۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

هشدار اوين به رئيس جمهور آمريكا



جناب رئيس جمهور با سلام و درود
در نامه ي سر گشاده ي قبلي كه آن هم از زندان اوين نگاشته شده بود و در نهايت به "طرح اوين براي حل مشكل ايران " موسوم شد ، به شما گفتم كه مساله ايران بدون حضور مردم و مخالفين نظام و بدون معيار قرار گرفتن دموكراسي و حقوق بشر غير ممكن است . در همان نامه هم نوشتم كه من با وجود شرايط زندان و عدم دسترسي به منابع مستقل خبري، مواضع و سياست هاي شخصي شما ، دولت آمريكا و به طور كلي غرب را در قبال ايران پيگيري خواهم كرد و همين كار را كردم . فقط منتظر يك فرصت مناسب بودم تا دوباره نظرياتم را با شما و ديگر خوانندگان اين نامه در ميان بگذارم و با توجه به بنيان هايي كه در آن نامه نهاده شده بود مواضع و تحولات بعدي را ارزيابي كنم . تصورم اين بود كه آن زمان مشخص ، زماني خواهد بود كه شما موضع سريع و دقيق خودتان را در رابطه با مسائل ايران اعلام كنيد و به واقع روش اجرايي سياست "مستقيم و محكم " خودتان را معلوم كنيد و گام هايي در اين مسير برداريد. اما شما اين كار را به بعد از انتخابات ايران موكول كرديد. انتخابات هم كه با آن تقلب بزرگ تاريخي به كودتاي حكومت بر عليه مردم تبديل شد . متعاقب آن اعتراضات سراسري و مسالمت آميز مردم توسط حكومت به خاك و خون كشيده شد و با اين سركوب گري و خشونت بي حد و حصر شرايط ويژه اي در ايران به وجود آمده است كه باعث واكنش هاي گسترده در داخل و خارج از كشور شد . مواضعي كه توسط شخص شما و دولت آمريكا بخصوص در آغاز اين ماجراها اعلام گرديد مرا واداشت كه نامه ي دوم را بنويسم . در واقع آن زمان مشخص به دلايلي ديگر فرا رسيده بود. زمان و دلايلي كه اصلا انتظارشان نمي رفت و همه را شوكه كرد . البته كار حكومت ايران و وارونه سازي نتيجه انتخابات اگرچه شگفت آور اما كاملا قابل پيش بيني بود اما مواضع شما و دولت آمريكا باعث شد كه من احساس كردم كاملا در بيراهه سير مي كنيد .
جناب رئيس جمهور
از صراحت و رك گويي من رنجيده خاطر نشويد . در نامه ي قبلي هم نوشتم كه زنداني سياسي اگر جز به حقيقت بيانديشد نمي تواند زندان را تحمل كند . نگاه كاسب كارانه و سود و زياني به سياست اگر در بيرون از زندان ممكن باشد در درون زندان ممكن نيست . ضمنا من هيچگونه وابستگي گروهي ـ سازماني هم ندارم تا دست و بالم را ببندد و به عنوان يك عنصر مستقل فرهنگي ـ سياسي قلم مي زنم و زنداني مي كشم . اصلا زنداني بودن من هم به خاطر نوشتن مقاله آن هم از نوع غير سياسي آن است . اين سخن را به اين دليل مي گويم كه به خاطر نوشتن نامه ي قبلي مورد انتقاد بودم كه اين چه وقت انتقاد به سياست هاي امريكاست آن هم در زماني كه همه ي مخالفين سعي مي كنند دل آمريكا و اروپا را به دست آورند و مثلا از تضاد آنها و ارتجاع حاكم بر ايران استفاده كنند و حداقل پوشش تبليغاتي داشته باشند ، تو مي آيي و از توطئه هاي پشت پرده سخن مي گويي. جواب همان است كه گفتم . شاعر بزرگ ما حافظ مي گويد : رند عالم سوز را با مصلحت بيني چه كار/ كار ملك است آنكه تدبير و تامل بايدش / تنها ملكي كه من فعلا مي شناسم ، ملك حقيقت است.
موضع گيري اوليه شما هم در قبال تقلب در انتخابات و هم در قبال اعتراض هاي مردمي و مسالمت آميز بعد از آن عميقا اين تصور را در من به وجود آورد كه گويي سياست از پيش تعيين شده اي داشت و دارد كه نمي داند چگونه آن را با اين وقايع هماهنگ كند وگرنه موضع گرفتن در مقابل تقلب در انتخابات و يا حمايت از مردمي كه خواهان دفاع از آراي خودشان هستند احتياج به هيچ تعلل و درنگي ندارد . به نظر مي آيد كه شما براي بار دوم منتظر احمدي نژاد بوديد . گويي با هم قرار داشتيد . گله گذاري هاي مقامات ايران از مواضع شما اين گمان را كاملا تقويت مي كند . شما اگرچه سعي كرديد خودتان را در ماجراي انتخابات بي طرف نشان دهيد و در مقابل دموكراتيك نبودن آن هيچ موضعي نگرفتيد و مثلا با ادعاي اينكه نمي خواهيد در امور داخلي يك كشور مستقل دخالت كنيد ، به روال سي سال گذشته خط قرمزهاي حكومت را رعايت كرديد ، اما به واقع منتظر به بار نشستن ساخت و پاخت هاي پنهاني بوديد و صحنه هم جوري آراسته شد كه گويي همه چيز به طور طبيعي به پيش مي رود و مردم در يك انتخابات آزاد ؟! و سالم ؟! شركت مي كنند و به رئيس جمهور محبوب ؟! و مورد نظر خودشان راي مي دهند و بعد از آن دو طرف با خيال راحت وارد تعامل و در نهايت معامله مي شوند . اما پيش بيني نمي كرديد كه مردم ايران سوداي ديگري در سر دارند و بنا دارند از معبر همين انتخابات نظام را فتح كنند و بگونه ي كاملا مسالمت آميز تغييرات مورد نظر خودشان را اعمال كنند . اما حكومت ايران كه نقشه ها را نقش بر آب مي ديد با اتكا به همان قول و قرار معهود و به عادت سابقه ي سي سال گذشته دست به تقلب بي سابقه اي زد . آيا واقعا شما نمي دانستيد كه okدادن به انتخاب مجدد احمدي نژاد مي تواند چه عواقبي به وجود آورد . به قول شاعر ايراني ما " اگر ز باغ رعيت ملك خورد سيبي/ برآورند غلامان او درخت از بيخ " وقتي شما مستقيم و غير مستقيم به جناج غالب حالي كرديد كه ما مي خواهيم با شما كار كنيم انها هم عليرغم ميل ، اراده و آراي مردم هر طور كه باشد خود را بر مردم تحميل مي كنند . نمي خواهم وارد جزئيات سياست هاي سي سال گذشته شما در قبال مردم ستم ديده ي ايران شوم و دودوزه بازي هاي آن را مطرح كنم اما همان مورد آخري كاملا گوياي سياست دوگانه و دوپهلوي شما در قبال مردم ايران است . از يك طرف مرتب شعارهاي كلي حمايت از مردم ايران سر مي دهيد و از طرفي ديگر با حكومتي غير مشروع ، غير قانوني و غير قابل اعتماد نرد عشق مي بازيد . اولي را ويترين مي كنيد و به نمايش مي گذاريد و دومي را در مذاكرات مخفي و پنهاني به پيش مي برديد و به همين دليل وقتي با موانع اخلاقي مثل تقلب گسترده در انتخابات و موانع سياسي مثل اعتراضات مردمي بعد از آن مواجه مي شويد نمي دانيد چه كنيد و دچار سردرگمي مي شويد و مواضع غير مسئولانه اتخاذ مي كنيد و حتي سعي مي كنيد همه ي دنيا را با خودتان همراه كنيد و درست در زماني كه مردم ايران به حمايت همه ي مردم دنيا و نهاد هاي بين المللي و حتي دولت ها احتياج دارند آنها را از حمايت محروم مي كنيد . چرا يكي به نعل و يكي به ميخ مي زنيد . چرا مثل اكثر مردم ايران اين دولت را غير مشروع و غير قانوني اعلام نمي كنيد . اينكه اعلام مي كنيد ما در همه حال مي خواهيم با دولت ايران تعامل داشته باشيم و مي خواهيم سياست ارتباط مستقيم و محكم خود را به پيش ببريم به چه معنيست ؟ اين سياست اساسا چيست و چه مشخصاتي دارد . با چه كسي مي خواهيد آن را به مذاكره بگذاريد ؟
جناب رئيس جمهور
تا كنون هيچ يك از مقامات رسمي دولت امريكا از جزئيات اين سياست سخن نگفته اند و اين كه بخواهيد با دولت ايران ارتباط مستقيم بر قرار كنيد به دلايل مختلف گام مثبتي است و اينكه مي خواهيد بر خواسته هاي خودتان پافشاري كنيد و محكم بر روي مواضع خودتان بايستيد باز هم كار درستي است اما دو سوال در اينجا باقي مي ماند . سوال اول اينكه آيا منظور شما از دولت ايران همين دولت احمدي نژاد است. يعني دولتي كه از طرف اكثريت مردم و كانديداي در واقع برنده شده غير قانوني و غير مشروع لقب گرفته است . شما به چه حقي با دولتي كه انتخابات را به كودتا مبدل كرده است مذاكره انجام مي دهيد ؟ دولتي كه نماينده مردم نيست چگونه مي تواند منافع مردم را نمايندگي كند . اين نكته را براي هميشه آويزه ي گوش خودتان قرار دهيد كه اين دولت ، دولت قانوني و مشروع مردم ايران به حساب نمي آيد . سوال دوم اينكه اساسا خواسته ي شما از مردم ايران چيست ؟
روي چه مواضعي مي خواهيد محكم بايستيد . اين خواسته ها چه مناسبتي با منافع مردم ايران دارد . وقتي سياستي تا اين حد كلي باشد و طرف مذاكره اي تا اين حد غير قانوني و غير مشروع باشد و ضمنا تمامي مذاكرات هم پنهان و دور از چشم همگان انجام شود چه كسي مي تواند در نتايج ضد ايراني بودن آن شكي داشته باشد. تا آنجا كه به مردم ايران مربوط مي شود مشكل اصلي آنها خود همين حكومت است . آنوقت شما مي خواهيد با اين حكومت چه مشكلي را حل كنيد .مي خواهيد به دولت ايران بگوييد لطفا از سر راه مردم ايران كنار برويد . مشكلاتي هم كه در سطح بين المللي و منطقه اي از جانب حكومت ايجاد شده است ، از جمله مشكل هسته اي و حمايت از تروريست و ... ربطي به ملت ايران ندارد و با سر كار آمدن يك دولت دمكراتيك و مردمي به خودي خود حل مي شود. پس بهتر است به مسائل ايران تنها از زاويه ي ديد منافع خودتان نگاه نكنيد . بلكه منافع مردم ايران را هم در نظر داشته باشد . دست از استفاده ي ابزاري از حكومت ايران براي دست اندازي به منطقه برداريد.

جناب رئيس جمهور
همان طور كه آمد هر راه حلي در رابطه با ايران بدون حضور مردم ايران و مخالفين نظام و بدون معيار قرار گرفتم دموكراسي و حقوق بشر از ديد همه ي مردم ايران محكوم است . ضمن اين كه راه به جائي هم نخواهد برد . مشكل اساسي و تاريخي جامعه ي ما حاكميت استبداد و نقض حقوق بشر است . در جامعه ي ما هرگز وحدت دولت و ملت شكل نگرفت . پس راه حل اساسي تغيير نظام و برقراري دموكراسي و رعايت حقوق بشر است آن هم به كمك خود مردم و مخالفين نظام و حتي بخش هايي از خود نظام كه ظرفيت پذيرش حق حاكميت مردم را دارد .
به اين ترتيب هر دو راه حل ديگر يعني حمله ي نظامي و كنار آمدن با اين نظام از طريق ساخت و پاخت پنهاني ممنوع و محكوم است . دولت بوش سالها به غلط تهديد به حمله نظامي مي كرد و حالا شما به يكباره با تغيير 180 درجه اي صحبت از ارتباط مستقيم و مذاكره و تعامل مي كنيد . در اين ميان آنچه كه در همه حال غايب است حقوق و منافع مردم ايران است . از وقتي كه شما بر سر كار آمديد در سخن مقامات رسمي دولت آمريكا اصلا خبري از آزادي و رعايت حقوق بشر در ايران نيست. ظاهرا مي دانيد كه حكومت ايران از آزادي هاي سياسي و رعايت حقوق بشر بسيار واهمه دارد و شما هم سعي مي كنيد خط قرمزهاي آنها را رعايت كنيد و شايد اين مورد هم يكي از همان توافقات نوشته و نا نوشته ي پشت پرده است و به هر حال هر راه حلي كه پس از اين همه سال استبداد به برقراري دموكراسي و رعايت حقوق بشر در ايران منجر نشود ، حالا توسط هر كسي كه باشد ، خائنانه است و از جانب مردم ايران محكوم است .
جناب رئيس جمهور
مي دانيد كه به دنبال سال ها قطع رابطه ي رسمي ايران و آمريكا و عليرغم سالها شعار مرگ برآمريكا كه از زبان رهبران نظام و نان خورانش شنيده شده و مي شود، مردم ايران در مجموع حسن ظن يا گمان نيكي به امريكا پيدا كرده اند و حتي دست اندازي هاي شما در عراق و افغانستان را هم به چشم اغماض نگريستند . حداقلش اين است كه دست شما مستقيما در دست رهبران حكومت ايران براي سركوب مردم ايران نيست ـ از پشت پرده ي توافقات و ماجراهاي آن فعلا مي گذريم ـ با توجه به اين وضعيت مردم ايران اميدوار بودند و هستند كه از اين حسن ظن به وجود آمده در نهايت در جهت آزادي و دموكراسي استفاده كنند و كشور شما را كه در هر حال قويترين دموكراسي دنياست در كنار خود داشته باشند تا در مسير رسيدن به دموكراسي يار و ياور آنها باشد .اما به نظر مي آيد دولت امريكا در حال سوء استفاده از اين وضعيت است و از اين وضعيت مي خواهد صرفا در جهت گرفتن باج از حكومت ايران استفاده كند و صرفا به حفظ و پيش برد منافع استراتژيك خود مي انديشد . اگر همچنان به اين سياست ادامه بدهيد و عملا در كنار نظام حاكم بر ايران قرار داشته باشد بدانيد كه شعار مرگ بر آمريكا هنوز از دهان نظام نيافتاده در دهان مردم ايران خواهد افتاد . هشياري مردم ايران را دست كم نگيريد . دشمن دوست نما نباشيد . هيچ ماهيتي براي هميشه پنهان نمي ماند . اين مسيري كه شما تازه به طور رسمي مي خواهيد آغاز كنيد اروپائيان سالهاست كه دارند مي روند و عملا به اين نتيجه رسيده اند كه مردم ايران حق دارند رهبران لايق تري داشته باشند . به عبارت ديگر نظام بايد عوض شود چون اين نظام با اين رهبران يكي شده اند و تغيير هر كدام به تغيير ديگري منجر مي شود . با اين ماجراهاي اخير ثابت شده است كه ذات و متن نظام ديگر حتي عوارض و حواشي خودش را هم نمي تواند تحمل كند .
جناب رئيس جمهور
يادتان باشد كه مردم ايران به شما به عنوان اولين رئيس جمهور رنگين پوست امريكا و به شعار تغيير شما وبه سياست هاي حزب دموكرات دل بسته بودند . شركت گسترده ي مردم در انتخابات رياست جمهوري بعضا تحت تاثير انتخابات رياست جمهوري امريكا بود كه در نوع خود يك حادثه ي بزرگ بود . پس اين اميد برانگيخته شده را به يأس تبديل نكنيد. ضمنا يادتان باشد كه مردم عليرغم استقبال گسترده از انتخابات به احمدي نژاد راي ندادند پس حق مذاكره و به رسميت شناختن او را نداريد . به شما هشدار مي دهم دولت ايران با دزديدن آراي مردم مال دزدي گير اورده است و يقينا بسيار ارزان خواهد فروخت . مال خري هم جرم است و روزي بايد پاسخگو باشيد . البته دزدي هايي از اين دست در ايران مسبوق به سابقه است . خود انقلاب سال 57 نيز توسط همين نظام حاكم دزديده شده و از رهگذر آن در طول سي سال گذشته تمامي حيثيت ، آبرو ، منافع ، تاريخ و ارزش هاي ديني و ملي اين سرزمين در بازارهاي بين المللي و منطقه اي فروخته شد تا جائيكه منافع ملي ما مثل گوشت قرباني تكه پاره شده و به نا حق در اختيار ديگران قرار گرفت .در طول سي سال گذشته حكومت ايران بارها و بارها بر خلاف اراده و تصميم ملت ايران هر كاري كه دلش خواست كرد تا اينكه در ماجراي انتخابات گذشته مردم سعي كردند به شيوه ي بسيار دموكراتيك و مسالمت آميز و از معبر انتخابات اراده ي خودشان را بر اراده ي نظام تحميل كنند كه اين بار هم نظام با دزديدن آراي مردم بيش از پيش مشروعيت و قانوني بودن خود را از دست داد و حالا با توجه به رانده شدن از متن جامعه و تنفر عميقي كه از جانب مردم احساس مي كند تنها راه چاره اش توسل به بيگانگان و بخصوص تسليم طلبي در مقابل امريكاست . كالايي كه در اين معامله عرضه خواهد كرد منافع ملي و تاريخي ايران خواهد بود . هماني كه از طريق دزديدن آراي مردم به آن دست يافت پس يقينا آن را بسيار ارزان خواهد فروخت . نخريد كه براي شما بسيار گران تمام خواهد شد . مي دانيد كه خواسته ي اصلي و هميشگي نظام ايران تضمين امنيت آن توسط دولت امريكا بود . امنيتي كه هرگز توسط دولت شما به خطر نيفتاده بود . منظور آنها از اين تضمين امنيت ، تضمين امنيت در مقابل مردم و مخالفان داخلي است چون دشمن اصلي نظام خود مردم ايران هستند . بعد از ماجراي انتخابات ديگر شكي در اين واقعيت نمانده است . پس نظام حمايت شما را براي تضمين امنيت و بقاي خودش در مقابل مردم مي خواهد . آخر آنها همانطور كه رسما و علنا اعلام مي كنند معتقدند كه امريكا فقط به درد جنايت مي خورد . آيا مي خواهيد حامي اصلي يك نظام استبدادي دست راستي آن هم در قرن بيست و يكم باشيد . اگر هشيار نباشيد ايران پاشنه آشيل سياست شما خواهد شد . سياست نظام تبديل ايران به يك ويرانه است . سعي كنيد در اين ويرانگري شركت نكنيد. اگر چه نمي شود گفت هيچ كاري تاكنون بدون هماهنگي يا لااقل بدون توجه به سياست شما انجام داده باشند . به هر حال رانده شده از درون راهي جز به بيرون ندارد . تنها يك نگاه دقيق به ماجراهاي اين چند هفته نشان خواهد داد كه با چه حكومتي و با چه ميزان پاي بندي به اراي مردم و آزادي آنها طرف هستيد .كساني كه تا همين چند وقت پيش از جانب خود حكومت براي رياست جمهوري صالح تشخيص داده شده بودند امروز حق سخن گفتن و اعتراض مسالمت آميز هم ندارند . چه بسا پدر و مادرهايي كه در اين ماجرا داغدار شدند و هزاران پدر و مادر كه پشت در زندان ها روزها و شب ها منتظر يك خبر ساده از فرزندانشان خسته و رنجيده خاطر شدند . ملتي كه خيانت ديده و خشمگين در پي احقاق حق خودش است .
جناب رئيس جمهور
سخن آخر اينكه كسي توقع ندارد كه با رئيس جمهور شدن شما ماهيت نظام سرمايه داري آمريكا دگرگون شده باشد اما يادتان باشد كه ملت ايران هم حق و حقوقي دارند . شما مي خواهيد از جناح غالب پلي براي تسلط بر كشور ما ايجاد كنيد اما مردم مثل هميشه دنبال استقلال ، آزادي و جمهوري هستند . پس در مقابل مردم ايران قرار نگيريد .

زندان اوين، 10 تيرماه 1388
سيد ظهور نبوي چاشمي




انتشار:فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

هیچ نظری موجود نیست: