۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

بیت رهبری یا دلال محبت ؟! (ارژنگ داودی)


دست نوشته ای از زندانی سیاسی ارژنگ داودی در مورد مدرک سازی جعلی و رذیلانه و به غارت بردن اموال وی، برای انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران قرار رفته است که متن آن به قرار زیر می باشد:
سردمداران رژیم ولایت فقیه که بنابر سنتی دیرینه ، وظیفۀ خطیر به هم رساندن دلها را در طول تاریخ موجودیت خود دلالی کرده اند و چون محبت فروشی عمده ترین منبع در آمدشان محسوب می شده به ناچار ارتباط تنگا تنگی بویژه با زنان معروفه داشته اند.
در اوایل انقلاب زهرا خانم و... از معروفهای دوران ستم شاهی از آستین گل و گشاد خود بیرون آورده و برای تحکیم موقعیت متزلزل چماق بدستشان دادند و به جان زنان معترض کشور که خواهان آزادی و اختیاری دانستن حجاب بودند انداختند.
سالها پیش میان مردم این شایعه رواج داشت که پسر شیخ محمد یزدی قاضی قذورات رژیم علاوه بر اینکه رئیس دفتر پدرش در قوۀ قضاییه بود مسئولیت مستقیم رتق و فتق امور معروفها را نیز به او سپرده بودند تا به کمک آنها و از طریق ایجاد ارتباط نامشروع با افراد درون حکومتی مخالف جناح سنتی و طعمه قرار دادن آنها با کمک فیلم برداری ... آنها را از گردونه قدرت خارج و یا به اطاعت کورکورانه وادار سازند.
بارزترین موردی که به علت زندانی شدن عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد رژیم زبان زد خاص و عام گردید معروفه ای بود بنام مهسا خانم و مورد دیگری که به زودی زبان زد خاص و عام خواهد شد معروفۀ دیگری بنام نسرین خانم جالب اینکه معروفۀ اخیر دارای همسر 4 فرزند کبیر و تعدادی نوه است و چون از نظر سنی بسیار بالا است پس جزءخانم رئیسها و حتما از شاگردان بارز و دریده تر زهرا خانم است.
حقیقت آنکه امثال مهاجرانی ها،معادی خواه ها و ... از جنس و جنم سردمداران رژیم و سایر فرصت طلبان سیاسی هستند که به طور طبیعی به انواع فثق و فجور آلوده اند ولی من مفتخرم به اینکه با 2 رژیم ستم شاهی و ستم شیخی به مبارزه برخواستم و جزوه معدود مبارزانی قدیمی هستم که پس از انقلاب هم، از سال 63 تاکنون رنج حبس ،شکنجه،زندان ،تبعید و در به دری را به جان خریده و بنابر این به ضرورت سرشت مبارزه اصیل سیاسی نمی توانم اهل خلافکاری باشم بویژه که با ملاحظۀ سیاه کاریهایی که سردمداران رژیم از ابتدای انقلاب در حق مخالفان رواج دادند بطوریکه در لجن مال کردن مراجع بزرگ مذهبی هم از هیچ دنائتی فروگذاری نکردند بناچار مستحبات دینی را نیز بر خود حرام دانستم و گردشکارهای امنیتی اطلاعاتی و بویژه کیفرخواستها و آراء مربوطه به 2 پرونده ام در دادگاه انقلاب به شماره های طا د / 7232/83 و نیز طا د ... به اذعان عمال رژیم از سالم نفس کامل برخوردار هستم.
و اما نسرین خانم هم،معروفه ای است طی توطئه ای از پیش تعیین شده از سوی بعضی از نیروهای امنیتی به درون بیت رهبری هدایت شده و بدون ارائۀ هر گونه مستندات قانونی یا شرعی موفق به اخذ نامه ای دال بر ازدواج با اینجانب گردیده و سپس به کمک همان ماموران امنیتی مرتبط با 2 پرونده فوق اشاره و ایادی آنها در دادگاه انقلاب ،سازمان ثبت اسناد و بعضا اعمال خودسرانه اموال من را و خانواده پدریم را به یغما برده و به فروش رساندند.
این در حالی است که پس از دستگیری من در خیابان کارگر شمالی در سال 82 کلیۀ اسناد و مدارک مربوط به اینجانب و خانواده پدری که در مدرسه و محل سکونت موجود بودند توسط نیروهای امنیتی ضبط شده و در اختیار مقامات قضایی دادگاه انقلاب و سپس در اختیار سپاه"مرتبط با بند 2- الف امنیتی مستقر در زندان اوین قرار گرفتم.
نظر به اینکه معروفه نسرین زنی بی سواد است وکیل نابابی به نام شاید مستعار دکتر حبیبی را در کنار او بکار گرفتند و با امحای سوابق از جمله پروندۀ قضایی 1821 /6/69 معاونت سرپرستی دادستان تهران و حتی بیرون کشیدن اوراق پرونده های دادگاه انقلاب توانسته اند کلیت خانواده ما را غارت کنند.
شایان ذکر است که پسر بزرگتر نسرین خانم در طبقۀ 10 بخش امنیتی بیمارستان سپاه یعنی بیمارستان بقیت الله واقع در خیابان ملاصدارای... کار می کند اسمش علی قاضی میرسعید و اینکه خودش هم مستقیما در این غارتگری دست داشته نشان میدهد که مرتبطین با نیروهای امنیتی اطلاعاتی حفاظتی و حراستی رژیم از غماش چه تفاله ها و از طیف چه تیپ پس مانده های اجتماعی هستند.
به هر حال مرا با این جرثومه های فساد و تباهی کاری نیست.لمپن ها و معروفهایی که برای چند میلیون تومان چه کارها که نمی کنند اما روی سخنم با شیخ علی خامنه ای است که خود را ولی امر مسلمین جهان و حومه می پندارد ولی نمیداند که در فاصلۀ چند متری اش یعنی در بیت رهبری چه می گذرد و نمی داند که بعضی نیروهای خودرو و خودسر برای چند میلیون تومان حاضرند رهبر معظمشان را در حد یک دلال محبت تقلیل دهند.
اگر شیخ علی خامنه ای آدم عبرت پذیری بود می بایست بعد از بر ملا شدن قتلهای زنجیره ای و ارتباطات آنچنانی شهرام جزایری بابیت رهبری و ... دست و پای خود را جمع می کرد و از برج عاج بی آبرویی و فراموشی پایین می آمد تا فضاحتهای دیگر چون کهریزک و ... و از جمله مورد اخیر که باز هم مشتی است نمونۀ خروار پیش نیاییدو بیش از این حرمت جعلی خود را لکه دار ننماید.
گفته اند آنچه انسان را روباه مزاج می کند احتیاج است ولی کسانی که 30 سال است به حکومت و مکنت و دولت و ثروت رسیده اند و کشور زرخیز ایران را چپاول می کنند اجازه می دهند که برای نجات بیت رهبری گواهی ازدواج آن چنانی صادر نمایند مگر دفتر ازدواج در کشور کم است که با مقاصد شوم خود و با ایجاد رعب و وحشت ناشی از نامۀ بیت رهبری کارگزاران دولتی را به انواع جعل و امحای اسناد و ... وادار سازند تا بتوانند به مقاصد شوم خود و به غارت یک زندانی سیاسی و خانواده اش بپردازند. آیا این طور نیست که ترک عادت موجب مرض است و گفته اند: که چشم تنگ مرد دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک زور .
زندانی سیاسی ارژنگ داودی
دی ماه 1389

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

هیچ نظری موجود نیست: