۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه
به بهانه دهم مرداد، پنجاه و چهارمین زادروز آقای بروجردی در پنجمین سال زندان و شکنجه
بمناسبت زادروز آقای بروجردی هواداران وی مطلبی در این مورد جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده اند . آنها در بخشهایی از این مطلب به مبارزات پیگیر و خستگی ناپذیر او علیه رژیم ولی فقیه که توام با زندان و شکنجه ،محرمیت از درمان و مورد اذیت وآزار قرار دادن خانواده و هودارانش توام بوده اشاره نموده اند . متن مطلب به قرار زیر می باشد:
آقای سید حسین کاظمینی بروجردی در حالی پنجاه و چهارمین بهار عمرش را آغاز می کند که از نظر جسمی و سلامتی در وضعیت بحرانی قرار دارد. این روحانی آزاد اندیش و مخالف ولایت فقیه 5 سال است که در زندان به دور از خانواده و عزیزان، تحت انواع شکنجه های روحی و جسمی قرار دارد.
رژیم ولایت فقیه از این روحانی سازش ناپذیر به شدت بیم دارد و او را یکی از جدی ترین دشمنان خویش می داند چرا که او ریشه اصلی استبداد را نشانه گرفته است و بیش از بیست سال است که این مبارز مردمی و دگر اندیش، هوشمندانه به مبارزه و تلاش برعلیه استبداد و استحمار ملت به نام دین پرداخته و شجاعانه بر مواضعش اصرار ورزیده است، فلذا به علت فعالیتهای مستقل و افشاگرانه اش در برگزاری سخنرانی ها و نوشتن مقالات متعدد در اعتراض به استفاده ابزاری از دین توسط روحانیون دولتی، هماره تحت پیگرد و اذیت و آزار وزارت اطلاعات و دادگاه ویژه روحانیت قرار داشت.
در سالهای 1374 و 1379 به طورغیر قانونی بازداشت و تحت شكنجه های طاقت فرسا قرار گرفت، ولي متاسفانه اخبار مربوطه به علت بایکوت رسانه ای حاکم بر ايران، بازتاب خبری پیدا نکرد.
در سال 1385 نیز به جرم اعتراض آشکار به بی عدالتی ها، تبعیض ها و همچنین مخالفت با سوء استفاده از دین برای مشروعیت دادن به حکومت استبدادی ولایت فقیه، طی یک حمله وحشیانه و همه جانبه از جانب حکومت به همراه بسیاری از یارانش بازداشت گردید. ایشان بدون حق داشتن وکیل مستقل ، در یک دادگاه فرمایشی و غیرعلنی محاکمه گردید و به یازده سال حبس محکوم شد. آقای بروجردی در مدت 5 سال که از اسارتش می گذرد حتی یک ساعت مرخصی نیز نداشته است. با وجود همه رنجها و سختی های وارده در طول مدت بازداشت، ایشان از درون زندان به هر شیوه ممکن به افشاگری علیه استبداد دینی در نقض آشكار و گسترده حقوق بشر در ایران و سایر کشورها شجاعانه تلاش نموده است.
اینک در حالی ولادت این مبارز آزادیخواه را گرامی می داریم که سلامتی و جوانی و زندگی پر بار اما پررنجش برای پيگيري مطالبات به حق مردم تحت ستم ایران، در شرف نابودی کامل قرار دارد و در این مبارزه نفسگیر با استبداد، والدینش به قتل رسیده، خانواده اش فروپاشیده و اموالش مصادره گرديده اند. امید است به زودی شاهد نابودی استبداد و رهایی ملت ایران از شر استبداد نعلین باشیم.
هواداران آقای بروجردی
09 مرداد 1390
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
نامه سرگشاده به پیشگاه بلند ایرانیان (ارژنگ داودی)
بخشهایی از دست نوشتۀ زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در 14 مرداد ماه 89 نوشته شده است جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است. متن دست نوشته به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا
عزیزان ملت یا دزدان پایین گردنه،
آقای میرحسین موسوی،
بدون سلام و کمترین احترام،
... پس از 30 سال هنوز هم عالمانه،عامدانه ولی به عبث تلاش می کنید که یا حقایق بر ملا شده را وارونه جلوه دهید و یا مثل فاجعه دردناک و فراموش ناشدنی قتل عام سیاه 67 در دوران نخست وزیری ات آن را به باد فراموشی بسپارید اما بر خلاف تصورات غلط بعضی ها حافظۀ تاریخی ایرانیان بسیار قوی تر از آن است که چیزی را از خاطر بزداید.
... شاید شما واقعیات را آنطور که می خواهید و می پسندید،می بینید ولی بدان که هرگز نمی توان تاریخ یک کشور را تا به این پایه و با گذشت تنها سه ده چنین وقیحانه تحریف کرد.
نخیر آقای موسوی ،
اینها نه عزیزان ملت که فرزندانی ناخلف تر از اسلاف خود یعنی ناخلف تر از راهزنان انقلاب 57 بوده و عزیزان امت ورشکسته عقیدتی – سیاسی ای هستند که در 30 سال گذشته خاک ایران را در توبره کرده و از همه نظر روی سیاه تاتار و تازی و مغول را سفید کرده اند.
آقای موسوی در سال 57 شما حداقل 36 ساله بودید یعنی حدود 18 سال در عرصه اجتماعی کشور بودید که انقلاب مردم ایران پیروز شد ولی آنچنان در برج عاج عافیت طلبی خزیده و به سرمی بردید که حتی یک کشیده ناقابل هم از رژیم ستم شاهی نوش جان نکردید!! بنابر این بر اساس کدام سابقه یا صداقت انقلابی خود را آنچنان محق یافتید که ابتدا وزیر امورخارجه و سپس نخست وزیر شوید.گیریم در دیگ باز بود حیای تو...
در تبلیغات دروغین دوران انتخابات صوری 88 طوری وانمود می کردید که انگار در طول 20 سال قبل از آن از تمام مناصب حکومتی برکنار شده بودید در حالی که مثل بقیه راهزنان انقلاب در طول این مدت 30 ساله در پست های حساس رحل اقامت دایم افکنده و برای مثال از اعضای همیشگی مجمع تشخیص مصلحت بوده و هنوز هست!؟
سه سوال ساده
1- آیا در تمام این مدت حتی یک کلمه که از آن بوی ایرانیت به مشام برسد هرگز از دهان شما خارج شد!؟
2- آیا در دوران غصب پست های حساس اجرایی در کشور حتی یکبار اجازه دادید سرود ملی "ای ایران" از تلویزیون پخش شود؟ آیا در تمام دوران شما کسی جرأت داشت که در خلوت خانه اش این سرود زیبا را زمزمه کند؟ سرودی که دل هر ایرانی اصیل را به وجد می آرد.
آیا حقیقتا فراموش کرده اید یا تجاهل می کنید و به روی نامبارک تان نمی آورید که در درون ریاست جمهوری رفسنجانی که بزرگترین حامی و در حق واقع ولی نعمت و ارباب 30 ساله شما و ... بوده است ،تعدادی دانشجو به جرم!؟ خواندن سرود ملی در محل دانشگاه ،به رنج شکنجه و زندان گرفتار شدند.
3- آیا در دوران نخست وزیری تان آقای خامنه ای با رأی آزاد و مدیریت ناشده به ریاست جمهوری رسید؟آقای رفسنجانی ،نمایندگان مجلس شورا و مجلس خبرگان چطور؟ شرمت باد ای دستی که بد بودی ...
به راستی فکر می کنید در نگاه ما ایرانیان میهندوست چه تفاوتی میان تو، خاتمی،کروبی و ... به رهبری رفسنجانی با امثال جنتی،مصباح،حسینیان،احمدی نژاد و ... به رهبری خامنه ای وجود دارد جز اینکه آنها بلافاصله بعد از مرگ خمینی خون آشام،سرگردنه را قاپیدند و باند شما را به پایین گردنه راندند که در آمد و عایدات آن به مراتب بسیار کمتر است.
آقای موسوی
... انقلاب 57 مردم بپاخاسته ایران را غصب ،کشور اهورایی ما را مصادره، به امید و آرمانهای یک ملت بزرگ خیانت کرده و پس از 30 سال غارت و چپاول هنوز هم خود طلبانه می کوشند تا به ویژه خواری های خود جنبه موروثی بدهند.
... به محض اینکه ماسک ریا و مردم فریبی از چهره هایتان برداشته شد و فهمیدند که سگ زرد برادر شغاله،دیگر حاضر به حمایت و جان فشانی نشدند و تنها عده انگشت شماری از همین بچه ننرهای لوس و عزیز کرده شما که خود از بسیجیان،پاسداران و ... هستند بمنظور باج خواهی و سهم گیری از دزدان سرگردنه در میدان ماندند که بعضا دستگیر و روانه زندان شدند و چقدر خوب است که با پندار کثیف، رفتار سخیف و گفتار رکیک خود بساط دین فروشی و میهن فروشی کلیت دستگاه حاکمیت را روشن تر از آفتاب نیمروز حتی برای عادی ترین مردم و ساده لوح ترین شهروندان نیز رو می کنند.
یادآور می شود که آقای خامنه ای در ارتباط با غائله بعد از انتخابات صوری 88 بصراحت و بدون پرده پوشی گفت:" این یک اختلاف درون خانوادگی است". علاوه بر این اعتراف نامه آقای تاج زاده هم به نوبه خود گویای کمی از حقایق 30 سال گذشته است ولی بقیه گردنه زنان حکومتی از جمله شخص شما که به مراتب مسئولیت سنگین تری بر دوش و گردن دارید هوز آن قدر وجود پیدا نکرده اید که در همین اندازه ناچیز هم از گذشته ننگین خود ابراز ندامت کرده و از پیشگاه بلند مردم ایران پوزش بخواهید.
آقای موسوی
به عنوان یک مبارز اصیل که در مقابل دو نظام ستمشاهی و ستمشیخی سر افرازنه ایستادگی کرده و به عنوان مبارزی که بویژه در مقاطع حساس تاریخی حفظ اصالت مبارزه و جنبش آزادیخواهی ایرانیان را از جان خود عزیزتر می دانم بناچار این نوشته را خطاب به شما و ... از زندان رجایی شهر تقدیم می کنم به پیشگاه تمام ایرانیان که از نحوست رژیم مطلوب شما یا در کشور خود به صلابه کشیده می شوند و یا در سراسر جهان پراکنده شده اند.
در پایان بطور مختصر و صریح اعلام می دارم که از نظر مبارزین اصیل و از دید زندانیان راستین سیاسی،طرفین غائله انتخابات صوری 88 مشتی راهزن،گردنه گیر و گردنه زن هستند. شخصآ علی خامنه ای را رهبر دزدان سرگردنه می دانم و اکبر رفسنجانی را رهبر دزدان پایین گردنه که پس از سالها رفق و مدارا با هم و طراحی تمام جرم و جنایات 30 ساله و غارت ایرانیان اینک به علت تفاوت نجومی در آمد و عایدات در بالا و پایین گردنه به جان هم افتاده اند.
بدانید و آگاه باشید که ما ایرانیان در اولین فرصت ممکن که بتوانیم ماشین آدمکشی و جنایتکاری رژیم را از کار بیندازیم داد خود را از بیدادگران بیگانه زاد و بیگانه پرستی که کشورمان را اشغال کرده و خودمان را به گروگان گرفته اند ،می ستانیم.
پیش بسوی آن روز حتی اگر آن روز من نباشم.
زنده باد آزادی،
مرده باد استبداد حاکم،
ارژنگ داودی
معلم،شاعر،نویسنده، زندانی سیاسی
زندان رجایی شهر کرج
14 مرداد ماه 1389
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه
5 زندانی سیاسی در سلولهای انفرادی، بدلیل نوشتن نامه به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"زندانیان سیاسی منتقل شده به سلولهای انفرادی بند 209 و شکنجه گاه زندان گوهردشت بدلیل نوشتن نامه به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل تحت بازجویی و فشارهای شدید روحی و جسمی هستند.
زندانیان سیاسی بهروز جاوید طهرانی ،صالح کهندل،فرزاد مددزاده و محمد علی منصوری که از 7 تیرماه به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شده اند بطور مستمر تحت بازجویی و شکنجۀ روحی و جسمی بازجویان وزارت اطلاعات می باشند .یکی از محورهای بازجویی و مورد شکنجۀ روحی و جسمی قرار دادن آنها نوشتن نامه به آقای احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل و تشریح وضعیت و شرایط خود در زندانهای رژیم ولی فقیه می باشد.بازجویان وزارت اطلاعات از نامه نگاری زندانیان سیاسی و تشریح وضعیت خود در طی مدت بازداشت و در حال حاضر به گزارشگر ویژه حقوق بشر سخت بیمناک هستند و تمام تلاشهای خود را بکار می برند که مانع آن شوند.
خانواده های این چهار زندانی سیاسی که بیش از 1 ماه است به سلولهای انفرادی بند 209 منتقل شده اند از وضعیت و شرایط آنها هیچ خبری در دست ندارند. و از زمان انتقال آنها به شکنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان اوین خانواده های آنها هنوز نتوانسته اند که با عزیزان خود تماس و یا ملاقاتی داشته باشند.این 4 زندانی سیاسی در حال طی محکومیتهای سنگین غیر قانونی و غیر انسانی خود هستند.
افرادی که بازجویی از 4 زندانی سیاسی در سلولها انفرادی بند 209 زندان اوین را به عهده دارند آخوندی با نام مستعار علوی از مسئولین و سربازجویان وزارت اطلاعات و سعید شیخان سربازجوی دیگر بند 209 زندان اوین که از بدو دستگیری بهروز جاوید طهرانی، بازجویی و شکنجۀ جسمی و روحی و پرونده سازی علیه وی را به عهده دارند. شیخان همان شکنجه گری است که با وارد کردن ضربه به سر زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی باعث کاهش شدید دید و سردردهای مزمن وی شده است و علیرغم گذشت چند سال هنوز از عواقب این ضربه رنج می برد. این دو جنایتکار علیه بشریت از جمله شکنجه گرانی هستند که از دهۀ 60 تا به حال در این شکنجه گاه مشغول به شکنجه منجر به قتل و توصیۀ صدور حکم اعدام به قاضیان ولی فقیه علی خامنه ای هستند. نحوۀ برخورد با هر زندانی از بدو دستگیری تا پایان محکومیت توسط بازجویان و شکنجه گران وزارت اطلاعات تعیین و به اجرا گذاشته می شود.
همچنین یکی از دلایل انتقال زندانی سیاسی افشین بایمانی به سلولهای انفرادی زندان گوهردشت کرج نوشتن نامه به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد و تشریح چگونگی به قتل رساندن برادرش زنده یاد مهدی بایمانی و آنچه بر خود و خانواده اش گذشته می باشد. افشین بایمانی در اعتراض به انتقال به سلولهای انفرادی اقدام به اعتصاب غذا نموده است و همچنان در اعتصاب غذا بسر می برد.
رژیم ولی فقیه علی خامنه ای با موضع گیری منصوب شدگان در ارگانهای سرکوب اعلام کرده است که به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد اجازه ورود به ایران را نخواهد داد تا مانع مطلع شدن جهانیان از جنایتهای مهیب و قرون وسطایی که در زندانها و خیابانهای ایران روی میدهد شوند.پس از اینکه اعلام گردید به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد اجازه ورود و انجام وظایف محول شده را نخواهند داد، زندانیان سیاسی و خانواده های آنها تصمیم گرفتند که خود گزارشی از وضعیت وشرایط خودشان تهیه کنند و همراه با مدارک موجود برای گزارشگر ویژه ارسال نمایند و علیرغم ریسک بالا برای آنها حاضر هستند در هر جایی شهادت خود را ابراز دارند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، عمل شرم آور و ضد بشری رژیم ولی فقیه علیه زندانیان سیاسی به صرف نوشتن حقایق و واقعیتهایی که بر خود و خانواده هایشان روا داشته شده است به گزارشگر ویژه سازمان ملل را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه خواستار اقدامات لازم برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
08 مرداد 1390 برابر با 30 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ مرداد ۷, جمعه
یکی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج دچار حملۀ قلبی گردید و به بیمارستان منتقل شد
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی ماشالله (حمید)حائری دچار حملۀ قلبی گردید و او را به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل کردند.
زندانی سیاسی حمید حائری از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد. او روز پنجشنبه 6 مرداد ماه حوالی ساعت 06:00 صبح دچار حملۀ قلبی گردید و و ضعیت او به حدی وخیم شده بود که ناچار به انتقال وی به بیمارستان دی تهران شدند.خانواده حائری که روز گذشته به زندان مراجعه کرده بودند متوجه شدند که وضعیت عزیزشان بسیار حاد بوده و به بیمارستان منتقل شده است.
زندانی سیاسی ماشالله حائری ماه ها است که از ناراحتی حاد قلبی و تنفسی رنج می برد و تا به حال دو بار دچار سکتۀ قلبی شده است و در قلب او 2 استند قرار دارد.اما بازجویان وزارت اطلاعات برای حذف فیزیکی و زجر کش کردن او از درمان وی خوداری می کردند.
زندانی سیاسی ماشالله حائری قبل از دستگیری طی یک تصادف طراحی شده توسط وزارت اطلاعات که قصد قتل وی را داشتند بشدت مجروح گردید. او در جریان این تصادف طراحی شده دچار شکستگی جمجمه ، خونریزی مغزی و آسیب دیدگی لگن گردید و برای مدت طولانی در بخش آی .سی. یو. بیمارستان بستری شده بود.آخوندی با نام مستعار علوی سربازجوی وزارت اطلاعات به طراحی تصادف توسط وزارت اطلاعات اذعان کرده بود.
از طرفی دیگر همسر آقای حائری (خانم آریا الماسی) و فرزندش نگار حائری؛ در جریان اعتراضات سال 88 همراه باپدرش دستگیر و پس از چند ماه بازداشت به قید وثیقه آزاد شدند.ولی آنها مجددا در تاریخ 11 اردیبهشت ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و پس از چندین هفته بازجویی و شکنجه در بند 209 زندان اوین با وثیقه های سنگین آزاد شدند.
لازم به یادآوری است که آقای حمید حائری 58 ساله که در تاریخ15 آذر 1388 با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد.او به مدت 74 روز در سلولهای انفرادی بسر برد. در طی این مدت تحت شکنجه های جسمی و روحی و تهدیدات بازجویان قرار داشت از جمله تهدیدات بازجویان انتقال همسر و دختر ایشان به زندان گهریزک و شکنجۀ آنها بود.سپس او را به بند 350 زندان اوین منتقل کردند.او از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد و به مدت 3 سال در زندان تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی و شرایط قرون وسطائی بسر برده بود. بازجوی او در دهۀ 1360 محمد مقیسه ای که در حال حاضر رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب می باشداو را مورد محاکمه قرار داد و به 15 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج محکوم کرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شیوۀ ضدبشری بازجویان وزارت اطلاعات برای حذف فیزیکی از طریق عدم درمان و زجر کش کردن زندانیان سیاسی که در اثر شکنجه های غیر انسانی آنها دچار ناراحتی حاد جسمی می شوند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای دیدار با زندانیان سیاسی ،خانواده های آنها و خانواده های جانباختگان راه آزادی جهت تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائه آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
07 مرداد 1390 برابر با 29 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه
تایید حکم اعدام زندانی عباس توکلی برازجانی
بنابه گزارشات رسیده به" فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" حکم اعدام زندانی عباس توکلی برازجانی توسط دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته است و هر لحظه امکان به اجرا در آوردن این ضد بشری می رود.
حکم ضدبشری اعدام علیه زندانی عباس توکلی برازجانی 38 ساله توسط دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته است. علیرغم اینکه مدتی از تایید حکم اعدام می کذرد ولی هنوز به او در زندان این حکم را ابلاغ نکرده اند و فقط بصورت شفاهی به خانوادۀ وی اعلام شده است.تایید حکم ضد بشری اعدام علیه این زندانی که به گواه یکی از مامورین نیروی انتظامی در دادگاه بی گناه می باشد و هر لحظه احتمال اجرای این حکم می رود.او در حال حاضر در بند 1 زندان گوهردشت کرج زندانی است.
از طرفی دیگر در تاریخ 6 مردادماه 1387 زندانی امیر حسین توکلی برازجانی 33 ساله زیر شکنجه های وحشیانه و غیر انسانی و به طرز فجیعی در آگاهی شاهپور تهران به قتل رسانده شد و امروز سومین سالگرد جانباختن این زندانی بی دفاع می باشد.امیر حسین توکلی به خاطر مقاومت و شعار دادن علیه سران رژیم ولی فقیه در زندان زجر کش گردید.علیرغم گذشت 3 سال از قتل زیر شکنجه این زندانی می گذرد اما هنوز عاملین شکنجه و قتل او به مجازات نرسیده اند و همچنان در سمت های بالاتری مشغول قتل و شکنجۀ مردم ایران هستند.
لازم به یادآوری است 27 تیر ماه 1387 مامورین نیروی انتظامی با یورش به 2 آپارتمان مسکونی خانواده توکلی برازجانی و شلیک به آنها خانم سودابه شادپور 50 ساله از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت.آقای امیر عباس توکلی برازجانی و بردارش حسین توکلی برازجانی در مقابل چشمان سایر اعضاء خانواده مورد ضرب وشتم شدید قرار گرفتند و چند ساعت در منزل شخصی آنها تحت شکنجه قرار داشتند . این یورش وحشیانه نیمه های شب در حالی که خانم ها و فرزندان آنها در حال استراحت بسر می بردند صورت گرفت. خانم ها ، دختران جوان و خردسال مجبوربه عوض کردن لباسهای خود در مقابل چشمان پاسداران بودند و به آنها فحشهای غیر اخلاقی میدادند . پس از آن تقریبا تمامی اعضای خانواده دستگیرو به آگاهی شاپور منتقل شدند. اسامی آنها به قرار زیر می باشد: طناز ابوالحسنی احمدی 16 ساله/خسرو قائدی 17 ساله /مهنابا توکلی برازجانی 26 ساله/فاطمه فراهانی واشکانی/سودابه شادپور 50 ساله /عباس توکلی برازجانی 38 ساله /حسین توکلی برازجانی 33 ساله / محسن
آنها تحت شکنجه های طاقت فرسا و غیر انسانی قرار گرفتند که به قرار زیر می باشد: با انبر دست پوست نقاط حساس بدنشان را فشار دادن که منجر به زخمی شدن آنها می شد /برای مدت طولانی با باطوم و سایر اشیاء آنها را مورد شکنجه قرار میدادند / ازپشت دست بند و پابند زدن / جوجه کباب کردن /آویزان کردن به مدت طولانی تا زمانی که زندانی بیهوش شود/ تشنه نگه داشتن زندانی برای مدت طولانی / حق استفادۀ تنها 2 بار از سرویس بهداشتی د ر طی 24 ساعت و هربار به مدت 2 دقیقه / تهدید به تجاوز به خانم های دستگیر شده توسط قاضی پرونده آخوندی بنام روشن/هنگام شکنجه کیسه بر روی صورت زندانی کشیدن/ پریدن روی دست زندانی با پا در حالی که دستبند به دست زندانی است که منجر به فرو رفتن دست بند به دست زندانی می شد/ سایر اعضای خانواده یا شاهد شکنجه بستگان خود بودند و یا صدای ضجه و ناله های آنها را می شنیدند.
زنده یاد حسین توکلی برزاجانی 33 ساله در اثر شکنجه های قرون وسطائی و وحشیانه و مستمر در حالی که تمامی بدن او سیاه شده بود.در 6 مردادماه 1387 در سلول کناری برادرش آقای عباس توکلی زندانی بودو صدای شکنجه ها و ضجه های برادرش را می شنید . بعد از مدتی صدای وی خاموش گردید و هیاهوی پاسداربندها که می گفتند: مُرد او ُمرد را می شنید. و بدین طریق این زندانی بی دفاع و اسیر را به قتل رساندند.
دستور دهندگان و شکنجه کنندگان زندانیان بی دفاع در آگاهی شاهپور تهران ؛سرهنگ پاسدار مرتضی رستمی نیا رئیس بازداشتگاه ،سرهنگ پاسدار کرمی، سرهنگ پاسدار مدحی و افراد تحت فرمان آنها بودند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تایید حکم ضد بشری اعدام علیه این زندانی که هدفی جز ایجاد رعب و وحشت در جامعه ندارد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای بازدید از زندان مصاحبه با زندانیان و خانواده های آنها تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لاز می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
06 مرداد 1390 برابر با 28 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ مرداد ۵, چهارشنبه
بازداشت و انتقال یکی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 به بند 350 زندان اوین
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" محمد سعامی یکی از دستگیر شدگان اعتراضات گسترده مردم ایران در سال 1388 مجددا دستگیر و به بند 350 زندان اوین منتقل گردید.
زندانی سیاسی محمد سعامی 58 ساله و متاهل می باشد. او از زندانیان سیاسی دهۀ 60 است که در جریان اعتراضات گسترده مردم ایران در سال 1388 دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد و برای مدت طولانی در بازداشت مامورین وزارت اطلاعات قرار داشت. آقای سعامی در طی مدت بازداشت در بند 209 تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.
آقای سعامی وقتی که در اثر شکنجه های بازجویان وزارت اطلاعات وضعیت جسمی اش به وخامت گرایید با سپردن وثیقه سنگین از زندان آزاد شد.ولی با پرونده سازی بازجویان وزارت اطلاعات علیه وی، او را به دادگاه انقلاب احضار کردند و در دادگاه فرمایشی ولی فقیه به 3 سال زندان محکوم شد. او هفتۀ گذشته دستکیر و به بند 350 زندان اوین منتقل گردید.
زندانی سیاسی محمد سعامی در اثر شکنجه های وحشیانه در دهۀ 60 دچار ناراحتی شدید مهره های کمر گردید و این ناراحتی در طی سالهای گذشته شدت یافته است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری و محکومیت سنگین و غیر انسانی و غیر قانونی این زندانی سیاسی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای بازدید از زندانها،مصاحبه با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
05 مرداد 1390 برابر با 27 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
اعتصاب غذای زندانی سیاسی افشین بایمانی در سلولهای انفرادی
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی افشین بایمانی در اعتراض به رفتارهای غیر انسانی و انتقال به سلولهای انفرادی بند 1 شکنجه گاه زندان گوهردشت کرج دست به اعتصاب غذا نمود.
زندانی سیاسی افشین بایمانی در پی یورش پاسداربندها به سلولش و متعاقب آن انتقال وی به سلولهای انفرادی بند 1 شکنجه گاه زندان گوهردشت در روز سه شنبه 4 مرداد ماه در اعتراض به رفتارهای وحشیانه وغیر انسانی اقدام به اعتصاب غذا نمود. او اعلام نمود تا زمانیکه رفتارهای وحشیانه مسئولین زندان ادامه دارد و به بند عمومی بازگردانده نشده است به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
سلولهای انفرادی سالن 2 بند 1 زندان گوهردشت محل شکنجۀ زندانیان سیاسی و عادی می باشد . زندانیان بی دفاع در این بند تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار می گیرند. شیوۀ شکنجه هایی که علیه زندانیان در این بند بکار برده می شود به قرار زیر می باشد ؛ابتدا به زندانی پابند ،دست بند و چشم بند می زنند سپس چند شکنجه گر حول او دایره می زنند ،پس از آن او را از هر طرف آماج ضربات باتونهای خود قرار می دهند. این ضربات برای مدت طولانی ادامه می یابد و گاها شدت ضربات بحدی شدید است که منجر به شکسته شدن باتون می گردد . ضربات باتون در اکثر مواقع منجر به شکسته شدن دست ،پا ،دندانها،،سر ، دنده ها ، زخمی و کبودی شدن زندانی می گردد. شکنجه گران همچنین شوکرهای برقی با ولتاژ زیاد علیه زندانی بکار می برند که در موارد متعدد منجر به سوختگی پوست زندانی می گردد. پاسداربندها شکنجه های جنسی مانند ،تجاوز و استعمال باتون را بکار می برند.آنها همچنین برای مدت طولانی مانع خواب زندانی می شوند،ایجاد محدودیت برای استفاده از سرویسهای بهداشتی و حمام،محدود کردن جیره غذایی زندانی تا حد گرسنگی شدید و موارد متعدد دیگر می باشد.
زندانی سیاسی افشین بایمانی در سال 1379 همراه با همسر باردارش و فرزندش دستگیر شد و ماها در سلولهای انفرادی بند 209 تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت.او به حبس ابد محکوم شد و از آن زمان تاکنون همچنان در زندان مخوف گوهردشت کرج زندانی است.برادرش زنده یاد مهدی بایمانی در جریان دستگیری آنها با شلیک گلوله سپاه پاسداران جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد محدودیتهای غیر انسانی و فشارهای قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی و انتقال آنها به سلولهای انفرادی برای تحت شکنجۀ جسمی و روحی قرار دادن آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران جهت بازدید از زندانها،مصاحبۀ با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارش از جنایتهای رژیم ولی فقیه و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
05 مرداد 1390 برابر با 27 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ مرداد ۴, سهشنبه
تحت فشار قرار دادن یک زن زندانی سیاسی برای گرفتن اعترافات تلویزیونی
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی صدیقه مرادی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 در بند 209 زندان اوین تحت شکنجه روحی و جسمی بازجویان وزارت اطلاعات برای گرفتن اعترافات تلویزیونی قرار دارد.
زندانی سیاسی صدیقه مرادی 51 ساله متاهل و دارای یک فرزند می باشد. او از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد.خانم مرادی در جریان یورشهای مامورین وزارت اطلاعات در 11 اردیبهشت ماه دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل گردید و از آن زمان تاکنون تحت شکنجۀ روحی و جسمی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد تا وی را وادار به شرکت در یک اعترافات تلویزیونی نمایند.بازجویان وزارت اطلاعات او را تهدید کرده اند که در صورت عدم شرکت در اعترافات تلویزیونی وی را به احکام سنگینی محکوم خواهند کرد.
زندان سیاسی صدیقه مرادی در اثر شکنجه های بازجویان وزارت اطلاعات در بند 209 زندان اوین دچار خونریزی شدید معده شده است و همچنین از ناحیه کمرشان دچار آسیب دیدگی شدید شده اند. او در سلولهای انفرادی از نارحتی معده و کمر درد سخت در عذاب می باشد. اما بازجویان وزارت اطلاعات درمان وی و تغییر در شرایط او را منوط به اعترافات تلویزیونی نموده اند.
آخوندی با نام مستعار علوی از سربازجویان وزارت اطلاعات مسئولیت بازجویی و شکنجه های روحی و جسمی وی را به عهده دارد . این جنایتکار علیه بشریت عامل فشار برای وادار کردن وی به مصاحبۀ تلویزیونی است. این جنایتکار علیه بشریت از دهۀ 60 تاکنون در شکنجه گاه های وزارت اطلاعات مشغول به شکنجه، قتل و اعدام زندانیان سیاسی می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به خطری که جان این زندانی سیاسی را تهدید می کند هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای بازدید از این شکنجه گاه و مصاحبه با زندانیان سیاسی محبوس در آن و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
04 مرداد 1390 برابر با 26 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگران ویژه شکنجه و زنان سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
انتقال زندانی سیاسی افشین بایمانی به سلولهای انفرادی شکنجه گاه زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی افشین بایمانی به سلولهای انفرادی بند 1 شکنجه گاه زندان گوهردشت کرج منتقل گردید.
یکشنبه غروب 2 مرداد ماه پاسداربندها به سلول زندانی سیاسی افشین بایمانی یورش بردند و او را مورد اذیت و آزار قرار دادند و وسایل شخصی موجود در سلولش را با خود بردند. در این یورش وحشیانه 6 نفر از پاسداربندها شرکت داشتند. افسر نگهبان پاسدار دفتری فرمانده یورش وحشیانه به سلول زندانی سیاسی افشین بایمانی بود.
متعاقبا روز دوشنبه 3 مرداد ماه زندانی سیاسی افشین بایمانی به اطلاعات زندان گوهردشت برده شد و پس از ساعتها بازجویی ،اذیت و آزار و تهدید او را به سلولهای انفرادی بند 1 شکنجه گاه زندان گوهردشت کرج منتقل کردند.
در طی هفته های گذشته فشارهایی طاقت فرسایی علیه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در جریان است و علاوه بر محدودیتها و فشارهای غیر انسانی در درون سالن تعدادی از زندانیان سیاسی را برای تحت شکنجه های روحی و جسمی قرار دهند به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل کردند و علیرغم گذشت چند هفته هنوز از وضعیت و شرایط آنها هیچ خبری در دست نیست. زندانیان سیاسی که به بند 209 زندان اوین منتقل شده اند عبارتند از بهروز جاوید طهرانی، فرزاد مددزاده،محمد علی منصوری و صالح کهندل می باشند.
سلولهای انفرادی سالن 2 بند 1 زندان گوهردشت محل شکنجۀ زندانیان سیاسی و عادی می باشد . زندانیان بی دفاع در این بند تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار می گیرند. شیوۀ شکنجه هایی که علیه زندانیان در این بند بکار برده می شود به قرار زیر می باشد ؛ابتدا به زندانی پابند ،دست بند و چشم بند می زنند سپس چند شکنجه گر حول او دایره می زنند ،پس از آن او را از هر طرف آماج ضربات باتونهای خود قرار می دهند. این ضربات برای مدت طولانی ادامه می یابد و گاها شدت ضربات بحدی شدید است که منجر به شکسته شدن باتون می گردد . ضربات باتون در اکثر مواقع منجر به شکسته شدن دست ،پا ،دندانها،،سر ، دنده ها ، زخمی و کبودی شدن زندانی می گردد. شکنجه گران همچنین شوکرهای برقی با ولتاژ زیاد علیه زندانی بکار می برند که در موارد متعدد منجر به سوختگی پوست زندانی می گردد. پاسداربندها از شکنجه های جنسی مانند ،تجاوز و استعمال باتون استفاده می کنند.آنها همچنین برای مدت طولانی مانع خواب زندانی می شوند،ایجاد محدودیت برای استفاده از سرویسهای بهداشتی و حمام،محدود کردن جیره غذایی زندانی تا حد گرسنگی شدید و موارد متعدد دیگر می باشد.
زندانی سیاسی افشین بایمانی در سال 1379 همراه با همسر باردارش و فرزندش دستگیر شد و ماها در سلولهای انفرادی بند 209 تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت.او به حبس ابد محکوم شد و از آن زمان تاکنون همچنان در زندان مخوف گوهردشت کرج زندانی است.برادرش زنده یاد مهدی بایمانی در جریان دستگیری آنها با شلیک گلوله پاسداران جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد محدودیتهای غیر انسانی و فشارهای قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی و انتقال آنها به سلولهای انفرادی برای تحت شکنجۀ جسمی و روحی قرار دادن آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران جهت بازدید از زندانها،مصاحبۀ با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارش از جنایتهای رژیم ولی فقیه و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
04 مرداد 1390 برابر با 26 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ مرداد ۲, یکشنبه
بازجویی و مورد تهدید قرار دادن فرزند یکی از زندانیان سیاسی دهۀ 60
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بازجویان ادارۀ اطلاعات رشت عرفان عابدی باخدا 16 ساله فرزند یکی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 که در زندان بسر می برد را احضار ، مورد بازجویی و تهدید قرار دادند.
چهارشنبه 29 تیرماه عرفان عابدی باخدا 16 ساله فرزند مهدی عابدی باخدا به ادارۀ اطلاعات رشت احضار گردید و برای چندین ساعت مورد بازجویی و تهدید بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت.بازجویان وزارت اطلاعات از اینکه خبر دستگیری پدر بیمارش در رسانه ها انتشار یافته است سخت بر آشفته و خشمگین بودند و او را تحت فشار قرار می دادند که چرا خبر دستگیری پدرش را در اختیار رسانه ها قرار داده است.این بازجوییها به مدت چند روز ادامه داشت.
مهدی عابدی باخدا اوایل تیرماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات رشت منتقل گردید. آقای عابدی باخدا هنگام دستگیری در بستر بیماری و به وی سرم وصل شده بود. از زمان دستگیر او تا به حال از وضعیت و شرایط وی هیچ خبری در دست نیست و خانوادۀ او هنوز موفق به ملاقات و یا داشتن تماس تلفنی با او نشده اند.
در حال حاضر علاوه بر زندانی سیاسی مهدی (هوشنگ) عابدی باخدا 56 ساله که از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و به مدت 6 سال در زندان تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت .همچنین برادر وی هادی عابدی باخدا که از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد در زندان لاکان رشت در بازداشت بسر می برد. آقای عابدی در دهۀ 60 در حین دستگیری مورد اصابت گلولۀ سپاه پاسداران قرار گرفت که موجب قطع نخاع وی گردید . او از آن زمان تاکنون قادر به حرکت نیست و تعدادی از اندام هایش( کلیه،مثانه ،دستگاه گوارشی و ...) عمل طبیعی خود را نمی تواند انجام دهد. برادر دیگر آنها شهید راه آزادی مردم ایران هرمز عابدی باخدا در کشتارهای دهۀ 60 به شهادت رسید.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، احضار ،بازجویی و تهدید فرزند نوجوان این زندانی سیاسی به صرف انتشار خبر دستگیری پدرش در رسانه ها را محکوم می و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای تهیۀ گزارش و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت رسیدگی به جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
02 مرداد 1390 برابر با 24 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
چهارشنبه 29 تیرماه عرفان عابدی باخدا 16 ساله فرزند مهدی عابدی باخدا به ادارۀ اطلاعات رشت احضار گردید و برای چندین ساعت مورد بازجویی و تهدید بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت.بازجویان وزارت اطلاعات از اینکه خبر دستگیری پدر بیمارش در رسانه ها انتشار یافته است سخت بر آشفته و خشمگین بودند و او را تحت فشار قرار می دادند که چرا خبر دستگیری پدرش را در اختیار رسانه ها قرار داده است.این بازجوییها به مدت چند روز ادامه داشت.
مهدی عابدی باخدا اوایل تیرماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات رشت منتقل گردید. آقای عابدی باخدا هنگام دستگیری در بستر بیماری و به وی سرم وصل شده بود. از زمان دستگیر او تا به حال از وضعیت و شرایط وی هیچ خبری در دست نیست و خانوادۀ او هنوز موفق به ملاقات و یا داشتن تماس تلفنی با او نشده اند.
در حال حاضر علاوه بر زندانی سیاسی مهدی (هوشنگ) عابدی باخدا 56 ساله که از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و به مدت 6 سال در زندان تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت .همچنین برادر وی هادی عابدی باخدا که از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد در زندان لاکان رشت در بازداشت بسر می برد. آقای عابدی در دهۀ 60 در حین دستگیری مورد اصابت گلولۀ سپاه پاسداران قرار گرفت که موجب قطع نخاع وی گردید . او از آن زمان تاکنون قادر به حرکت نیست و تعدادی از اندام هایش( کلیه،مثانه ،دستگاه گوارشی و ...) عمل طبیعی خود را نمی تواند انجام دهد. برادر دیگر آنها شهید راه آزادی مردم ایران هرمز عابدی باخدا در کشتارهای دهۀ 60 به شهادت رسید.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، احضار ،بازجویی و تهدید فرزند نوجوان این زندانی سیاسی به صرف انتشار خبر دستگیری پدرش در رسانه ها را محکوم می و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای تهیۀ گزارش و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت رسیدگی به جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
02 مرداد 1390 برابر با 24 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۳۱, جمعه
سیاستها قرون وسطایی در زندان گوهردشت کرج منجر به مرگ یک زندانی گردید
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"یک زندانی برای پایان دادن به شرایط سخت و طاقت فرسا در زندانهای رژیم ولی فقیه اقدام به خودکشی نمود و جان سپرد.
روز سه شنبه 28 تیرماه زندانی علی اشرف نوروزی 40 ساله که در بند 7 متادون بند سابق زنان زندان گوهردشت کرج محبوس بود و تحت شرایط قرون وسطایی و غیر انسانی قرار داشت برای رهایی یافتن از این شرایط اقدام به خودکشی نمود و پس از مدتی طولانی و تعلل زیاد به بهداری زندان انتقال یافت. بهداری زندان برای مدت نسبتا طولانی بدون انجام اقدامات لازم برای نجات جان وی،اورا به حال خود رها کرده بود که منجر به مرگ وی گردید.
در هفته های اخیر آمار خودکشی و درگیریهای خونین که منجر به مرگ زندانیان در بندهای مختلف زندان گوهردشت کرج می گردد رو به افزایش است اما برای پیشگیری از اینگونه حوادث هیچ اقدامی صورت نمی گیرد و شرایط زندانیان روز به روز سختر وغیر انسانی تر می گردد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،سیاست ایجاد شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی برای زندانیان بی دفاع که آنها را بسوی خودکشی سوق می دهد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای تحقیق و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
31 تیر 1390 برابر با 22 ژولای 2011
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه
ادامۀ اعتراضات یکپارچۀ زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در چهارمین روز خود
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" اعتراضات یکپارچه تمامی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج نسبت به ایجاد محدودیتها و تشدید سرکوب ، وارد چهارمین روز خود شد.
زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در اعتراض به تشدید محدودیتها و سرکوبها از روز یکشنبه 26 تیرماه اقدام به اعتراضات یکپارچه و گسترده نمودند این اعتراضات همچنان ادامه دارد و وارد چهارمین روز خود گردیده است.زندانیان سیاسی که از طیفهای مختلف سیاسی،اعتقادی وغیره می باشند، از روز یکشنبه از رفتن به هواخوری خوداری می کنند و حاضر به دادن آمار نیستند.
اعتراضات زندانیان سیاسی از آنجا آغاز گردید که هواخوری زندانیان سیاسی به عمد از ساعت 15:00 به بعد در زیر تابش شدید نور خورشید و هوای بسیار گرم تعیین شده بود واز طرفی دیگر مسئولین زندان و بخصوص فردی بنام خاکی یکی از پاسداربندها هر وقت خود تشخیص دهداجازه رفتن زندانیان سیاسی را به هواخوری می دهد.
زندانیان سیاسی طی نامه ای خواسته های خود را به رئیس زندان اعلام کرده اند و به او هشدار داده اند که در صورت عدم رسیدگی به موقع به خواسته های به حق و اولیه اعتراضات خود را در مرحلۀ بعد به شکلهای مختلف تشدید خواهند کرد.
خواسته های زندانیان سیاسی به قرار زیر می باشد:1- پایان دادن به محدودیت زمانی هواخوری.2- پایان دادن به محدودیت ملاقاتهای حضوری با خانواده هایشان. 3- برقرار شدن تماسهای تلفنی با خانواده هایشان 4- برچیدن دستگاه های پخش پارازیت که منجر به بیماری زندانیان سیاسی گردیده است و همچنین پایان دادن به سایر محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه قوۀ قضاییه ، وزارت اطلاعات و سازمان زندانها علیه خودهستند.
از طرفی دیگر از روز گذشته فروشگاه بند را که هر روز برای مدتی کوتاه باز می شد تا زندانیان کالاهای مورد نیاز خود را از آنجا تامین کنند و همچنین محلی که در کنار سالن زندانیان سیاسی برای درست کردن چای و غیره اختصاص داده شده بود را بستند و از این طریق سعی دارند که فشارها را بر زندانیان سیاسی افزایش دهند.
نصب چندین دستگاه پخش پارازیت که بصورت شبانه روزی در حال پخش پارازیت می باشد در سالنی محدود که زندانیان سیاسی در آن قرار دارند باعث شده است که زندانیان سیاسی به بیماریهای مختلفی مبتلا شوند و بیماران توموری در این بند رو به افزایش است.همچنین زندانیان سیاسی از ناراحتیهایی مانند سرگیجه،سردرد،خستگی مفرط و غیره رنج می برند که پیش از نصب این دستگاهها با چنین مواردی مواجه نبودند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،از اعتراضات به حق زندانیان سیاسی حمایت می کند و از تمامی رسانه های و سازمانهای حقوق بشری خواستار حمایت از خواست به حق آنها است و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
29 تیر 1390 برابر با 20 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
بی خبری کامل پس از چهار و نیم ماه بازداشت
گزارشی از و ضعیت و شرایط حاد زندانی سیاسی دکتر شکرالله مسیح پورکه بیش از 4 ماه است دربند مخوف 209 زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد جهت انتشار در اختیار ”فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران قرار گرفته شده است. متن گزارش ارسالی به قرار زیر می باشد:
پس از گذشت 4 ماه و نیم از بازداشت غیر قانونی و بی دلیل دکتر شکرالله مسیح پور، ایشان همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد و مراجع ذیربط به هیچ شکل پاسخگو نیستند.
ایشان که در تاریخ 17 اسفند 1389 با یورش شبانه بیش از 10 تن از پرسنل وزارت اطلاعات به منزل دستگیر شد، بیش از یک ماه را در سلول انفرادی بند 209 گذرانده و همچنان در سلول های چند نفره این بند نگهداری می شود. اتهامات ایشان که در بازجویی های اولیه "ارتباط با عناصر بیگانه" عنوان شده و سپس با توجه به اظهارات بازجویان مبنی بر نبود دلیلی برای اثبات این اتهام ، اتهامات جدید و بی اساس دیگری مانند "بهاییت" عنوان شده است.
شکر الله مسیح پور در تیر ماه 88 نیز به اتهام "شعارهای شبانه روی بام" و توسط پلیس امنیت دستگیر شد و با طرح این موضوع که در کوچه محل سکونت ایشان ساختمان مسکونیشان پیش قدم و لیدر شروع شعارهای شبانه است، به مدت 7 روز در بند 240 دربازداشت بسر برده.
بعلاوه، در سال 1372 نیز دادگاه انقلاب اسلامی دو سال زندان تعلیقی به اتهام "ارتباط با گروههای معاند" برای ایشان صادر کرده است. شکرالله مسیح پور فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی از دانشگاه واشنگتن بوده و از سال 1360 تا 1374 نیز ممنوع الخروج بوده است.
بیان این نکته لازم است که فرزند ایشان، سیامک مسیح پور نیز از زندانیان سیاسی حامی جنبش سبز بوده که به تازگی دوره محکومیتش به اتمام رسیده است و در هنگام دستگیری پدرش در بند سیاسی زندان اوین، بند 350 محبوس بوده است و پس از آزادی نیز هر دوهفته یکبار از طریق ملاقات کابینی با پدرش دیدار کرده است.
جالب توجه است که وزارت اطلاعات رژیم به منظور حذف و محبوس کردن منتقدان ، به هر وسیله ممکن متوسل می شود، تا جایی که شخصی را که دوسال قبل به اتهام شعار روی بام دستگیر کرده است اکنون به اتهام ”ارتباط با بیگانگان" به اسارت گرفته است . چگونه ممکن است شخصی عامل نفوذی یا جاسوس و ... بوده و در عین حال شبها روی پشت بام منزل خود شعار های مخالف بدهد؟!
در حال حاضر شکرالله مسیح پور با 63 سال سن، و مشکلات جسمی حاد از جمله پروستات، در سلول 209 و محروم از هواخوری محبوس است و بازجویان با شگردهای غیر انسانی مانند "تکرار وعده آزادی در چند روز آینده با وثیقه " و عمل نکردن به آن مبادرت به آزار این متهم می نمایند.
پیگیری خانواده ایشان با جوابهای گمراه کننده بازپرس پرونده مواجه شده و پس از 4.5 ماه همچنان سیر روند قضایی پرونده اش نامشخص است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نگه داری زندانیان سیاسی در بند مخوف 209 تحت شکنجه های روحی و جسمی و بلاتکلیفی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ملاقات با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارشی از جنایتهای رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائه آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
29 تیر 1390 برابر با 20 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۸, سهشنبه
التهاب غدد لنفاوی گوش و تشدید بیماری قلبی فعال دانشجویی پیمان عارف در زندان اوین
گزارش ارسالی زیر که حاکی از وخامت حال فعال دانشجویی پیمان عارف و دچار شدن او به التهاب غدد لنفاوی گوش و تشدید بیماری قلبی وی است جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است که متن گزارش به قرار زیر می باشد:
زندانی سیاسی پیمان عارف ،روزنامه نگار و فعال دانشجویی زندانی که از حدود 6 ماه پیش برای دومین بار پس از انتخابات 22 خرداد بازداشت شده و در بند امنیتی 350 به سر می برد ، به دلیل شرایط نامناسب پزشکی و بهداشتی زندان اوین، دچار التهاب غدد لنفاوی گوش گردیده است که به گفته پزشک بهداری زندان به شدت می تواند خطر ناک باشد .
همچنین این زندانی و فعال دانشجویی نزدیک به مهدی کروبی با روند فزاینده تشدید بیماری قلبی اش نیز مواجه است که به دلیل عدم صدور دستور لازم از سوی دادستان تهران و معاون وی رشته احمدی رئیس دادسرای اوین ، نسبت به انتقال او به بیمارستان مدرس ، مداوا و حتی معاینه تخصصی وی اقدامی صورت نگرفته است..
لازم به تاکید است که با وجود پیگیری های مستمر دادستان با مرخصی استعلاجی وی در 6 ماه گذشته موافقت ننموده است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران،عدم درمان زندانیان سیاسی که در زندان دچار بیماریهای حاد می شوند وتا به حال منجر به زجر کش کردن حداقل یک زندانی سیاسی زنده یاد محسن دگمه چی گردیده است را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ملاقات با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و همچنین خانواده های جانباختگان راه آزادی مردم ایران است و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
28 تیر 1390 برابر با 19 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه
اعتراض گسترده و یکپارچۀ تمای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج نسبت به محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در اعتراض به محدودیتها و فشارهای قرون وسطایی از روز گذشته اقدام به تحریم هواخوری نمودند.
اعتراضات گسترده و یکپارچۀ تمامی زندانیان سیاسی از طیفهای مختلف در سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج نسبت به تشدید محدودیتها و شرایط غیر انسانی حاکم بر این سالن، از روز یکشنبه 26 تیرماه آغاز شده و همچنان ادامه دارد.آنها در یک اقدام یکپارچۀ اعتراض آمیز نسبت به اعمال سرکوبگرانه هواخوری را تحریم نمودند.زندانیان سیاسی اعلام کردند تا زمانی که مسئولین زندان در سالن ایزوله شده زندانیان سیاسی حاضر نشوند و پاسخگوی اقدامات سرکوبگرانه خود نباشند در مرحلۀ اول از رفتن به هواخوری که از روز گذشته آغاز شده است خوداری خواهند کرد و در مرحلۀ دوم دامنۀ اعتراضات خود را نسبت به اعمال سرکوبگرانه گسترش خواهند داد.
زندانیان سیاسی خواهان:1- پایان دادن به محدودیت زمانی هواخوری.2- پایان دادن به محدودیت ملاقاتهای حضوری با خانواده هایشان. 3- برقرار شدن تماسهای تلفنی با خانواده هایشان و همچنین پایان دادن به سایر محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه قوۀ قضاییه ، وزارت اطلاعات و سازمان زندانها علیه خودهستند
از چند روز پیش هواخوری زندانیان سیاسی که در ساعتهای گرم و در معرض تابش شدید آفتاب یعنی از ساعت 15:00 به بعد صورت می گرفت را قطع کردند. تا هر چه بیشتر زندانیان سیاسی ایزوله شده را تحت فشارقرار دهند.ولی از روز گذشته به زندانیان اعلام شد که می توانند به هواخوری بروند.زندانیان سیاسی از اینکه هواخوری به عنوان یک اهرم فشار علیه آنها بکار برده می شود دست به اعتراض زدند و بصورت یکپارچه اقدام به تحریم هواخوری نمودند.
از طرفی دیگر روز دوشنبه 27 تیرماه فردی بنام عبدالهی مسئول فروشگاه های زندان که بطور معممول فروشگاه را به مدت 1.5 ساعت باز نگه می داشت که زمان بسیار محدودی برای انبوهی از زندانیان است پس از نیم ساعت اقدام به بستن آن نمود در حالی که هیچکدام از زندانیان سیاسی موفق به خرید حداقل کالاهای مورد نیاز خود نشده بودند. هنگامی که یکی از زندانیان سیاسی اقدام به اعتراض نمود مورد اهانت مسئول فروشگاه قرار گرفت که اعتراض شدید سایر زندانیان سیاسی را به دنبال داشت.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از اعتراضات یکپارچه تمامی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت برای پایان دادن به محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه علیه زندانیان سیاسی حمایت می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ملاقات خصوصی با زندانیان سیاسی و خانواده ها آنها و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 تیر 1390 برابر با 18 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۶, یکشنبه
درگیری خونین در بند 3 زندان گوهردشت کرج منجر به مرگ 1 زندانی وزخمی شدن تعدادی دیگر
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در طی یک درگیری خونین در بند 3 زندان گوهردشت کرج منجر به مرگ یک زندانی و تعدادی دیگر زخمی شدند.
جمعه شب 24 تیرماه حدودا حوالی ساعت 24:00 یک درگیری خونین در بند 3 زندان گوهردشت معروف به بند کارگری روی داد که در جریان این در گیری خونین یکی از زندانیان به قتل رسید و تعدادی دیگر زخمی شدند. زندانی که در این درگیری خونین جانباخت علی (مصطفی) اقدمی نام داشت و اخیرا از زندان قزل حصار به زندان گوهردشت کرج منتقل شده بود. وضعیت تعدادی از زخمی شدگان وخیم می باشد که گفته می شود به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شده اند.
این درگیری خونین که برای مدتی ادامه داشت اما پاسداربندها و گارد زندان از دخالت در آن خوداری کردند و پس از پایان درگیری زندانی کشته شده و زخمی شدگان توسط خود زندانیان به بهداری زندان منتقل شدند.
درگیریهای خونین توسط باندهای مافیایی زندان که در پخش مواد مخدر و سرکوب زندانیان معترض به شرایط غیر انسانی زندان روی می دهد آنها بدستور محمد مردانی رئیس زندان ،خادم معاون زندان ،فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان و رئیس بندها اقدام به درگیری با زندانیان و حذف آنها می نمایند.
در هفته های اخیر درگیریهای خونین شدت بیشتری به خود گرفته است که هر بار منجر به مرگ ،نقص عضو،از کارافتادگی تعدادی از زندانیان شده است.تمام دلایل و شواهد حاکی از آن است که این درگیریها با چراغ سبز و خواست مسئولین زندان صورت می گیرد آنها همچنین هیچ اقدامی هنگام روی دادن درگیریها خونین انجام نمی دهند و حتی هنگام درگیری پاسداربنده ها را از بند خارج می کنند تا درگیری به نحو مطلوب باندهای مافیایی و دستور دهندگان آنها پیش رود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد درگیریهای خونین در زندان گوهردشت کرج بدستور مردانی رئیس زندان،خادم معاون وی و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان که تا به حال منجر به مرگ ده ها زندانی شده است را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران برای تحقیق و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتنم تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
26 تیر 1390 برابر با 17 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
جمعه شب 24 تیرماه حدودا حوالی ساعت 24:00 یک درگیری خونین در بند 3 زندان گوهردشت معروف به بند کارگری روی داد که در جریان این در گیری خونین یکی از زندانیان به قتل رسید و تعدادی دیگر زخمی شدند. زندانی که در این درگیری خونین جانباخت علی (مصطفی) اقدمی نام داشت و اخیرا از زندان قزل حصار به زندان گوهردشت کرج منتقل شده بود. وضعیت تعدادی از زخمی شدگان وخیم می باشد که گفته می شود به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شده اند.
این درگیری خونین که برای مدتی ادامه داشت اما پاسداربندها و گارد زندان از دخالت در آن خوداری کردند و پس از پایان درگیری زندانی کشته شده و زخمی شدگان توسط خود زندانیان به بهداری زندان منتقل شدند.
درگیریهای خونین توسط باندهای مافیایی زندان که در پخش مواد مخدر و سرکوب زندانیان معترض به شرایط غیر انسانی زندان روی می دهد آنها بدستور محمد مردانی رئیس زندان ،خادم معاون زندان ،فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان و رئیس بندها اقدام به درگیری با زندانیان و حذف آنها می نمایند.
در هفته های اخیر درگیریهای خونین شدت بیشتری به خود گرفته است که هر بار منجر به مرگ ،نقص عضو،از کارافتادگی تعدادی از زندانیان شده است.تمام دلایل و شواهد حاکی از آن است که این درگیریها با چراغ سبز و خواست مسئولین زندان صورت می گیرد آنها همچنین هیچ اقدامی هنگام روی دادن درگیریها خونین انجام نمی دهند و حتی هنگام درگیری پاسداربنده ها را از بند خارج می کنند تا درگیری به نحو مطلوب باندهای مافیایی و دستور دهندگان آنها پیش رود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد درگیریهای خونین در زندان گوهردشت کرج بدستور مردانی رئیس زندان،خادم معاون وی و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان که تا به حال منجر به مرگ ده ها زندانی شده است را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران برای تحقیق و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتنم تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
26 تیر 1390 برابر با 17 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
سبوعیت و درنده خویی ماموران ولی فقیه علیه زنان زندانی سیاسی
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" شکنجه ها و رفتارهای وحشیلنه علیه زندانی سیاسی بی نام و نشانی آرزو قبال ازرقاش که بیش از 4 سال است در زندانهای مختلف زندانی است و اخیرا او را به زندان مخوف شهر ری منتقل کرده اند.
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش متولد 1364 شهر مهاباد می باشد که در مرز پیرانشهر در سال 1386 دستگیر می گردد و به سلولهای انفرادی زندان وزارت اطلاعات ارومیه منتقل می گردد و به مدت 6 ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار می گیرد.او در طی مدت بازداشت وحشیانه ترین شکنجه های قرون وسطایی را تحمل می کند. از جمله شکنجه هایی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه وی بکار برده اندعبارتند از ؛ بی خوابی طولانی مدت، ممانعت از استفاده از سرویسهای بهداشتی برای مدت طولانی،ساعتها در حالت ایستاده نگه داشتن که اکثر مواقع منجر به بیهوشی وی می گردید،شکنجه های جسمی وحشیانه با مشت،لگد،باتون بصورت مستمر و طولانی که منجربه زخمی شدن قسمت تناسلی و خونریزی شدید و 27 بخیه خوردن آن قسمت گردیده است.انتقال شبانه به بیرون از زندان ارومیه و پس از اذیت و آزارهای غیر انسانی ترتیب دادن صحنۀ اعدام واقعی کوتاه مدت که منجر به فرو رفتن در کوما به مدت 24 ساعت و بدلیل آسیب دیدگی از ناحیۀ کمر و گردن تا 2 ماه قادر به حرکت نبود. دستگیری در سال 1386 ولی تعیین صدور قرار بازداشت را در سال 1387 (انکار 1 سال در بازداشت بودن)،خوراندن قرصهای اجباری که بازجویان وزارت اطلاعات به آن قرصهای حقیقت اطلاق می کردند.
بازجویان وزارت اطلاعات در بازداشتگاه وزارت اطلاعات ارومیه که زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش را مورد شکنجه قرار می دادند همدیگر را با نام های سهرابی،جوادی و حسینی صدا می کردند.
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش پس از 6 ماه سلول انفرادی و شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی به زندان مرکزی ارومیه منتقل گردید. در سال 1387 او را به شعبۀ 101 دادگاه انقلاب ارومیه منتقل کردند و فردی بنام درویشی رئیس این شعبه وی را مورد محاکمه قرار داد. اتهاماتی که بازجویان وزارت اطلاعات به او نسبت داده بودند عبارتند از؛جاسوسی به نفع سرویسهای اطلاعات کردستان عراق و همکاری با اجانب بود زمانی که خانم قبال ازرقاش قصد دفاع از خود در دادگاه را داشت درویشی با توهین های غیر اخلاقی مانع دفاع وی گردید.پس از مدتی به خانم قبال ازرقاش ابلاغ گردید که به 3 سال زندان محکوم شده است ولی علیرغم طی کردن محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی همچنان در زندان و شرایط طاقت فرسا بسر می برد.
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش بدون دلیل و داشتن حکم تبعید در سال 1388 از زندان ارومیه به زندان چوبین قزوین تبعید گردید.در زندان چوبین قزوین مورد اذیت وآزار و فشارهای غیر انسانی قرار داشت. زندانیان زن وقتی که به سرکوب اعتراض می کردند پاسداربندها با بستن دربها و پنجره های سالن اقدام به پرتاب گاز اشک آور در میان زندانیان زن می نمودند. قرار دادن زنان زندانی معترض برای مدت طولانی در معرض هوای سرد و سوزناک زمستان،انتقال زنان زندانی به سلولهای انفرادی و مورد اذیت وآزار قرار دادن آنها.زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش 10 ماه در زندان چوبین قزوین بسر بردو مجددا به زندان ارومیه بازگردانده شد.
خانم قبال ازرقاش خرداد ماه 1390 دوباره بدون اینکه حکم تبعید داشته باشد به زندان مخوف شهر ری که پیش از این سوله گاوداری بوده است منتقل شده است و تنها زندانیان سیاسی است که در میان زندانیان عادی و خطرناک بسر می برد.او چند روز از ورودش به این زندان نگذشته بود که افسر نگهبان اطلاعات وی را به بیرون سوله برد و با باتون او را آماج ضربات خود قرار داد بطوری که تمام بدن وی کبود و خونین شده بود.
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش علیرغم پایان یافتن محکومیت 3 ساله خود همچنان در زندان بسر می برد و بدلیل بی نام ونشان بودن و عدم حمایت رسانه ها و سازمانهای حقوق بشری از زمان دستگیری تا به حال از داشتن ملاقات با خانواده اش محروم بوده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعمال شرایط قرون وسطایی و ضد بشری علیه زندانیان سیاسی و بخصوص زندانیان سیاسی زن که بی نام و نشان هستند را به عنوان جنایت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای دیدار و صحبت کردن با زندانیان سیاسی در زندانها و خانواده های آنها و همچنین خانواده های جانباختگان و سایر قربانیان رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
26 تیر 1390 برابر با 17 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش متولد 1364 شهر مهاباد می باشد که در مرز پیرانشهر در سال 1386 دستگیر می گردد و به سلولهای انفرادی زندان وزارت اطلاعات ارومیه منتقل می گردد و به مدت 6 ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار می گیرد.او در طی مدت بازداشت وحشیانه ترین شکنجه های قرون وسطایی را تحمل می کند. از جمله شکنجه هایی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه وی بکار برده اندعبارتند از ؛ بی خوابی طولانی مدت، ممانعت از استفاده از سرویسهای بهداشتی برای مدت طولانی،ساعتها در حالت ایستاده نگه داشتن که اکثر مواقع منجر به بیهوشی وی می گردید،شکنجه های جسمی وحشیانه با مشت،لگد،باتون بصورت مستمر و طولانی که منجربه زخمی شدن قسمت تناسلی و خونریزی شدید و 27 بخیه خوردن آن قسمت گردیده است.انتقال شبانه به بیرون از زندان ارومیه و پس از اذیت و آزارهای غیر انسانی ترتیب دادن صحنۀ اعدام واقعی کوتاه مدت که منجر به فرو رفتن در کوما به مدت 24 ساعت و بدلیل آسیب دیدگی از ناحیۀ کمر و گردن تا 2 ماه قادر به حرکت نبود. دستگیری در سال 1386 ولی تعیین صدور قرار بازداشت را در سال 1387 (انکار 1 سال در بازداشت بودن)،خوراندن قرصهای اجباری که بازجویان وزارت اطلاعات به آن قرصهای حقیقت اطلاق می کردند.
بازجویان وزارت اطلاعات در بازداشتگاه وزارت اطلاعات ارومیه که زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش را مورد شکنجه قرار می دادند همدیگر را با نام های سهرابی،جوادی و حسینی صدا می کردند.
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش پس از 6 ماه سلول انفرادی و شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی به زندان مرکزی ارومیه منتقل گردید. در سال 1387 او را به شعبۀ 101 دادگاه انقلاب ارومیه منتقل کردند و فردی بنام درویشی رئیس این شعبه وی را مورد محاکمه قرار داد. اتهاماتی که بازجویان وزارت اطلاعات به او نسبت داده بودند عبارتند از؛جاسوسی به نفع سرویسهای اطلاعات کردستان عراق و همکاری با اجانب بود زمانی که خانم قبال ازرقاش قصد دفاع از خود در دادگاه را داشت درویشی با توهین های غیر اخلاقی مانع دفاع وی گردید.پس از مدتی به خانم قبال ازرقاش ابلاغ گردید که به 3 سال زندان محکوم شده است ولی علیرغم طی کردن محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی همچنان در زندان و شرایط طاقت فرسا بسر می برد.
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش بدون دلیل و داشتن حکم تبعید در سال 1388 از زندان ارومیه به زندان چوبین قزوین تبعید گردید.در زندان چوبین قزوین مورد اذیت وآزار و فشارهای غیر انسانی قرار داشت. زندانیان زن وقتی که به سرکوب اعتراض می کردند پاسداربندها با بستن دربها و پنجره های سالن اقدام به پرتاب گاز اشک آور در میان زندانیان زن می نمودند. قرار دادن زنان زندانی معترض برای مدت طولانی در معرض هوای سرد و سوزناک زمستان،انتقال زنان زندانی به سلولهای انفرادی و مورد اذیت وآزار قرار دادن آنها.زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش 10 ماه در زندان چوبین قزوین بسر بردو مجددا به زندان ارومیه بازگردانده شد.
خانم قبال ازرقاش خرداد ماه 1390 دوباره بدون اینکه حکم تبعید داشته باشد به زندان مخوف شهر ری که پیش از این سوله گاوداری بوده است منتقل شده است و تنها زندانیان سیاسی است که در میان زندانیان عادی و خطرناک بسر می برد.او چند روز از ورودش به این زندان نگذشته بود که افسر نگهبان اطلاعات وی را به بیرون سوله برد و با باتون او را آماج ضربات خود قرار داد بطوری که تمام بدن وی کبود و خونین شده بود.
زندانی سیاسی آرزو قبال ازرقاش علیرغم پایان یافتن محکومیت 3 ساله خود همچنان در زندان بسر می برد و بدلیل بی نام ونشان بودن و عدم حمایت رسانه ها و سازمانهای حقوق بشری از زمان دستگیری تا به حال از داشتن ملاقات با خانواده اش محروم بوده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعمال شرایط قرون وسطایی و ضد بشری علیه زندانیان سیاسی و بخصوص زندانیان سیاسی زن که بی نام و نشان هستند را به عنوان جنایت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای دیدار و صحبت کردن با زندانیان سیاسی در زندانها و خانواده های آنها و همچنین خانواده های جانباختگان و سایر قربانیان رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
26 تیر 1390 برابر با 17 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۵, شنبه
تشدید اقدامات سرکوبگرانه علیه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" ایجاد محدودیتهای غیر انسانی و تشدید اقدامات سرکوبگرانه علیه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج.
از روز پنجشنبه 23 تیرماه ماموران ولی فقیه اقدامات سرکوبگرانه را علیه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج شدت بخشیدند. آنها زندانیان سیاسی را بدون هیچ دلیلی از رفتن به هواخوری محروم کرده اند و در طی 3 روز گذشته از مکان محصوری که هواخواری نامیده می شد محروم شده اند.مامورین وزارت اطلاعات دستور قطع آب گرم استحمام زندانیان سیاسی را داده اند و زندانیان سیاسی از داشتن آب گرم برای استحامام محروم هستند. این شرایط بخصوص برای زندانیان بیمار و مسن مشکلاتی را ایجاد کرده است.
مامورین وزارت اطلاعات همچنین مدتی پیش بر روی تمامی دریچه های سلولهای زندانیان سیاسی طوری ریز نصب کرده اند.
محدودیتها و اقدامات سرکوبگرانه از مدتی پیش علیه زندانیان سیاسی کاملا ایزوله شده در سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج آغاز شده است و روز به روز بر شدت آن افزوده می شود.یورشهای شبانه، انتقال به شکنجه گاه های وزارت اطلاعات ،عدم درمان زندانیان سیاسی که در شرایط حاد جسمی هستند ،نبود وسایل لازم خنک کننده هوا در گرمای شدید تابستان،نبود آب سردکن در سالن،اخاذی مبالغ هنگفت از زندانیان سیاسی جهت داندانپزشکی و عدم رسیدگی دندانپزشکی به آنها،اخاذی از زندانیان سیاسی جهت تامین آب سرد کن،وسایل خنک کننده و عدم به اجرا در آوردن آن وعده ها و مورد متعدد دیگر.
کسانی که اعمال سرکوبگرانه را در زندان گوهردشت کرج علیه زندانیان سیاسی به اجرا در می آورند عبارتند از محمد مردانی رئیس زندان،خادم معاون زندان ،فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان و تالیوردی رئیس بند 4 زندان گوهردشت کرج می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد محدودیتهای غیر انسانی و تشدید فشارهای طاقت فرسا علیه زندانیان سیاسی که در ایزوله کامل بسر می برند و تعدادی از آنها در وضعیت حاد جسمی می باشند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائه آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
25 تیر 1390 برابر با 16 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
بیت خامنه ای که سهل است در مقابل تمام جنایتکاران دنیا خواهم ایستاد (ارژنگ داودی)
دست نوشتۀ زندانی سیاسی ارژنگ داودی در مورد ظلم ها و ستم هایی که بر وی و خانواده اش روا داشته شده است و همچنین اشاره به جنایاتی که رژیم ولی فقیه چگونه زندانیان سیاسی دهۀ 60 را با فرو کردن تدریجی در تانکرهای اسید به قتل میر ساند.متن این دست نوشته جهت انتشار در اختیار « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده است که به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا ،
چرا دادستان تهران طفره می رود؟
پیرو جلسۀ مورخۀ 19 /4/90 برابر با 10 ژولای 2011 در دفتر رئیس زندان رجایی شهر با آقای فراهانی به نمایندگی از دادستان تهران و معاونت امنیت
آقای دادستان از چه می ترسید که یا طفره می روید یا سفسطه و مغلته می کنید؟
الف- در سال 86 خانۀ من را با تمام وسایل موجود در آن پلمپ کردید.
ب- اتومبیل و 2 دستگاه موبایل من را در هنگام دستگیری توقیف کردید.
ج- تمام اسناد و مدارک موجود در خانه و اتومبیل حتی عکسهای خانوادگی ما را ضبط کردید.
د- اگر اموال و اسناد به کسی تحویل داده شده اند چرا رسید ارائه نمی دهید؟
ت- اگر به سرقت رفته اند چرا اعتراف نمی کنید که دادگاه انقلاب و معاونت امنیت نمی توانند امنیت ادارۀ خود را برقرار کنند چه رسد به امنیت کشور
آقای دادستان 4 سال است به انحای گوناگون از رسیدگی به جنایات مرتکبه توسط بعضی مقامات قضایی امنیتی در حق اینجانب و خانواده شانه خالی می کنید . سفسطه و مغلطه می شود و برای خالی نبودن عریضه هر از گاهی یکی از کارگزارانتان را مامور ماله کشی به این مظلمه می کنید.
چرا خانم دکتر اسدی که مامور رسیدگی به موضوع غارت اموال من و خانواده شده به خود اجازه می دهد بدون حضور اینجانب با مقامات قضایی امنیتی و مخبرین اجیر شدۀ آنها به صرف چای و شیرینی جلسه تشکیل دهند ؟!
ریاکاری خانم اسدی از سه حالت خارج نیست !
این خانم یا ساده لوح است یا شریک دزد است و یا از نیروهای قضایی امنیتی مرتبط با بیت خامنه ای می ترسد
اگر ساده لوح نیست چرا فریب حجاب ریاکارانۀ زنی معلوم الحال و مرتبط با باندی تبهکار به سرگردگی حسن حداد را خورده که این زن اجیر شده و بی سواد را معلم قرآن هم معرفی می کند!
اگر شریک دزد نیست چرا از این زن که شرعا و قانونا دارای همسر و 4 فرزند از او می باشد و مدعی است به عقد موقت من در آمده نه طلاق نامه مطالبه میکند و نه سند ازدواج موقت.
اگر از نیروهای امنیتی قضایی مرتبط بیت خامنه ای می ترسد بداند و بدانید که اینجانب ارژنگ داودی از مبارزان قدیمی بوده نه از خامنه ای می ترسم و نه از بیت او و تا آخرین قطرۀ خون با چنگ و دندان از حقوق حقۀ خود و خانواده ام دفاع می کنم و مطمئن باشید همانطور که بیت خامنه ای مجبور شد پولهای شهرام جزایری را پس بدهد من هم اگر زنده بمانم به یاری خدا تمام اموال غارت شده ام را پس می گیرم.
آقای دادستان
این دزدان نادان قضایی امنیتی هنوز نمی خواهند بپذیرند این بار به کاه دان زده اند لذا کوشیده اند با سوء استفاده از جنبۀ رعب آور بیت خامنه ای مرا ساکت کنند. اما کور خوانده اند و بدانند برای احقاق حقوق حقۀ خود و خانواده ام. بیت خامنه ای که سهل است در مقابل تمام جنایتکاران دنیا خواهم ایستاد. زیرا نه از جوخه های ترور وحشت دارم و نه از تانکرهای اسید هشتگرد می ترسم که بارها از سوی مثلث تبهکار حسن حداد (معاون پیشین امنیت) ،محمود طباطبایی نژاد (بازپرس شعبۀ 12 دادسرای انقلاب تهران ) و سربازجوی افسار گسیخته به نام مصطفوی مورد تهدید قرار گرفته ام و تمام شکایت مطروحه تاکنون مسکوت مانده است.
آقای دادستان
از تاریخ 11 /9 /89 برابر با 2 دسامبر 2010 تاکنون همسرم در سرمای زمستان و گرمای تابستان برای دریافت مجوز ملاقات به دفترتان مراجعه نموده ولی هر بار رئیس دفترتان بنام افضلی مدعی شده که ملاقات من با همسر مصلحت نیست ؟! جای تعجب دارد آخر این چه اقتدار بی ریشه و متزلزلی است که از دیدار خانواده ها هم به هراس بیفتد.
هر گز فکر نمی کردم حکومت گرانی پیدا شوند که به طلب چند روز بیشتر بهره مندی از تمتعات دنیوی ناشی از حکومت جابرانه تا به این درجه از حقارت تن بدهد.
اکنون سالهاست که زندانهای اوین، رجایی شهر، کلف اهواز و مرکزی بندرعباس را دوره می کنم شاید نمی دانم چنان فضای ترس و وحشت بر کشور غالب شده که نه تنها سرکار خانم اسدی که حتی دادستان تهران هم از سر ترس و ناچاری از بیدادگری و بیدادگران حمایت می کند .
ارژنگ داودی
معلم ،شاعر،نویسنده و زندانی سیاسی
زندان رجایی شهر
20 تیر ماه 1390
لازم به یادآوری است منظور از «تانکرهای اسید هشتگرد» این است که در دهۀ 60 زندانیان سیاسی مقاوم را بجای تیرباران و دار زدن ،زنده زنده بصورت تدریجی در تانکرهای اسید فرو می کردند و به قتل می رساندند.تهدیدات جنایتکاران علیه بشریت مانند حسن حداد، محمود طباطبایی نژاد و غیره اشاره به آن دوران است.
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه
خودکشی یک زن زندانی در اعتراض به شرایط قرون وسطایی و قوانین زن ستیز رژیم ولی فقیه
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یک زن جوان زندانی به دلیل شرایط قرون وسطایی و رفتارهای وحشیانه در زندان زنان شهر ری دست به خودکشی زد که منجر به مرگ وی گردید.
زن جوان زندانی سحر حدادی 21 ساله متاهل و دارای فرزند، برای رهایی یافتن از شرایط سخت و طاقت فرسا و رفتارهای وحشیانه پاسداربندها و مامورین گارد زندان که بطور مستمر به زنان زندانی یورش می برند و آنها مورد ضرب و جرح قرار می دهند اقدام به خودکشی نمود.
علیرغم اینکه پاسداربندها از خودکشی این زن زندانی مطلع شده بودند اما برای نجات جان او هیچ اقدامی نکردند و وی را به حال خود رها نمودند تا اینکه در مقابل چشمان حیرت زده و بی دفاع سایر همبندیانش جان سپرد.
زندان زنان شهر ری پیش از این سوله گاوداری بود که اکنون به زندان زنان تبدیل شده است. این سوله ها برای نگهداری حیوانات ساخته شده است و به این دلیل هیچگونه تاسیساتی در آن در نظر گرفته نشده است.زنان زندانی از داشتن آب آشامیدنی بهداشتی ،بهداشت ،درمان و غذای کافی محروم هستند.
از مدتی پیش زنان زندانی زندان اوین و زندان گوهردشت کرج را به این زندان منتقل کرده اند.زنان زندانی در صورت اعتراض به شرایط سخت و طاقت فرسا مورد هجوم پاسداربندها و گارد زندان قرار می گیرند و آماج باتونها و شوکرهای برقی آنها قرار می گیرند.نام کسانی که به زنان زندانی یورش می برند و آنها را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار می دهند عبارتند از:فرمانده گارد نصرالهی،معاون وی یوسفیان و پاسداربند سعیدی می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد شرایط قرون وسطایی ، یورشهای وحشیانه و ضرب وشتم زنان بی دفاع زندانی که آنها را به سوی خودکشی سوق میدهد محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار ارسال گزارشگر ویژه برای بازدید،تحقیق وتهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای جهت ارائه به سازمان ملل و گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
24 تیر 1390 برابر با 15 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
زن جوان زندانی سحر حدادی 21 ساله متاهل و دارای فرزند، برای رهایی یافتن از شرایط سخت و طاقت فرسا و رفتارهای وحشیانه پاسداربندها و مامورین گارد زندان که بطور مستمر به زنان زندانی یورش می برند و آنها مورد ضرب و جرح قرار می دهند اقدام به خودکشی نمود.
علیرغم اینکه پاسداربندها از خودکشی این زن زندانی مطلع شده بودند اما برای نجات جان او هیچ اقدامی نکردند و وی را به حال خود رها نمودند تا اینکه در مقابل چشمان حیرت زده و بی دفاع سایر همبندیانش جان سپرد.
زندان زنان شهر ری پیش از این سوله گاوداری بود که اکنون به زندان زنان تبدیل شده است. این سوله ها برای نگهداری حیوانات ساخته شده است و به این دلیل هیچگونه تاسیساتی در آن در نظر گرفته نشده است.زنان زندانی از داشتن آب آشامیدنی بهداشتی ،بهداشت ،درمان و غذای کافی محروم هستند.
از مدتی پیش زنان زندانی زندان اوین و زندان گوهردشت کرج را به این زندان منتقل کرده اند.زنان زندانی در صورت اعتراض به شرایط سخت و طاقت فرسا مورد هجوم پاسداربندها و گارد زندان قرار می گیرند و آماج باتونها و شوکرهای برقی آنها قرار می گیرند.نام کسانی که به زنان زندانی یورش می برند و آنها را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار می دهند عبارتند از:فرمانده گارد نصرالهی،معاون وی یوسفیان و پاسداربند سعیدی می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد شرایط قرون وسطایی ، یورشهای وحشیانه و ضرب وشتم زنان بی دفاع زندانی که آنها را به سوی خودکشی سوق میدهد محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار ارسال گزارشگر ویژه برای بازدید،تحقیق وتهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای جهت ارائه به سازمان ملل و گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
24 تیر 1390 برابر با 15 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه
یورش شبانه و غیر انسانی گارد زندان و پاسداربندها به سالن زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یورش وحشیانه و شبانه پاسداربندها و گارد زندان به سالن کاملا ایزوله شده زندانی سیاسی در زندان گوهردشت کرج تحت عنوان بازرسی سلول زندانیان سیاسی.
بامداد روز سه شنبه21 تیرماه حوالی ساعت 03:30 پاسداربندها و گارد زندان به سالن ایزوله شدۀ 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند. زندانیان سیاسی و بخصوص آنهایی که در شرایط حاد جسمی هستند را از خواب بیدار کردند و اقدام به بازرسی وحشیانۀ سلولهای زندانیان سیاسی نمودند . این یورش وحشیانه تا مدتی ادامه داشت.
زندانیان سیاسی نسبت به عمل و حشیانه و غیر انسانی نیروهای سرکوبگر زندان که اوایل بامداد انجام شده است اعتراض کردند.
همچنین نیمه های شب سه شنبه حوالی ساعت 24:30 اینبار معاون اسماعیلی رئیس سازمان زندانها،سوماری رئیس جدید بازرسی زندان گوهردشت و مرادی افسر جانشین زندان وارد سالن زندانیان سیاسی شدند و اقدام به چک کردن سلولهای زندانیان سیاسی نمودند.
زندانیان سیاسی نسبت به آخرین طرح غیر انسانی و محدود کننده، نسب توریهای فلزی بر روی پنجره های سلولهای سالن 12 که باعث محدود کردن تهویۀ هوای طبیعی سلولها و سالن می گردد و همچنین بدلیل نبود وسایل برودتی تا حدی نقش خنک کننده داشت اعتراض نمودند.اما افراد فوق الذکر نسبت به اعتراضات زندانیان سیاسی هیچ واکنشی نشان ندادند.
لازم به یادآوری است که حضور مسئولین سازمان زندانها و زندان گوهردشت در نیمه های شب زمانی صورت می گیرد .که در زندان اتفاق خاصی روی داده باشد.اتفاقاتی مانند قتل زندانیان بی دفاع وغیره می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورش شبانه و وحشیانه به زندانیان سیاسی که در ایزوله کامل بسر می برند و تعدادی از آنها در وضعیت حاد جسمی بسر می برند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائه آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
22 تیر 1390 برابر با 13 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
بازاری زندانی بیش از 20 ماه در بند مخوف 209 تحت شکنجۀ روحی بازجویان وزارت اطلاعات
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بازاری زندانی محمد بنازاده امیر خیزی علیرغم محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی بیش از 20 ماه است که در بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه های روحی و جسمی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد.
بازاری زندانی محمد بنازاده امیرخیزی 64 ساله علیرغم اینکه در مهر ماه 1389 توسط صلواتی معروف به قاضی مرگ به 5 سال زندان محکوم شده است ولی با گذشت بیش از 20 ماه همچنان در بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه های روحی و تهدیدات مستمر بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد و از انتقال او به بند عمومی خوداری می کنند.
خانواده و وکیل وی نسبت به این حکم سنگین ، غیر انسانی و غیر قانونی اعتراض نموده اند اما بازجویان وزارت اطلاعات برای تحت فشار روحی قرار دادن وی هر بار با بهانه های واهی دادگاه تجدید نظر وی را به تعویق می اندازند.
آخوندی با نام مستعار علوی از سربازجویان وزارت اطلاعات همراه با سربازجوی دیگری بنام سعید شیخان در بند 209 زندان اوین علیه این بازاری زندانی اقدام به پرونده سازی نمودند.این 2 سربازجو که از جنایتکاران علیه بشریت می باشند و از دهۀ 60 تا به حال در شکنجۀ منجر به قتل،توصیه صدور حکم اعدام و اجرای آن علیه تعداد بیشماری از زندانیان سیاسی مشغول بوده اند و همچنان به شکنجه و قتل در بند 209 زندان اوین ادامه می دهند. او همراه با سایر سربازجویان وزارت اطلاعات توصیۀ اجرای حکم اعدام علی صارمی،جعفر کاظمی ،محمدعلی آقایی و همچنین زجر کش کردن محسن دگمه چی را داده بود .آخوند علوی سربازجوی شکنجه گر و قاتل خود شخصا در یورش به منازل شخصی شهروندان،دستگیری و اذیت و آزار و تهدید خانواده های زندانیان سیاسی شرکت دارد.
در حال حاضر علاوه بر آقای محمد بنازاده امیرخیزی بازاری دیگری بنام جواد لاری در بند 350 زندان اوین زندانی است.
لازم به یاد آوری است که او در 9 آذر 88 با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارش دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. او ماه ها در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت شکنجه ها به حدی شدید بود که در طی این مدت 17 کیلو کاهش وزن داشت.بازجویی و شکنجۀ او توسط سربازجویان وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی صورت می گرفت یکی از دلایل دستگیری بازاری زندانی حضور بستکانش در قرار اشرف در عراق می باشد. پیش از این همسرش خانم شهلا زرین فر و 2 برادرش اصغر و حمید بنازاده پس از تحمل چند سال و پایان یافتن محکومیتشان آزاد شدند . در حال حاضر خواهر او خانم کبری بنازاده امیرخیزی دربند متادون زندان اوین زندانی است و از ناراحتیهای حاد جسمی رنج می برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ادامۀ بازداشت و تحت شکنجۀ روحی قرار دادن این بازاری زندانی در بند مخوف 209 به مدت بیش از 20 ماه علیرغم محکومیت سنگین را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
22 تیر 1390 برابر با 13 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۲۰, دوشنبه
بی خبری مطلق از زندانی سیاسی ربوده شده توسط بازجویان وزارت اطلاعات
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"از وضعیت و شرایط زندانی سیاسی علی معزی که از بیماری حاد سرطان مثانه رنج می برد هیچ خبری در دست نیست و عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران از پاسخ دادن به این خانواده خوداری می کند.
زندانی سیاسی علی معزی 58 ساله که از 1 ماه پیش با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر گردید اما همچنان وضعیت و شرایط او در ابهام است. مامورین وزارت اطلاعات 21 خرداد ماه به منزل وی یورش بردند او را دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل کردند.ولی پس از پیگیریهای مستمر خانواده به آنها گفته شد که در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین محبوس است.علیرغم گذشت 1 ماه از ربودن وی هنوز هیچ تماس و یا ملاقاتی با خانواده نداشته است.
زندانی سیاسی علی معزی بدلیل تومور مثانه تا به حال 2 بار مورد عمل جراحی قرار گرفته است و آخرین عمل جراحی او مدتی قبل از دستگیری وی انجام شده بود. او زیر نظر پزشکان متخصص قرار داشت و برای پیشگیری از تشدید بیماریش می بایست هر هفته آمپول خاصی به وی تزریق می شد اما از زمان دستگیری تاکنون بازجویان وزارت اطلاعات از تحویل گرفتن آمپول ها از خانواده جهت تزریق به او خوداری می کنند.عدم تزریق به موقع آمپول ها می تواند خطر جدی برای جان این زندانی سیاسی داشته باشد.
زندانی سیاسی علی معزی بدلیل شکنجه های قرون وسطایی در 2 دوره زندانی شدن دچار ناراحتیهای متعددی کلیوی از قبیل، هیدرونفروز،سنگ کلیه،تنگی حالب و نیز بیماری چسبندگی و انسداد روده کوچک و واریس می باشد.
زندانی سیاسی علی معزی توسط آخوندی با نام مستعار علوی که از سر بازجویان وزارت اطلاعات در بند 209 می باشد دستگیر شد . این فرد از جنایتکاران علیه بشریت می باشد و همراه با سربازجوی دیگر به سعید شیخان از دهۀ 60 تاکنون مشغول شکنجه و قتل زندانیان سیاسی در این بند می باشد.
زندانی سیاسی علی معزی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و از سال 1360 تا 1363 در زندانها ی غزل حصار،اوین و گوهردشت زندانی بود که در اثر شکنجه های و حشیانه جسمی و روحی دچار صدمات شدید جسمی شده است که علیرغم گذشت سالها ولی هنوز از عوارض آن رنج می برد.او همچنین در سال 87 مجددا بدلیل حضور فرزنداش در شهر اشرف دستگیر شد و برای چندین سال در زندان بسر برد و پس از طی کردن محکومیت غیر انسانی و قانونی از زندان آزاد شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات به منازل شهروندان و دستگیری و انتقال آنها به سلولهای انفرادی و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
20 تیر 1390 برابر با 11 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
زندانی سیاسی علی معزی 58 ساله که از 1 ماه پیش با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر گردید اما همچنان وضعیت و شرایط او در ابهام است. مامورین وزارت اطلاعات 21 خرداد ماه به منزل وی یورش بردند او را دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل کردند.ولی پس از پیگیریهای مستمر خانواده به آنها گفته شد که در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین محبوس است.علیرغم گذشت 1 ماه از ربودن وی هنوز هیچ تماس و یا ملاقاتی با خانواده نداشته است.
زندانی سیاسی علی معزی بدلیل تومور مثانه تا به حال 2 بار مورد عمل جراحی قرار گرفته است و آخرین عمل جراحی او مدتی قبل از دستگیری وی انجام شده بود. او زیر نظر پزشکان متخصص قرار داشت و برای پیشگیری از تشدید بیماریش می بایست هر هفته آمپول خاصی به وی تزریق می شد اما از زمان دستگیری تاکنون بازجویان وزارت اطلاعات از تحویل گرفتن آمپول ها از خانواده جهت تزریق به او خوداری می کنند.عدم تزریق به موقع آمپول ها می تواند خطر جدی برای جان این زندانی سیاسی داشته باشد.
زندانی سیاسی علی معزی بدلیل شکنجه های قرون وسطایی در 2 دوره زندانی شدن دچار ناراحتیهای متعددی کلیوی از قبیل، هیدرونفروز،سنگ کلیه،تنگی حالب و نیز بیماری چسبندگی و انسداد روده کوچک و واریس می باشد.
زندانی سیاسی علی معزی توسط آخوندی با نام مستعار علوی که از سر بازجویان وزارت اطلاعات در بند 209 می باشد دستگیر شد . این فرد از جنایتکاران علیه بشریت می باشد و همراه با سربازجوی دیگر به سعید شیخان از دهۀ 60 تاکنون مشغول شکنجه و قتل زندانیان سیاسی در این بند می باشد.
زندانی سیاسی علی معزی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و از سال 1360 تا 1363 در زندانها ی غزل حصار،اوین و گوهردشت زندانی بود که در اثر شکنجه های و حشیانه جسمی و روحی دچار صدمات شدید جسمی شده است که علیرغم گذشت سالها ولی هنوز از عوارض آن رنج می برد.او همچنین در سال 87 مجددا بدلیل حضور فرزنداش در شهر اشرف دستگیر شد و برای چندین سال در زندان بسر برد و پس از طی کردن محکومیت غیر انسانی و قانونی از زندان آزاد شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات به منازل شهروندان و دستگیری و انتقال آنها به سلولهای انفرادی و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
20 تیر 1390 برابر با 11 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه
بیانیۀ فعالین دانشجویی و وکیل زندانی محبوس در بند 350 زندان اوین به مناسبت 18 تیر
بیانیۀ فعالین دانشجویی و وکیل زندانی محبوس در زندان اوین که به مناسبت گرامیداشت 18 تیر نوشته شده است و جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران "قرار گرفته است که متن آن به قرار زیر می باشد:
12سال از آن شب تاریک استبداد عریان و ددمنش و دوازده سال گذشت از آن صبح دمان دموکراسی خواهی و حقوق بشر طلبی.
آری ، 18 تیر 78 آغاز جنبش سترگ دموکراسی خواهی با عبور از تمامی ساختارهای دموکراسی ستیز و گذز از آن گفتار سیاسی بود که کنش شهروندان را نه در خیابان ، بلکه تنها در جعبه های انتخابات می خواست و چانه زنی اش بر چانه قدرت و ساختار استوار می خواست و بی آنکه متفتن ذات غیر دموراتیک ساختار باشد ، خام اندیشانه راه گذار به دموکراسی را نه در جامعه مدنی و عاملیت شهروندان توانمند و دموکراسی خواه ، بلکه در فعالیت ساز و کارهای دولت گرایانه و عمودی می جست و نهالی که در آن دوران سرنوشت ساز و روزگاران حماسه و شورمندی کاسته شد و با خون جانهای شیفته ای چون عزت ابراهیم نژاد ، مژگان توکلی ( شهید 2 تیر دانشگاه تبریز) ، سعید زینالی و اکبر محمدی آبیاری شد .
امروز درخت تنومند و باروری گشته است که از آن به جنبش سبز یاد می شود .جنبش سبز همان جنبش خیابانی رادیکالی طبقه متوسط شهری است که ریشه در جنبش دانشجویی به مثابه جنبش پیشرو و آوانگارد اجتماعی دارد .
در آن شب 18 تیر که به ایرانیان الگوی مبارزات به دور از خشونت را آموخت اما لشگر اوباش و اراذل که در تمام این سالها به سان پاسداران ساختار عمل نموده اند ، مغول وار ریختند وسوختند وکشتند وبردند تا در ادامه مسیر و در دادرسی فرمایشی – در حالیکه وکیل دانشجویان به جرم افشای حقایق به زندان دچار آمد – تنها یک سرباز وظیفه به جرم سرقت یک ریش تراش محکوم شناخته شود و قاتلان و ضامنان آن خون های به ناحق ریخته و چشمهای به ناحق در آمده و دستان به ناحق شکسته ، بی هیچ گزندی در خیابان راست راست راه روند و در چهار چوب پروژه های امنیتی نهادهای موازی در آن سالها ، صرافت فتح قلل قدرت شبه انتخاباتی را در سر بپروند .
آری ، بادی که حاکمیت در شب 18 تیر 78 کاشت به طوفانی بدل گردید که امروز خواب راحت از چشمان شان ربوده است .
و اما اجر آن 18 تیر برای ارازل آنچنان پسند آمد که در پی اجری دیگر ،10 سال بعد نیز در شب 25 خرداد 88 راه کوی در پیش گرفتن و کردند هر آنچه نباید می کردند و پشت سر نهادند تمامی مرزهای شقاوت و ددمنشی را .
و امروز رفتاری به مراتب وقیحانه تر از رفتار 18 تیر از آنجا که دستگاه قضاییش می خوانند صورت پذیرفته و به جای آن اراذل ، 14 دانشجوی دانشگاه تهران در دادگاه نظامی در جایگاه متهم نشانده شده به زندان محکوم گردیده اند .
ما امضا کنندگان این مکتوب که خود دانشگاهیان و فعالین دانشجویی زندانی و سند مظلومیت این جنبش هستیم بار دیگر از حاکمیت می خواهیم پیش از آنکه خیلی دیر شود ، به خود آید و با پذیرش راه محتوم دموکراسی ، ضمن تلاش برای جبران گذشته به بازگشایی فضای آکادمیک اقدان نماید .
1- آرش صادقی – فعال دانشجویی زندانی علامه طباطبایی
2- جواد علیخانی – فعال دانشجویی زندانی چمران اهواز
3- پیمان عارف – فعال دانشجویی زندانی دانشگاه تهران
4- سام محمودی – فعال دانشجویی سابق زندانی داانشگاه تهران
5- مجید دری – فعال دانشجویی زندانی علامه طباطبایی
6- سیامک قادری – فعال دانشجویی سابق زندانی دانشگاه تهران
7- ضیا نبوی- فعال دانشجوییزندانی نوشیروانی بابل
8- نوید کامران – فعال دانشجویی دانشگاه آزاد
9- میثم رودکی – فعال دانشجویی زندانی پیام نور
10- سید محمد سیف زاده – وکیل دادگستری و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر
بیانیۀ جمعی از فعالین دانشجویی و وکیل زندانی در بند 350 زندان اوین
تیر ماه 1390
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
12سال از آن شب تاریک استبداد عریان و ددمنش و دوازده سال گذشت از آن صبح دمان دموکراسی خواهی و حقوق بشر طلبی.
آری ، 18 تیر 78 آغاز جنبش سترگ دموکراسی خواهی با عبور از تمامی ساختارهای دموکراسی ستیز و گذز از آن گفتار سیاسی بود که کنش شهروندان را نه در خیابان ، بلکه تنها در جعبه های انتخابات می خواست و چانه زنی اش بر چانه قدرت و ساختار استوار می خواست و بی آنکه متفتن ذات غیر دموراتیک ساختار باشد ، خام اندیشانه راه گذار به دموکراسی را نه در جامعه مدنی و عاملیت شهروندان توانمند و دموکراسی خواه ، بلکه در فعالیت ساز و کارهای دولت گرایانه و عمودی می جست و نهالی که در آن دوران سرنوشت ساز و روزگاران حماسه و شورمندی کاسته شد و با خون جانهای شیفته ای چون عزت ابراهیم نژاد ، مژگان توکلی ( شهید 2 تیر دانشگاه تبریز) ، سعید زینالی و اکبر محمدی آبیاری شد .
امروز درخت تنومند و باروری گشته است که از آن به جنبش سبز یاد می شود .جنبش سبز همان جنبش خیابانی رادیکالی طبقه متوسط شهری است که ریشه در جنبش دانشجویی به مثابه جنبش پیشرو و آوانگارد اجتماعی دارد .
در آن شب 18 تیر که به ایرانیان الگوی مبارزات به دور از خشونت را آموخت اما لشگر اوباش و اراذل که در تمام این سالها به سان پاسداران ساختار عمل نموده اند ، مغول وار ریختند وسوختند وکشتند وبردند تا در ادامه مسیر و در دادرسی فرمایشی – در حالیکه وکیل دانشجویان به جرم افشای حقایق به زندان دچار آمد – تنها یک سرباز وظیفه به جرم سرقت یک ریش تراش محکوم شناخته شود و قاتلان و ضامنان آن خون های به ناحق ریخته و چشمهای به ناحق در آمده و دستان به ناحق شکسته ، بی هیچ گزندی در خیابان راست راست راه روند و در چهار چوب پروژه های امنیتی نهادهای موازی در آن سالها ، صرافت فتح قلل قدرت شبه انتخاباتی را در سر بپروند .
آری ، بادی که حاکمیت در شب 18 تیر 78 کاشت به طوفانی بدل گردید که امروز خواب راحت از چشمان شان ربوده است .
و اما اجر آن 18 تیر برای ارازل آنچنان پسند آمد که در پی اجری دیگر ،10 سال بعد نیز در شب 25 خرداد 88 راه کوی در پیش گرفتن و کردند هر آنچه نباید می کردند و پشت سر نهادند تمامی مرزهای شقاوت و ددمنشی را .
و امروز رفتاری به مراتب وقیحانه تر از رفتار 18 تیر از آنجا که دستگاه قضاییش می خوانند صورت پذیرفته و به جای آن اراذل ، 14 دانشجوی دانشگاه تهران در دادگاه نظامی در جایگاه متهم نشانده شده به زندان محکوم گردیده اند .
ما امضا کنندگان این مکتوب که خود دانشگاهیان و فعالین دانشجویی زندانی و سند مظلومیت این جنبش هستیم بار دیگر از حاکمیت می خواهیم پیش از آنکه خیلی دیر شود ، به خود آید و با پذیرش راه محتوم دموکراسی ، ضمن تلاش برای جبران گذشته به بازگشایی فضای آکادمیک اقدان نماید .
1- آرش صادقی – فعال دانشجویی زندانی علامه طباطبایی
2- جواد علیخانی – فعال دانشجویی زندانی چمران اهواز
3- پیمان عارف – فعال دانشجویی زندانی دانشگاه تهران
4- سام محمودی – فعال دانشجویی سابق زندانی داانشگاه تهران
5- مجید دری – فعال دانشجویی زندانی علامه طباطبایی
6- سیامک قادری – فعال دانشجویی سابق زندانی دانشگاه تهران
7- ضیا نبوی- فعال دانشجوییزندانی نوشیروانی بابل
8- نوید کامران – فعال دانشجویی دانشگاه آزاد
9- میثم رودکی – فعال دانشجویی زندانی پیام نور
10- سید محمد سیف زاده – وکیل دادگستری و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر
بیانیۀ جمعی از فعالین دانشجویی و وکیل زندانی در بند 350 زندان اوین
تیر ماه 1390
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
آری 18 تیر برای من یادآور دردهای عمیق و جانکاهی است که هیچگاه کهنه نمی شوند(جعفر اقدامی)
مطلب زیر توسط زندانی سیاسی جعفر اقدامی برای گرامی داشت روز 18 تیر نوشته شده است روزی که خود به اسارت چماق بدستان در آمد و مورد شکنجه های جسمی و روحی آنها قرار گرفت. این متن جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است که به قرار زیر می باشد:
18 تیر ماه سال 78 یاد روزهای تلخ و دهشتناکی است که هیچگاه از حافظۀ تاریخی ملت ایران پاک نخواهد شد .آن روزها من 21 سال داشتم و دانشجوی دانشگاه آزاد بودم.
بدلیل شرکت در تظاهرات مسالمت آمیز مردمی که خواسته اش تنها اجرای عدالت در خصوص برخورد با عاملین وآمرین حمله به کوی دانشگاه و اعادۀ حیثیت از دانشجویان صدمه دیده و کشته شده بود دستگیر شدم و در کلانتری پارک الغدیر سابق و زندان اوین تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفتم .
آری 18 تیر برای من یادآور دردهای عمیق و جانکاهی است که هیچگاه کهنه نمی شوند. من برای اولین بار خشونت و قساوت عریان یک حکومت تمامیت خواه مستبد را با خود لمس کردم و با چشمانم جهل مرکب را دیدم که چماق بدستها با شعار نظام از اوجب واجبات است. آزادی و کرامت انسانی را قلع و قم می کردند.
این حکومت تمامی ارزشها و باورهای الهی و انسانی را برای حفظ قدرت نامشروع خود قربانی می نماید. پی بردن به دشمنان ما نه امریکا ونه اسرائیل و استکبار جهانی بلکه حاکمیتی است که با نقاب دین ،می زند و می برد و می کشد و فرزندان آزادیخواه این دیار را به زنجیر می کشد و روانۀ زندانها می کند.
من و تو یکی شوریم
از هر شعله ای برتر
که هیچگاه شکست بر ما چیرگی نیست
چرا که از عشق...
رویینه تنیم....
درور بر جانباختگان 18 تیر 78 و همۀ مبارزان راه آزادی ،
جعفر اقدامی (شاهین)
تیر 1390
زندان رجایی شهر
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه
...ولی معلوم نیست که اهالی قوم منحوس ولایت فقیهی از چه جنس و جنی هستند(ارژنگ داودی)
زندانی سیاسی ارژنگ داودی در دست نوشته ای که برای انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است،ماهیت رژیم ولی فقیه را اینگونه توصیف می کند: «ترک ، تاتار ، تازی ، مغول و هر قومی که به ایران حمله کرد بعد از چند سال متحول شده و با فرهنگ والای ایرانی مأنوس گردید ولی معلوم نیست که اهالی قوم منحوس ولایت فقیهی از چه جنس و جنی هستند که بعد از 33 سال هنوز هم آدم نشده اند». او همچنین از جنایتهای قرون وسطایی که در سلولها انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج بصورت سازمان یافته علیه زندانیان بی دفاع بکار برده می شود پرده بر می دارد.
با یاد خدا،
آزادیخواهان جهان،
هم میهنان گرامی،
به یاد می آرم در سال 1359 در شهر اهواز جنجالی بپا شد چون استاندار وقت خوزستان به نام محمد غروی که گوی وقاحت را از ذیل کارگزاران رژیم ولایت فقیه ربوده بود، در یک سخنرانی در جمع مردم اهواز با گستاخی تمام به آنان گفت: که نگران نباشید چون ما کوروش ، محله اعیان نشین اهواز ، را هم مثل آسیاب آباد، محله فقیر نشین اهوازمی کنیم ؟
همان افراد یا به زعم آن روزها مستضعفان که پای صحبت او بودند با نومیدی متحیرشدند که این آقا برای آبادانی آمده یا برای ویرانگری ؟عرضه ندارد با این همه پول نفت محله آسیاب آباد را بهتر از محله کوروش بسازد چرا می خواهد آنجا را هم خراب کند وسراسر شهر را به خرابه تبدیل کند.
روز پنجشنبه 29 /2/90 که در سلول شماره 22 انفرادی سالن 2 بند 1 زندان رجایی شهر محبوس بودم به یکی از پاسدار بندها به نام حسن عظمتی که آمده بود یکی از زندانیان بخت برگشته را به حفاظت اطلاعات زندان ببرد متذکر شدم که زمان زیادی از نوبت دستشویی زندانیان گذشته. ولی او با خونسردی خاص گفت: که فرجی نژاد سرپرست حفاظت اطلاعات دستور داده که چون سلول های انفرادی واقع در سالن 2 بند 1 برای زجرکش کردن زندانیان شاخدار یعنی متمرد و سرکش است و به همین دلیل سرویس های بهداشتی آنها را کنده ایم ، آنها را نه به بهداری ببرید و نه به موقع به دستشویی ببرید بگذارید خودشان را خراب کنند تا آدم شوندو اگر کسی اعتراض کرد او را به اتاق خالی(اتاق شکنجه) ببرید و با باتون او را حسابی مشت و مال دهید و اگر هم اتفاقی افتاد من(فرجی نژاد ) خود جوابگو هستم .
متاسفانه علیرغم گذشت 33 سال هنوز وحوش درک نمی کنند که افزایش روزانۀ انواع بحران های اجتماعی در کشور پیامد غیر قابل انکار از تزریق همین رفتارهای غیر انسانی و ناهنجار های روحی و روانی مجموعه کارگزاران رژیم بر پیکرۀ اجتماعی یعنی مردم – زندانی و غیر زندانی. کارگزارانی که دارای چنان خصوصیت ویرانگری هستند که حتی قضای حاجت را که حق کلیه حیوانات هم هست از زندانیان دریغ می کنند .
.... می گفت که مزدوران ولایت فقیه علی رغم اینکه از انواع راندها از جمله راندهای تحصیلی هم استفاده کرده و علی الظاهر عنوان های دانشگاهی را یدک می کشند ولی هنوز انسانیت را با ( عن) می بینند .
به پاسدار بند نامبرده که سعی می کرد با حالت چهره و لحن کلام ابراز تأسف مدره خود را از این وحشی گریها مبرا نشان دهد گفتم :
آیا این آقایان بعد از 30 سال زندانبانی یاد نگرفته اند که زور تنیجه عکس می دهد؟
آیا زندانی کردن افراد و جداکردن آنها از خانواده ، جامعه و... به اندازۀ کافی کشنده نیست ؟
آیا انتقال زندانی از بند عمومی وایزوله کردن وی در یک سلول تنگ و تاریک که حتی فاقد سرویس های بهداشتی است و اصطلاحا به آن زندان در زندان می گویند شکنجۀ مضاعف نیست ؟
هرچند که قضای حاجت بیشتر در توالتهای کریه سالن 2 بند 1 زندان رجایی شهر که بوی کنده قرون وسطایی را می دهد زجر دادن افراد نیست که تازه آن را هم از زندانی دریغ می کنند؟
حقیقت آنکه لاجوردی معدوم که به تمام معنا یک بیمار روانی بود جانی بالفطره بود بیمارترین افراد را در سازمان زندانها بکار گرفت و از آن جمله اند: دیوانگانی چون کولی وندها ، نادری ، بخشی ، میرزایی ، زانوسی، خاکی که بدون استثنا مبتلا به بیماری شدید و روانی هستند و حالا هم که پیر شده اند آزار دادن و التماسهای آزار دیدن مردم برایشان بسیار لذت بخش و به نوعی تفریح، همچون سران رژیم حاکم که بدترین آزادی ستیزان و مردم ستیزان روح شیطانی آنها را ارضا می کند ... فرجی نژادها که برآن بیماران ریاست می کنند از چه قماش نامرغوب تر و بیمارتری هستند .
ترک ، تاتار ، تازی ، مغول و هر قومی که به ایران حمله کرد بعد از چند سال متحول شده و با فرهنگ والای ایرانی مأنوس گردید ولی معلوم نیست که اهالی قوم منحوس ولایت فقیهی از چه جنس و جنی هستند که بعد از 33 سال هنوز هم آدم نشده اند.
برای پیروزی بر نظام ستم شیخی ایرانیان جهان متحد شوید .
ارژنگ داوودی
تیرماه 1390
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه
دلتنگی های صادقانه یک مادر!(مادر زندانی سیاسی سعید ماسوری)
دردل نامۀ مادر زندانی سیاسی سعید ماسوری جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران " قرار گرفته است. در بخشهایی از این دردل نامه رنجها و مشقات فراوانی که درطی 11 سال اسارت فرزندش متحمل شده است را بیان می کند. متن دردل نامه به قرار زیر می باشد:
راستش نمی دانم که آیا گفتن این حرفها فایده دارد یا نه و آیا راه به جایی میبرد؟
ولی در هر صورت این تنها راه درد و دل مادری است که ۱۱ سال است فرزند دلبندش را تنها در پشت میلههای زندان میبیند، جز این نیست.مادری که فرزندنش را با تحمل مشقتهای فراوان به این دنیا میآورد و بزرگ میکند و حال که میخواهد از دیدن ثمره و حاصل زحمات خود لذت ببرد ، باید با دیدن او پشت میلههای زندان و ذره ذره آب شدنش عذاب بکشد.
من مادر سعید ماسوری زندانی سیاسی در بند زندان رجائی شهر میباشم که بارها گفته ام و این بار نیز میگویم که سعید قریب به ۱۱ سال است که در زندان به سر میبرد ولی دریغ از یک روز مرخصی و دیدار ما در خانه ای که در آن راه رفتن و حرف زدن را آموخته است. این حتی خلاف قوانین موجود در دادگاههای ایران است و حتی خلاف قولهایی است که مسئولین به ما داده اند .من و پدر سعید در این سالها نتوانستیم حتی یک روز سعید را در کنار خود ببینیم و این نه تنها شکنجه روحی سعید است بلکه شکنجه مداوم وروزانه ماهم است.
مدتها است حتی از دیدن او به صورت ملاقات حضوری محرومیم و تنها به صورت کابینی میتونیم او را ببینیم .من و پدر پیر و ناتوان سعید به سختی میتونیم هر هفته برای ملاقات از شهرستان به کرج برویم .تنها دلخوشی ما تماسهای تلفنی روزانه سعید بود و صدای او مرهمی بود بر زخمهای ما که از این اندک حق هم محروم شدیم و سعید هیچگونه تماس تلفنی نمیتواند داشته باشد.
در تمام دنیا هر شخصی سالانه یک بار جهت بررسی وضعیت جسمی مورد چکاپ قرار میگیرد ،آیا سعید در طول این سالها نیاز به چکاپ ندارد ؟!
و من میدانم که او از دردهأیی رنج میبرد از جمله دندانها ،کمردردهای طولانی ،کلیه ،و...
هر روز محدودیتهای جدید بر آنها وضع میشود .آیا هواخوری در زندان هم باید محدود شود آن هم برای کسی که ۱۱ سال است در زندان به سر میبرد؟!
موضوع دیگر این است که سعید در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه با مجوز خود زندان پذیرفته شده ولی در حال حاضر نمیتواند به درس خواندن ادامه دهد چرا که زندان از پذیرفتن کتابهای درسی خودداری میکند و هماهنگیهای لازم با دانشگاه را به عمل نمیآورد. درس خواندن تنها دلخوشی سعید در زندان بود که این را هم از او گرفته اند.
اگر بخواهم درد دل این سالیان را بگویم باید صفحهها و صفحهها بنویسم و به اندازه یه دریا اشک بریزم .فقط همین را میگویم که من زندهام به امید اینکه بتوانم یک روز سعید را در کنار خود ببینم .آیا دیدن و در آغوش گرفتن فرزند باید یک آرزو برای مادر باشد!؟و آیا این توقع زیادی است برای مادری که تمام عمر خود را وقف رشد فرزند خود کرده است؟
مادر ماسوری
تیرماه 1390
http://hrdai.net
http://hrdai.blogspot.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه
درگیری خونین در زندان گوهردشت کرج منجر به قتل 4 زندانی و تعداد زیادی مجروح گردید
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در یک درگیری خونین در بند 6 زندان گوهردشت کرج 4 زندانی کشته و بیش از 15 نفر شدیدا زخمی که وضعیت تعدادی از آنها بسیار وخیم اعلام شده است.
سه شنبه شب 14 تیرماه حوالی ساعت 23:15 طی یک درگیری خونین در سالن 18 بند 6 زندان گوهردشت که برای مدت طولانی ادامه داشت که در جریان این درگیری 4 نفر کشته شدند . اسامی آنها به قرار زیر می باشد:مالک ملک پور،مجتبی کلانی،محمد حاجیان هویت نفر چهارم هنوز نامشخص می باشد .
در این درگیری حداقل 15 نفر بشدت زخمی شدند و زخمهای آنها به حدی شدید بود که تعدادی از آنها به بیمارستانهای خارج از زندان انتقال یافتند.علیرغم درگیری شدید و خونین برای مدت نسبتا طولانی در این بند پاسداربندها و گارد یژه زندان برای جلوگیری از این درگیری خونین هیچگونه دخالتی نکردند و اجازه دادند که نتیجۀ آن 4 کشته و حداقل 15 زخمی باشد.
درگیریهای خونین توسط باندهای مافیایی زندان که بدستور مردانی رئیس زندان و خادم معاون وی و همچنین فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان عمل می کنند صورت می گیرد و هدف آنها از این درگیریهای خونین حذف زندانیان معترض نسبت به سیاستهای سرکوبگرانه وحشیانه در زندان می باشد.
در حال حاضر سه زندانی سیاسی هموطن کرد (انور خضری ،کامران شیخ وسید ابراهیم سیدی) که نزدیگ به 1 ماه در اعتصاب غذا بسر می برند در این بند زندانی هستند و یکی از دلایل اعتصاب غذای آنها قرار داد آنها در کنار زندانیان عادی و خطرناک می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد درگیریهای خونین در زندان گوهردشت کرج بدستور مردانی رئیس زندان،خادم معاون وی و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان که تا به حال منجر به مرگ ده ها زندانی شده است را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواهان اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران برای تحقیق و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتنم تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
15 تیر 1390 برابر با 06 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
۱۳۹۰ تیر ۱۴, سهشنبه
شرایط حاد جسمی زندانی سیاسی زهرا جباری و نگهداری وی در بیمارستان روانی
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی زهرا جباری که از ناراحتی حاد بیماری قلبی و رماتیسم که در زندان به آن مبتلا شده است رنج می برد و طبق معاینات کمسیون پزشکی و تایید پزشک قانونی که طی نامۀ کتبی در اواسط فروردین ماه به عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران ارسال شده است خواستار انتقال خانم جباری به یکی از بیمارستانها برای درمان ناراحتیهای قلبی و رماتیسم وی شدند.
اما بازجویان وزارت اطلاعات که در پشت صحنه تصمیم گیرندگان اصلی در مورد سرنوشت زندانیان سیاسی در هر محله می باشند بجای اینکه زندانی سیاسی زهرا جباری را به بیمارستان جهت درمان ناراحتی قلبی و رماتیسم اعزام کنند او را به بیمارستان روانی امین آباد شهر ری منتقل می کنند تا تحت فشار روحی و جسمی قرار دادن و وضعیت جسمی وی را وخیم تر نمایند.بازجویان (شکنجه گران) وزارت اطلاعات دستور دادن که به پاها و دستانش پابند و دست بند بزنند و تحت نظارت 4 مامور خود بطور شبانه روزی قرار دهند و از این طریق فشارهای روحی را علیه او تشدید نمایند.
زندانی سیاسی زهرا جباری به آنها هشدار داده بود که در صورت عدم انتقال به بیمارستانی که در ارتباط با بیماری وی و عدم رسیدگی به بیماریش ، او اقدام به اعتصاب غذای خشک نامحدود خواهد زد. پس از این هشدارها این بار او را به بیمارستان روانی روزبه منتقل نمودند. از طرفی دیگر از تاریخ 28 خرداد ماه تاکنون که به دو بیمارستان روانی منتقل شده است به فرزند و خانواده اش اجازۀ ملاقات نداده اند.
سربازجوی وزارت اطلاعات که با نام مستعار علوی که از جنایتکاران علیه بشریت می باشد و در کشتار و شکنجه تعداد بیشماری از بهترین زنان و مردان ایران زمین از دهۀ 60 تاکنون مشغول بوده و هست. عامل اصلی فشار و اقدامات ضدبشری علیه زندانی سیاسی زهرا جباری می باشد. این جنایتکار علیه بشریت قصد دارد که با این رفتار و اعمال غیر انسانی این زندانی سیاسی را حذف فیزیکی نماید همانگونه که قصد خود را در مورد زنده یاد محسن دگمه چی به اجرا در آورد.علوی آخوندی جنایتکار،شکنجه گر ، ضد بشر و شناخته شده برای تمامی فعالین سیاسی ،دانشجویی،زنان و خانواده ها می باشد که در زمان یورش به منازل ،دستگیری،بازجویی و شکنجۀ زندانیان سیاسی و همچنین احضار،بازجویی و تهدید خانواده ها خود شخصا وارد عمل می شود .
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، نسبت به خطری که جان این زندانی سیاسی را تهدید می کند شدیدا ابراز نگرانی می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران جهت تحقیق و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائه آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
14 تیر 1390 برابر با 05 ژولای 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگران ویژه زنان و شکنجه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است
اشتراک در:
پستها (Atom)