زندانی سیاسی
سعید ماسوری در بخشی از دست نوشته خود در مورد فریبکاری و وارونه نشان دادن حقایق
همراه با سرکوب می نویسد: در
نظامهای استبدادی همیشه اصلی ترین حق، حق حاکمیت مردم و آزادی آنهاست که مورد
تجاوز و تعرض قرار می گیرد و این امر بویژه در این استبداد مذهبی با فریب و سرکوب
محقق می شود، بدین مفهوم که با تقدس نمایی ، تظاهر، ریا، دروغگویی و پشت هم اندازی
به زعم خود ، مردم را می فریبند و با سرکوب و خشونت، فعالان و جریانات سیاسی را
وادار به سکوت می کنند. این دست نوشته جهت انتشار و اطلاع عموم در اختیار« فعالین حقوق بشر و دمکراسی در
ایران» قرار داده شده است. متن دست نوشته به قرار زیر است :
اینهمه سختگیری و فشار بر زندانیان سیاسی ....چرا ؟
۱ـ زندانیان سیاسی هیچ فرقی با زندانیان غیر سیاسی ندارند.
۲ـ نباید بین زندانیان سیاسی و عادی تفاوتی قائل شد.
۳ـ زندانیان سیاسی هم نباید توقع امتیازی داشته باشند.
۴ـ متمایز کردن خودشان از دیگران ، اخلاقا پسندیده نیست (مردی
نیست)
جملات فوق آنقدر اخلاقی، درست و منصفانه است که چه بسا تصور
شود که سخنان یک دلسوخته حقوق بشر و یا سینه چاک اخلاق است.....!!!!
ولی اینها حرفهای کارگزاران زندان است که نگران فاصله
افتادن بین زندانیان سیاسی و مردم هستند ولی چرا ..؟.
در نظامهای استبدادی همیشه اصلی ترین حق، حق حاکمیت مردم و
آزادی آنهاست که مود تجاوز و تعرض قرار می گیرد و این امر بویژه در این استبداد
مذهبی با فریب و سرکوب محقق می شود، بدین مفهوم که با تقدس نمایی ، تظاهر، ریا،
دروغگویی و پشت هم اندازی به زعم خود ، مردم را می فریبند و با سرکوب و خشونت
فعالان و جریانات سیاسی را وادار به سکوت می کنند.
بر همین سیاق در نظامهای حقوقی پیشرفته تر و طبعا مستقل و
سالم، وجه تمایز جرم سیاسی (به فرض انکه چنین فعلی را جرم تلقی کنند....!!!) با
جرائم دیگر در« انگیزه» آن است. یعنی در جرم سیاسی انگیزه، یک انگیزه «دیگرخواهانه»
و غیر شخصی است و به عبارت دیگر، آنها (مجرمان سیاسی) چیزی برای دیگران می خواهند
و طلب می کنند، نه برای خودشان...!!!!.
سود و منعفت شخصی
را دنبال نمی کنند و قصد انتقام و تلافی جوئی شخصی هم ندارند.....
فلذا قضاوت در مورد
آنها کار حکومت و صاحبان قدرت نیست چون حکومت و صاحبان قدرت خودشان موضوع و طرف
دعوا و نزاع هستند، به همین دلیل هیئت منصفه ای پیش بینی شده است. این در حالی است
که در جرائم عادی انگیزه دیگر خواهانه ای در کار نیست و جرم صرفا بدلیل انگیزه های
فردی( سود، انتقام شخصی و تلافی جویی و ...) صورت گرفته و نوعا خود را مجرم دانسته
و مجازات خود را هم پذیرفته و منطقی می دانند و تلاش عمدتا حول تخفیف مجازات و در
صورت امکان بخشودگی و یا حداقل (در صورت قطعی شدن حکم) گرفتن امتیاز در دوران تحمل
حبس است.(مثل شرایط بهتر زندان، مرخصی، بخشودگی، رضایت و ....).
ولی مجرم سیاسی بدلیل انگیزه دیگرخواهانه و
شرافتنمندانه که برای امنیت، رفاه و سعادت بیشتر مردم و هم نوعانش بوده است نه فقط
در مورد حقوق خود بلکه از تضییع حقوق دیگران هم کوتاه نمی آید و انتظار عفو و
بخشودگی در مورد آنها بلاموضوع است. بنابراین نوعا اهل معامله و سکوت نیستند. پس اگر بتوان دست ، دهان
و چشم زندانیان سیاسی را بست (کاری که الان درصدد انجام آن هستند) از قضا راحت تر
می توانند حقوق زندانیان عادی و غیر سیاسی را سلب کنند.
از این رو از نگاه
حکومت بسیار بهتر است که جوانان مرتکب هر جرم دیگری شوند ولی گرد مسائل سیاسی و
جرائم سیاسی نچرخند. لذا هزینه را بالا می برند ..ولی از آنجا که خوب می دانند
چنانچه زندانیان سیاسی امکان گفتن حرفهایشان را داشته باشند و صدایشان به بیرون
برسد قطعا تضییع حقوق دیگر زندانیان غیر سیاسی را هم نه تنها نادیده گرفته که
مطالبه می کنند ولی متاسفانه عکس این قضیه صادق نیست به همین دلیل گزاره های
ابتدایی متن در عین درست بودن به قول امام علی( ع): کلمه حقی است که اراده را باطل
می کند کلمه حق یراد به الباطل
سعید ماسوری
زندان گوهردشت کرج
دیماه ۱۳۹۶
telegram me/hrdai
Tel.:0031620720193
طبق قوانين كپي رايت
استفاده از گزارشات فعالين حقوق بشر و دمكراسى در ايران در صورت ذکر منبع بلامانع
می باشد