با یاد و نام تمامی
زحمتکشان و کارگران
به دستان پینه بسته
اش بنگر، به پیشانی چروکیده اش، به جسم خسته اش .سالها در گرمای سوزان تابستان و و
در زیر برف و بوران زمستان سختی ها را به جان خریده است تا دست خالی به خانه
بازنگردد و شادی کودکانه را در چهره کودکانش ببیند.اما ماههاست که در انتظار حقوق
نشسته است تا شاید سفره خالی اش را تکه نانی پر کند. صدایش را ، فریادش را گوش
شنوایی نیست. به اعتراض از این همه بی عدالتی و حق کشی برخاسته است اما صدای حق
خواهی اش را با تهدید و بازداشت و صدور احکام سنگین در بیدادگاهها در گلو خفه کرده
اند تا مبادا دیگر زحمتکشان و دردمندان که حقوق آنها نیز به یغما رفته است با او
همنوا شوند.
سکوت را می شکند ،
سخن می گوید. سخن می گوید از قوانین ناعادلانه کار که دست کارفرما را باز می گذارد
تا هر چه بیشتر و بیشتر شیره جانش را بمکد، از شرایط طاقت فرسای کار و ساعتهای
طولانی کار ، از عدم امنیت شغلی و از عدم پرداخت ماهها حقوق و عدم تشکل مستق
کارگری .سخن می گوید از کارگرانی که بدلیل فقر دست به خود کشی می زنند چرا که دیگر
طاقت نگاههای کودکانش بر دستان خالی اش را
ندارد.
و باز هم سخن می گوید از چپاولگرانی که امروز در پشت
تریبونهای انتخاباتی می ایستند، با وقاحت تمام از شرافت و حقوق حقه کارگران و
کشاورزان می گویند اما فردا دسترنج شان را به غارت می برد تا به ماشین سرکوب رژیم
تزریق کنند ،امروز از شرافت کارگران سخن
می گویند و فردا روز با افزایش قیمت مایحتاج زندگی، او را وادار می کنند تا ساعتها
و حتی روزها در صفی تحت عنوان سبد کالا بایستد تا این بار شرافت و غرورش را بعد
ازتحمل سالها رنج و محنت برای چرخاندن چرخ
اقتصاد مملکت به یغما برند چرا که برای او مهم نیست که غرور پدری زحمتکش با دستانی
سراسر پینه بشکند ، کودکی گرسنه سر بالین گذارد یا پیرمرد و پیرزنی کارگر بعد از
سالها کار و تلاش حتی از داشتن بیمه درمان محروم باشد وروزی در گوشه ای از خیابان و
یا خرابه ای از فرط بیماری جان سپرد.
روز جهانی کارگر را
در حالی گرامی می داریم که هر روز شاهد تعطیلی کارگاهها و کارخانه ها و اخراج
مستمر کارگران به بهانه های مختلف و به دنبال آن ورود زنان و کودکان به بازار کارهستیم
تا آنها هم سهمی در تامین معاش خانواده
داشته باشند اما با دستمزدی نصف دستمزد مردان و عدم تخصیص حق عائله مندی برای زنان
کارگر حتی زنان سرپرست خانواده یعنی استثمار و چپاول و غارت سرمایه های ملی توسط
رژیم حاکم بر ایران.
آری کارگران جامعه ما
سالهاست که درد و فقر را با گوشت و پوست و
استخوان خود لمس کرده اند می خواهند داستان رنج خود را برای دنیا بازگو کنند ولی
آیا فریاد رسی هست ؟
در آستانه این روز
یاد می کنیم از فعالین کارگر زندانی همچون
بهنام ابراهیم زاده ، شاهرخ زمانی ،رضا شهابی و ......که به جرم سخن گفتن از درد و
رنج کارگران و دفاع از حقوق حقه آنها در اسارتگاههای رژیم در بند بسر می برند.
ما فعالین حقوق بشر و
دمکراسی در ایران روز جهانی کارگر را به تمامی کارگران و زحمتکشان تبریک می گوییم.
www.hrdai.net
Tel.:0031620720193
طبق
قوانین کپی رایت استفاده از گزارشات« فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» فقط با
ذکر منبع آن مجاز است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر