی بودن جامعه و عقب ماندگی عمومی آن و هم به دلیل اینکه بعد از 22 بهمن 1357 جامعه ایران با یک "سروته" شدگی تاریخی مواجه شده و واپسگرایان زن ستیز بر مقدرات جامعه مسلط شده اند، دچار ستم مضاعف شده و حتی آنچه را که روزی داشته اند مثل حق پوشش دلخواه از دست داده اند.
به همین دلیل جنبش برابرخواهی زنان ایران امروز در ردیف جنبشهای دیگر سیاسی اجتماعی و حقوق بشری، یکی از ارکان مبارزات رهایی بخش در ایران است که اگر چه با ایجاد محدودیت و سرکوب مواجه است اما همچنان استوار و پابرجا در مسیر اعتلا و شکوفایی به پیش می رود.
امضا کنندگان ذیل این نوشته، زندانیان سیاسی بند 350 اوین ضمن بزرگداشت این روز و تبریک آن به تک تک زنان ایران و بویژه مبارزان جنبشهای زنان و همینطور محکوم کردن دستگیریها و محاکمات غیر عادلانه ی آنان برای همه ی آنها آرزوی موفقیت و پیروزی دارند.
با آرزوی پایان نابرابریهای تاریخی زندگی بشر از جمله نابرابری جنسیتی،
زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین
17 اسفند 1387
علی صارمی
محمدعلی منصوری
سیدظهورنبوی چاشمی
میثاق یزدان نژاد
انتشار :
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
tel. : 003162020193
هشتم مارس روز جهانی زن نام گرفته است، روزی که در آن تظاهرات زنان کارگر کارخانجات نساجی نیویورک در سال 1857 برای کسب حقوق برابر توسط مزدوران نهادهای قدرت و ثروت به خاک و خون کشیده شد. از آن پس این روز بیادماندنی سمبلی شد برای تلاشهای زنان جهان در جهت مبارزه با نابرابری و رسیدن به حقوق برابر.
تضاد جنسیتی یکی از ریشه دارترین تضادهای زندگی اجتماعی بشر است. دلیل بروز این تضاد آنطور که محافل واپسگرا و ضد دانش و پیشرفت ادعا می کنند نه در ساخت بیولوژیک این دو جنس نهفته است و نه در خصلت ها و روحیات متفاوت آنها بلکه اساسا این تضاد را باید در دامن تضاد بزرگتر و اساسی تری دید که کل زندگی اجتماعی بشر را دستخوش نا برابریها و تبعیض ها کرده است و آن هم به معنای عام تضاد با همنوع و در معنای خاص تضاد طبقاتی است.
بروز این تضاد در زندگی اجتماعی بشر ، تمام وجوه آن را نا متعادل کرده است. اگر این تضاد را تجزیه و تحلیل کرده کنیم حداقل به سه تضاد عمده ی دیگر می رسیم که عبارتند از تضاد ستمگری، تضاد بهره کشی و تضاد فریب کاری. با این تحلیل اگر زنان به نسبت مردان از مدار قدرت و مدیریت دور افتاده اند ناشی از تضاد ستمگری است و اگر به همان نسبت دستشان از ثروت و دارایی کوتاه است به دلیل وجود تضاد بهره کشی است و اگر در مناسبات آنها با مردان بی صداقتی و بی اعتمادی وجود دارد ناشی از تضاد نیرنگ بازی است .
نابرابریهای حقوقی و جنس دوم شدن زن را باید در این نابرابری ها جستجو کرد. با این توصیف مبارزات و جنبشهای برابری خواه زنان تنها در صورتی به ثمر می رسد که در مسیر و همگام با مبارزات بزرگ رهایی بخش و آزاد ساز انسان از این قیود تاریخی باشد.
زنان در جامعه ی ایران هم به دلیل سنتی بودن جامعه و عقب ماندگی عمومی آن و هم به دلیل اینکه بعد از 22 بهمن 1357 جامعه ایران با یک "سروته" شدگی تاریخی مواجه شده و واپسگرایان زن ستیز بر مقدرات جامعه مسلط شده اند، دچار ستم مضاعف شده و حتی آنچه را که روزی داشته اند مثل حق پوشش دلخواه از دست داده اند.
به همین دلیل جنبش برابرخواهی زنان ایران امروز در ردیف جنبشهای دیگر سیاسی اجتماعی و حقوق بشری، یکی از ارکان مبارزات رهایی بخش در ایران است که اگر چه با ایجاد محدودیت و سرکوب مواجه است اما همچنان استوار و پابرجا در مسیر اعتلا و شکوفایی به پیش می رود.
امضا کنندگان ذیل این نوشته، زندانیان سیاسی بند 350 اوین ضمن بزرگداشت این روز و تبریک آن به تک تک زنان ایران و بویژه مبارزان جنبشهای زنان و همینطور محکوم کردن دستگیریها و محاکمات غیر عادلانه ی آنان برای همه ی آنها آرزوی موفقیت و پیروزی دارند.
با آرزوی پایان نابرابریهای تاریخی زندگی بشر از جمله نابرابری جنسیتی،
زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین
17 اسفند 1387
علی صارمی
محمدعلی منصوری
سیدظهورنبوی چاشمی
میثاق یزدان نژاد
انتشار :
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
tel. : 003162020193
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر