۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

فشارها و اذیت آزارهای علیه خانواده و ادامه تجمعات اعتراضی آنها

بنابه گزارشات رسیده تجمعات اعتراضی خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور در مقابل دادگا انقلاب و زندان اوین ادامه یافت.خانواده ها خواهان مطلع شدن از وضعیت فرزندان و بستگانشان و آزادی آنها هستند.

روز چهارشنبه 8 مهرماه بيش از 100 نفر از خانواده بازداشت شده ها همچون روزهاي گذشته از صبح در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند.و خواهان رسيدگي به وضعيت عزيزانشان و آزادي آنها بودند.تعداد زيادي از اين خانواده ها به دليل وعده هاي دروغين مسئولين دادگاه انقلاب تا پايان وقت اداري به انتظار خبر كفالت و آزادي عزيزانشان مي ايستند.

اذیت و ازارهای مسئولين دادگاه انقلاب به جاي جواب دادن به آنها هر روز با وعده های دروغین آنها را به جاهاي مختلف پاس مي دهند.در زندان اوين به آنها مي گويند به مسئول امور زندانها در دادستاني مراجعه كنيد يك روز مي گويند به قاضي پرونده مراجعه كنيد كه خانواده ها حتي نمي دانند قاضي پرونده چه كسي است؟ و بايد به چه كسي مراجعه كنند؟ يك روز مي گويند پرونده ها هنوز در دست بررسي است و بايد با بازپرسي تماس بگيريد فعلا به قاضي هيچ ربطي ندارد. از طرفي به خانواده ها استعلام رايانه اي داده نشده تا بدانند پرونده در كدام شعبه بازپرسي است .يك روز مي گويند همه چيز دست دادستاني و قوه قضاييه است به آنها مراجعه كنيد و هر از چند روزي براي ساكت نگهداشتن خانواده ها نام عده اي را براي گذاشتن كفالت و آزادي اعلام مي كنند. و به بقيه مي گويند برويد خودمان با شما تماس مي گيريم و ماندنتان در اينجا بي فايده است و اگر خانواده اي اعتراض كند به او وعده دروغین انتظار کشیدن می دهند و مي گويند تا آخر وقت اداري منتظر باش شايد اسامي جديدي اعلام شود در صورتي كه خود كاركنان و منشي هاي دادگاه انقلاب مي دانند كه اسامي جديدي اعلام نخواهد شد.

و اگر هم قرار كفالت براي بازداشتي گذاشته بشود خانواده را مدتها پشت در زندان اوين به انتظار آزادي عزيزانشان نگه می دارند و حتي به آنها اجازه استفاده از سرويس بهداشتي بخش اداري را داده نمی شود.

تمامي خانواده ها اعتراض مي كنند كه هر روزبلاتكليف و سرگردان تر از روز قبل مي شوند و از آنجايي كه هيچ خبري از عزيزان خود ندارند روز به روز به نگراني آنها افزوده مي شود.

در مقابل زندان اوين هم حدود 50 نفر از خانواده ها تجمع كردند و خواهان ملاقات و آزادي عزيزانشان بودند.با توجه به اينكه امروز آخرين روز هفته كاري است تعدادي از خانواده پوشاك براي عزيزان خود آورده بودند كه بعد از چند ساعت معطل نگهداشتن خانواده ها به بهانه هاي مختلف بالاخره لباس ها از انها گرفته شد.اما بعد از آن ماموران جلوي درب دژباني مانع ايستادن آنها شدند و با فرياد خانواده ها را به پايين زندان فرستادند و خانواده ها در زير پل به تجمع خود ادامه دادند.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران، عدم آزادی،بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها و تحت فشارهای مختلف قرار دادن خانواده را محکوم می کند وکمیسر عالی خواستار وسایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عملی برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

08 مهر 1388 برابر با 30 سبتامبر 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

دفتر دبیرکل سازمان ملل

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

سازمان دیدبان حقوق بشر


http://hrdai.blogspot.com

http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.: 0031620720193

بهروز جاوید طهرانی نزدیک به 6 ما ه است که در شرایط قرون وسطائی بسر می برد

بنابه گزارشات رسیده از بند 1 زندان گوهردشت کرج،زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی نزدیک به 6 ماه است که در بند 1 زندان گوهردشت تحت شکنجه های جسمی و شرایط طاقت فرسا قرار دارد.
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی اخیرا به قسمت حسینیه که سلولهای انفرادی در آن قرار دارد منتقل شده است. محلی که به حسینیه معروف است، محل نگهداری زندانیان است که دچار ناراحتی روحی شدید هستند و افراد خطرناک می باشند بجای انتقال این زندانیان نگون بخت به بیمارستانهای روانی آنها را در این محل نگهداری می کنند . معمولا بعد از تمامی فشارها که علیه زندانی سیاسی بکار برده می شود و قادر به در هم شکستن آنها نیستند آنها را به این محل منتقل می کنند.زندانی سیاسی در این محل از امنیت جانی برخوردار نیستند. زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی بارها توسط بخشی از قاتلین زهرا کاظمی روزنامه نگار ایرانی-کادایی مورد شکنجه وحشیانه قرار گرفت و این فرد اخیرا باز هم اورا تحت شکنجه های وحشیانه جسمی قرار داده است و هنوز آثارشکنجه و کبودی بر روی بدن او باقی است
حسینیه تشکیل شده است از یکی سلول نسبتا بزرگ در آن یک موکت بسیار کثیف که بوی تعفن از آن بر می خیزد، دارای سقف کوتاه و دریچه های کوچک که کاملا پوشیده شده است و نور طبیعی به درون سلول نمی تابد. این سلول نسبتا تاریک می باشد بطوری که بعد از مدتی چشم زندانی دچار ناراحتی می شود. زندانیان کف خواب هستند و فقط 2 پتو به آنها داده می شود که یکی از آنها را بعنوان زیرانداز و دیگری را برای رو انداز بکار می برند. این در حالی است که در سرمای زیاد زمستان زندانی از سرما قادر به خوابیدن نیست.پتوها بسیار کثیف و بوی بسیار بد آن مانع استراحت زندانی می شود.غذای زندانیان به لحاظ کمی بسیار کم است به هر زندانی در روز یک چهارم نان داده می شود و اکثر به آنها سیب زمینی داده می شود که بسیار کم است .غذای زندانی در حدی بخور و نمیر است.غذای زندانیان فاقد پروتئین و ویتامین مورد نیاز بدن آنها است. بین زندانیانی که دچار ناراحتی روحی هستند هنگام دادن جیره غذایی بخاطر کمبود آن گاها درگیریهای شدید فیزیکی ایجاد می شود.
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی نزدیک به 6 ماه است که در بند 1 معروف به بند آخر خطیها تحت شکنجه های جسمی و شرایط غیر انسانی قرار دارد.طولانی ترین مدتی است که یک زندانی سیاسی در این بند بسر برده است.
خانواده آقای جاوید طهرانی تا به حال موفق به ملاقات حضوری با او نشده اند و هر از چند هفته یکبار به مدت کوتاهی می توانند با او ملاقات کابینی داشته باشند.
کسانی که در شکنجه و اذیت و آزار او نقش دارند عبارتند از علی حاج کاظم رئیس زندان که بدستور وی به این شکنجه گاه منتقل شده است،علی محمدی معاون زندان ، کرمانی و نبی الله فرجی نژاد رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات زندان،بخشی از قاتلین زهرا کاظمی و شکنجه گر بند 1 زندان همراه با تعدادی از پاسداربندها صورت می گیرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطر جدی که جان زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی را مورد تهدید قرار میدهد هشدار میدهد.و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای نجات جان این زندانی سیاسی است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
8 مهر 1388 برابر با 30 سبتامبر 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه

لیست اسامی تعدادی از دستگیرشدگان و ادامه اعتراضات خانواده ها

بنابه گزارشات رسیده از مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین ،خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور تجمع اعتراضی خود را علیه ادامه بازداشت ودرخواست کفالت های سنگین برای آزادی عزیزانشان ابراز داشتند و خواستار آزادی فوری وبی قید و شرط آنها شدند.
خانواده بازداشت شده ها روز سه شنبه 7 مهرماه كه تعداد آنها نزديك به 100 نفر مي رسيد در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند.تمامي خانواده ها حتي خانواده هايي كه در ظرف اين چند روز براي عزيزشان قرار كفالت صادر شده بود خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط عزيزان خودهستند.تعدادي از بازداشت شده ها با وجود تعيين كفالت و وثيقه از طرف دادگاه انقلاب به دليل عدم داشتن فيش حقوقي و يا سند هنوز در بازداشت هستند .
مادر امير احمدزاده يكي از بازداشت شده ها ي روز جمعه 27 شهريوركه 5 روز پيش براي او كفالت 10 ميليون توماني تعيين كرده اند در مقابل دادگاه با نگراني به سراغ خانواده هاي ديگر مي رفت و از آنها مي پرسيد آيا مي توانند براي آزادي فرزندش براي او فيش حقوقي و سند پيدا كنند و حتي حاضر بود 3-2 ميليون تومان پول براي آن پرداخت كند .به گفته اين مادر در اين مدت به هر كسي كه مي شناخته رو زده و خودش هم مستاجر است و سندي براي گذاشتن نداره به او گفته اند در جلوي دادگاه فيش و سند اجاره مي دهند .با چند نفر صحبت كرده اما مبالغ زيادي براي اجاره سند و فيش حقوقي از او مي خواستند.اشك مي ريخت و مي گفت وقتي پسرم از زندان تماس مي گيره روي حرف زدن با او را ندارم. با دفتر حداد هم تماس مي گيرم مي گويند همين كه هست مي خواستي مواظبش باشي تا آشوب و اغتشاش به پا نكنه .خانواده ها با ديدن اين مادر احمدي نژاد و خامنه اي را نفرين مي كردند و مي گفتند مگر اين بچه ها چكار كرده اند صحبت هاي اين مادر باعث شد كه خانواده ها يكي يكي به داخل دادگاه انقلاب بروند و فشار براي آزادي دستگير شده ها را بيشتر كنند .و براي تماس با دفتر حداد فشار بياورند.
امروز حدود 15 اسم براي گذاشتن كفالت و وثيقه از طرف دادگاه انقلاب اعلام شد كه باز هم صداي اعتراض خانواده ها بالا رفت كه هزار تا هزار تا مي گيريد و ده تا ده تا آزاد مي كنيد ؟اين بچه ها تا كي و به چه گناهي بايد بازيچه دست شماها باشند.
كاركنان دادگاه انقلاب ولی فقیه هم كه هيچ جوابي ندارند دائم سر خانواده ها دادو بيداد مي كنند كه چقدر مي آييد ؟ چقدر سوال مي كنيد برويد به وقتش با شما تماس مي گيرند بيكار هستيد كاري نداريد مي آييد اينجا مزاحم ما و بقيه مي شويد؟ اگر مي خواهيد دور هم از صبح تا ظهر حرف بزنيد اينجا جاي اين كارها نيست برويد بيرون
بيشتر اعتراض خانواده ها در مورد عدم پاسخگويي مسئولان دادگاه انقلاب به ويژه حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد در مورد علت بازداشت ،‌عدم ملاقات ، عدم تماس تلفني بازداشت شده ها بود.كه بي خبري خانواده ها از عزيزانشان با توجه به اتفاقات پيش آمده در زندان ها ،(‌شكنجه و تجاوز ،‌عدم امكانات)روز به روز نگراني انها را در مورد سرنوشت عزيزانشان بيشتر مي كند.

در مقابل زندان اوين نيز همانند روزهاي گذشته تعدادي از خانواده ها كه تعداد آنها نزدیک به 60 نفر مي رسيد تجمع كردند ابتدا اعلام كردند خواستار ملاقات با عزيزان خود هستند اما با توجه به برخورد بسيار بد ماموران با خانواده ها و هل دادن آنها براي دور كردن ها از مقابل زندان خانواده ها اعلام كردند تا آزادي عزيزانشان هر روز در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوين تجمع مي كنند و هر گونه برخورد زشت و زننده با خانواده ها را به تمام رسانه ها اعلام مي كنند.

لیست تعدادی از اسامی دستگیرشدگان 27 شهریور ماه جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.
1- رامين كاظمي 28 ساله ليسانس مكانيك در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
2- نفيسه عليزاده 27 ساله ليسانس كامپيوتر در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده
3- پويا گوهري همداني 20 ساله دانشجوي مهندسي شيمي در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
4- علي محسني پور 23 ساله در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
5- عباس محمد بيگي 30 ساله شغل آزاد درفاطمي بازداشت و به اوين منتقل شده
6- زهرا محمدي فاضل 26 ساله ديپلم در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده
7- محمد حسن گودرزي 29 ساله ليسانس مديريت اجرايي در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
8- كاوه سليماني 21 ساله در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
9- پدرام پور محمد 24 ساله دانشجوي اقتصاد در طالقاني بازداشت و به اوين منتقل شده

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ادامه بازداشت،بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها از وضعیت عزیزانشان و تعیین وثیقه های سنگین برای خانواده که قادر به تامین آن نیستند توسط دادگاه انقلاب ولی فقیه را محکوم می کند.از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار پایان دادن به سکوت خود و اقدام عملی برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
07 مهر 1388 برابر با 29 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193


توجه: استفاده از گزارشها و دستگیر شدگان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران فقط با ذکر ماخذ مجاز می باشد

گزارشی از اعتراضات گسترده دانشجوئی در دانشگاه صنعتی شریف

بنابه گزارشات رسیده ،انشجویان دانشگاه صنعتی شریف از صبح امروز در اعتراض به حضور دانشجو وزیر علوم دولت منتسب ولی فقیه در دانشگاه اقدام به اعتراضات گسترده ای نمودند.
دانشجویان از ساعت 10:00 صبح امروز در مقابل کتابخانه تخصصی دانشگاه که دانشجو قصد افتتاح آن را داشت تجمع کردند . ابتدا که تعداد دانشجویان به 250 نفر می رسید ولی هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شد و لحظاتی بعد تعداد دانشجویان به چند هزاران نفر رسید. دانشجویان سپس از محل کتابخانه تخصصی به سوی درب آزادی دانشگاه راهپیمائی کردند . آنها در حین راه پیمائی اقدام به دادن شعارهای تندی علیه رژیم نمودند.
دانشجویان اعتراض کننده به نشانه اعتراض همراه با کف زدنهای ممتد اقدام به دادن شعارهای مختلف نمودند . که بعضی ازشعارهای آنها به قرار زیر می باشد؛احمدی عمرو عاص 63 در صد اینجاست/ دروغگو،دروغگو 63 در صدت کو/تا احمدی نژاده هر روز همین بساطه/زندانی سیاسی آزادی باید گردد و شعارهای متعد دیگر
اعتراضات گسترده دانشجویان شریف در مقابل درب آزادی دانشگاه که توسط عابرین و مردم در خیابان آزادی دیده و شنیده می شد مورد حمایت مردم قرارمی گرفت و در بعضی موارد جوانان با آنها همراهی می کردند. اعتراضات امروز به حدی گسترده بود که هر گونه واکنش را از نیروهای سرکوبگر دانشگاه مانند حراست و نهاد ولی فقیه خامنه ای و بسیجها را سلب کرده بود.این تجمع تا حوالی ساعت 12:30 ادامه داشت.
دانشجو وزیر علوم احمدی نژاد منتسب ولی فقیه از ترس در معرض دید دانشجویان قرار نگرفت و هنوز هم اطلاعی از انجام مراسم افتتاحیه کتابخانه تخصصی دانشگاه توسط وی در دست نیست.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
7 مهر 1388 برابر با 29 سبتامبر 2009


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

ادامه فشارها و اذیت و آزارهای غیر انسانی علیه منصور اسالو

بنابه گزارشات رسیده از بند 1 زندان گوهردشت کرج، زندانی سیاسی منصور اسالو رئيس هيئت مديره ی سنديکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه علیرغم اینکه تا به حال پزشکی قانونی 3 بار عدم تحمل حبس او را تایید کرده است ولی همچنان در بند 1 زندان گوهردشت معروف به بند آخر خطیها در شرایط قورن وسطائی بسر می برد.
آقای منصور اسالو مدتی پیش به پزشکی قانونی برای معاینات پزشکی منتقل گردید و برای سومین بار عدم تحمل حبس او به خاطر وضعیت حاد جسمی اش مورد تایید قرار گرفت.اما 3 بار تایید پزشک قانونی نه تنها باعث آزادی او نشده است بلکه اورا به بند 1 معروف به بند آخر خطیها که با شرایط غیر انسانی است منتقل شده است و تحت فشارهای غیر انسانی قرار دارد.
آقای اسالو از زمان انتقال به این بند تا به حال از ملاقات حضوری با خانواده اش محروم می باشد و ملاقاتها بصورت کابینی صورت می گیرد.
از طرفی دیگر فرزند آقای اسالو ،پویش اسالو که در جریان دستگیریهای گسترده قیام مردم ایران دستگیر شده بود و بیش از17 روز را در بازداشتگاه های مخفی و زندان اوین بسر برده بود و در طی این مدت تحت شکنجه های وحشیانه قرار گرفته بود علیرغم گذشت مدت زمانی نسبتا طولانی از آثار شکنجه ها رنج می برد و همچنان تحت درمان پزشکی قرار دارد . شکایتهای این خانواده بخاطر بازداشت غیر قانونی و شکنجه های غیر انسانی همچنان بدون رسیدگی باقی مانده است. عروس آقای اسالو هنگام تردد به محل کارش مورد یورش مامورین وزارت اطلاعات قرار می گیرد و با کشیدن سلاح کمری او را مورد تهدید قرار می دهند و قصد ربودن وی را داشتند. آنها به او می گویند :ما می دانیم تو عروس اسالو هستی. واز این طریق یک فضای ترور و وحشت را بر این خانواده حاکم کرده اند. با ایجاد فضای رعب و وحشت امنیت این خانواده را عملا سلب کرده اند.
لازم به یادآوری است آقای منصور اسالو و زندانیان سیاسی بند 4 زندان گوهردشت کرج با اذیت و آزارها و یورشهای مامورین حفاظت و اطلاعات زندان و گارد زندان قرار داشتند. تا اینکه 11 شهریور آقای اسالو را بدون هیچ دلیل از بند 4 به بند 1 معروف به بند آخر خطیها که دارای شرایط قرون وسطائی است منتقل کردند . و از آن زمان تا به حال در آنجا بسر می برد.این درحالی است که آقای اسالو بیش از دو سوم مدت محکومیت غیرانسانی خود را تحمل کرده و طبق قوانین رژیم باید آزاد شود.
زندانی سیاسی منصور اسالو از ناراحتی های متعدد جسمی رنج می برد و نگه داشتن او در بند 1 جان وی را در معرض خطر جدی قرار میدهد.
یورشهای وحشیانۀ و اذیت و آزار و انتقال زندانیان سیاسی به دستور وزارت اطلا عات صورت گیرد و توسط علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان ،کرمانی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان، فرجی معاون حفاظت و اطلاعات زندان به اجرا در می آید.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، انتقال و ادامه بازداشت زندانیان سیاسی و بخصوص آقای اسالو به بند مخوف و غیر انسانی 1 را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سازمان جهانی کار و سایر سازمانهای مدافع حقوق کارگران خواستار اقدامات عاجل برای آزادی فوری و بی قید و شرط این فعال کارگری است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
7 مهر 1388 برابر با 29 سبتامبر 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
سازمان جهانی کار
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

شیوه های ریاکارانه و غیر انسانی ماموران ولی فقیه برای انتقام گرفتن از فعالین دانشجوئی

بنابه گزارشات رسیده جواد علیخانی فعال دانشجویی رشتۀ دکترای دامپزشکی دانشگاه چمران اهواز با بهانه های واهی قصد دارند که از گرفتن پایان نامه دکتری او جلوگیری نمایند.
جواد عليخاني فعال دانشجویی رشتۀ دکترای دامپزشكي دانشگاه اهواز كه در پايان دوران تحصيلات خود م می باشد براي گرفتن مدرك دکترا بايد امتحان جامع را پاس كند. دانشگاه يك بار در بهمن ماه سال 87 از او امتحان جامع را گرفت اما استاد مربوطه او را به عنوان مردود علمي معرفي كرد.در مهرماه مجددا امتحان جامع از وي گرفته شد در حالي كه امتحان را به خوبي داده اما بار ديگر استاد مربوطه وي را مردود علمي معرفي كرد.آقای علیخانی به مردودیت علمی و نمره خود اعتراض كرده و از استاد خواسته كه برگه امتحاني را به او نشان دهد چرا كه اين حق دانشجواست كه نسبت به نمره خود اعتراض كند و استاد بايد به اين اعتراض احترام بگذارد و برگه را بار ديگر در حضور دانشجو تصحيح كند.اما استاد به او مي گويد برگه كاملا محرمانه است و به هيچ عنوان به شما نشان داده نمي شود.
به معاون آموزشي دانشگاه شكايت مي كند كه معاون دانشگاه كه در جريان پرونده جواد بوده و او را به خوبي مي شناسد به او مي گويد مگر تو دانشجوي اين دانشكده اي من تو را نمي شناسم جواد عليخاني براي گرفتن مدرك دامپزشكي خود تنها مي تواند يك بار ديگرامتحان جامع را بدهد در صورتي كه براي بار سوم استاد وي را مردود اعلام كند وي عملا بعد از سالها تلاش بدون گرفتن مدرک دکترا از دانشگاه اخراج مي شود.
لازم به یادآوری است جواد علیخانی روز 28 مهر 1386 توسط مامورین وزارت اطلاعات در اهواز بخاطر فعالیتهای دانشجوئی دستگیر و به سلولهای انفرادی یکی از بازداشتگاههای مخفی منتقل شد او بیش از 45 روز را در سلولهای انفرادی بسر برد و پس از 11 ماه تحمل زندان و شرایط غیر انسانی با وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شیوه فریبکارانه و غیر انسانی ماموران ولی فقیه که از طریق مردودیت دروغین علمی سعی در انتقام گیری از فعالین دانشجوئی هستند را محکوم می کند و از سندیکای دانشجوئی جهان و سایر سازمان حقوق بشری خواستار اقدامات موثر برای پایان دادن به سرکوب دانشجویان در ایران است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
06 مهر 1388 برابر با 28 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

گزارشی از تجمع اعتراضی خانواده ها در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب

امروز دوشنبه 6 مهرماه بيش از 150 نفر از خانواده بازداشت شده ها ازساعت 8 صبح در سالن ملاقات زندان اوين تجمع كردند و خواستار ملاقات با عزيزان خود و آگاهي از وضعيت سلامتي آنها بودند.چرا كه عده اي از بازداشت شده هاي روز جمعه 27 شهريور با وجود تاييد نام آنها در دادگاه انقلاب هنوز با خانواده خود تماس نگرفته اند و از طرفي نام عده اي ديگر نه تنها در دادگاه انقلاب تاييد نشده بلكه مكان نگهداري آنها نامشخص است و نگراني خانواده ها از وضعيت سلامتي و به خصوص زنده بودن آنها روز به روز بيشتر مي شود.
اكثر خانواده ها امروز به اميد ملاقات با عزيزان خود برگه ملاقات را پرمي كردند و در صف طولاني مي ايستادند و زماني كه نوبت به آنها مي رسيد با جمله ملاقات نداريد مواجه مي شدند .طبق معمول تنها جوابي كه به خانواده ها داده مي شد اين بود كه هنوز بازجويي تمام نشده ،‌هنوز پرونده آنها تكميل نشده ،‌كه صداي اعتراض خانواده ها در سالن بالا مي رفت كه اين بچه ها بدون دليل در خيابان بازداشت شده اند هيچ كاري نكرده اند شما چه بازجويي و تكميل پرونده اي مي خواهيد انجام بدهيد .بچه هايي كه غيراز لباس تنشان هيچ چيز ديگري نداشتند چكار مي خواستند بكنند كه حالا بايد بازجويي شوند.
تعداد خانواده ها آنقدر زياد بود كه مامورین دائم در سالن رفت و آمد مي كردند و خانواده هايي كه ملاقات نداشتند را به بيرون مي فرستادند و مانع ايستادن آنها مي شدند و در مواردي حتي به تندي و با لحن بسيار توهين آميزي به خصوص با مادران برخورد مي كردند.
عده اي از خانواده ها براي عزيزان خود لباس آورده بودند كه كاركنان تمام لباس ها را بازرسي مي كردند و بعد از گرفتن هزار جور ايراد از لباس ها كه اين يكي مارك دارد اين يكي رنگش به درد زندان نمي خوره لباس ها را به خانواده ها پس مي دادند و مي گفتند اين لباس ها به درد نمي خورد ما خودمان به آنها لباس مي دهيم .بنابراين تنها كاري كه بيشتر خانواده ها می توانستند انجام دهند مبالغي پول مي دادند تا به دست عزيزانشان برسد تا بتوانند مايحتاج خود را تهيه كنند.از طرفي تنها هفته اي يكبار مسئول خريد مي آيد و بازداشتي ها پول و ليست مايحتاج خود را به او مي دهند تا برايشان خريداري كند كه آنهم چند روز بعد به دستشان مي رسد..
عده اي از خانواده ها بعد از رفتن به سالن ملاقات و شنيدن جمله ملاقات نداريد به پايين زندان ( بخش اداري) در جلوي درب دژباني مي آمدند تا از آنجا پيگير وضعيت عزيزان خود باشند كه ماموران حتي مانع ورود آنها به بخش اداري مي شدند و به آنها مي گفتند اينجا كاري نداريد و كار شما به ما مربوط نيست اينجا نايستيد والا شما هم بازداشت مي شويد و مي رويد داخل و آب خنك مي خوريد .تعدادي از مادران جلو مي آمدند و مي گفتند شما جاي بچه هاي ما هستيد بهتر از اين هم مي توانيد برخورد كنيد اما ماموران آنها را هل مي دادند و مي گفتند برويد اينجا نايستيد.

تعدادي ديگر از خانواده ها به دادگاه انقلاب رفته بودند تا با پیگیریهای مستمرخود باعث تسریع در آزادي عزيزانشان شوند .البته براي عده كمي كفالت اعلام شده بود. خانواده ها به دنبال فيش حقوقي و سند براي گذاشتن كفالت بودند.تعدادي از پدران و مادران بازنشسته بودند و زماني كه فيش حقوقي را مي آوردند به آنها گفته مي شد كه فيش حقوقي شما اعتباري ندارد بايد برويد اداره بازنشستگي و كسري حقوق بگيريد .اين پدران و مادران كه اكثرا مسن بودند با عصبانيت مي گفتند آخر نامسلمانها مي گوييد فيش حقوق اين هم فيش حقوقي ديگر كسري حقوق چه صيغه ايست براي گرفتن همين كسري حقوق يك روز بايد معطل شويم با اين وضعيت جسمي از اين اداره به آن اداره ،‌از اين اتاق به آن اتاق برويم آنها هم تنها جوابي كه مي شنيدند اين بود همين كه هست.

لیست اسامی تعدادی از بازداشت شدگان 27 شهریورماه جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.
1- سعيد فريدوني 28 ساله شغل آزاد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
2- امير عبدالهي 24 ساله دانشجوي برنامه ريزي جغرافيايي شهري در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
3- مجيد محموديان فر 27 ساله فوق ديپلم حسابداري در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
4- سجاد قنبري فارساني 21 ساله دانشجوي رياضي در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
5- كريم صمدي 30 ساله در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
6- محمد حسيني 18 ساله محصل در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده

فعالی حقوق بشر و دمکراسی در ایران،از خواست خانواده های دستگیر شدگان برای آزادی فوری و بی قید و شرط عزیزانشان حمایت می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اقدامات عملی برای آزادی زنداینان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
06 مهر 1388 برابر با 28 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193


توجه: استفاده از گزارشها و دستگیر شدگان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران فقط با ذکر ماخذ مجاز می باشد

۱۳۸۸ مهر ۵, یکشنبه

نگرانی خانواده سعید متین پور از وضعیت بد جسمی او در زندان اوین

ساوالان سسی : سعید متین پور فعال حقوق بشر و روزنامه نگار زندانی آذربایجانی که اکنون دربند مالی زندان اوین به سر می برد دچار عفونت ریه شده و در شرایط بد جسمی به سر می برد .

به گفته فعالین مدنی آذربایجانی که روز یکشنبه ۲۹ شهریور٨٨ همزمان با سالروز تولد متین پور به دیدار خانواده او رفته بودند، این فعال حقوق بشر آذربایجانی روز شنبه ۲۸ شهریور تماسی تلفنی با منزل داشته است که به دلیل سرفه ممتد ناشی از عفونت ریه نتوانسته است با همسرش صحبت کند.

متین پور در طی هفته های گذشته تقاضای مرخصی جهت درمان در خارج از زندان را نموده بود اما این درخواست او علیرغم پیگیریهای خانواده و وکیل وی، توسط قاضی حداد رئیس دادسرای امنیت تهران رد شده است.

سعید متین پور فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربایجانی است که توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران و به اتهام همکاری با دول خارجی متخاصم و تبلیغ علیه نظام و بر اساس اعترافاتی که تحت شکنجه از متین پور و دیگر بازداشت شدگان گرفته شده بود به هشت سال حبس محکوم شده است.

خانواده متین پور به شدت نگران وضعیت جسمی او در زندان اوین هستند و خواهان اعطای مرخصی استعلاجی به وی می باشند

بیش از 3 ماه بی خبری از وضعیت و شرایط یک زندانی سیاسی

بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان (دستگرد)، زندانی سیاسی محمد نیکبخت بیش 3 ماه است که به نقطۀ نامعلومی منتقل شده است و از زمان انتقال او تا به حال هیچ خبری از محل نگهداری و شرایط وی در دست نیست.

زندانی سیاسی محمد نیکبخت 30 خرداد ماه توسط بنائی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان فرآخوانده شد. پس از آن به نقطۀ نامعلومی منتقل شد. گفته می شود که او به سلولهای انفرادی زندان اطلاعات سپاه پاسداران منتقل شده است. از زمان انتقال این زندانی سیاسی تا به حال هیچ خبری از وضعیت و شرایط و محل بازداشت او در دست نیست. بیش از 3 ماه است که از وضعیت ابهام آمیز او می گذرد. او بارها از بندی به بند دیگری منتقل شد و نهایتا به یکی از بدترین بندها ی زندان مرکزی اصفهان یعنی بند 3 انتقال داده شد. بنائی و بازجویان وزارت اطلاعات قبلا بارها او را تهدید به حذف فیزیکی کرده بودند. خطر جدی شکنجه و حذف فیزیکی جان این زندانی سیاسی را تهدید می کند.

خانواده زندانی سیاسی محمد نیک بخت از زمان انتقال فرزندشان به نقطۀ نامعلومی تا به حال بارها به زندان مرکزی اصفهان،دادگاه انقلاب و اداره اطلاعات اصفهان و اطلاعات سپاه پاسداران مراجعه کردند ولی تاکنون هیچ جوابی در مورد محل نگهداری، وضعیت وشرایط فرزندشان به آنها داده نشده است.از طرفی دیگر خانواده نیک بخت با تهدیدات و برخوردهای غیر انسانی ار گانهای فوق مواجه هستند .

لازم به یادآوری است زندانی سیاسی محمد نیکبخت در خرداد ماه 1383 دستگیر شد و به مدت 3 ماه در سلولهای انفرادی زندان وزارت اطلاعات ارومیه تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت. او سپس به سلولهای انفرادی بند الف –ط وزارت اطلاعات در زندان مرکزی اصفهان منتقل شد و به مدت 6 ماه در آنجا تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت. زندانی سیاسی محمد نیک بخت در دادگاه انقلاب اصفهان توسط فردی بنام یوسفی به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران مورد محاکمه قرار گرفت و به 8 سال زندان محکوم شد. .او از داشتن و کیل و حق دفاع از خود محروم بود.بعد از مدتی در حالی که در زندان بسر می برد بدستور وزارت اطلاعات بر علیه او پرونده ای جدیدی گشوده شد و او را به 1 سال زندان محکوم کردند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به جان این زندانی سیاسی و سایر زندانیان که وضعیت و شرایطش آنها در ابهام است هشدار میدهد و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اعزام یک هیئت تحقیق برای بررسی وضعیت زندانیان سیاسی و بخصوص دستگیر شدگان اخیر می باشد.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
05 مهر 1388 برابر با 27 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

تجمع اعتراضی مادران عزادار در پارک لاله تهران

بنابه گزارشات رسیده ، مادران در میدان آب نمای پارک لاله تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند که در آن دهها مادر شرکت داشت.
روز شنبه 4 مهرماه از ساعت 17:40 تعدادي از مادران طبق معمول هميشه در ميدان آب نماي پارك لاله گرد هم آمدند .
از همان ابتدا پليس پارك لاله به سوی مادران آمدند و به گونه اي عمل می کردند كه نمي خواستند مردم حاضر در پارک از حضور مادران و حتي نيروهاي پليس و علت آن مطلع بشوند. تا مبادا مردم به جمع آنها بپیوندند به مادران اعلام می كردند هر چه زودتر پارك را باید ترك كنند .
اما مادران همچنان بر خواست خود مبني بر ماندن در پارك و شكل گيري حركت اعتراضي خود پافشاري مي كردند .نيروهاي پليس پارك لاله براي جلوگيري از جلب توجه قدري از آنها فاصله گرفتند .اما مردم با ديدن اين صحنه به طرف مادران آمدند وبه جمع آنها پیوستند و عده اي هم كه بي خبر از اين حركت مادران بودند به سمـت آنها مي آمدند و علت حضورشان را مي پرسيدند. مادران علت حركتشان را براي ديگران توضيح مي دادند و آنها با شنيدن اين صحبت به نشانه همدردي در كنار مادران داغديده و مادران زندانيان سیاسی قرار می گرفتند و همراه مادران به حركت به دور ميدان آب نما پرداختند و نسبت به سرکوب خونین که منجر به جان باختن و دستگیری عزیزان آنها شده است اعتراض می کردند.تعداد مادران و مردم شرکت کننده در اعتراضات امروز در حدود 70 نفر تخمین زده می شد.
نيروهاي سرکوبگر پارك لاله در چند قدمي مادران با موتور و بي سيم جهت كنترل آنها حركت مي كردند.البته گفته مي شود عده اي ديگر از خانواده ها نيز در زير پل زندان اوين به نشانه اعتراض در همين ساعت تجمع اعتراضی بر پا كردند.در ميان مادران،‌مادر فرشيد بابايي ،‌متين حيدر زاده ،‌مريم رشيدي ،‌كتايون شاهين فر به چشم مي خوردند.اين حركت و تجمع اعتراضي مادران در ساعت 19:00 زمان تعیین شده به پايان رسيد.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
04 مهر 1388 برابر با 26 سبتامبر 2009


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193


توجه: استفاده از گزارشها و دستگیر شدگان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران فقط با ذکر ماخذ مجاز می باشد

نامۀ شبنم مدد زاده، دانشجوی زندانی از بند قرنطینه ی زندان اوین

به نام آزادی، آگاهی و عدالت

اوین، مدرسه عشق

روزهای آخر زمستان بود که تربیت معلم را به ناچار رها کرده و به اوین آمدم، من که باید در میان هم دانشگاهی و هم کلاسی هایم ترم ششم از تحصیلم را ادامه می دادم، اکنون بند ۲۰۹ زندان اوین پذیرای زندگی و تحصیلم شد. درست از اولین روز ماه اسفند، پا در یک مدرسه نهادم، جایی که با تمامی مدارس دنیا تفاوت داشت. مدرسه ای که هرکدام از سلول ها، کلاس درسش بود و تا مدت ها هر کلاس تنها یک دانش آموز داشت و بعد از ماهها، هم کلاسی هایی نه هم سن که هم دل از هر گروهی، روزنامه نگار، خبرنگار، دانشجو و .. و از هر مسلکی؛ مسلمان، بهایی، مسیحی و .. به کلاست می آیند. سینه های دیوارها، تخته های سیاه و به جای یک معلم، هزاران معلم عاشق درس هایشان را روی دیوارهای سلول نوشته و رفته اند،" ای کاش داوری، داوری، داوری در کار بود" ، " اندکی صبر، سحر نزدیک است"، " فاصبرو ان الله مع الصابرین"، " آیا فریادرسی هست؟"،" اگر تنهاترین تنها شوم بازم خدا هست"... و تو باید خود درس هایت را بیاموزی، درس هایی که تا به حال پشت هیچ نیمکتی و از زبان هیچ معلمی نشنیده بودی و روی هیچ تخته سیاهی نوشته نشده بود.

آری من ترم ششم از دانشگاه را در یک مکان دیگر، در " مدرسه عشق" با واحدهای درسی جدید آغاز کردم. قدم در مدرسه ای گذاشتم که هر روزش در سلول های انفرادی به اندازه ۱۰ روز می گذشت و من ۷۱ روز را اینگونه گذراندم.

بازجویی های مستمر، بی خبری از وضعیت خانواده و .. تمام ناخواسته های است که باید تحمل کنی!

" چو عاشق میشدم گفتم گرفتم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد"

ولی آنچه که من در اولین درسم در کلاس کوچکم آموختم این بود که داشتن تحصیلات عالیه، مطالعات زیاد یا نویسنده ای خوب بودن و .. هیچ کدام نمیتواند در برابر " موج های خون افشان" یاریت کند، آنچه که باید داشته باشی تا " ناخدایت" بشود و عبور از این "دریا" را میسر کند دلدادگی است. راستی می بایست عاشق باشی، عشق به زندگی، به یک لحظه نفس کشیدن در هوای آزاد و ..

نازپرده تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد"

و آخر ترم،التهاب شب های امتحان را در برگ بازجویی و در برابر چشم مراقبانی که شبهه تقلبت را دارند تجربه می کنی و پاسخ تکراری و صادقانه را در برگ هایی با نشان " النجاه فی الصدق" پس میدهی و به جای نامه شرح حال به استاد! یادداشت عدالتخواهی به قاضی می نویسی و بدین ترتیب سراسر ترم گذشته دانشگاه را من در ۲۰۹ اوین به پایان رساندم درحالی که دوست داشتم امتحاناتم را همراه با دوستانم پشت نیمکت های همیشگی بدهم و آخرین روزهای بهار ٨٨ را همراه دوستان و هم دانشگاهی هایم باشم و با آنها به پیشواز روزهای داغ تابستان بروم. بهاری که من هیچ گاه در اینجا نه آمدنش را حس کردم و نه رخت بربستنش را. در این سوی شهر،هیچ گاه بهار نمی شود چرا که هرگز" بهار از سیم های خاردار" نمی گذرد. دریغا، افسوس این رویارویی شد که آن روزها همواره در خواب می دیدم، رویایی که هیچ گاه رخت صادقانه به خود نپوشید. روزهای داغ تابستان با نسیم خنک " امید به آزادی" برایم قابل تحمل می شد ولی..

اکنون بارانهای پاییزی که هر شب بویش از پنجره سلولم، روحم را بی وثیقه آزاد می کند با شما همراهم می سازد. بارانی که صدای خوردن هر قطره اش به توری پنجره سلولم ترانه ای را برایم تکرار می کند. " ترانه ی زندگی" که خارج از این تنگی و وحشت " زندگی مثل همیشه جاریست".

آری بارانهای پاییزی شروع به باریدن کرده اند و زمین با گام های بلند به استقبال پاییز و روز اول ماه مهر می رود. مهرماه آغاز می شود و من اکنون بی انتخاب واحد ،بدون حذف و اضافه و حتی بدون ثبت نام وارد دانشگاه دیگر شدم:" بند متادون" که هیچ نسبتی با من و رشته ام ندارد و یا کوچکترین شباهتی به دانشگاه زیبایم. اما دل، ناشکیب قدم زدن بر سنگ فرش کهن دانشگاه و آرام گرفتن در سایه بید کهنسال دانشکده ریاضی است. جایی که بعد از چند قدم به دیوار نرسی و نفسی عمیق خنکی را به ریه هایت نریزد.

شبنم مددزاده
بند متادون/مهرماه ۱٣٨٨

اعتراضات گسترده خانواده های دستگیرشدگان 27 شهریور و لیست جدیدی از دستگیر شدگان

بنابه گزارشات رسیده خانواده های دستگیرشدگان 27 شهریورهمزمان در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین دست به تجمع اعتراضی زدند و نسبت به وضعیت مبهم عزیزان خود و عدم مشخص بودن محل بازداشت و شکنجه های جسمی،جنسی و روحی آنها شدیدا نگران هستند و خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط عزیزان خود هستند.
روز شنبه 4 مهرماه حدود 150 نفر از خانواده بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواهان آزادي فوري عزيزان بي گناه خود بودند.از صبح همزمان با شروع ساعت كاري دادگاه انقلاب يعني 08:00 صبح خانواده ها يكي يكي به داخل دادگاه انقلاب وارد می شدند و در صف طولانی استعلام رايانه اي مي ايستادند و منتظر مي شدند تا ببينند نام بازداشتي آنها بالاخره بعد از يك هفته از طرف دادگاه انقلاب مورد تاييد می گیرد؟‌آيا نوع اتهام و نام شعبه امنیت وبازپرس پرونده به آنها اعلام مي شود؟
امروز نام عده اي از بازداشت شده هاي روزجمعه 27 شهريور بدون ذكر نوع اتهام و شعبه بازپرسي تاييد شد ولی نام عده اي هنوز به تاييد دادگاه انقلاب نرسيده كه باعث اعتراض خانواده ها شد و خانواده ها با عصبانيت مي گفتند اين چه دادگاهي است عزيزانمان را در خيابان خودسرانه بازداشت كرده ايد يك هفته از بازداشت غيرقانوني عزيزانمان گذشته اما هنوز دادگاه انقلاب از اعلام اسامي كامل بازداشت شده ها سرباز مي زند. حداقل بگوييد بر سر آنها چه آورده ايد سالم هستند ، زنده اند آنها را كجا برده ايد ، به چه جرمي آنها را بازداشت كرده ايد، دردمان را به چه كسي بگوييم.
عده اي از خانواده ها با دفتر حداد تما س می گرفتند. منشي دفتر حداد نيز به سختي به تلفن ها جواب مي داد و زماني كه خانواده ها در مورد وضعيت بازداشت شده ها مي پرسيدند. منشي دفتر از آنها سوال مي كرد نام بازداشتي تاييد شده يا نه اگر نام بازداشتي هنوز از طرف دادگاه انقلاب تاييد نشده بود به آنها مي گفت: هر وقت اسم بازداشتي تاييد شد تماس بگير و سريع تلفن را قطع مي كرد و اجازه هيچ گونه صحبتي به خانواده ها نمي داد. اگر نام بازداشتي تاييد شده بود منشي دفتر حداد مي گفت: برويد تا زمانی که ما به شما اطلاع ندادیم مراجعه نکنید حضور شما بي مورد است با هيچ رسانه اي هم تماس نگيريد به زودي براي گذاشتن كفالت با شما تماس گرفته مي شود.

رفته رفته كه تعداد خانواده ها بيشتر مي شد ماموران جلو درب دادگاه انقلاب مانع ايستادن آنها در مقابل دادگاه انقلاب مي شدند و با لحن تندي آنها را از مقابل دادگاه انقلاب دور مي كردند كه در چند مورد باعث ايجاد درگیری لفظي بين خانواده ها و ماموران شد.

بيشتر نگراني خانواده ها در مورد شكنجه و تجاوز جنسي و به خصوص در مورد دختران است .خانواده ها با نگراني از صبح تا پايان وقت اداري در مقابل دادگاه انقلاب مي ايستند تا شايد تعدادي اسم براي گذاشتن كفالت و وثيقه اعلام شود معمولا هر روز از هر خانواده اي يك نفر به دادگاه انقلاب و يك نفر به زندان اوين مراجعه مي كند تا شايد در يكي از اين دو محل بتوانند خبري از وضعيت عزيزان خود بگيرند.هنوز مكان نگهداري عده اي از بازداشت شده ها مشخص نيست و خانواده ها همچنان در سرگرداني و نگراني بسر مي برند.

همچنین در مقابل درب دژباني زندان اوين نيز حدود 100 نفر از خانواده ها تجمع اعتراضی بر پا كردند و خواستار آزادي عزيزان خود بودند.اعتزاضات خانواده که از صبح شروع شده است همچنان ادامه دارد.

لیست جدیدی از اسامي تعدادي از بازداشت شده هاي روز جمعه 27 شهريور جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد. تا
1- مريم رشيدي 26 ساله در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده
2- مونا اوتادي 28 ساله فوق ديپلم طراحي دوخت در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
3- سمانه اميري 30 ساله و متاهل در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
4- كتايون شاهين فر 28 ساله در فاطمي بازداشت و به اوين منتقل شده
5- پيمان كاويان 29 ساله ليسانس فلسفه در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
6- احمدرضا باباپور ديلمي 31 ساله متاهل در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده سه روز بعد از بازداشت با خانواده خود تماس گرفته
7- سعيد عربلودر جمالزاده بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
8- منصور كاظم زاده 33 ساله شغل زاد در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
9- امير خاني 27 ساه ليسانس ابزار دقيق در بلوار كشاورز توسط لباس شخصي ها بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
10- آرش شهبازي 22 ساله در آزادي بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
11- بهزاد خوشنام فراهاني 29 ساله ليسانس متالورژي درطالقاني بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
12- محمد صادق غلامرضايي 25 ساله ديپلم مجسمه سازي و گرافيك درفلسطين بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
13- ابوالفضل الله دادي 21 ساله دانشجوي كامپيوتر در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
14- مسعود شيرزاد 30 ساله ليسانس حسابداري در طالقاني بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
15- علي هاشميان 20 ساله دانشجو در ونك بازداشت و به زندان اوين منتقل شده
16- حسين خليل زاده 16 ساله در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
17- محسن فرهنگ 23 ساله دانشجوي جامعه شناسي در فلسطين بازداشت و به اوين منتقل شده
18- امين آرمين 24 ساله در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
19- احمد عدل 26 ساله شغل آزاد در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده
20- فردين برزگر 31 ساله شغل آزاد در ويلا بازداشت و به اوين منتقل شده
21- فريدون زاهد 26 ساله ديپلم برق در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
22- مهدي موسوي 19 ساله شغل ازاد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
23- محمد كياسري 31 ساله درآزادي بازداشت و به اوين منتقل شده
24- متين حيدرزاده 30 ساله ليسانس عمران و در كنكور فوق ليسانس امسال نيز پذيرفته شده در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده
25- بابك خدايي 20 ساله دانشجوي ديريت صنعتي در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده

با این لیست تا به حال ما توانستیم اسامی 59 نفر از دستگیر شدگان 27 شهریور فقط در تهران را منتشر کنیم. این درحالی است که نیروی انتظامی ولی فقیه تعداد دستگیر شدگان 27 شهریور را 35 نفر اعلام کرده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیریهای گسترده،انتقال به نقاط نامشخص ،تحت شکنجه های جسمی،جنسی و روحی قرار دادن آنها ،عدم تایید نام دستگیر شدگان ودر بی خبری نگه داشتن خانواده ها از وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
04 مهر 1388 برابر با 26 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193


توجه: استفاده از گزارشها و دستگیر شدگان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران فقط با ذکر ماخذ مجاز می باشد

۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

نامۀ یکی از نجات یافتگان اردوگاه مرگ خطاب به سازمانهای حقوق بشری جهان

ریاست محترم کمیساریای عالی حقوق بشرسازمان ملل ، شورا ی حقوق بشر سازمان ملل، عفو بین المل ؛
اینجانب نوشاد حداوند احمدی 52 ساله 28 /8 /1387 بنابه درج اتهام واهی از سوی دادیار حسینی در روزنامۀ عصر ایران به عنوان مضنون به قتل بصورت خود معرف به دادیاری فوق در حسن آباد فشافویه خودم را معرفی کردم . دادیار حسنی بدون هیچ سند و مدرکی مرا به آگاهی شاپور فرستاد. در صورتیکه من قاتل اصلی را که در درگیری در یک دامداری یک نفر را کشته بود با شهادت 20 نفر کارگر آن دام داری معرفی کردم که یکی از کارگران من بود .قتل در دامداری اتفاق افتاد . مقتول یک سارق مسلح بود که به اتفاق فردی دیگری برای سرقت دامداری واقع در چرم شهر حوزۀ حسن آباد بین قم و ورامین آمده بودند که یکی از کارگران دامداری برای جلوگیری از سرقت با او درگیر می شود .
سارقین سلاح داشتند که تمام 20 نفر کارگر حاضر اسلحۀ سارقین را دیده اند . طبق شنیده هایم از کارگران شلیک هم کرده بودند .4 بعد ظهر بود دامداری در نقطۀ خلوت بیابانی و حاشیۀ کویر واقع شده است .سارقان که با مقاومت کارگرها روبرو شدند فرار کردند . آن طرف تر آگاهی ورامین 5 نفر سارق را دستگیر می کند که معلوم شد 2 نفر به داخل آمده بودند و 5 نفر در بیرون مواظب بودند .من که آخرتر رسیده بودم سارقی را که مضروب شده بود دیدم او با تیر تفنگ ساچمه ای گلوله خورده بود و در نقطه کمرش بود. او را به بیمارستان مفتح ورامین بردم بعد که می خواستند او را به تهران اعزام کنند با آمبولانس سوار شدم و کنار دست راننده نشستم.
گروهی از افراد همان باند سارقین جلوی بیمارستان مفتح ورامین با راننده آمبولانس و من درگیر شدند آنها اسلحه داشتند و ما را تهدید می کردند و با چوب و چماق ودشنه به ما حمله کردند می خواستند سارق زخمی را از آمبولانس بربایند که به علت حملۀ آنها و تنها بودنم، من از ترس جانم فرار کردم و به خانه رفتم تا 18 ماه نه احظاریه ای و نه اخطاریه ای برای من نیامد .
ناگهان عکس مرا در روزنامه عصر ایران یکی از دوستانم دیده بود به من نشان داد که به دادیاری حسن اباد مراجعه کردم و آقای حسینی دستور بازداشت مرا صادر کرد و به آگاهی شاپور فرستاد. در آگاهی شاپور 41 روز در انفرادی بودم. دست بند و پا بند زده بودند . از انفرادی که بیرون می آوردند چشم بند هم می زدند با باتون به سر و بدنم می کوبیدن چک و لگد و مشت و با پوتین عادی بود و بدنم همیشه کبود بود و درد می کرد . غذا هم ناچیز می دادند و لاغر شده بودم.
بعد از آن مرا بدستور دادیار حسینی به کهریزک فرستادند. مدت 6 ماه و 20 روز در کهریزک بدون ملاقات و بهداشت ، حداقل آب وغذا در یک قفس به اتفاق 30 الی 40 نفر دیگه بودم. .تعداد قفسها چهارتا (4) بودند و 4 اتاق هم روبری آنها بود .هفته ای 3 بار ما را کتک می زدند 2 روز در هفته دوشنبه و سه شنبه گاردیها می آمدند . روز پنجشنبه ها احمد رضا رادان با هلیگوپتر همراه با سرهنگ عامریان ،سرهنگ حقی ،کومیجانی و سروان زندی و خمیس آبادی و سید حسینی و موسوی و ماکان ما را با کابل و شلاق و لوله و مشت و لگد می کوبیدند .
در آنجا شاهد مرگ 10 نفر به چشم خود بودم و میدانم طی این مدت لااقل 120 نفر مرده اند یک تکه سیب زمینی و یک تکه نان میدادند سیب زمین به اندازه.. و یک چهارم نان لواش بجای غذا ،آب هم یک قولپ در بطری نوشابه خانواده به هر نفر می دادند . 30 نفر از یک بطری خانواده نوشابه آب می خوردیم.آب لجن وشور و ترش و کثیف بود .با لوله و کابل و باتون ما را می زدند .
این اوخرا که دانشجویان را و جوانان را آوردند آنها را کتک می زدند همان بلائی که بر سر ما آوردند سر آنها آوردند .پس ما را کمتر می زدند چون تعدادشان به زدن همۀ ما نمی رسید.
افسری که در آگاهی من را شکنجه می داد محمد شیرکوهی بود که انواع شکنجه ها را به من و بقیه زندانیان می داد.حتی بعضیها را آویزان می کردند به سقف بعضی ها از مچ دست به میله های بند و اتاق آویزان می کردند توالت فقط 30 ثانیه می شد بریم . شپش و ساس وجود ما را برداشته بود( امان از ما گرفته بود ).آگاهی شاپور شاید از کهریزک بدتر بود به لحاظ شکنجه های مثل درخت سخنگو،شربت به درخت می مالند و مورچه های گوشتخوار را به جان آدم می اندازند .کلیۀ مدارک مربوط به مسلحانه بودن سارقین را افسر پرونده من محمد شیرکوهی و این دادیار حسینی از پرونده برداشتند و گوبا از سارقین مسلح پول گرفتند.
بر اثر ضربات که شیرکوهی و ماموران کهریزک به من زده اند قفسۀ ام را با لوله شکسته اند ،کمرم آسیب جدی دارد که بعدها شکایت کردم و توانستم آنها را به دادسرای مربوط به نیروهای انتظامی و قضات بکشانم. ولی هنوز به نتیجه نرسیده ام و لی پزشک قانونی شکست قفسۀ سینه ام را و انحراف کمرم را بر اثر ضربه های متعدد لوله و باتون تایید کرده است.انگشتهای دستم آسیب دیده و دردناک هستند و زانوهایم همیشه درد می کند . از بس لگد خوردم و انگشتهای دست وپایم سر می شوند .
دانشجوها را در هواخوری می زدند تا حد مرگ . در جایی جداگانه زندانیها را می بردند لخت مادر زاد می کردند یک اتاقک آهنی بود به بضی از جوانترها تجاوز می کردند باتون فرو می کردند و صدای جیغ و داد اعصاب همۀ ما را که گرسنه و تشنه و زخمی بودیم دیوانه می کرد.
هر وقتی که احمد رضا رادان می آمد روزهای پنجشنبه با هلیکوپتر همه را لخت می کردند و خودش جلوی همه می ایستاد و ما را تهدید می کرد با لهجۀ اصفهانی می گفت: امروز دیگه همتون را می کشم و می کنم زیر خاک ،اون تپه سفیده عین شما هزارتا کردیم ،اینقدر می کشیمتون تا بقیه بدونن و آدم شند. سرهنگ عامریان ، سرهنگ حقی،سرهنگ کومیجانی و افراد دیگر مثل خمیس ابادی،سید موسوی و سروان زندی و سید حسینی و گاردیها ی که ما را می زدند عینک دودی داشتند و نقاب هم می زدند تا شناخته نشوند. سربازها زیاد به ما کاری نداشتند.
عامل تمامی بد بختیها و شکنجه ها و ظلمهایی که به من شد دادیار حسینی بود که مرا بیهوده به کهریزک و شاهپور فرستاد و افسر پرونده هم محمد شیرکوهی بود که من را بدون دلیل ،بدون سوءسابقه به بدترین جاها فرستادند من یک دامدار هستم و برای تولید ملی کار می کنم و 20 کارگر دارم و تولید اشتغال در این شرایط بد آن هم در کویر ورامین کردم . ولی حالا بدترین بلاها و شکنجه ها را بر سرم من آورده اند و دادمداریم بیشتر از یک سال است که بی صاحب افتاده و بر سر زن وبچه ام جزء فقر فلاکت نیامده . آن شکنجه هایی که بر سر من آورده اند که منجر به دردها و بیماریها ی روحی و جسمی من شد و اعتماد به نفس و احساس امنیتم را از بین برده است. وقتی مرا به دکتر بردند دکتر روانشناس گفت دچار نوعی افسردگی و پارانوئید شدید با خودت حرف نزن به من دارهای آروم بخش دادند در این رجائی شهر ولی در کهریزک نه دکتری بود ،نه دوایی،نه آمپولی هیچ . برای یک قرص بایستی 20 باتون می خوردیم و اگر پول داشتیم مثلا 200 هزارتومان باید به افسرانی که آنجا بودند یا درجه داران می دادیم تا یک عدد قرص بگیریم . الان گیج شدم با خودم صحبت می کنم و اصلا حواسم نیست که بلند بلند حرف می زنم و از هر اتفاقی و سر وصدایی می هراسم .
من از دادیار حسینی و محمد شیرکوهی شکایت کردم که در دادسرای نظامی پرونده مفتوح است . در مرحلۀ بازپرسی و تحقیقات یک بار با شیرکوهی روبرو شدیم که بازپرس نظامی افراد از او پرسید به چه حقی کسی که سابقه نداشته به چه علت بدون مدرک و سند تحت نظر و شکنجه قرار دادی و او را در شاهپور 41 روز نگه داشتی ولی فعلا اون پرونده هنوز باز است و شیرکوهی هنوز در آگاهی شاپور دیگران را شکنجه می دهد .
از تاریخ 27/8/ 1387 در بازداشت بسر بردم حدود 9 ماه است زندگیم مختل شده است و با اینکه سارقین و قاتل اصلی مشخص شده است و 20 نفر شاهدین حضور دارند .و تنها گناه من رساندم مجروح به بیمارستان بوده اند بدون سابقه و دلیلی از خانواده و کار زندگی طبیعی ام دور شدم و خانواده ام بدون سرپرست ماندند . اگر هر خللی که به خانواده ام وارد شود و بچه هایم و زن من دچار انحراف و گرفتاری شوند بجزء نظام جمهوری اسلامی چه کسی مسئول فروپاشی و از بین رفتن امنیت خانواده من و هزاران نفر مثل من می باشد ؟ که بی دلیل و قانونی و بدون سوء سابقه و بدون طی مراحل حقوق و قانونی در زندانها و بازداشتگاهها زیر شکنجه ها نابود می شویم و صدایمان هم به جایی نمی رسد و خانواده های ما در نگرانی تنهائی و جدائی پر پر می زنند.
وقتی کهریزک بودیم حتی آدرس آنجا را هم نمی دادند که کسی بتواند به ملاقات ما بیایید یا برای ما لباس بیاورد . تقریبا آنجا فقط در یک لباس سبز روشن که مخصوص زندان کهریزک است و بسیار وحشتناک بود بسر بردیم و آن لباس تازه پاره می شد لباس تازه نمی دادند. براستی وقتی پدر خانواده در کنار همسر فرزندانش نباشد آن هم در این جامعه عقب مانده و خراب چه بر سر زن و بچه هایمان می آیید؟ چه کسی به آنها خرجی میدهد ؟ چه کسی دست نوازش بر سر آنها می کشد؟ چه کسی باید به داد آنها برسد؟
کمیساریای حقوق بشر ،جهان، ای دنیا بدانید !لطفا به داد من و هزاران مثل من برسانید . از موقعی که کهریزک را بسته اند که آن هم بازرسان آمدند و ثمرۀ خون جوانان و دانشجویان شهید بود که آنجا بسته شد و ما از آنجا نجات پیدا کردیم . حالت دیوانه و روانی داریم همیشه خواب می بینم و می پرم. تقاضای آزادی بدون قید و شرط دارم . چون هیچ جرم و گناهی مرتکب نشدم . هیچ مدرک و سند و شاهدی بر علیه من نیست و 20نفر قاتل اصلی که اسلحه داشته و شلیک کرده است به پلیس نشان داده است . ولی کسی به داد من نمی رسد.
اول خدا و بعد شما به فریاد ما برسید

19 شهریور 1388 برابر با 10 سبتامبر 2009

انتشار: فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران


گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193




توجه: استفاده از گزارشها و لیست شهدا ،مفقودین و دستگیر شدگان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران فقط با ذکر ماخذ مجاز می باشد

۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

تایید حکم سنگین و غیر انسانی یک زندانی سیاسی زن

بنابه گزارشات رسیده از بند زنان زندان اوین، زندانی سیاسی کبری بنازاده امیر خیزی حکم سنگین و غیر انسانی 5 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت مورد تایید دادگاه تجدید نظر قرار گرفت.
زندانی سیاسی کبری بنازاده امیرخیزی 56 ساله ،حکم سنگین و غیر انسانی 5 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج که توسط محمد مقیسه ای معروف به ناصریان از اعضای کمسیون مرگ قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 بدلیل قصد دیدار با فرزندانش در قرارگاه اشرف در فرودگاه بین المللی تهران که با داشتن ویزای معتبر عراق لحظاتی قبل از پرواز توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شده بود محکوم گردید.
خانم بنازاده و وکیل ایشان خانم غنوی نسبت به این حکم در دادگاه تجدید نظر اعتراض کردند و وکیل وی طی استدلال های حقوقی به تمامی اتهامات پاسخ دادند و خواستار آزادی موکلش شد.پس از گذشت مدتی ،اخیر به آنها اعلام شد که محکومیت خانم بنازاده امیرخیزی در دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفته است.
اتهاماتی که به زندانی سیاسی کبری بنازاده امیرخیزی نسبت داده شده است به قرار زیر می باشد:قصد دیدار با فرزندانش با سایر مادران در قرارگاه اشرف/ همراه داشتن مبلغ 900 هزارتومان پول/همراه داشتن زعفران،لباس،آجیل و پوشاک /تلاش و فعالیت در رابطه با اهداف سازمان مجاهدین خلق ایران بوده است.
زندانیانی سیاسی کبری بنازاده از ناراحتی شدید چشم رنج می برد وچشم او تا حد زیادی بینائی خودش را از دست داده است و او را در آستانه از دست دادن بینائی خود می باشد.
در حال حاضر 2 برادر خانم بنازاده به نامهای حمید و اصغر بنازاده در بند 4 زندان گوهردشت بدلیل دیدار با اعضای خانواده شان در قرارگاه اشرف ،به 2 سال زندان محکوم شده اند و در زندان بسر می برند .قبل از این خانم شهلا زرین فر عضو دیگر این خانواده بدلیل دیدار با عزیزانش در قرارگاه اشرف به یک سال زندان محکوم شد که مدتی پیش پس از پایان یافتن محکومیتش آزاد گردید
لازم به یادآوری است که در تاریخ 27 دی ماه خانم بنازاده همراه با 17 نفر از مادران و پدران و سایر بستگان درجه1 که برای دیدار با عزیزان خود در قرارگاه اشرف عازم عراق بودند. همگی آنها با داشتن ویزای معتبر عراق و سایر مدارک قانونی و در حالی که در فرودگاه تهران آماده پرواز می شدند مورد یورش مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفتند و تمامی آنها دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شدند.خانم بنازاده پس از چند ماه در سلول انفرادی و بدلیل وخیم شدن وضعیت جسمی اش او را به بند زنان زندان اوین منتقل کردند و تا به حال در آنجا بسر می برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،دستگیری،قرار دادن در سلول انفرادی ،شکنجه و صدور احکام سنگین و غیر انسانی به صرف قصد دیدن فرزندانش در قرارگاه اشرف که از حقوق اولیه هر انسان برای دیدار با فرزندانش در هر کجا که باشد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عملی برای آزادی فوری و بی قید وشرط این زندانی است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
01 مهر 1388 برابر با 23 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

لیست اسامی دستگیر شدگان و فریادهای اعتراض آمیز خانواده ها

بنابه گزارشات رسیده، خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور و سایر دستگیر شدگان درمقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین تجمع اعتراضی برپا کردند.آنها با خشم و فریادهای اعتراض آمیز خود خواستار آزادی فوری عزیزان خود هستند و به قاضیهای ولی فقیه در دادگاه انقلاب هشدار میدادند در صورت اعمال هرگونه شکنجه علیه عزیزانشان باعث اعتراضات گسترده آنها خواهد شد.
روز چهارشنبه 1 مهرماه حدود 130 نفر از خانواده بازداشت شده ها در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواستار آزادي فوري عزيزان خود بودند و اعلام مي كردند به هيچ عنوان به حكومت اجازه نخواهند داد كه با بازداشتي هاي روز جمعه 27 شهريور مانند ديگر بازداشتي ها برخورد كند و با وارد كردن اتهامات بي اساس و پرونده سازي آنها را به ميز محاكمه بكشاند و با شدت اعلام مي كردند هر روز در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوين تجمع مي كنند تا هر چه زودتر عزيزانشان آزاد شوند.و واي به حال حكومت اگر سخني از شكنجه و تجاوز و بدرفتاري با عزيزانشان بشنوند كه به هيچ عنوان سكوت نخواهند كرد و به اعتراضات خود شدت خواهند داد .ماموران جلوي درب دادگاه انقلاب با لحني تند و غیر انسانی خانواده ها را از ايستادن در مقابل درب ورودي منع مي كردند .
پس از شدت یافتن اعتراضات خانواده ها تعدادی از خودروهای نیروی انتظامی در مقابل دادگاه انقلاب مستقر شدند و اعتراضات خانواده ها را زیر نظر داشتند.
وقتی که اعتراضات خانواده ها بالا گرفت، اسامي تعدادي از بازداشت شده هاي روز جمعه توسط دادگاه انقلاب و زندان اوين تاييد شد اما همچنان اسامي تعداد زیادی از بازداشتي ها و مكان نگهداري آنها تاييد و مشخص نشده است و خانواده ها هر روز مسير دادگاه انقلاب و زندان اوين را با نگراني از وضعيت عزيزانشان طي مي كنند..
همچنین همزمان در حدود 60 نفر از خانواده بازداشتي ها نيز در مقابل درب دژباني زندان اوين تجمع كردند و خواهان آزادي فوري عزيزان خود بودند ولی ماموران زندان اوين به سمت آنها یورش بردند و با اعمال فشار،تهدید و حتي فحاشي خانواده ها را مجبور كردند در قسمت پايين زندان اوين بايستند تا در معرض دید عابرین قرار نگیرند و با گذاشتن تعدادی مامور سرکوبگر نزديك خانواده ها آنها را تحت كنترل خود داشتند و مانع هر گونه حركتي اعتراضی از طرف خانواده ها مي شدند.

لیست جدیدی از اسامی بازداشت شدگان 27 شهریور جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.
1- مريم فتحي 26 ساله ليسانس زبان در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
2- فاطمه مهرزاد 35 ساله در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده
3- فرزانه محمدي 25 ساله فوق ديپلم كامپيوتر در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
4- سارا نوري 26 ساله ليسانس حسابداري در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
5- آنا آجوداني 24 ساله دانشجوي شيمي در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده
6- معصومه آقايي 23 ساله دانشجو در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
7- پويا فرهودي 30 ساله ليسانس زيست مولكولي در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
8- اشكان مير علوي 28 ساله دانشجوي فوق ليسانس برق قدرت در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
9- فرشيد بابايي 23 ساله دانشجوي ارتباطات در بلوار كشاورز بازداشت و مكلان نگهداري وي نامشخص
10- عبدالله بهروزي 20 ساله دانشجو در طالقاني بازداشت و به اوين منتقل شده
11-نويد اميري نژاد 29 ساله ليسانس مديريت در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
12- پارسا تهراني اصل 32 ساله كارمند در ونك بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
13- محمد علي شيخان 18 ساله در وصال بازداشت و به اوين منتقل شده
14- ناصر اعتماديه 31 ساله در وليعصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
15- سهيل نيك پور 27 ساله دانشجوي معماري در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده
16- مصطفي محمدي 29 ساله در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
17- مهدي خطيب داداشي 22 ساله در وليعصر بازداشت و به اوين منتقل شده
18- معين محسني 25 ساله شغل آزاد در فاطمي بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
19- امين جوادي لنگردي 21 ساله دانشجوي كامپيوتر مكان نگهداري وي نامشخص
20- پيمان زاهدي 28 ساله در جمالزاده بازداشت وبه اوين منتقل شده

آمار دستگیریهای روز جمعه 27 شهریور بالا تخمین زده می شود و آماری که نیروی انتظامی ولی فقیه انتشار داده است کذب محض می باشد و معلوم نیست با چه هدفی آمار دستگیر شدگان را بسیار پایین اعلام می کنند. حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد و همدستان او مانند علی اکبر حیدری فر،سبحانی ،راسخ و سایرین که مسئول صدور حکم قضائی برای دستگیری و انتقال آنها به شکنجه گاههای مخفی هستند در مقابل پیگیریهای خانواده ها از طریق منشیهای خود اظهار بی اطلاعی می کنند . ولی فقیه علی خامنه ای برخلاف وعده ای که داده بود که با کسانی که مرتکب جنایت شده اند برخورد می کند سعید مرتضوی از دستور دهندگان انتقال زندانیان سیاسی به اردوگاه مرگ کهریزک که منجر به جان باختن تعدادی از آنها گردید را نه تنها از سمت برکنار نکرد بلکه او را ترفیع نود و به سمت معاون دادستان کشور در سطح بالاتری برای ادامۀ جنایاتش منصوب نمود.سعید مرتضوی و حسن زارع دهنوی و همدستان او از منفورترین افراد جامعه ایران و سازمانهای حقوق بشری هستند.

مادران و پدران دردمند دستگیر شدگان 27 شهریور از مردم استمداد طلبیدن و خواهان حضور گسترده روزانۀ آنها در مقابل دادگاه انقلاب شدند تا از این طریق باعث آزادی عزیزان در بند و زیر شکنجۀ آنها شوند.لازم است به خواست مادران و پدران با حضور گسترده خود در مقابل دادگاه انقلاب آری گفته شود و باعث تسریع در آزادی قهرمانان در زنجیر شویم.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری گسترده جوانان و بخصوص دانشجویان قهرمان و انتقال آنها به نقاط نامعلوم جهت شکنجه های وحشیانه و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های آنها را محکوم می کند و نسبت به جان آنها عمیقا ابراز نگرانی می کند. از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار مداخلۀ قوری برای نجان جان آنها و آزادی فوری و بی قید وشرط زندانیان سیاسی در ایران است.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
01 مهر 1388 برابر با 23 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193


توجه: استفاده از گزارشها و دستگیر شدگان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران فقط با ذکر ماخذ مجاز می باشد

۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

اسامی تعدادی از دستگیر شدگان 28 شهریور و تجمع اعتراضی خانواده ها

بنابه گزارشات رسیده خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور و دستگیریهای اخیر در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی نمودند و خواستار آگاهی یافتن از وضعیت عزیزانشان و آزادی فوری آنها شدند.

روز سه شنبه 31 شهريور حدود 80 نفر از خانواده هاي بازداشت شده ها از ساعت 8:30 صبح در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواهان پاسخگويي مسئولين در مورد بازداشت عزيزانشان و مكان نگهداري آنها بودند.

خانواده هاي بازداشت شده هاي روز جمعه 27 شهریور كه نمي دانستند با كدام شعبه بايد تماس بگيرند هنگامي كه از كاركنان دادگاه انقلاب سوال مي كردند در جواب به آنها مي گفتند استعلام رايانه اي بگيريد در صورتي كه نام بازداشتي تاييد شود آنوقت متوجه مي شويد كه با كدام شعبه بايد تماس بگيريد كه همچنان نام هيچ يك از آنها در كامپيوتر دادگاه انقلاب ثبت نشده است و خانواده ها در سرگرداني و بلاتكليفي بسر مي برند .
تعدادي از خانواده ها اعتراض مي كردند كه بعد از 24 ساعت بايد به بازداشتي تفهيم اتهام شود و او بايد با خانواده خود تماس بگيرد شما قوانين خودتان را هم زير سوال مي بريد؟ ما بايد از چه كسي بپرسيم كه عزيزانمان به چه جرمي بازداشت شده اند ؟ به كجا برده شده اند؟
كاركنان دادگاه انقلاب با برخوردی غیر انسانی به آنها مي گفتند: چنين قانوني در مورد بازداشتي هاي امنيتي وجود ندارد.خيلي نگران هستيد به اداره پيگيري اطلاعات مراجعه كنيد صداي اعتراض خانواده ها بالا رفت كه شما اينجاييد كه به ما جواب بدهيد نه اينكه ما را به اين طرف و آن طرف پاس بدهيد .البته نام عده اي از بازداشت شده ها در اداره پيگيري اطلاعات تاييد شده است
از طرفي حدود 40 نفر از خانواده بازداشت شده ها نيز در مقابل بخش اداري زندان اوين تجمع كردند و خواهان اطلاع یافتن از مكان نگهداري عزيزانشان بودند كه ماموران مانع ايستادن آنها در مقابل بخش اداري شدند و آنها را مجبور به ايستادن در زير پل كردند .درخواست خانواده ها اين بود كه فقط به آنها بگويند عزيزانشان به زندان اوين منتقل شده يا نه تا بتوانند براي آنها لباس و وسايل مورد نياز را بياورند كه هيچ كس جوابگوي آنها نبود و ماموران به آنها مي گفتند برويد اينجا نايستيد.

لیست اسامي تعدادي از بازداشت شدگان روز جمعه 28 شهریور برای ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.

1- محمد مهدي كمالي 19 ساله دانشجوي كامپيوتردر فلسطين بازداشت شده
2- حامد حسينيان 28 ساله شغل آزاد در وليعصر بازداشت شده
3- علي اميني طبري 24 ساله دانشجوي حسابداري
4- فرهاد رمضاني 27 ساله ليسانس مديريت اجرايي در انقلاب بازداشت شده
5- هومن اسماعيل پور 30 ساله كارمند در خيابان طالقاني بازداشت شده
6- سعيد صدري 28 ساله در ونك بازداشت شده
7- محمد عباسي 25 ساله ليسانس بازرگاني در انقلاب بازداشت شده
8- كيانوش بختياري 20 ساله دانشجو در ونك بازداشت شده
9- صادق هاشمي 29 ساله در هفت تير بازداشت شده
10- حسين محمدي پور 27 ساله در ونك بازداشت شده
11- آرمان حسن زاده 20 ساله در وليعصر بازداشت شده

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط زندانیان سیاسی در ایران است و دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اقدامات عملی برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
31 شهریور 1388 برابر با 22 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

دستگیری بازاریان در بازار تهران ادامه دارد

بنابه گزارشات رسیده ،مامورین وزارت اطلاعات با یورش به محل کار آقای جواد لاری از بازاریان بازار تهران او را دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل کردند.
آقای جواد لاری حدودا 51 ساله روز چهارشنبه 25 شهریور ماه ،با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کار ایشان در بازار تهران وی را دستگیر کردند.مامورین وزارت اطلاعات محل کارش را بازرسی کردند و دفتر تلفن او را ضبط کردند.
سپس آنهاهمراه با آقای لاری به منزل شخصی اش مراجعه کردند و تمامی نقاط خانه را مورد بازرسی قرار دادند.آنها در حین بازرسی وسائل را پخش می کردند و به عمد آنها را تخریب می کردند.مامورین وزارت اطلاعات مقداری زیادی از وسائل شخصی خانواده را ضبط کردند و با خود بردند از جملۀ آنها ؛ مدارک شناسائی،دست چکها،آلبوم عکس خانوادگی،دفترچه تلفن،دست نوشته ها،کتاب و سی دی و موارد دیگر .
مامورین وزارت اطلاعات از تمامی نقاط خانه فیلم برداری کردند و همچنین از اعضای خانواده اش اقدام به فیلم برداری نمودند.
پس از بازرسی که چند ساعت بطول انجامید .آقای لاری را همراه با وسائل شخصی اش به بند 209 زندان اوین منتقل کردند.
علت دستگیری او را هنوز به خانواده اش اعلام نکردند.از زمان دستگیری تا به حال از وضعیت و شرایط او هیچ خبری در دست نیست.
لازم به یادآوری است که آقای جواد لاری از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و بیش از 4 سال را در زندانهای ولی فقیه بسر برد در طی مدت بازداشتش او تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت.
قبل از آقای لاری یکی از بازاریان شناخته شده بازار تهران بنام آقای محسن دکمه چی دستگیر شده بود که از وضعیت و شرایط او هیچ خبری در دست نیست.
تهدیدات و دستگیریهای اخیر باعث خشم و انزجار اکثر بازاریان، بازار تهران شده است واین اعمال غیر انسانی را به عنوان تعدی و اهانت به بازاریان می دادنند. گفته می شود که در صورت عدم آزادی فوری همکارانشان آنها قصد دارند که به اقدامات اعتراضی دست بزنند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورش به بازاریان تهران و دستگیری و انتقال آنها به بند 209 زندان اوین را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات عملی و عاجل برای پایان دادن به سرکوب اقشار مختلف جامعه در ایران است.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
31 شهریور 1388 برابر با 22 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

استمرار اعتراضات شبانه در مناطق مختلف تهران

گزارشات رسیده حاکی است ،مردم تهران اعتراضات شبانه خود را در مناطق مختلف علیه دیکتاتوری حاکم با سر دادن بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور به نمایش گذاشتند.
مردم تهران از ساعت 22:00 در مناطق مختلف بر بام منازل خود قرار گرفتند و هم آوا با هم بانگ الله اکبر و فریاد مرگ بر دیکتاتور سر دادند. این اعتراضات در موارد متعددی بصورت خانوادگی صورت می گرفت و حتی کودکان هم در آن شرکت داشتند و بر علیه دیکتاتوری حاکم فریاد می زدند.
اعتراضات شبانه در مناطق مختلفی بر پا شد که از جمله آنها ؛ فاطمي ، شريعتي ، ونك ، هفت تير ، صادقيه ، سعادت آباد ، تجريش ،‌بلوار كشاورز، كريم خان ،‌تهران پارس ،‌ميدان صنعت می باشند.
اعتراضات شبانه مردم تهران تا ساعت 22:30 ادامه یافت.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
30 شهریور 1388 برابر با 21 سبتامبر 2009



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

بند 209 و بند سپاه پاسداران زندان اوین مملو از دستگیر شدگان 27 شهریور است

بنابه گزارشات رسیده از بند 209 ،بعد دستگیریهای گسترده روز جمعه 27 شهریور ماه تعداد از زندانیان سیاسی دستگیریهای اخیر به قرنطینه های بندهای عمومی زندان اوین منتقل شدند.
بعد دستگیریهای گسترده در روز 27 شهریورماه که باعث پر شدن بند 209 زندان از دستگیریهای جدید شده است و در سلولهای انفرادی آن بین 3 الی 4 نفر جا داده شده است همچنین تعداد زیادی به سلولهای انفرادی بند 241 و بند سپاه منقل شدند.
از روز شنبه 28 شهریور ماه تعدادی از زندانیان سیاسی زن و مرد را به دلیل کمبود شدید جا ناچارا از بند 209 به قرنطینه بند 7 و قرنطینه بند زنان منتقل کردند.
زندانیان سیاسی زن که به قرنطینه بند زنان منتقل شدند و تعدادی از آنها نزدیک به 7 ماه در بند مخوف 209 بسر می بردند دیده می شوند. اسامی بعضی از آنها به قرار زیر می باشند؛ دانشجوی زندانی شبنم مددزاده و مهسا نادری،فاطمه ضیائی،عاطفه نبوی ،شیوا نظر آهاری،صغرا غلام نژاد.زندانیان سیاسی در شرایط بسیار بدی قرار داده شده اند . محیط قرنطینه غیر بهداشتی و بسیار کثیف می باشد.وضعیت غذای آن غیر قابل مصرف است. آنها از پوشش کافی برخوردار نیستند و همچنین حداقل امکانات لازم برای استراحت را ندارند.
همچنین تعداد زیادی از زندانیان سیاسی مرد از روز شنبه ابتدا از بند 209 به بند 240 و سپس به قرنطینه بند 7 زندان اوین منتقل کردند بعضی از آنها نزدیک به 7 ماه است که در بند مخوف 209 زندانی بودند، که اسامی تعدادی از آنها به قرار زیر می باشد ؛ فرزاد مددزاده، حسن طرلانی، حامد یازرلو،مجید دری، ضیاء نبوی،محمد ولی غلام نژادو فرزندش امید غلام نژاد می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به جان دستگیرشدگان که در بندهای سپاه پاسداران ، وزارت اطلاعات و بازداشتگاههای مخفی آنها، عمیقا اظهار نگرانی می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات فوری برای نجات جان آنها است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
30 شهریور 1388 برابر با 21 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

نامه بهنود شجاعی زندانی که مهلت یک ماه اوپایان یافته و بازهم در انتظار مرگ بسر می برد

بنام خداوند بخشنده مهربان
ایکاش باد صدایم را می برد
ایکاش گنجشکانی که از بالای دیوار بلند زندان رد می شوند حرفهایم را می شنیدند و بر ایوان خانه شما می نشستند و برایتان بازگو می کردند.
بچه ای بودم تا چشم باز کردم مادرم رفت و فرشته نجاتم مرا تنها گذاشت.
هیچگاه فکر نمی کردم بی مادری اینقدر سخت باشد.
بیش از سه سال است که در کنج زندان نشسته ام و تمام خاطرات زندگی ام در یک روز خلاصه شده .
سه سال است در یک روز زندگی می کنم. سه سال دائم مسیری را که آن روز رفتم می روم و هر چه تلاش می کنم که برگردم نمی شود.
در خودم فرو می روم،در خودم فریاد می زنم ،بخدا نمی خواستم چنین شود،ای خدا چرا چرا اینطور شد.
چرا تا آخرین لحظه عمرم شرمسار کسانی هستم که هنوز نتوانستم با آنها سخن بگویم و بیان کنم که این بهنود آن موقع نفهمید چه شد. ولی امروز با تمام وجود از آنچه شده پشیمان است و هر روز سر بر خاک می ساید و هر روز از خدا تقاضای بخشش می کند.
من در طی این سالها بارها و بارها در یک روز زندگی کردم و آنهم بدترین روز زندگی ام.
بارها و بارها مرده ام ولی باز نفس کشیدم و باز در انتظار مردن دوباره.
بخدا هیچکس نمی داند سنگینی این بار چیست؟
همانگونه که هیچکس نمی داند داغ فرزند چیست؟
من شرمنده ای ابدی هستم که انسانی را ،جوانی را، عزیزی را ،و ..... آه چه بگویم.
ایکاش نمی رفتم،ایکاش ...
دو بار مرا برای اجرای قصاص به سلول انفرادی بردند ، شبهای تلخ و سرد و سنگینی بود
نمی دانم چه بگویم هزاران بار مردم. می خواستم گریه کنم،اشکی نبود.می خواستم ناله کنم،صدایی دروجودم باقی نبود.
می خواستم در تنهایی مادرم را در آغوش بکشم و اشک بریزم ولی جز دیوار سفید و آهن سرد هیچ چیز نبود.
به آخر عمری رسیدم که هیچ چیز جز تلخی از آن ندیده بودم و در پایانش جز بار شرمندگی و پشیمانی چیز دیگری برایم باقی نمانده بود.
زندانبان کلید را گرداند و گفت بر خیز وقت رفتن است.
صدای کلید قلبم را لرزاند بیاد درد جانکاه شما افتادم،زمانی که فرزندتان را دیدید.
مرا به محوطه زندان بردند تمام زندگیم در همین دقایق جلو چشمم گذشت و یاد فرزند شما افتادم که او هم چون من آرزوهای فراوانی داشت.
زمانی که در پای چوبه دار به من گفتند،یک ماه فرصت داری تا رضایت بگیری با دیدن برادر آن مرحوم احسان عرق سرد خجالت بر پیشانیم نشست. مرا به زندان برگرداندند.
در سلولم بغضم ترکید. خدایا خدایا چگونه به آنها بگویم شرمنده ام،شرمسارم
شب با مادرم نجوا می کردم،مادر کجا رفتی؟چرا زود مرا تنها گذاشتی؟
اگر تو بودی چه ها نمیشد،ایکاش بودی،ایکاش به در خانه آنها می رفتی ،ایکاش از آنان می خواستی در حق من بزرگی کنند، ایکاش از آنان می خواستی که این افتاده بر زمین ندامت و پشیمانی را در دست بگیرند و ایکاش .... ایکاش مادر،مادرم،اگر تو در کنارم بودی ،هرگز این اتفاق برایم رخ نمی داد.
مادر در آن دیاری که هستی به دیدار احسان برو،تو در آنجا برایش مادری کن،من شرمنده اویم و می دانم درد بی مادری چیست.
خداوند مهر و محبت خود را در پدران و مادران ودیعه گذاشت و محبت والدین محبت خدایست .می دانم شما با مهر ترین و با مهربان ترین ها هستید و مهری که به فرزند عزیز از دست رفته خود دارید در دیگری بار بر من گشوده است.
شاید این آخرین نامه من باشد و نمی دانم که به دست مهربان شما خواهد رسید یانه؟
اما تقاضا می کنم بدانید بهنود که سه سال است در تمام لحظات زندگی خود آرزو می کند تا شما را ببیند و به پایتان بیفتد و بگوید،بخدا آنچه گذاشت در فهمم نبود،بخدا نفهمیدم چه شد ؟ بخدا شرمنده ام.
شما هرچه بگوئید هر چه بخواهید حق دارید.
ایکاش گرمی مهر و نور محبت شما ذره ای بر من یخ کرده بتابد،ایکاش مرا ببخشید.
نامه ام را با سلام تمام می کنم
شرمنده روی شما
بهنود شجاعی

انتشار:فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

تجمع اعتراضی خانواده ها و لیست اسامی تعدادی از دستگیر شدگان 27 شهریور

بنابه گزارشات رسیده تعداد زیادی از خانواده های دستگیر شدگان که اکثرا خانواده های 27 شهریور هستند از صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین دست به تجمع اعتراضی زدند.آنها خواستار اطلاع یافتن از عزیزان خود و آزادی آنها هستند.
روز دوشنبه 30 شهريور ماه بيش از 100 نفر از خانواده هاي بازداشت شده ها كه اكثرا خانواده بازداشت شده هاي روز جمعه 27 شهريور بودند در مقابل دادگاه انقلاب دست به تجمع اعتراضی زدند و خواهان آزادي و با خبر شدن از وضعيت عزيزانشان و مكان نگهداري آنها بودند.اسامي اين بازداشت شده ها هنوز از طرف دادگاه انقلاب تاييد نشده .

يكي از شيوه هاي دادگاه انقلاب براي اذیت و آزار خانواده ها عدم تاييد اسامی بازداشت شده ها تا چند روز بعد از بازداشت است كه باعث نگراني و فشار روحي مضاعف روي خلانواده ها مي شود. همچنین شيوه هاي دیگر دادگاه انقلاب براي اذیت و آزار خانواده ها به خصوص مادران اين است كه وقتي مادران براي گرفتن استعلام رايانه اي و تاييد اسم فرزند خود به عنوان بازداشتي به دادگاه انقلاب مراجعه مي كند و شناسنامه خود را ارائه مي دهند دادگاه انقلاب شناسنامه مادر را قبول نمي كند و مي گويد بايد شناسنامه پدر بازداشتي و يا شناسنامه خود بازداشتي ارائه شود در صورتي نام بازداشت شده به عنوان فرزند در شناسنامه مادر ثبت شده است .و با توجه به مسافت هاي طولاني در تهران مادران مجبور هستند با نگراني به خانه بر گردند و روز بعد با شناسنامه پدر و يا خود بازداشتي مراجعه كنند تا جوابي دريافت كنند. امروز به خانواده بازداشتي هاي جديد گفته مي شد برويد خانه اينجا هيچ كاري نمي توانيد بكنيدو بدین طریق ازپاسخگویی به خانواده ها خوداری می کردند .

تعدادي ديگر از اين خانواده ها به زندان اوين مراجعه کردند تا شايد اسامي بازداشت شده ها در آنجا اعلام شود كه آنجا هم اسامي هيچ كدام از بازداشتي ها تاييد نشد تعدادي از اين بازداشت شده ها بعد از دستگيري با خانواده خود تماس گرفته اند و خيلي كوتاه خبر دستگيري خود را بدون گفتن مكان نگهداري اعلام كرده اند.كه عدم اطلاع خانواده ها از مكان نگهداري عزيزانشان باعث فشار روحی و بلاتكليفي خانواده ها شده است.عدم اعلام محل بازداشت آنها باعث نگرانی شدید خانواده ها است که آنها در بازداشتگاههای مخفی ولی فقیه تحت شکنجه های جسمی ،جنسی و روحی قرار گیرند که تا به حال شواهد قاطع و گزارشهای متعددی از طرف قربانیان انتشار یافته است.

از طرفي امروز در سالن ملاقات زندان اوين حدود 60 نفر از خانواده هاي بازداشت شده ها تجمع كردند و خواستار ملاقات با عزيزان خود بودند كه به تعدادي از خانواده بازداشت شده هاي قديم ملاقات كابيني داده شد اما با توجه به عدم تاييد نام بازداشت شده هاي روز جمعه 27 شهريور در زندان اوين به اين خانواده ها گفته شد چنين اشخاصي را به عنوان بازداشتي در اينجا نداريم كه صداي اعتراض خانواده ها بالا رفت كه عزيزانمان را شما بازداشت كرديد اگر اينجا نيستند كجا بايد به دنبال آنها بگرديم كه مسئولين زندان اوين تنها جوابي كه دادند مراجعه خانواده ها به به دادگاه انقلاب بود.

لیست اسامي تعدادي از بازداشت شده هاي روز جمعه 27 شهريور كه در بازداشتگاههای مخفی ولی فقیه بسر می برند برای سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.

1- محسن اماني 26 ساله دانشجوي جامعه شناسي دانشگاه پيام نور در ونك توسط لباس شخصي ها بازداشت شده
2- عليرضا ميرزايي 30 ساله ليسانس طراحي صنعتي و متاهل در وليعصر بازداشت شده
3- جواد حميدي تبريزي 24 ساله دانشجوي ماشين آلات در ونك بازداشت شده
4- نويد حسني 28 ساله در وصال بازداشت شده
5- محمد حسين عظيمي 21 ساله دانشجوي عمران در هفت تير بازداشت شده
6- ابراهيم خليلي مقدم 30 ساله ليسانس جامعه شناسي در انقلاب بازداشت شده
7- شاهين ميرباقري 27 ساله فوق ليسانس برنامه نويسي در انقلاب بازداشت شده
8- حسام محمدي 20 ساله در ونك بازداشت شده
9- مجتبي قدياني 29 ساله فوق ديپلم سراميك در وليعصر بازداشت شده
10- رضا محسني نجف آبادي 25 ساله دانشجو در حوالي فردوسي بازداشت شده
11- احمد شريف زاده 34 ساله و متاهل در انقلاب بازداشت شده
12- كيوان جليلوند 27 ساله ليسانس كشاورزي در ونك بازداشت شده
13- بهرام خسرو شاهي 22 ساله دانشجوي رياضي كاربردي در هفت تير بازداشت شده
14- ايمان خانزاده 26 ساله در وليعصر بازداشت شده

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیریهای گسترده اخیر ،انتقال آنها به نقاط نامعلوم و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های آنها را محکوم می کند و مسئولیت جان آنها به عهدۀ شخص علی خامنه ای ولی فقیه رژیم است از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد برای نجات جان آنها خواستار اقدامات عملی و فوری برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی است.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
30 شهریور 1388 برابر با 21 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

تجمع اعتراضی مادران عزادار در پارک لاله

بنابه گزارشات رسیده از پارک لاله تهران،مادران عزادار طبق روال هفتگی خود در پارک لاله تجمع اعتراضی خود را بر پا کردند و اعتراضات خود را نسبت به سرکوب خونین مردم ایران و بخصوص فرزندان جانباخته خود را بیان کردند.
روز شنبه 28 شهریور ماه از ساعت 16:00 تعدادی از مادران طبق معمول هفته های گذشته در میدان آب نمای پارک لاله جمع شدند و رفته رفته به تعداد آنها افزوده شد.
ماموران نیروی انتظامی مستقر در پارک لاله با چند موتور و تعدادی نیرو قبل از انجام هر گونه حرکتی از طرف مادران به سراغ آنها آمدند .مسئول نیروی انتظامی مستقر در پارک به آنها گفت اینجا مکانی عمومی است و شما با این کار حقوق دیگران را ضایع می کنید اینجا جای این گونه کارها نیست و هر چه زودتر از اینجا دور شوید و الا شما را بازداشت می کنیم آنوقت کارتان با کرام الکاتبین است .اما مادران بدون توجه به سخنان او به نشانه اعتراض به خونهای به ناحق ریخته شده فرزندانشان شروع به حرکت به دور میدان آب نما کردند.مسئول نیروی انتظامی پارک برای ترساندن مادران دائما با بی سیم صحبت و درخواست نیرو می کرد.
تعداد ی از مردم نیز با دیدن مادران به جمع آنها می پیوستند و در سکوت به نشانه اعتراض حرکت می کردند.موتور سواران نیروی انتظامی نیز دائما در اطراف آنها مانور می دادند. دو اتومبیل از کلانتری 148 در جلوی درب جنوبی پارک مستقر شده بودند.مادران تا ساعت 19:00 طبق روال همیشه به حرکت اعتراضی خود ادامه دادند و در پایان مراسم با بالا بردن دست خود به نشانه پیروزی پایان دادند.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
28 شهریور 1388 برابر با 19 سبتامبر 2009



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

تجمع خانواده های دستگیر شدگان روز 28 شهریور در مقابل کلانتریها

بنابه گزارشات رسیده خانواده های دستگیر شدگان روز 27 شهریور و خانواده های دستگیر شدگان قیام در مقابل کلانتریها و دادگاه انقلاب تجمع اعتراضی بر پا کردند و خواستار اطلاع یافتن از عزیزان خود و آزادی آنها شدند.
تعدادی از خانواده ها که عزیزان آنها روز27 شهریور توسط نیروهای سرکوبگر ولی فقیه در خیابانهای مختلف دستگیر و به کلانتری 148،160 و سایر بازداشتگاه منتقل کردند. آنهایی که امکان تماس تلفنی گوتاه یافته بودند با خانواده های خود تماس گرفته و مکان بازداشت خود را اعلام کردند.آنها از صبح امروز علیرغم باران زیاد در مقابل کلانتریها تجمع کردند و خواستار مطلع شدن و آزادی عزیزان خود شدند.
خانواده های دستگیر شدگان روز گذشته از شکنجه های عزیزان خود که تعدادی زیادی از آنها هنوز محل بازداشتشان نامشخص است سخت نگران هستند.
همچنین روز شنبه 28 شهريور ماه حدود 40 نفر از خانواده بازداشت شده ها با وجود باران شديد از صبح ساعت 9:30 در داخل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواهان آزادي فوری عزيزان خود بودند .
خانواده ها به محض ورود به دادگاه انقلاب با دفتر حسن حداد و حيدري فر به اميد شنيدن خبر كفالت و وثيقه براي آزادي عزيزانشان تماس مي گرفتندبعد از چندين بار تماس گرفتن بالاخره موفق مي شدند با منشي آنها صحبت كنند .عده اي از خانواده ها بعد از شنيدن جمله هنوز پرونده تكميل نشده عصباني مي شدند و تلفن را زمين مي گذاشتند و با خشم هر چه تمام تر به كاركنان دادگاه انقلاب و خانواده هاي ديگر مي گفتند اين است رأفت اسلامي كه از آن دم مي زنند؟ جوانهاي مردم را به بهانه هاي واهي دستگير مي كنند هر بلايي كه دلشان خواست بر سر آنها مي آورند ، شكنجه مي كنند ، ملاقات نمي دهند، گاهي اوقات اجازه تماس تلفني هم نمي دهند ، به زور بايد لباس به آنها برسانيم بعد مي آيند پشت تلويزيون مي گويند ما با آنها كاري نداريم ،‌در نهايت رأفت اسلامي با آنها برخورد مي كنيم .پس كو رأفت اسلامي ؟
اينها كه دم از مردم سالاري مي زنند مگر ديروز نشنيدند مردم شعار مي دادند زنداني سياسي آزاد بايد گردد؟ گفتند قبل از ماه رمضان آزاد مي كنيم تعداد كمي را آزاد كردند .گفتند به مناسبت شب هاي احيا آزاد مي كنيم باز هم عده كمي را آزاد كردند تا دهانمان بسته شود .اگر مي خواهيد رأفت اسلامي نشان دهيد عزيزانمان را آزاد كنيد .
در همين حين يك لباس شخصي به خانواده ها نزديك شد و گفت ساكت شويد و الا حراست با شما برخورد مي كند يكي از مادران گفت اگر تو جاي ما بودي چكار مي كردي كه در كمال پررويي به او جواب داد حالا كه جاي شما نيستم.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از شکنجه و احتمال قتل دستگیر شدگان 27 شهریور توسط نیروهای ولی فقیه سخت نگران است واز دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار دخالت فوری برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
28 شهریور 1388 برابر با 19 سبتامبر 2009


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

اعتراضات شبانه مردم تهران به خیابانها کشانده شده

بنابه گزارشات رسیده از مناطق مختلف ،مردم تهران در ادامه اعتراضات گسترده امروز خود علیه سرکوب خونین مردم بدستور ولی فقیه، امشب در مناطق مختلف مردم اعتراضات شبانه خود را در خیابانها برگزار کردند.
اعتراضات شبانه که از ساعت 22:00 شروع شده است. مردم تهران در اکثر مناطق بر بام منازل و کوچه های خود اقدام به اعتراض نمودند ولی در بعضی از مناطق بجای قرار گرفتن بر بام منازل خود اعتراضات خود را به خیابانها کشاندند و در خیابانها اقدام به سر دادن بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور نمودند این اعتراضات تا لحظه انتشار این خبر ادامه دارد.
مناطقی که مردم در حال حاضر در حال انجام اعتراضات شبانه هستند و بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور سر می دهند عبارتند از؛ سعادت آباد و صادقیه است .
تا لحظه انتشار این خبر گزارشی از درگیری نیروهای سرکوبگر ولی فقیه با مردم داده نشده است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
27 شهریور 1388 برابر با 18 سبتامبر 2009


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

یورش نیروهای ولی فقیه به مردم با باتون و گاز اشگ آور

بنابه گزارشات رسیده از میدان انقلاب ، تمامی مسیرها منهتی به میدان انقلاب مملو از جمعیت است مردم بطور مستمر شعار می دهند.
در حال حاضر تمامی خیابانهای منتهی به میدان انقلاب مملو از جمعیت است مسیرهایی مانند خیابان آزادی به انقلاب،میدان فردوسی به انقلاب ، بلوار گشاورز و سایر خیابانها به انقلاب می باشد. تجمع گسترده مردم در میدان انقلاب است .مردم قصد حرکت بسوی دانشگا تهران را دارند ولی نیروهای سرکوبگر مسیر را بسته اند و به مردم اجازه نمی دهند که بسوی دانشگاه تهران حرکت کنند. تعداد تظاهرکنندگان صدها هزار نفر تحمین زده می شوند.
علیرغم باران شدید ولی مردم همچنان به تظاهرات خود ادامه می دهند.
هزاران نفر از مردم در حال دادن شعارهای مختلف هستند که از جملۀ آنها ؛ مرگ بر دیکتاتور/ شکنجه ،تجاوز دیگر اثر ندارد / نه غزه،نه لبنان ،جانم فدای ایران/ زندانی سیاسی آزادی باید گردد/ مرگ بر روسیه/ مرگ بر چین / توپ ،تانک ،بسیجی دیگر اثر ندارد/ پول نفت چی شده خرج بسیجی شده و شعارهای متعدد دیگر.
نیرهای سرکوبگر ولی فقیه در میدان انقلاب بصورت گسترده در مقابل مردم صف کشیده اند. گارد ویژه با باتون بسوی مردم حمله می کند و تا به حال در طی یورشهای وحشیانه به مردم در میدان انقلاب حداقل 30 نفر مورد اثابت باتونهای آنها قرار گرفتند. نیروهای سرکوبگر ولی فقیه همچنین به سوی مردم گاز اشگ آور شلیک می کنند. تعداد زیادی از نیروهای انتظامی و لباس شخصیها در این نقاط حضور دارند. مردم در مقابل یورشهای وحشیانه آنها مقاومت می کنند.
همچنین تعدادی از هلی کوپترها نیروهای سرکوبگر بر فراز نقاط مرکزی تهران در حال گشت زدند هستند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 شهریور 1388 برابر با 18 سبتامبر 2009



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

آغاز تضاهرات هزاران نفر از مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور

بنابه گزارشات رسیده از نقاط مختلف تهران ،هزاران نفر از مردم تهران به خیابانها سرازیر شدند و با شعارهای مر بر دیکتاتور اعتراضات گسترده خود را آغاز کردند.
از ساعت 10:30 دقیقیه هزاران نفر به خیابانهای مختلف تهران سرازیر شدند . در حال حاضر خیابانها مملو از جمعیت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شود . هزاران نفر از مردم تهران از سمت میدان آزادی به سوی میدان انقلاب در حال حرکت هستند و همچنین از سمت میدان 7 تیر به سوی انقلاب و از سوی توحید به سوی انقلاب در حال حرکت هستند .
شعارهایی که مردم سر میدهند عبارتند از : مردم چرا نشستید ایران شده فلسطین/ نه غزه،نه لبنان،جانم فدای ایران/ در حال حاضر تمامی شعارها به مرگ بر دیکتاتور تبدیل شده است.
گزارشهایی از شهرهای تبریز در چهار راه آبرسان، شیراز میدان نمازی و اصفهان میدان انقلاب حاکی از آن است که مردم دست به تضاهرات گسترده ای زده اند و با شعار مردم چرا نشستید ایران شده فلسطین و شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 شهریور 1388 برابر با 18 سبتامبر 2009



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

به حالت آماده باش در آوردن تعدادی از بیمارستانهای تهران

بنابه گزارشات رسیده، تعدادی از بیمارستانهای تهران برای راهپیمائی که قرار است روز جمعه برگزار شود به حالت آماده باش در آماده اند و بخشهایی از اورژانس آنها را تخلیه کرده اند.
از امروز به پرسنل تعدادی از بیمارستانهای تهران آماده باش داده شده است و بخشهایی از اورژانس بیمارستانها را تخلیه کرده اند و از پذیرش بیمار در این بخشها منع شده اند.
تعدادی از بیمارستانهایی که به پرسنل آنها آماده باش داده شده عبارتند از : بیمارستان هزار تخت خوابه (خمینی)،بیمارستان فیروزگر خیابان طالقانی بخشهای اورژانس و جراحی،بیمارستان شریعتی خیابان کارگر شمالی بخش اورژانس بیمارستان البرز خیابان وصال بخش اورژانس و جراحی،بیمارستان الوند خیابان حافظ بخشهای اورژانس و جراحی،بیمارستان آزادی خیابان آزادی بخش اورژانس،بیمارستان طرفه بهارستان بخش اورژانس ،بیمارستان 501 ارتش ولی عصر می باشند.
راهپیمائی روز جمعه که قرار است تبدیل به اعتراضات گسترده علیه سرکوب خونین مردم ایران و بدستور نیروهای سرکوبگر ولی فقیه تبدیل شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
26 شهریور 1388 برابر با 17 سبتامبر 2009


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

انتقال یکی دیگر از زندانیان سیاسی به سگدونی زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده از بند 4 زندان گوهردشت کرج، زندانی سیاسی افشین بایمانی با یورش مامورین حفاظت و اطلاعات به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به بند آخر خطیها منتقل گردید.
در راستای موج جدید یورشها فشارها ، اذیت و آزارها و محدودیتها علیه زندانیان سیاسی بی دفاع بند 4 زندان گوهردشت که بلا وقفه ادامه دارد. پاسداران حفاظت و اطلاعات ولی فقیه علی خامنه ای به اعمال غیر انسانی خود علیه زندانیان سیاسی ادامه می دهند . روز سه شنبه 24 شهریور ماه با یورش مامورین حفاظت و اطلاعات به سلول زندانی سیاسی افشین بایمانی، او را با رفتاری وحشیانه و غیر انسانی از سلول خارج کردند و به سلولهای انفرادی( سگ دونی) بند 1 معروف به بند آخر خطیهامنتقل کردند. این یورش توسط کرمانی و نبی الله فرج نژاد رئیس معاون حفاظت واطلاعات و تعدادی از پاسدارهای آنها صورت گرفت. کرمانی و فرجی نژاد از شکنجه گران قصی قلب و جنایتکاری هستند که زندانیان سیاسی و سایر زندانیان را هدف جنایتهای خود قرار میدهند.در حال حاضر آقای بهروز جاوید طهرانی و منصور اسالو در بند 1 بسر می برند که در روزهای اخیر شاهد درگیریهای خونین بود.
زندانیان که به سلولهای انفرادی که پاسدار بندها به آنها سگ دونی می گویند منتقل می شوند تحت شکنجه های جسمی طاقت فرسایی قرار می گیرند که از جملۀ آنها ؛ شکنجه با انواع باتونها و همچنین باتون برقی برای مدت طولانی و بصورت متناوب، مدتها با دستبند از پشت و پابند در سلول رها کردند، 2 بار در طی 24 ساعت حق استفاده از سرویس بهداشتی ،به حداقل رساندن غذای زندانی ،عدم استحمام به مدت طولانی، از دارو و درمان محروم کردن زندانی ،قطع تمامی ارتباطات او با خانواده و موارد متعدد دیگر.
از طرفی دیگر زندانیان سیاسی را که در یک سلول هستند از هم جدا می کنند و به حسینیه بند منتقل می کنند که تا به حال آقایان حمید و اصغر بنازاده را به حسینیه بند منتقل کردند و فشارها و تهدیدات علیه سایر زندانیان سیاسی برای جدا کردن آنها شدت یافته است همچنین زندانی سیاسی منصور رادپور تحت فشار و تهدید قرار دارد که باید به حسینیه بند برود.حسینیه بند به هر لحاظی دارای شرایط بسیار بدی است که از جملۀ آنها ؛ چند برابر ظرفیت حسینیه زندانی در آن قرار داده اند و زندانی بصورت کتابی کنار هم استراحت می کنند و فضای تحرک از آنها سلب شده است،وضعیت بهداشتی آن اسف بار است و شپش و سایر جانوران در آن بی داد می کند و فاقد هرگونه امکانات است . زندانیان زمین خواب هستند و تعدادی از آنها از افراد خطرناک و معتاد می باشند. با جدا کردن زندانیان سیاسی از هم آنها را در معرض حملات باندهای مافیایی که توسط پاسداران مسئول زندان هدایت می شوند و هم جان آنها را در معرض خطر جدی قرار میدهد.
یورشها انتقال به سلولهای انفرادی اذیت و آزارها و محدودیتها بدستور وزارت اطلاعات صورت می گیرد و توسط علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان ،کرمانی و نبی الله فرج نژاد رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات زندان و محمود مغنیان رئیس بند 4 به اجرا در می آید.
پس از تکذیب جنایتهای صورت گرفته در اردوگاه مرگ کهریزک توسط علی خامنه ای ولی فقیه رژیم، راه را بر ماموران خود که در شکنجه گاههای مختلف روزانه دست به جنایت می زنند باز کرده است.از طرفی دیگر با تشکیل کمسیون مجلس برای رسیدگی به جنایتهای روی داده در بازداشتگاه ها و زندانها و همچنین کمسیون ویژه سه نفره (رئیسی،محسنی اژه ای و خلفی) از طرف قوه قضائیه که حداقل 2 نفر از آنها در جنایت علیه بشریت نقش داشته اند. رئیسی از اعضای کمسیون مرگ قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 است که سازمانهای حقوق بشری بارها بر دستگیری آمرین و عاملین این کشتار تاکید کرده اند این فرد نه تنها به مجازات نرسیده است بلکه در مناصب بالاتری قرار گرفته است و محسنی اژه ای از شرکت کنندگان در قتلهای زنجیره ای و وزیر اطلاعات که در دستگیری شکنجه وقتل فعالین جامعۀ ایران نقش عمده ای داشته است. هدف از تشکیل چنین کمسیونها و هیئت ها در غالب تحقیق برای از بین بردن آثار جرم و مبرا کردن مجرمان است .پس از تکذیب و انکار جنایت ،مامورین ولی فقیه در زندانها فشارها و شکنجه ها را تا حد زیادی افزایش داده اند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورشها ، انتقال به سلولهای انفرادی ،جدا کردن زندانیان سیاسی از همدیگر و مورد اذیت وآزار قرار دادن آنها را محکوم می کند.و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات فوری و عملی برای پایان دادن به جنایتها در زندانهای ولی فقیه و آزادی آنها است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
26 شهریور 1388 برابر با 17 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

خانواده های دستگیر شدگان به تجمعات اعتراضی خود در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین ادامه میدهند

بنابه گزارشات رسیده ،خانواده های دستگیر شدگان در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین به تجمع اعتراضی خود ادامه دادند و خواستار آزادی عزیزان خود شدند.
روز چهارشنبه 25 شهريور ماه در حدود 60 نفر از خانواده بازداشت شده ها از صبح ساعت 9:20 در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواهان آزادي عزيزانشان بودند. وهر از چند گاهي وارد دادگاه انقلاب مي شدند و با دفتر حسن حداد وحيدري فر تماس مي گرفتند تا ببينند آيا كفالت و وثيقه براي عزيزانشان اعلام شده يا نه .
تعدادي از مادران با عصبانيت به منشي دفتر حسن حداد و حيدري فر مي گفتند پس چي شد قرار بود بازداشت شده ها را قبل از ماه رمضان آزاد كنيد ماه رمضان هم تمام شد و دريغ از ملاقات چه برسد به آزادي، من يك مادرم، دروغ تحويلم ندهيد از شما مي پرسم چرا فرزندم را آزاد نمي كنيد ؟ چرا نمي گذاريد حتي او را ببينم ؟به من مادر صادقانه جواب بدهيد.صداي برخي از مادران آنقدر بالا مي رفت كه منشي دفتر حيدري فر بدون دادن پاسخي به آنها تلفن را قطع مي كرد .
خانواده ها بعد از هر تماس در بيرون از دادگاه انقلاب در کنار هم مي ايستادند و با نگراني به همدیگر مي گفتند چند دادگاه ديگر بايد تشكيل شود تا آنها را آزاد كنند ؟ ولی به همدیگر همچنین می گفتند تا آزادی آخرین نفر از عزیزانمان از پیگیری آنها باز نخواهیم ایستاد و به تلاشهای خود ادامه خواهیم داد. برخوردها غیر انسانی و جوابهای منفی و سربالای دادگاه انقلاب و زندان اوین که به ما می دهند ما را مایوس و نا امید نخواهد کرد و از تلاشهای ما نخواهد کاست.
همچنین تعدادی از خانواده ها در مقابل زندان اوین تجمع کردند و خواستار ملاقات با عزیزان خود و آزادی آنها شدند.تجمع خانواده ها که از صبح شروع می شود گاها تا پایان روز ادامه می یابد.تعدادی از مادران و پدران که دچار بیماریهای مختلفی هستند از جمله ناراحتی حاد عاسم و به سختی نفس می کشند ناچارا ساعتها در انتظار بمانند تا شاید بتوانند خبری از وضعیت عزیزانشان بگیرند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ادامه بازداشت دستگیر شدگان و عدم پاسخگویی به خانواده های آنها را محکوم می کند و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات عملی برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
25 شهریور 1388 برابر با 16 سبتامبر 2009


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193

۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

وادار کردن مادر سالخورده به امضای برگه ای که فرزندش در زیر شکنجه به قتل نرسیده است

بنابه گزارشات رسیده از آگاهی شاپور،مادر یکی از جانباختگان که فرزندش در زیر شکنجه به قتل رسیده بود را به آگاهی شاپور فراخوانده شد و با تهدید و فشار او را وادار کردن برگه ای را امضا نماید که فرزندش بصورت طبیعی فوت کرده است و در زیر شکنجه به قتل نرسیده است.
خانم مهین شادپور 68 ساله مادر حسین توکلی برازجانی که در زیر شکنجه در آگاهی شاپور به قتل رسیده و فرزند دیگر او عباس توکلی برازجانی که در حال حاضر در بند 6 زندان گوهردشت بصورت بلاتکلیف بسر می برد.پس از افشای قتل فرزندش در رسانه ها و ارسال گزارش آن به سازمانهای حقوق بشری تهدیدات و فشارهای مامورین آگاهی بر این خانواده شدت یافت.مامورین آگاهی با تماسهای تلفنی ممتد ابتدا ایشان را تهدید می کردند که مسئله قتل فرزندش را نباید پیگیری کند در غیر اینصورت برای فرزند دیگرش که در زندان بسر می برد حکم اعدام صادر خواهند کرد و همچنین جان سایر اعضای خانواده بخصوص دختران جوان را به خطر خواهد انداخت و باعث ناپدید شدن آنها خواهد شد.
پس از تهدیدات و یک جنگ روانی که بصورت تلفنی و یا مراجعه حضوری افراد موتور سوار به منزل آنها صورت می گرفت آنها را تحت فشار قرار دادند که در قبال قتل فرزندشان سکوت کنند. تا اینکه خانم شادپور را روز چهارشنبه 18 شهریور ماه به آگاهی شاپور فراخواندند. خانم شادپور توسط سرگرد پاسدار نریمانی همراه با 3 نفر دیگر ایشان را برای چند ساعت مورد بازجوئی و تهدید و فشار قرار دادند. سرگرد پاسدار نریمانی با تهدید خطاب به خانم شادپور گفت: این یکی را هم اعدام می کنیم،سرو صداش را در نیاور اولا به جائی نمی رسید،وقت تلف کردنه ،کسی به شما گوش نمی کنه و در ضمن بقیه هم را به خطر میاندازی.نریمانی در پایان تهدیدات و فشارها برگه ای را در مقابل خانم شادپور قرار داد و از او برای پیشگیری از اتفاقات بعدی باید این را امضاء کنید . در این برگه نوشته شده است که فرزندش حسین (امیر) توکلی برازجانی 33 ساله بصورت طبیعی فوت نموده است و از هیچ کسی شکایتی ندارد.ابتدا با مخالفت خانم شاپور مواجه شد ولی نریمانی خانم شادپور را تهدید به بازداشت کرد و به او گفت: در صورت عدم امضاء این برگه شما را هم بعنوان تبانی با فرزندانت بازداشت می کنیم و حکم آن را داریم. که نهایتا او را وادرا به امضاء آن برگه نمودند.
لازم به یادآوری است 27 تیر ماه 1387 مامورین نیروی انتظامی با یورش به 2 آپارتمان مسکونی خانواده توکلی برازجانی و شلیک به آنها خانم سودابه شادپور 50 ساله از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت.آقای عباس توکلی برازجانی و بردارش حسین توکلی برازجانی در مقابل چشمان سایر اعضاء خانواده مورد ضرب وشتم شدید قرار گرفتند و چند ساعت در منزل شخصی آنها مورد شکنجه قرار گرفتند . این یورش در نیمه های شب صورت گرفت در حالی که خانم ها و فرزندان آنها در حال استراحت بودند. و آنها در مقابل چشمان پاسداران مجبوربه عوض کردن لباسهای خود بودند و به آنها فحشهای غیر اخلاقی میدادند . پس از آن تقریبا تمامی اعضای خانواده دستگیرو به آگاهی شاپور انتقال دادند: تناز ابوالحسنی احمدی 16 ساله/خسرو قائدی 17 ساله /مهنابا توکلی برازجانی 26 ساله/فاطمه فراهانی واشکانی/سودابه شادپور 50 ساله /عباس توکلی برازجانی 38 ساله /حسین توکلی برازجانی 33 ساله / محسن
آنها تحت شکنجه های طاقت فرسا و غیر انسانی قرار گرفتند که به قرار زیر می باشد: با انبر دست پوست نقاط حساس را فشار دادن و حتی زخمی کردند /به مدت طولانی با باطوم و سایر اشیائ زندانی را مورد شکنجه قرار دادن / ازپشت دست بند و پابند زدن / جوجه کباب کردن /آویزان کردن به مدت طولانی تا زمانی که زندانی بیهوش شود/ در عطش نگه داشتن زندانی به مدت طولانی / د ر طی 24 ساعت زندانی فقط 2 بار حق استفاده از دستشوئی دارد/ تهدید به تجاوز به خانم هایی که دستگیر شدن توسط قاضی پرونده بنام روشن/هنگام شکنجه کیسه بر روی صورت زندانی کشیدن/ پریدن روی دست زندانی با پا در حالی که دستبند به دست زندانی است/ سایر اعضای خانواده یا شاهد شکنجه بستگان خود هستند و یا صدای زجه و ناله های آنها را می شنیدند .
آقای حسین توکلی برزاجانی 33 ساله در اثر شکنجه های قرون وسطائی و وحشیانه و مستمر در حالی که تمامی بدن او سیاه شده بود.در 6 مردادماه 1387 در سلول کناری برادرش آقای عباس توکلی زندانی بود او صدای شکنجه کردن و زجه های برادرش را می شنید و بعد از مدتی صدای وی قطع شد و هیاهوی پاسداربنده ها که می گفتند: مُرد او ُمرد را می شنید. و بدین طریق این زندانی را به قتل رسید.
افرادی که دستور دهنده و شکنجه کننده زندانیان بیدفاع بودند ؛سرهنگ پاسدار مرتضی رستمی نیا رئیس بازداشتگاه ،سرهنگ پاسدار کرمی، سرهنگ پاسدار مدحی و افراد تحت فرمان آنها هستند.

در حال حاضر عباس توکلی برازجانی در بند 6 زندان گوهردشت کرج در حالت بلاتکلیفی بسر می برد. آنها متهم هستند که با نیروی انتظامی درگیری داشته اند و در منزل خود سلاح نگهداری میکردند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تحت فشار قرار دادن مادر سالخورده و دردمند و وادار کردن او به امضای برگه ای که مرگ فرزند ش را بصورت طبیعی و نه در زیر شکنجه بوده رامحکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار اعزام هیئت بین المللی برای تحقیق در بارۀ جنایتهای که در زندانهای ولی فقیه روی میدهد، است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
24 شهریور 1388 برابر با 15 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.: 0031620720193