اول ماه می روز جهانی کارگر نام گرفته است. گرامی داشت این روز بزرگ را به تمامی کارگران زحمت کش، بویژه کارگران عزیز ایران شادباش می گوییم و برای آنها در راه رسیدن به اهدافشان آرزوی پیروزی می نماییم.
نظام حاکم بر ایران یادبودهای این چنینی را یا به رسمیت نمی شناسد و یا در صورت ناچاری آن ها را مصادره به مطلوب کرده و با برگزاری مراسم فرمایشی و تشریفاتی آن ها را از محتوا خالی کرده و عملا به ضد خودشان تبدیل می کند که روز کارگر نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اما واقعیت این است که زمانه عوض شده است. بحران های فراگیر و فروپاشنده ی پیش رو که به ویژه در حوزه اقتصاد که پایه و محور همه ی بحران های دیگر است امکان نقش بازی کردن های این چنینی را از حاکمیت سلب می کند. و هم زمینه ی ایفای نقشی اساسی تر را برای جنبش مستقل کارگری در قالب سندیکاهای کارگری فراهم می کند. جنبشی که با کسب هوشیاری تاریخی و درک عمیق منافع طبقاتی می تواند و باید رسالت تاریخی خودش را برای غلبه بر این بحران ایفا کند. بحرانی که در سطح کلان ، کل نظام سرمایه داری را در بر گرفته است و مشروعیت و مقبولیت آن را با تهدیدهای اساسی مواجه کرده است و به دنبال بدیلی می گردد که در آن هم آزادی می گنجد و هم برابری تحقق می یابد. انعکاس و گسترش این بحران در داخل کشور ما که خود از بحران های مزمن در همه ی زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... رنج می برد، به دلایل متعدد کاملا ویرانگر خواهد بود.
عقب ماندگی عمومی اقتصاد ایران، مدیریت ناکارآمد و ناشایست ، پایین آمدن قیمت جهانی نفت و ...می تواند اقتصاد ایران را منهدم کند. ورشکستگی و تعطیل بنگاههای اقتصادی و افزایش روز افزون لشگر بیکاران از جمله نشانه های نابودی و اضمحلال همه جانبه است. واضح است که این وضعیت اسف بار محصول سیاست های نظام شترگاو پلنگی است که همزمان هم زایده ی حاشیه نشین نظام سرمایه داری مدرن جهانی است و هم در تلاش حاکم کردن فرهنگ و مناسبات سنتی و فئودالی در جامعه است و هم با شعارهای مزورانه ی عدالت طلبی و واگذاری ثروت و سهام تمامی سرمایه و ثروت ملی را به کام اژدهای هفت سر جناح ها و باندهای خودش می ریزد و شعار خصوصی سازی و اجرایی اصل 44 هم تنها پوششی قانونی برای اجرای این سیاست است. پیداست که در نهایت گربه ملوس نصیب مردم و قاطر چموش نصیب نورچشمی ها می شود.این وضعیت قطعا نمی تواند پایدار بماند.
اما پیداست که تغییر مسئولانه مناسبات نابرابر و ظالمانه ی اجتماعی و اقتصادی تنها با تغییر و دگرگونی در مناسبات قدرت امکان پذیر است. جامعه ما به تغییرات اساسی و البته دموکراتیک در حوزه ی مدیریت کلان سیاسی نیازمند است. تا بتواند چاره ای برای نا برابری های تاریخی بویژه در زمینه اقتصادی بیندیشد. دیگر وقت آن رسیده است که همه ی طبقات بالاخص کارگران از لاک خویش و دام نظام حاکم به در آمده و با ایجاد گسترش تشکل های مستقل وبه ایفای نقش تاریخی خودشان برای عبور از دریای پرتلاطم بحران ها بپردازند. در غیر اینصورت سرنوشت شومی در انتظار همگان خواهد بود. قدرت های حاکم بین المللی و داخلی از کشاندن ملت ما به ورطه ی هلاکت و انهدام تاریخی ابایی ندارند.
با آرزوی رسیدن به آزادی ،
زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین
9 اردیبهشت 1388
محمد علی منصوری، از شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان سیاسی 1367
علی صارمی،از شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان سیاسی 1367
سید ظهور نبوی چاشمی،مقاه نویس سرزمین آریائی
میثاق یزدان نژاد، از شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان سیاسی 1367
انتشار:
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
tel.:0031620720193