۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

پیام زندانی سیاسی افشین بایمانی به مناسبت اولین سالگرد شهادت علی صارمی


در برابر تندر می ایستد ،خانه را روشن می کند .....در چنین روزی ما شاهد اعدام رادمردی بودیم که حلاج وار بر طناب دار بوسه زد، و به ...مرگ زمزمۀ .پوشالی و دروغین ضحاکان حاکم را در هم شکست و آنان را به سخره گرفت.
هرگز نتوانستم مرگ علی صارمی را باور کنم زیرا معتقدم که هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق .از سیمای مهربان و صمیمی او هر چه دیدم همه عشق بود ، عشق به انسان عشق به آزادی و عشق به همۀ خوبیها.
همیشه لبخند به لب داشت ، لبخندی که سرشار بود از امید ، امید به فردایی بهتر. بدون اغراق مرضیه السجایا و محموده الخصائل بود .آقای صارمی بسیار کوشا، مسئولیت پذیر و با انگیزه بودند و پشتکاری مثال نزدنی داشتند به طوریکه توانستند زبان فرانسه و انگیسی را در زندان فرا بگیرد و به دیگر دوستان بیاموزد .
در انجام مسئولیت های جمعی همیشه سعی می کرد از دیگران پیشی بگیرد نمی خواهم بگویم او یک اسطوره یا یک قهرمان بود او یک انسانی معمولی بود با این تفاوت که به آنچه می دانست و صادقانه به آن اعتقاد داشت جامه عمل می پوشاند او درس عمیقی از زندگی و زیبایی های آن و تجربۀ وجودی انسان داشت .
وقتی خبر اعدام علی صارمی را شنیدم من برای لاشه متعفن حاکمان دل مرده که هیچ اعتقادی به زندگی ندارند نماز میت به جای آوردم .
زندانی سیاسی افشین بایمانی
1390دی ماه

۱۳۹۰ دی ۹, جمعه

تو را من چشم در راهم، برای زندانی سیاسی ژیلا کرم زاده مکوندی


دست نوشته ای به یاد ژیلا کرمزاده مکوندی از فعالین و حامیان مادران پارک لاله ( عزادار) که توسط خانم الهام احسنی همبند سابق وی و از فعالین و حامیان مادران پارک لاله (عزادار) نگاشته شده و جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران" قرار گرفته است.
خانم الهام احسنی کارشناس بهداشت عمومی زندانی سیاسی سابق و از فعالین وحامیان مادران پارک لاله (عزادار) بود که فعالانه در تجمعات و اعتراضات مادران در پارک لاله شرکت داشت و تمامی فعالیتهای مادران را در قالب گزارش ، فیلم و عکس ثبت و گزارش می داد . خانم الهام احسنی در 19 بهمن ماه 1388 در یورش همزمان شبانه و وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات به منازل حامیان مادران پارک لاله (عزادار ) به همراه برادرش نادر احسنی بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد و چندین هفته در بند 209 (شکنجه گاه وزارت اطلاعات ) تحت بازجویی و شکنجه و توهین های اخلاقی بازجویان وزارت اطلاعات ( شکنجه گران ) قرار داشت و در اثر حمایت های بین المللی همراه با سایر حامیان مادران عزادار با وثیقه های سنگین آزاد شد. او با اتهامات سنگینی رو به رو بود که در صورت ماندن قطعا با حکم سنگین و ضدبشری مواجه می شد.
متن نوشته به قرار زیر است:
تو را من چشم در راهم،
گذشته را دوباره مرور می کنم .تمام روزهایی را که در میعادگاه منتظر بودم و منتظر بودی تا دست در دست هم ، در خیابان ، در کنار تمامی کسانی که نمی شناختیم اما دردشان برایمان آشنا بود ، در کنار کسانی که نگاهشان فریاد می زد که این بار آمده ایم که سرنگون کنیم فریاد های آزادیخواهانه را بر سر جلادان زمان بکوبیم .دستانت در دستم بود و نگاهم نگران به تو و نگاه نگران تو به من که مبادا ضربه ای از باتوم بر سر و تن بنشیند با وجودیکه هر دومان می دانستیم که یک ضربه از آن باتوم در راه رسیدن به آزادی چقدر شیرین است. هر دو غرق شور و هیجان شعار می دادیم ، می دویدیم اما دستمان از هم جدا نمی شد. شبی که بازداشت شدم گمان می کردم این بار دیگر دستانم از دستانت جدا شده است دستانی که در تمام روزهای پرهیجان و پردغدغه درخیابان در پارک لاله در دستانم بود. اما باز تو در کنارم بودی و این بار از سلول کناری دستان یکدگر را می فشردیم .30 روز سلول و بازجویی. هنوز صدای خواندنت در گوشم هست لحظه آزادی ات را به خوبی به یاد می آورم در بند 3 تو می خواندی که پشت این دیوار سنگی دو تا پنجره اسیرن دو تا خسته دو تا تنها یکیشون تو یکشون من .صدای پلاستیک لباس که شاید تمام زندانیان بند 209 روزها منتظر شنیدن صدای آن هستند در یک لحظه چه سکوتی را در بند رفم زد. همه منتظر بودیم که درب کدام سلول باز خواهد شد . قرعه بنام تو بود و فریاد آزادی ات در بند 3 طنین انداز شد. آن روز تو آزاد شدی، آزادی ات را از دریچه کوچک روی درب سلول نظاره گر بودم شاد و سرفراز، تو رفتی و من ماندم .
یکسال بعد مجبور به ترک وطن شدم این بار من بودم که تو ، نادر و آخرین نگاهش را از پشت شیشه های سالن ملاقات اوین و تمام آزوهایم را گذاشتم و تمام خاطرات و دغدغه هایم را با خود بردم ،با خود بردم نگاه تو را و نگاه تمام کسانی را که در روزهای ملاقات از پشت شیشه های کابین ملاقات اوین ، آزادی را نوید می دادند. آن روز هرگز فکر نمی کردم که روزی تو را هم در پشت دیوارهای اوین جا بگذارم
ژیلای عزیزم :یادت هست بعد از اولین بازداشت مادران در پارک لاله گفتی که در گوشه سلول تنهایت ات را گریه کردی .شاید نمی دانستی که آن سوی دیوارها نگاههایی آمدنت را به انتظار می کشند و امروز در پشت دیوارهای اوین قلبهایی منتظرند تا در روز آزادی تو و همه کسانی که عشق به آزادی وطن را در دل خود دارند و به اسارت کشیده شدند که یقین دارم آن روز دیر نیست در آغوشت بگیرند.
ژیلای عزیزم :من رفتم و تو ماندی و گفتی به امید روزی که برگشتنت را نظاره کنم. .من رفتم و تو ماندی و زندان و اسارت را به جان خریدی و امروز من تو را چشم در راهم .
الهام احسنی از فعالین و حامیان گروه مادران عزادار
دی ماه 1390

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

گزارشی از دادگاه قرون وسطایی وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پور شجری (سیامک مهر)


وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) گزارشی از محاکمۀ خود را که در 30 آذر ماه صورت گرفت جهت انتشار و آگاهی عموم وارسال به سازمانهای حقوق بشری در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده است. وبلاگ نویس زندانی در دادگاه در حالی که با دست بند و پابند و به یکی از مامورین همراه دست بند زده شده بود مورد محاکمه قرار گرفت. متن گزارش به قرار زیر می باشد:
هم میهنان،
لابد اطلاع دارند که سال گذشته شعبه 2 دادگاه انقلاب کرج، من به عنوان یک متهم در بی حقوقی مطلق به اتهام توهین به چیزی بنام مقام معظم رهبری به 2 سال حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام و ارتباط با ایرانیان خارجی به 1 سال و جمعا 3 سال حبس محکوم کردند.
در همان زمان بازپرس شعبه 6 دادگاه انقلاب به نام سرمدیاری به اتهام توهین به مقدسات پرونده ای گشود که ابتدا قرار بود دادگاه موسوم به 5 قاضی داده شود که احکام اعدام و قتل صادر می کنند. ولی در نهایت به شعبه 109 دادگستری کرج به ریاست قاضی غلام سرابی ارجاع شد.
در جلسه دادگاه یکم مرداد 90 هر آنچه گفته بودم در جلسه سی ام آذر ماه نیز همه را تکرار کردم .گفتم شرم آور است که پس از گذشت حدود 5 قرن از قرون وسطی رژیم اسلامی همچنان انگیزسیون و دادگاه تفتیش عقاید تشکیل داده. عرض کردم اساسا اتهام توهین به مقدسات اتهام و سخن مهمل، یاوه و پوچ است استناد می کنید به قانون مجازات اسلامی در واقع احکامی است به فرقه فقها برای قدرت و سرکوب مخالفان خود وضع کرده است و به هیچ وجه قانون بشمار نمی رود. قانون تعریف خاص دارد.
گفتم این جلسه را من دادگاهی فرمایشی می دانم در حقیقت دادگاه نیست بلکه محکمه اسلامی است که در آن متهم هیچ حقوقی ندارد دادگاه به مفهوم امروزی لوازم و قواعدی دارد که هیچ کدام در اینجا رعایت نگردیده حتی طبق اصل 168 قانون اساسی جمهوری اسلامی اتهامات مطبوعاتی و سیاسی میباید به صورت علنی و با حضور هیئت منصفه رسیدگی شود.در حکومت اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلام ... توهین به مقدسات در واقع اتهامی صددرصد سیاسی است.
گفتم این محکمه اسلامی می تواند رای به قتل و جنایت بدهد می تواند حکم قتل و جنایت صادر کند اما هرگز نخواهد توانست پشت درهای بسته مرا محاکمه کند.
گفتم چگونه دادگاهی تشکیل داده اید که از روز نخست بازجویی نه تنها وکیلی درکنار خود نداشته ام بلکه با تمام وقاحت طی نامه ای به زندان نوشته بودند که متهم حق تماس با وکیل ندارد من به مدت 8 ماه در سلول انفرادی محبوس و از هر گونه ملاقات حضوری و غیر حضوری و تماس تلفنی محروم بوده ام. در این مدت شکنجه شده ام ، کتک خورده ام و تمامی حقوق انسانی محروم بوده ام . در چنین شرایطی پرونده سازی کرده اند و خودشان بریده و دوخته اند بنابراین اصلا همین روش را تا به آخر ادامه بدهند و مانند بالغ بر دویست هزار ایرانی مخالف رژیم اسلامی که طی این سی و چند سال در بی حقوقی مطلق در بیدادگاههای اسلامی محکوم و اعدام شده اند و در حبس بودند ... و اعدام کردند.
گفتم من در دادگاهی که تمامی لوازم و قواعد حقوقی به همان گونه که دادگاهی در کشورهای آزاد دموکراتیک نظیر فرانسه و هلند تشکیل می شود حضور خواهم یافت و دفاع خواهم نمود در دادگاه صالح علنی با حضور هیات منصفه ،با حضور وکلای خود ،با حضور نمایندگان رسانه ها .عرض کردم از شخص خودم دفاعی نخواهم کرد ولی از اندیشه ها و باورهاو نوشته هایم دفاع خواهم کرد.
در حاشیه لازم است بگویم که حتی در جلسه به اصطلاح دادگاه و در حضور قاضی پاها و دستهایم در زنجیر بود و توسط دستبندی دیگر به مأمور همراهم بسته شده بودم به طوریکه موقع نوشتن اظهاراتم به سختی مشکل داشتم.
محمد رضا پورشجری (سیامک مهر)
دی ماه 1390
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه

پیام زندانی سیاسی ارژنگ داودی به مناسبت اولین سالگرد شهادت علی صارمی


پیام زندانی سیاسی ارژنگ داودی به مناسبت اولین سالگرد جانباختن شهید راه آزادی مردم ایران علی صارمی جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است .متن پیام به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا و با درود به تمامی جانباختگان راه آزادی بشر یاد علی صارمی گرامی باد ،
هم تبار ارجمند و هم بند مبارزم هفتم دی ماه سالگشت روزی است که با دستان نابکار دژخیم میهن بالای دار رفتی
علی جان روزی که می رفتی چرا نگفتی، مگر نباید پرسید به "کدامین گناه" چه بگوییم؟
علی جان، ما که تو را به عنوان یک انسان والا و یک مبارز قدیمی می شناختیم در پرواز ناباورانه ات بهت زده ماتم گرفتیم ، امان از دل همسر مهربان و دختران جوانت که در روزهای ملاقات همه دیدیم که چگونه چون پروانه های عاشق به دور تو پرپر می زنند.
علی جان، بعد ازظهر روز چهارشنبه 12 مرداد 1390 که در بند 209 زندان اوین با چشمان بسته از بازجویی شدن امتناع ورزیدم و هر چه سعی می کردند نه یک کلمه حرف زدم و نه حاضر به بازجویی شدم تا وقتی که سربازجو با مشت به پشت سرم کوبید و با خشم گفت "مثل صارمی می کشیمت بالا "من بلافاصله در جواب گفتم "چه مرد نازنینی بود حتما این کار را بکنید"بعد شروع به فحاشی به مجاهدین کرد در جواب وقتی گفتم اگر این همه که رژیم از مجاهدین می ترسد از خدا می ترسید حال و روز کشور به این کثافت و فضاحت کشیده نمی شد ناگهان یک سیلی غضبناک گوش چپم را چنان ترکاند که نیاز به عمل جراحی و نصب پرده مصنوعی دارد و هنوز بعد از 6 ماه از عوارض و عفونت آن در رنج هستم.
علی جان، از صلابت تو و همرزمان توست که دژخیم از نوشتن و یا بر زبان آوردن کلمه مجاهد امتناع کند و از یاداوری نامتان چنان بر خود می لرزد که عنان اختیار از دست می دهد و حرمت موی سفید امثال مرا چنین ناجوانمردانه زیر پا می گذارد .
علی جان اسطورۀ والا بلند پایدار ، دریغا شیرآهن کوه مردی که تو بودی
ارژنگ داوودی
معلم، شاعر، نویسنده
زندان رجایی شهر
آذر 1390
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

دستگیری ،صدور احکام سنگین و محاکمۀ حامیان مادران پارک لاله


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی ایران"صبح امروز ژیلا کرم زاده مکوندی از حامیان مادرا ن پارک لاله توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.
روز سه شنبه 6 دی ماه خانم ژیلا کرم زاده مکوندی حدودا 50 ساله از فعالین و حامیان مادران پارک لاله درستارخان تهران توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به قرنطینه زندان اوین منتقل شد.

روز یکشنبه 15 آبان ماه اجرای احکام دادگاه انقلاب ابلاغیه ای به ضامن وی ارسال نمود که در آن، به ضامن او 20 روز مهلت داده شده بود که خانم ژیلا کرم زاده مکوندی را به اجرای احکام دادگاه انقلاب معرفی کند تا حکم غیر قانونی و غیر انسانی و سنگین علیه او را به اجرا بگذارند.او در دادگاه بدوی به 4 سال زندان محکوم شده بود ولی در دادگاه تجدید نظر به 2 سال زندان قطعی و 2 سال زندان تعلیقی محکوم شد.
خانم ،ژیلا کرم زاده مکوندی از حامیان مادران پارک لاله (مادران عزادار) که در جریان یورشهای وحشیانه و شبانه 19 بهمن 1388 به منازلشان دستگیر و به بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل ونزدیک به 40 روز در این شکنجه گاه تحت شکنجه های جسمی و روحی و توهینهای اخلاقی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت. ولی با اعتراضات گسترده سازمانهای حقوق بشری و مراجع بین المللی وادار به آزادی او شد. در نهایت روز شنبه 20 فروردین ماه 1389 برای ابلاغ حکم به شعبۀ 28 دادگاه انقلاب احضار شد و توسط محمد مقیسه ای از اعضای کمسیون قتل عام زندانیان سیاسی سال 1367 به احکام سنگین ، غیر قانونی و غیر انسانی 4 سال زندان محکوم شدند.
از طرفی دیگر طی روزهای گذشته صدور احکام سنگین و غیر انسانی علیه فعالین و حامیان مادران پارک لاله شدت یافته است که از جملۀ آن صدور احکام سنگین و غیر انسانی 5 سال حبس تعزیری علیه خانم ژیلا مهدویان و فرزندشان خانم مریم نجفی به 2 سال زندان می باشد.همچنین خانم منصوره بهکیش توسط صلواتی معروف به قاضی مرگ محاکمه شد.خانم بهکیش 6 تن از اعضای خانواده اش را تقدیم راه آزادی مردم ایران نموده است
مادران پارک لاله که در جریان اعتراضات میلیونی مردم ایران در سال 1388 جهت پیگیری وضعیت عزیزانشان که در بازداشت ،و یا مفقود شده بودند و همچنین مادرانی که عزیزانشان طی حاکمیت ولی فقیه اعدام شده بودند تشکیل گردید که در شهرهای مختلف ایران برای رسیدن به خواسته های خود اقدام به اعتراضات گسترده ای نمودند.خواسته های مادران پارک لاله و حامیان آنها به قرار زیر می باشد:1_ شناسایی و محاکمۀ آمرین و عاملین کشتارهای 30 سالۀ اخیر 2_ آزادی بدون قید وشرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی 3_ لغو مجازات اعدام

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری، صدور احکام سنگین علیه حامیان مادران پارک لاله برای ایجاد فضای رعب و وحشت در ایران را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
06 دی 1390 برابر با 27 دسامبر 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است



.

یورش گارد ویژه زندان به زندانیان بی دفاع و مورد ضرب وشتم قرار دادن آنها


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" گارد ویژه زندان به زندانیان دفاع بند 1 زندان گوهردشت کرج یورش برد و آنها را مورد ضرب وشتم قرار داد.
روز دوشنبه 5 دی ماه بیش از 30 نفر از مامورین گارد ویژه زندان به فرماندهی فردی بنام باقری به زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج حمله ور شدن و آنها را با ضرب و شتم به حیاط بند زندان منتقل کردند.زندانیان بی دفاع در هوای سرد برای مدت طولانی نگه داشته شدند و مانع استفاده آنها از سرویسهای بهداشتی شدند. یکی از زندانیانی که در حریان یورش مورد ضرب وجرح قرا گرفت زندانی مجید میر صادقی بود.
گارد ویژه زندان پس از انتقال زندانیان به حیاط بند به سلول زندانیان یورش بردند و اقدام به پخش کردن حداقل وسایل شخصی آنها نمودند و اکثر وسایل آنها را به عمد تخریب و یا اینکه با خود بردند.
از طرفی دیگر تعدادی از زندانیان نسبت به رفتاریهای وحشیانه و غیر انسانی گارد ویژه زندان اعتراض کردند و بین آنها و گارد ویژه درگیری روی داد که تا مدتی ادامه یافت.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش به زندانیان بی دفاع، ضرب وشتم و انتقال آنها به حیاط زندان در سرمای زمستان و همچنین تخریب وسایل شخصی آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
06 دی 1390 برابر با 27 دسامبر 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ دی ۴, یکشنبه

بیش از 1 سال، محرومیت از ملاقات یک زندانی سیاسی با خانواده اش

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی لقمان مرادی بیش از 1 سال از داشتن ملاقات با خانواده اش محروم می باشد. خانواده این زندانی سیاسی تا به حال چندین بار با طی کردن مسافت طولانی از شهرستان مریوان به تهران و کرج و پرداخت هزینه های مالی زیاد برای ملاقات با فرزندشان مراجعه کرده اند ولی به آنها گفته شده که فرزندشان ممنوع الملاقات می باشد.
خانواده مرادی هر بار که برای ملاقات با فرزندشان به زندان گوهردشت مراجعه کرده اند به آنها گفته شده برای گرفتن اجازه ملاقات باید به عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران مراجعه کنند متعاقب آن، آنها به دادستان تهران مراجعه کردند و خواستار ملاقات با فرزندشان شده اند ولی هر بار که به دادستانی مراجعه کرده اند به آنها گفته شده است که باید فرم تقاضای ملاقات پر کنند و با آنها تماس گرفته می شود.
خانواده این زندانی سیاسی بیش از 1 سال است که بطور مستمر به دادستانی تهران مراجعه می کنند و تا به حال به آنها اجازه ملاقات با فرزندشان داده نشده است و آنها همچنان از دیدار با او محروم می باشند.
در حالی زندانیان سیاسی لقمان و زانیار مرادی ممنوع الملاقات می باشند که تقریبا اکثر زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج دارای ملاقات کابینی و معدود افرادی هم از ملاقات حضوری برخوردار هستند.
از طرفی دیگر زندانی سیاسی لقمان مرادی در اثر شکنجه های وحشیانه بازجویان وزارت اطلاعات از ناراحتیهای حاد جسمی رنج می برد ولی بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان جدی آنها هستند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، عدم درمان زندانیان سیاسی و محروم کردن آنها از داشتن ملاقات با خانواده های خود را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
04 دی 1390 برابر با 25 دسامبر 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

دو زندانی در زندان لاکان رشت به دار آویخته شدند


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" صبح امروز 2 زندانی در محوطۀ زندان لاکان رشت به دار آویخته شدند.
روز شنبه 3 دی ماه در یک اقدام ضد بشری و قرون وسطایی 2 زندانی در زندان لاکان رشت به دار آویخته شدند.یکی از این دو زندانی سجاد طال نام داشت و 26 ساله بود. او نزدیگ به 3 سال در زندان بسر می برد. در حدود دو هفته پیش برادر او محمد رضا طال در ملاء عام در شهر رشت به در آویخته شد بود.
2 زندانی که صبح امروز به دار آویخته شدند به اتهام داشتن مواد مخدر اعدام شدند.وارد کننده و فروشنده اصلی مواد مخدر در ایران سپاه پاسداران می باشد و برای پوشاندن حقایق قربانیان مصرف کننده خود را اعدام می کنند تا وانمود نمایند که با مواد مخدر مبارزه می کنند.
سیاست اعدامهای گروهی و در ملاء عام زندانیان توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته و بوسیلۀ صادق لاریجانی رئیس منصوب وی در قوۀ قضاییه و از جنایتکار علیه بشریت تحت نام قضاوت مورد تایید و به اجراگذاشته می شود. صادق لاریجانی جنایتکار علیه بشریت اخیرا طی مصاحبه ای محکومیتهای بین المللی بخصوص توسط سازمان ملل را وقیحانه رد کرد و بر سیاست ادامۀ اعدام ها به منظور ایجاد فضای رعب و وحشت تاکید کرده است. از زمان منصوب شدن صادق لاریجانی به سمت رئیس قوۀ قضاییه اعدام ها بصورت تصاعدی در حال افزایش می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،موج لاینقطع اعدام ها که علی خامنه ای و صادق لاریجانی برای ایجاد فضای رعب و وحشت در بین مردم بر آن اصرار می ورزند را بعنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و جامعۀ بین المللی خواستار پایان دادن به سکوت و ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان مللل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
03 دی 1390 برابر با 24 دسامبر 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ دی ۲, جمعه

هجوم مامورین به سلول آقای بروجردی

بنابر گزارش ارسالی به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" دوشنبه چند تن از مامورین دادگاه ویژه روحانیت با هماهنگی مسئولین زندان اوین، به سلول آقای بروجردی حمله کردند و وسایل ایشان را تفتیش کرده لباسها و داروهای ایشان را ضبط نمودند.
در این حادثه مامورین که با خشونت و بکاربردن الفاظ زشت رفتار می کردند، چندین بارآقای بروجردی را به جاسوسی متهم نمودند. از آنجا که آقای بروجردی از داخل زندان هم به کمپین خود ادامه داده، در مورد مسایل مختلف سیاسی اعلام موضع می نمایند و با توجه به نزدیک شدن انتخابات مسئولین نگران هستند که ایشان در مورد این مسئله هم بیانیه یا نوشته ای به بیرون از زندان ارسال نمایند.


فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
02 دی 1390 برابر با 23 دسامبر 2011

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

گزارشی از شرایط قرون وسطایی زندان فجر دزفول



بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندان فجر دزفول یکی از زندانهای قرون وسطایی ولی فقیه علی خامنه ای است که زندانیان در شرایط غیر انسانی و فاقد حداقل امکانات اولیه انسانی هستند.بدلیل ازدحام بیش از حد زندانیان علیرغم اینکه زمستان است و هوا سرد می باشد دهها زندانی باید در حیاط زندان با حداقل پوشش بخوابند.هر زندانی فقط 2 پتو دارد.هنگام بارندگی پتوها و لباسهایشان خیس می شود ولی پناهگاهی وجود ندارد که به آن پناه ببرند و تا صبح به دلیل سرما به خود می لرزند و بیدار می مانند .تمام سلولها ،راهروها و حتی سرویسهای بهداشتی مملو از زندانی است.
آب زندان در اکثر مواقع قطع می باشد و اگر آبی وجود داشته باشد سرد است و زندانیان امکان استفاده از حمام را ندارند.
زندان فجر دزفول از 8 بند تشکیل شده و هر بند دارای حداکثر 4 سلول می باشد .ابعاد سلولهای آن متفاوت می باشد در هر سلول بیش از 50 نفر جای داده شده اند که چندین برابر ظرفیت آن می باشد. تقریبا تمامی زندانیان کف خواب هستند. در هر بند 340 نفر جای داده شده است.تعداد زندانیانی که در زندان دزفول زندانی هستند بیش از 2500 نفر می باشد.در حالی که ظرفیت استاندارد آن حداکثر 800 نفر می باشد. به دلیل ازدحام بیش از حد، زندانیان بصورت کتابی کنار هم می خوابند و در مواردی به صورتی شیفتی می باشند.
هر بند دارای 4 حمام می باشد که اکثر مواقع تعدادی از آنها غیر قابل استفاده بوده واز طرفی بدلیل ازدحام زیاد زندانیان ،عدم وجود آب گرم و قطع ممتد آب زندان، زندانیان برای مدت طولانی امکان استحمام ندارند.
وضعیت بهداشتی این زندان غیر بهداشتی است . شپش و ساس در بین زندانیان بی داد می کند و زندانیان به دلیل عدم امکان استحمام به بیماریهای مختلفی پوستی مبتلا هستند.
بهداری زندان فاقد امکانات پزشکی لازم بوده و زندانیانی که بیمار هستند به حال خود رها شده اند و در مواردی به دلیل عدم رسیدگی به موقع فوت می کنند.
غذای زندان به لحاظ کمی و کیفی بسیار پایین و عملا غیر قابل استفاده می باشد. زندانیانی که از طرف خانواده هایشان حمایت مالی محدود می شوند سعی می کنند با خرید کنسرو و بیسکویت و غیره از فروشگاه زندان نیازهای جسمی خود را تامین کنند ولی اکثر زندانیان که خانواده های آنها امکان تامین مالی آنها را ندارند از سوء تغذیه شدید رنج می برند.
در حال حاضر حداقل 3 زندنی سیاسی در این زندان قرون وسطایی زندانی می باشند: زندانی سیاسی غلام عباس(سعید) ساکی،فعالی سندیکایی علی نجاتی و یک زندانی دیگر می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد زندانهای قرون وسطایی و قرار دادن زندانیان بی دفاع تحت شرایط غیر انسانی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزاشگر ویژه خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
02 دی 1390 برابر با 23 دسامبر 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

تبعید 27 زندانی اهل تسنن از زندان مرکزی سنندج به زندان گوهردشت کرج


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" انتقال 27 زندانی مذهبی اهل تسنن از زندان مرکزی سنندج به زندان گوهردشت کرج.
روز چهارشنبه 30 آذر ماه، 27 زندانی مذهبی اهل تسنن از زندان مرکزی سنندج به بند 10 زندان گوهردشت کرج تبعید شدند.از چند هفته پیش رژیم ولی فقیه علی خامنه ای اقدام به تفکیک مذهبی در زندان گوهردشت کرج نمود و به این منظور سالنی برای نگهداری زندانیان اهل تسنن ایجاد نموده و در حال گسترش آن است و به نظر می آید که قصد دارند سایر زندانیان اهل تسنن از زندانهای مختلف ایران را به این زندان منتقل کنند.
در حال حاضر بیش از 80 زندانی اهل تسنن بدلیل عقاید مذهبی در آنجا نگهداری می شوند.
از طرفی دیگر روز گذشته به یکی از زندانیان اهل تسنن به نام هادی حسینی 29 ساله که نزدیک به 3 سال در بازداشت بسر می برد و اکثر مدت بازداشت خود را در بند 209 زندان اوین بسر برده بود، اعلام گردید که به اعدام محکوم شده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تفکیک مذهبی که از مدتی پیش در زندان گوهردشت کرج ایجاد شده است و تمامی هموطنان اهل تسنن را به دلیل اعتقادات مذهبی و سیاسی در آن نگهداری می شوند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
01 دی 1390 برابر با 22 دسامبر 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

برگزاری گسترده جشن شب یلدا توسط زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج جشن شب یلدا را بصورت گسترده برگزار کردند.
روز چهارشنبه 30 آذر ماه حوالی ساعت 22:00 تمامی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در راهروی سالن 12 جمع شدند و جشن شب یلدا را برگزار کردند.زندانیان سیاسی علیرغم محدودیتهای زیاد و نداشتن حداقل امکانات لازم باعث نشد که مراسم جشن شب یلدا طولانی ترین شب سال که برای ایرانیان نوعی مبارزه با شب سیاه تا رسیدن به سپیده می باشد را برگزار نکنند .آنها با شعر خوانی جشن شب یلدا را آغاز کردند،اشعار مضمون مبارزه با شب سیاه استبداد و بخصوص استبداد حاکم ولی فقیه بود.
در ادامۀ جشن شب یلدا تعدادی از زندانیان اقدام به خواندن ترانه سرودهای ملی ،میهنی و انقلابی نمودند و مضمون این ترانه سرودها ضد دیکتاتوری و استبدادی بود.
در بخشی دیگری از مراسم جشن شب یلدا یکی از هموطنان بهایی در مورد تاریخچۀ شب یلدا پرداخت و اینکه ایرانیان باستان به زمان دقت و اهمیت قائل بودند و خود گویای علم بالای آن در این باره می باشد.
مراسم شب یلدا تا ساعت 23:30 ادامه یافت و زندانیان سیاسی با شادابی، عزم خود را برای رسیدن به آزادی و پایان دادن به شب تیره استبداد حاکم ولی فقیه علی خامنه ای جزم کردند و اعلام کردند که برای رسیدن به آزادی و دمکراسی هیچ چیز مانع آنها نخواهد شد کماینکه در طی این مدت تحمل رنج و شکنجه و سلول انفرادی و محکومیتهای سنگین و فشارهای مضاعف علیه خانواده های خود را پذیرا شدند و سر تسلیم فرود نیاوردند.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
01 دی 1390 برابر با 22 دسامبر 2011

http://hrdai.net
info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

وبلاگ نویس زندانی خطاب به سرابی: سرنوشتی همچون قذافی در انتظار شما است



بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"وبلاگ نویس زندانی صبح امروز با تهدید و برخوردهای غیر انسانی در دادگاه انقلاب کرج مورد محاکمه قرار گرفت.
ویلاگ نویس زندانی محمد رضا پور شجری (سیامک مهر) روز چهارشنبه 30 آذر ماه حوالی ساعت 10:00 به شعبۀ 109 دادگاه انقلاب کرج با دست بند و اقدامات شدید امنیتی منتقل شد و توسط فردی بنام غلام سرابی رئیس شعبۀ 109 مورد محاکمه قرار گرفت.
وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پور شجری (سیامک مهر) بدون داشتن وکیل با اتهامات سنگینی مانند محاربه و سب نبی مورد محاکمه قرار گرفت. این وبلاگ نویس زندانی از دفاع از خود به دلیل نداشتن وکیل و نبود هیئت منصفه و بی طرف نبودن قاضی خوداری کرد و دادگاه را فاقد صلاحیت دانست و آن را بصورت کتبی زیر پرونده نوشت و امضاء نمود. او این موارد را شجاعانه به سرابی رئیس فرمایشی شعبۀ مذکور اعلام کرد.
غلام سرابی رئیس شعبۀ 109 دادگاه انقلاب کرج خطاب به وبلاگ نویس زندانی گفت :چه از خودت دفاع کنی و یا نکنی حکم تو از پیش مشخص و صادر شده است و هفتۀ آینده به تو ابلاغ خواهد شد.
وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری (سیامک مهر) در پایان خطاب به غلام سرابی گفت: قتل دیکاتور لیبی بدست مردم لیبی برای همۀ دیکتاتورها و برای شماها باید عبرت انگیز باشد و سرنوشتی همچون قذافی در انتظار شماها است.غلام سرابی خطاب به وبلاگ نویس زندانی گفت: "غصه نخور تا هستیم حکم های شما را اجرا می کنیم "
خانواده وبلاگ نویس زندانی حق شرکت در دادگاه و امکان داشتن تماس با او را نداشتند و در مواردی مامورین ،خانواده وی را تهدید به دستگیری می کردند.
وبلاگ نویس زندانی به دلیل قرار دادن دیدگاه ها و نظرات خودش بر روی وبلاگ شخصی اش به نام" گزارش به خاک ایران" به این اتهام سنگین و قرون وسطایی متهم شده است و طبق قوانین ولی فقیه علی خامنه ای زندانیان سیاسی که بر مبنای این اتهام محاکمه میشوند به حکم های سنگین مانند اعدام محکوم می شوند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران نسبت به صدور حکم ضدبشری علیه این وبلاگ نویس زندانی هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و بخصوص گزارشگران بدون مرز خواستار شکستن سکوت و حمایت از این وبلاگ نویس زندانی است تا مانع صدور احکام ضد بشری علیه وی شوند.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
30 آذر 1390 برابر با 21 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ آذر ۲۹, سه‌شنبه

برخورد وحشیانه و ضرب و شتم یک زندانی توسط تالیوردی رئیس بند 4 زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" ضرب و شتم و برخورد تحقیر آمیز تالیوردی رئیس بند 4 زندان گوهردشت کرج با زندانی امنیتی محمد ناجی
روز یکشنبه 27 آذر زندانی امنیتی محمد ناجی 34 ساله برای پیگیری نامه نگاریهای خود به مسئولین زندان به تالیوردی رئیس بند 4 و از سرکوبگران زندانیان سیاسی مراجعه کرد و خواهان پاسخگویی او مبنی بر اینکه چرا به نامه ها و مشکلات آنها پاسخی داده نمی شود شد.
این نامه ها به منظور رسیدگی به بیماری و یا سایر موارد زندانیان نوشته می شود و معمولا از طریق وکیل بند به رئیس بند منتقل می شود تا او به مسئولین زندان بدهد.ولی اخیرا در موارد متعددی نامه ها به مسئولین زندان ارسال نمی شود و بلاجواب باقی می ماند .
تالیوردی رئیس بند 4 زندان و مسئول سرکوب زندانیان سیاسی بجای پاسخ منطقی دادن به این زندانی امنیتی اقدام به توهین های اخلاقی و هل دادن او نمود و وقتی که با اعتراض این زندانی مواجه شد او را در مقابل چشمان سایر زندانیان مورد ضرب و شتم قرار داد و به او گفت که به زیر هشت منتقلش می کند که با کمک سایر پاسداربندها وی را با باتون مورد شکنجه قرار دهد.
رفتارهای وحشیانه و شکنجۀ فیزیکی و دستور انتقال زندانیان سیاسی به سلولهای انفرادی پاسخی است که تالیوردی به خواست زندانیان سیاسی می دهد.
از طرفی دیگر یکی از هموطنان بهایی بنام کامران رحیمی که در بند 209 زندان اوین زندانی بود روز یکشنبه به سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج محل نگهداری زندانیان سیاسی منتقل شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، رفتارهای وحشیانه و شکنجه های جسمی و روحی زندانیان توسط زندانبانان ولی فقیه علی خامنه ای را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
29 آذر 1390 برابر با 20 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

تهدید به حذف فیزیکی یک زندانی سیاسی در زندان دزفول توسط بازجویان وزارت اطلاعات


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"زندانی سیاسی غلامعباس ساکی نزدیک به 8 سال است که در بندهای مختلف وزارت اطلاعات تحت شکنجه های قرون وسطایی بسر می برد.
زندانی سیاسی غلام عباس ساکی 45 ساله از هموطنان عرب خوزستانی است که در سال 1382 در کشور سوریه توسط نیروهای اطلاعاتی رژیم اسد دستگیر و به ایران بازگردانده شد.او مستقیما از فرودگاه به بند 209 زندان اوین منتقل و به مدت 3 سال در شکنجه گاه وزارت اطلاعات بسر برد که اکثر مدت آن را در سلولهای انفرادی قرار داشت.
در طی مدتی که در سلولهای انفرادی بود تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت و بازجویان وزارت اطلاعات بارها علیه او صحنۀ ساختگی اعدام را اجرا کردند.هدف بازجویان وزارت اطلاعات از شکنجه های جسمی و روحی وادار کردن وی به اعترافات دروغین بود.
پس از آن او را به زندان گلف اهواز که در دست بازجویان وزارت اطلاعات می باشد منتقل کردند و به مدت 6 ماه در سلولهای انفرادی بسر برد. او در طی این مدت تحت شرایط غیر انسانی بود و دائما مورد اذیت و آزار و شکنجۀ بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.
زندانی سیاسی غلام عباس ساکی از زندان گلف اهواز به زندان کارون اهواز منتقل شد . او مدتی پیش از زندان کارون به زندان دزفول منتقل شده است و به دستور بازجویان وزارت اطلاعات به عمد او را به بند معتادین که یکی از بدترین بندهای زندان دزفول می باشد منتقل کرده اند.
بازجویان وزارت اطلاعات قبل ار انتقال به او گفته بودند که از این زندان زنده بیرون نخواهی آمد و کاری می کنیم که بدست زندانیان عادی به قتل رسانده شوی.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ربودن ،قرار دادن در سلول انفرادی برای مدت طولانی ،شکنجه های وحشیانه و انتقال زندانیان سیاسی به بند زندانیان معتاد و خطرناک جهت حذف فیزیکی آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
29 آذر 1390 برابر با 20 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه

نامردی بنام مردانی رئیس زندان گوهردشت کرج (رجایی شهر) (زندانی سیاسی ارژنگ داودی)


دست نوشته ای از زندانی سیاسی ارژنگ داودی جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است. در این دست نوشته به بخشی از اعمال قرون وسطایی ،رفتارهای وحشیانه فردی بنام مردانی رئیس زندان گوهردشت کرج پرداخته است. متن دست نوشته به قرار زیر می باشد:
با درود به تمامی جانباختگان راه آزادی،
هم میهنان گرامی ،
راه و رسم کینه جویی ها
چندان دور از مردی و مردمی است
که لعنت ابلیس را برمی انگیزد
از پاییز 1363 تاکنون سالهای زیادی را در زندانهای گلف اهواز ، مرکزی بندرعباس ، اوین و رجایی شهر بسر برده و حداقل 11 تن از روسای زندانهای رژیم ولایت فقیه را تجربه نموده ام ولی اینک بدینوسیله با صراحت تمام اعلام می دارم که هیچ یک از آنان در مقایسه با رئیس فعلی زندان رجایی شهر دژخیم تر و تا به این حد و پایه رفتاری ضد بشری از خود بروز نداده اند. زیرا آنچنان روی رئیس سابق حاج کاظم را سفید کرده که زندانیان با نیش و کنایه می گویند صد رحمت به کفن دزد قبلی؟!
زندانیان به طعنه و شوخی عنوان می کنند که با اندکی پس و پیش کردن حقوق نابظاهری این فرد که مردانی است می توان به بنام باطنی او یعنی نامردی رسید زیرا در حقیقت نه تنها خصلت ذاتی اش نامردی بوده ولی به مصداق مثل معروف که می گویند ”برعکس نهند نام زنگی کافور ریاکارانه" به مردانی تغییر سوری یافته است.
موارد دهگانه زیر از سوی اینجانب به عنوان مشتی نمونه از خروار و به منظور قضاوت همگان اعلام می گردد.
1- بیش از نیمی از دوران تصدی این دژخیم در زندان رجایی شهر را در سلولهای تنگ و تاریک انفرادی و فاقد سرویسهای بهداشتی سپری کرده ام و علیرغم بوفور سوسک ، شپش و موش در آن سلولهای کثیف که از لحظه ورود موجب بروز امراض های پوستی می شود هر بار با علم به اینکه اینجانب در سلولهای فاقد دستشویی از خوردن غذا امتناع می ورزم مدت مقرر تحمل انفرادی را تا میزان دوبرابر تمدید نمود است .
2- هنگام انتقال دسته جمعی زندانیان سیاسی و امنیتی به بند 4 سالن 12 در اواخر سال 89 تمام وسایلی که بدون دلیل از زندانیان ضیط کرده بودند حداکثر تا اوایل سال 90 به آنها بازگردانده شد ولی ظاهرا تمام وسایل مرا و از جمله 3 عدد ملحفه ؟!مصادره شده زیررا تاکنون مستردد نگردیده است.
3- رادیوهای چند موج توقیف شده نیز به زندانیان تحویل داده شد ولی رادیوی کوچک مرا که از همه قدیمی تر است هنوز در انبار حفاظت اطلاعات خاک می خورد وشاید هم رادیویی که هنگام تحویل شکسته و خراب بود به مورد استفاده پرسنل حفاظت اطلاعات درآمده باشد.
4- پس از انتقال به بند 4 یک سلول 5 متر مربعی لخت و عور تحت عنوان اتاق در اختیار این جانب قرار داده شد که فاقد موکت و روشنایی بود و تاکنون نیز از تعمیر و جوشکاری آهن های شکسته ای که هرآن می تواند حادثه ساز گردد خودداری شده است.
5- پرونده پزشکی اینجانب در بهداری زندان رجایی شهر نشان می دهد که از کمترین مراقبت پزشکی محروم بوده ام و به ناچار نه تنها بخشی از داروهای مورد نیاز خود که حتی عینک مطالعه و البسه مورد نیازم را از طریق دیگر زندانیان تامین نموده ام .لازم به یاداوری است به این عبارت که سازمان زندانها از سالها پیش البسه به زندانیان نمی دهد و لباس همه زندانیان از طریق خانواده هایشان تامین می گردد.
6- یک مورد یکی از اعضای حراست زندان بنام رستگار در حضور فرمانده اش بنام شجاعی و به تاکید ایشان و صرفا از روی غرض و مرض تمام داروهای مرا به بهانه اخذ تایید مجدد از بهداری همراه خود برد ولی هرگز آنها را به بهداری تحویل نداد چون همه داروها تنها پس از تایید بهداری در اختیار زندانی قرار می گیرد.
7- در موردی دیگر رئیس جدید بهداری زندان بنام فیاض به علت اینکه در تابستان امسال در اثر شکنجه های اعمال شده در بند 209 اوین علاوه بر کتف راست ، گوش چپم نیز آسیب دیده و شدیدا عفونت کرده بود از ... اینجانب به پزشک متخصص خوداری نمود مبادا که برایش مسئله ساز شود و همانند رئیس قبلی آقای دکتر ... که پزشکی حاذق ، انساندوست و با حس مسئولیت بود از کار برکنار شود.
8- جیره غذایی من از سوی زندان دوبرگ کاغذ تحت عنوان نان می باشد که فاقد کیفیت است لازم به یادآوری است که هیچ یک از انواع نان از طرف فروشگاههای زندان عرضه نمی شود.
9- در دوران تصدی دژخیم فعلی زندان رجایی شهر نیز کمافی السابق حق استفاده از کتابخانه زندان را ندارم.
10- از همه بدتر اینکه از تاریخ 11/9/89 تاکنون یعنی بیش از یکسال از ملاقات با خانواده محروم و از تاریخ 3/11/89 تا کنون یعنی قریب به یکسال از تماس تلفنی نیز منع شده ام و این نیز در حالیست که در دوران رئیس پیشین زندان هر از گاهی فقط تلفن یا ملاقات مرا آنهم فقط برای حداکثر یکماه ممنوع می کردند.
اینکه به هر دلیلی زندانی را از زندان خارج کنند هنگام بازداشت علاوه بر بازرسی بدنی در بدو ورود متعاقبا به سالنی موسوم به قرنطینه برده می شود و در آنجا به بهانه بازرسی مجددا حتی دمپایی های زندانی را پاره می کنند اصطلاحا به آن تیغ زدن می گویند و این موضوع عنوان می شود که دمپایی بلااستفاده گردد. البته این عمل از عجایب روزگار است و از ابتکارات منحصر به فرد دوران تصدی دژخیم فعلی زندان است.
آمار اداری زندان نشان می دهد که میزان مصرف داروهای اعصاب و روانگردان در حال حاضرحداقل 3 برابر شده که بدون تردید به علت جو خفقان و فشارهای زائد الوصفی است که در نتیجه قدرت نمایی دژخیم فعلی به زندانیان وارد می شود .البته زندانیان متفق القول هستند که اینهمه پلیدی و پلشتی در نتیجه القاعات افرادی مانند خادم معاون اجرایی زندان و فرجی نژاد مسئول حفاظت اطلاعات زندان است ولی هرچند درخبث طینت و بدذاتی امثال فرجی نژاد جای هیچگونه شک و شبحه ای نیست ولی این همه نامردی در حق کسی که قریب به 13 سال را در زندانهای رژیم گذرانده و قریب به 60 سال سن دارد فقط به دستور افرادی با خصلت های ضد بشری مباح و جایز می شود و من شخصا دژخیم فعلی زندان یعنی شخص مردانی را مسئول مستقیم می دانم وگرنه از جوانک معلوم الحال و کردتبار بنام فرجی نژاد که به قول زندانیان کرد روی جاشها را سفید کرده بدون چراغ سبز رئیس زندان چنین کارهایی بر نمی آید .
در پایان و برای نمونه سه تن از زندانیان عادی به نامهای حسن شریفی معروف به حسن بلبل(ترانه های انقلابی) ، محمد گودرزی و حسین کریمی معروف به حسین قزوینی که در دوران تصدی دژخیم فعلی بارها مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته اند به فعالان حقوق بشری و بویژه جناب آقای احمد شهد معرفی می شوند تا همگان بدانند آنچه بر زندانیان سیاسی می رود در مقایسه با رفتارهای قرون وسطایی با زندانیان عادی بسیار ناچیز و قابل اغماض است.
ارژنگ داودی
زندانی سیاسی،شاعر و نویسنده
آذر 1390

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ آذر ۲۷, یکشنبه

پرونده سازی جدید و محاکمۀ 4 زندانی سیاسی که سالها در اسارت هستند


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" صبح امروز زندانیان سیاسی فرزاد مددزاده،صالح کهندل،محمد علی منصوری و بهروز جاوید طهرانی با پرونده سازی بازجویان وزارت اطلاعات مورد محاکمه قرار گرفتند.
روز یکشنبه 27 آذر ماه زندانیان سیاسی محمد علی منصوری ،فرزاد مددزاده،صالح کهندل و بهروز جاوید طهرانی را به شعبۀ 26 دادگاه انقلاب منتقل کردند و به مدت یک ساعت توسط فردی بنام پیر عباسی بدون داشتن و کیل مورد محاکمه قرار گرفتند. بازجویان وزارت اطلاعات برای چهار زندانی سیاسی فوق پرونده جدیدی گشوده اند و قصد دارند با پرونده سازی جدید حکم های سنگینی علیه آنها صادر کنند.
اتهاماتی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه آنها وارد کرده اند به قرار زیر می باشد: داشتن ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران،عضوگیری برای سازمان مجاهدین خلق ایران و تبلیغ علیه نظام می باشد.4 زندانی سیاسی فوق بدلیل نداشتن وکیل و اتهامات فوق ونسبت به دادگاه ولی فقیه که آلت دست بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد اعتراض کردند . دادگاه فرمایشی به دلیل اعتراض زندانیان سیاسی فوق به جلسۀ دیگری موکول گردید.
بازجویان وزارت اطلاعات در حالی علیه این چهار زندانی سیاسی این اتهامات سنگین را وارد می کنند که آنها سالهاست که در زندانهای ولی فقیه علی خامنه ای در اسارت بسر می برند. زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی بیش از 6 سال است که در زندان بسر می برد و مدتی پیش محکومیت خود را به پایان رساند ولی به دلیل همین پرونده سازی بازجویان وزارت اطلاعات همچنان در زندان بسر می برد و قصد دارند با این پرونده سازی محکومیت سنگینی علیه او و 3 زندانی دیگر به اجرا درآورند.
آخوندی با نام مستعار علوی و سعید شیخان از تصمیم گیرندگان، مسئولین و شکنجه گران، این پرونده سازی را علیه 4 زندانی سیاسی انجام داده اند.این 2 شکنجه گر از دهۀ 60 تا به حال در به قتل رساندن زیر شکنجه و صدور حکم اعدام علیه زندانیان سیاسی مشغول هستند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، پرونده سازی ،اتهام سازی بازجویان وزارت اطلاعات و ارسال آن به دادگاه فرمایشی ولی فقیه به منظور محکومیتهای سنگین را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
27 آذر 1390 برابر با 18 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

یورش خونین باندهای مافیایی به زندانیان معترض در زندان گوهردشت کرج


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" درگیری خونین باندهای مافیایی زندان با زندانیان معترض به شرایط قرون وسطایی و طاقت فرسا در زندان گوهردشت کرج.
مدتی پیش در طی یک درگیری خونین در بند 1 زندان گوهردشت کرج ،باند مافیایی زندان به زندانیانی که نسبت به شرایط غیر انسانی اعتراض می کنند با چاقو و سایر ابزار تیز یورش برده و تعدادی از آنها را بشدت مجروح کردند.
یکی از زندانیانی که در اثر این یورش بشدت زخمی و به بهداری زندان منتقل شد ، زندانی حسن حسینی می باشد.این زندانی در حالی که در اثر ضربات چاقو بشدت زخمی و دچار خون ریزی بود . بدون درمان به سلولهای انفرادی بند 5 منتقل کردند.
زندانی حسن حسینی بارها مورد یورش باندهای مافیایی زندان قرار گرفته و هر بار آماج ابزار تیز باندهای مافیایی قرار گرفته است.
باندهای مافیایی زندان زیر نظر و بدستور مردانی رئیس زندان ،خادم معاون وی و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان گوهردشت کرج اقدام به فروش مواد مخدر در زندان می نمایند،باندهای مافیایی در موارد متعددی برای سرکوب زندانیان سیاسی و همچنین زندانیان معترض به شرایط قرون وسطایی بکار گرفته می شوند. درگیری باندهای مافیایی با زندانیان معترض تا به حال منجر به قتل تعدادی از زندانیان و معلول کردن تعدادی از آنها شده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، بکار گیری باندهای مافیایی برای سرکوب خونین زندانیان که تا به حال منجر به مرگ تعدادی از آنها شده است را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدام برای پایان دادن به جنایتهای سازمان یافته در زندانهای ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
27 آذر 1390 برابر با 18 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

رنجنامۀ تکان دهنده زندانی سیاسی عثمان مصطفی پور به دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد

رنجنامه زندانی سیاسی عثمان مصطفی پور که جهت ارسال به دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد و انتشار در رسانه ها در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است. او که بیش از 20 سال است در شکنجه گاه ها و زندانهای ولی فقیه علی خامنه ای بسر برده است و هر بار علیرغم بودن در زندان علیه وی پرونده سازی شده و محکوم گردید.متن نامه تکان دهنده این زندانی سیاسی به قرار زیر می باشد:
بسم تعالی،
اینجانب عثمان مصطفی پور فرزند حسین اهل روستای کاسه گران منطقه پیرانشهر در تاریخ 23/04/1370 به همراه 3 تن دیگر از رفقایم در دره آسن گران ترگور ارومیه دستگیر شدیم. دو تن دیگر از رفقایم به نامهای حسین سیت وت و محمد صالح شاهینی در همان محل به ضرب گلوله نیروهای سپاه پاسداران شهید شدند.
سه تن اسیر دیگر به نام های ملا جاسم دلنشین و ایوب جهانگیری به ترتیب در سالهای 1371 و 1372 در زندان مرکزی ارومیه اعدام شده و کسی تا کنون از نحوه اعدام و محل دفنشان خبر ندارد و دیگری میرزا محمد قاسمی بعد از تحمل 8 سال حبس از زندان آزاد شد.
اینجانب از لحظه دستگیری به مدت 6 ماه در سلول های انفرادی سپاه پاسداران و اداره اطلاعات تحت شدید ترین شکنجه ها توهین و آزار و اذیت جسمی و روحی قرار داشتم.
حالا بعد از گذشت بیست سال از آنروزها خودم تعجب می کنم که چطور از زیر این همه ضرب و شتم و فشار زنده بیرون آمدم ، در طول این شش ماه غیر از بازجو و شکنجه گر هیچ انسانی را ندیدم و هیچ کس حتی خانواده ام از وضعیت و سرنوشتم اطلاع نداشتند.
18/10/1370 مرا تحویل انفرادی زندان مرکزی ارومیه دادند، همانجا برای اولین بار پس از شش ماه دوستانم را ملاقات کردم. یک ماه در سلول انفرادی زندان بودم که برای اولین بار خانواده ام را ملاقات کردم. در پنجم بهمن ماه همان سال به اتفاق ملا جاسم و ایوب هر سه به اعدام محکوم شدیم با وجود اینکه خانواده ام برایم وکیل گرفته بودند به وکیلم اجازه حضور در دادگاه داده نشد و برایم وکیل دولتی تعیین گردید.
سه روز بعد از به اصطلاح دادگاهی مرا صدا زده و حکم اعدامم را ابلاغ کردند و همانجا نسبت به آن اعتراض کردم ولی دوستانم را چند ماه دیگر به اطلاعات بردند و بعد از چند ماه حکم آنها ابلاغ شد. دو سال تمام در سلول انفرادی زندان که به آن قرنطینه می گویند تحمل شکنجه و توهین نمودم تابستان سال 1371 اعدام ملا جاسم اجرا شد و سال 1372 ایوب را اعدام کردند و پس از آن مرا صدا زده و گفتند که حکم اعدامت نقض شده و بلافاصله به زندان تبریز منتقل گشتم از سال 1372 تا سال 1374 دربند سیاسی زندان تبریز بودم بغیرازمن همه از بچه های کومله، فدائیان خلق، مجاهدین و توده ای ها بودند برایم بسیار جالب بود بعد از دو سال زندگی در وحشت بازجویی و شکنجه وسلول انفرادی در چنین جمع پاکی حضور می یافتم فراموش نمی کنم که یکبار بخاطر انفجار در حرم امام رضا سر همه ما را تراشیدند و برای سه ماه علاوه بر ممنوع الملاقات بودن از رفتن به هواخوری و حمام محروم شدیم چه زندگی وحشتناکی بود در طول این سه ماه تمام بچه ها به قارچ و بیماری های دیگر پوستی مبتلا شدند از جوندگان و کک وشپش هم که دیگر نباید پرسید ...
سال 1374 دوباره مرا به زندان ارومیه آوردند بی خبر از همه چیز و همه جا در آنجا به دادگاه برده و بدون هیچ دلیلی برای من پرونده ای دال بر قاتل بودن من تنظیم کرده بودند من هم که تا آن لحظه از این اتهام تازه بی خبر بودم در حضور قاضی اظهار بی اطلاعی کردم و تا سال 1379 در گیرودار این پرونده بودم و سال 1379 به من ابلاغ شد که بخاطر شرکت در قتل به ده سال زندان محکوم شده ام داد و بیدادم به جایی نرسید چند ماه بعد از ابلاغ این حکم دلخوش از اینکه یک سال دیگر آزاد می شوم و نه سال زندان کشیده بودم بازهم بی خبر از همه جا مرا به دادگاه انقلاب بردند و بخاطر عضویت در حزب دمکرات به 15 سال زندان محکوم کردند بعد از نه سال رنج و زجر زندان و دو سال و چند ماه انفرادی و قرنطینه چنین می نمود که داستان دادگاهی هایم به پایان می رسید دادگاهی که هیچگاه وکیلی نداشتم و هیچگاه نتوانستم از خودم دفاع کنم. تمام مدارک آن ورقه کاغذهایی بود که در بازجویی ودر زیر مشت ولگد وسیم های کابل یکی از بازجوها انگشتم را می گرفت و برآنها مهر می زد حتی نتیجه این دادگاهی ها و محکوم شدن ها هیچگاه ورقه ای از کاغذ که دال بر محکومیتم باشد دادنامه ای و یا هر سند دیگری را ندیدم و دریافت نکردم هر آنچه را که برمن تحمیل کردند وبدان محکوم شدن شفاهی بود که ماموری از زندان یا اطلاعات می آمد و آنرا می گفت و می رفت.اکنون در حین نوشتن این نامه آذرماه 1390 بعد از تحمل 20 سال و 4 ماه زندان هیچگاه مرخصی نرفتم در همین زندان مادرم یک برادر و یک خواهرم را از دست دادم حتی برای مراسم ختم این عزیزانم هم برخلاف آیین نامه داخلی زندان که می بایست تحت الحفظ مرا برسر جنازه عزیزانم می برند این کار را هم نکردند و هنوز هم پایان حبس و تاریخ خاتمه حبسم را رسما و کتبا به من ابلاغ نکرده اند.اکنون از بازرس ویژه حقوق بشر سازمان ملل، دیدبان حقوق بشر و مجامع جهانی وملی حقوق انسان و همه انسان های آزاد و آزادی خواه و وجدان های بیدار در سراسر ایران و جهان درخواست دارم که نه اینکه فقط برای آزادی من کاری بکنند که با تحقیق پیرامون روند دادگاهی و تباه شدن بیست سال از عمر و جوانیم در زندان های جمهوری اسلامی ایران اجازه ندهند که جوانان دیگر از این سرزمین چنین عمر و جوانی خود را بر اساس ادعا و ادله بی اساس تباه شود آنچه که ذکر کردم یکی از هزار و قطره ای از دریای مصیبت هایی است که من در این سلول ها و زندان ها کشیده اند هرچند ممکن است که دوباره بخاطر نوشتن این نامه گرفتار انفرادی و بازجویی شوم ولی همین برایم بس است که گوشه ای اندک از ظلم ها و بی عدالتی هایی که برمن و دیگر زندانیان رژیم جمهوری اسلامی گذشته و می گذرد را به گوش شما ومردمم برسانم.
با درود عثمان مصطفی پور
آذر 1390
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

ضرب وشتم وحشیانه زندانی سیاسی مصطفی اسکندری


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" ضرب وشتم وحشیانه زندانی سیاسی مصطفی اسکندری در سالن ملاقات زندان گوهردشت کرج.

روز پنجشنبه 25 آذر ماه زندانی سیاسی مصطفی اسکندری هنگامی که قصد داشت نسخۀ داروئی که پزشک بهداری برای وی تجویز کرده بود و رئیس بهداری زندان آن را برای تهیۀ دارو از بیرون از زندان مورد تایید قرار داده بو به مادر پیرش برای تهیۀ داروی تجویز شده، بدهد، مورد یورش و ضرب و شتم پاسداران سالن قرار گرفت.

یکی از پاسداران سالن ملاقات تحت عنوان اینکه این نسخه باید مورد تایید مسئول وزارت اطلاعات در سالن ملاقات قرار گیرد مانع دادن نسخه به مادرش و ملاقات با وی شد.در حالیکه طبق روال معمول نسخۀ پزشکی می بایست فقط مورد تایید رئیس بهداری زندان قرار گیرد.

زندانی سیاسی مصطفی اسکندری نسبت به ممانعت از دادن نسخه و ملاقات کابینی با مادر پیرش اعتراض نمود.پاسدار مذبور اقدام به توهینهای رکیک خانوادگی،هل دادن و فریاد زدن به این زندانی نمود.همزمان تالیوردی رئیس بند 4 زندان گوهردشت کرج بسوی زندانی سیاسی مصطفی اسکندری حمله ور گردید و او را آماج مشتهای خود قرار داد و وی را تهدید به انتقال به سلول انفرادی شکنجه گاه زندان گوهردشت کرج نمود.

اخیرا برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی تحت عنوان اینکه بهداری زندان بعضی از داروهای زندانیان سیاسی را نمی تواند تامین کند و خود آنها از طریق خانواده هایشان باید تامین کنند وادار می کند که زندانیان سیاسی خود اقدام به تهیۀ داروها ی خود نمایند.این در حالی است که زندان مسئول دارو و درمان زندانیان سیاسی است.

مادر پیر زندانی سیاسی مصطفی اسکندری علیرغم طی مسافت طولانی برای دیدن فرزندش از پشت شیشه ها کدر و میله های فلزی کابین مراجعه کرده بود و ساعتها در انتظار بسر می برد از دیدار با فرزندش محروم گردید و او بدون ملاقات به منزل بازگشت.

تالیوردی رئیس بند 4 زندان گوهردشت کرج که در آن زندانیان سیاسی اسیر هستند یکی از سرکوبگران و شکنجه گران این بند می باشد و اعمال سرکوبگران از طریق این فرد علیه زندانیان سیاسی اعمال می شود.

از طرفی دیگر روز گذشته زندانی فرهنگ پور منصوری که مدتها است از ناراحتیهای حاد جسمی رنج می برد با فریب به وی گفته شد که برای درمان قصد دارند او را به بیمارستان لقمان الدوله انتقال دهند اما او را بجای بیمارستان لقمان الدوله به بیمارستان روانی امین آباد ورامین منتقل کردند . این بیمارستان محل نگهداری بیماران روانی خطرناک می باشد. ولی با مقاومت شدید او مواجه شدند و پس از چند ساعت ناچار شدند که او را مجددا به بند 4 زندان گوهردشت کرج بازگردانند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش وحشیانۀ ،ضرب وشتم و ممانعت از ملاقات کابینی مادر سالخورده با فرزندش را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

25 آذر 1390 برابر با 16 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه

وبلاگ نویس زندانی در معرض محاکمه و صدور حکم غیر انسانی قرار دارد


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) قرار است 30 آذر ماه بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار گیرد.

وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری روز چهارشنبه 30 آذر ماه در شعبۀ 109 دادگاه انقلاب کرج توسط فردی بنام غلام سرابی بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار گیرد. پیش از این دادستان کرج وبازجویان وزارت اطلاعات به آقای پورشجری و خانواده اش تاکید کرده اند که او را به اعدام محکوم خواهند کرد.

وبلاگ نویس زندانی به دلیل قرار دادن دیدگاه ها و نظرات خودش بر روی وبلاگ شخصی اش به نام" گزارش به خاک ایران" به این اتهام سنگین و قرون وسطایی متهم شده است و طبق قوانین ولی فقیه علی خامنه ای زندانیان سیاسی که بر مبنای این اتهام محاکمه میشوند به حکم های سنگین مانند اعدام محکوم می شوند.

وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پور شجری (سیامک مهر) شهریور 89 دستگیر شد و پس از چند ماه در سلول انفرادی و شکنجه های قرون وسطایی در دادگاه اول به به اتهام واهی توهین به علی خامنه ای و اقدام علیه امنیت نظام به 3 سال زندان محکوم شد.او شهریور ماه بدستور بازجویان وزارت اطلاعات بدون هیچ دلیلی به زندان ندامتگاه کرج منتقل گردید و از آن تاریخ تا به حال در شرایط حاد جسمی و در کنار زندانیان عادی و خطرناک نگهداری می شود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،یورش ،دستگیری ،شکنجه و محاکمۀ بر مبنای محاربه برای صدور احکام سنگین و غیر انسانی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای دیدار با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

24 آذر 1390 برابر با 15 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

info@hrdai.net

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

۱۳۹۰ آذر ۲۳, چهارشنبه

باردیگر در برابر یک بزنگاه سرنوشت ساز تاریخی قرار گرفته ایم (ارژنگ داودی)

دست نوشته ای از زندانی سیاسی ارژنگ داودی به مناسبت 16 آذر جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است که در بخشهایی از آن آمده است ؛ امروز وضعیت دشوار میهن بر کسی پوشیده نیست و به همت آزادیخواهان ایرانی در سراسر گیتی باردیگر در برابر یک بزنگاه سرنوشت ساز تاریخی قرار گرفته ایم . منش های حل نشده ای که به انواع بحرانهای نهادینه شده انجامیده اینک آماده انفجار است و با اندک حمایت مردمی راه به پیروزی انقلاب دموکراتیک ایرانیان می گشاید. از جامعه روشنفکری بویژه دانشجویان انتظار می رود هوشیاری ملی و وقت شناسی تاریخی خود را به ممصه بروز گذارده و پیش از آنکه مام میهن عرصه تاخت و تاز بیگانگان گردد با مراجعه به عمق رسالت اجتماعی خود در این برهه حساس از هر گونه فداکاری و جانفشانی دریغ نورزند. متن کامل آن به قرار زیر می باشد:

با یاد خدا

با درود به تمامی جانباختگان راه آزادی بشر

روز دانشجو گرامی باد

ایرانیان جهان متحد شوید

آزادیخواهان جهان

جوانان ، دانشجویان و دانشگاهیان ایرانی

در سالهای اخیر به ویژه پس از وقوع خیزشهای مردمی در کشورهای منطقه ،خردهمگانی ایرانیان ،تحولاتی چنان بی سابقه را از سر می گذراند که ضرورت انجام تغییرات بنیادی در ساختار سیاسی – حقوقی کشورها به امری قریب الوقوع تبدیل نموده است و در آینده نزدیک برهمگان معلوم خواهد شد که ما برای نیل به حاکمیت خود در برهه ای حساس پیشارو سرنوشت سازی کرده و هوشمندانه در مسیر رسیدن به جامعۀ باز و پیشرفته حرکت نموده ایم یا باز هم، چون نسلهای پیشین به سرنوشت سوزی مبتلا گردیده و غفلت ورزانه به ورطه نوعی دیگر از حاکمیت استبداد در افتاده ایم .

سرکردگان دستگاه ولایت فقیه آنقدر در افکار پوچ و توهمات پوشالی خود اوج گرفته اند که سالهاست از تحلیل درست وقایع پیرامون کشور و رفتار ایرانیان ستمدیده عاجز مانده اند، اینک نیز به منظور حفظ و تداوم قدرت بی سرانجام خود، سران حکومت از یکسو به تمرکز گرایی هر چه بیشتر روی آورده و از سوی دیگر علاوه بر وارد نمودن بدنه متزلزل حکومت به زهرچشمگیری از مردم بی دفاع ، کشتار بی دریغ مبارزان راه آزادی را در دستور کار خود قرار داده اند

چنانچه رادیکالیسم و پیشتازی جنبش دانشجویی از خواستها و ناخواستهای مشترک بخشهای گوناگون اجتماعی نشأت گرفته باشد همزمان با ورود به حوزۀ افکار عمومی ،حمایت های مادی و معنوی آنان را به منتهی درجه ممکن کسب می کند .بویژه می تواند با پیشنهاد نوعی رویکرد اجتماعی خاص ضمن دعوت از سایر جنبشها و کمک به سازمان یابی نیروهای روشنگری به آنگونه از عمل مشترک سیاسی دست یازد که به حرکتی تعیین کننده در مسیر ایجاد تغییرات بنیادین برای رسیدن به نتیجه محتوم تبدیل شود .

بدون تردید مطالبات آگاهانه ما ایرانیان بویژه در 50 سال گذشته در مدار آزادی ، دموکراسی و عدالت بوده ولی علیرغم جانفشانی های بسیار، سابقۀ ایرانی در گذار از حد مدرنیته فرو مانده و در کنار کامیابی های زودگذر، ناکامی های فراوان تجربه نموده است.

امروز وضعیت دشوار میهن بر کسی پوشیده نیست و به همت آزادیخواهان ایرانی در سراسر گیتی باردیگر در برابر یک بزنگاه سرنوشت ساز تاریخی قرار گرفته ایم . منش های حل نشده ای که به انواع بحرانهای نهادینه شده انجامیده اینک آماده انفجار است و با اندک حمایت مردمی راه به پیروزی انقلاب دموکراتیک ایرانیان می گشاید. از جامعه روشنفکری بویژه دانشجویان انتظار می رود هوشیاری ملی و وقت شناسی تاریخی خود را به ممصه بروز گذارده و پیش از آنکه مام میهن عرصه تاخت و تاز بیگانگان گردد با مراجعه به عمق رسالت اجتماعی خود در این برهه حساس از هر گونه فداکاری و جانفشانی دریغ نورزند .باشد که تغییرات محتوم از درون سرزمین اهورایی شکل بگیرد و طلسم ناکامی جنبش کهن سال آزادیخواهی ایرانیان به دست خودمان گشوده گردد .

با درس پذیری از کامیابی ها و ناکامی های گذشته ونیز با یاد آورد دو خاطرۀ همیشه غم بار میهن در سال 32

از زندان رجایی شهرنقد 4 دخمه 12 سیاهچال 29 دستان امیدوار خود را به سوی راهیان آزادی ، دموکراسی و عدالت دراز نموده و صمیمانه از همگان دعوت می نماید که در مسیر همبستگی تمام عیار برای تدارک خیزش نهایی علیه تمامییت رژیم خودکامه مافیای فقیه گامهای استوار خود را هماهنگ نمایند.

ایران هرگز نمی میرد .

ارژنگ داوودی

16 آذر 1390

http://hrdai.net

info@hrdai.net

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

14 ماه بلاتکلیفی یک زندانی سیاسی در بند مخوف 209 زندان اوین


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی هادی اسدالله از زندانیان سیاسی دهۀ 60 بیش از 14 ماه است که در بند مخوف 209 زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات بسر می برد.

زندانی سیاسی هادی اسدالله 53 ساله بیش از 14 ماه است که در بند مخوف 209 زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات بسر می برد.او از آن زمان تاکنون بی نام و نشان و بلاتکلیف در بازداشت بازجویان وزارت اطلاعات بسر می برد.علت دستگیری وی شرکت در اعتراضات سال 88 و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران می باشد.

این زندانی سیاسی در طی مدت بازداشتش در بند 209 چند ماه در سلولهای انفرادی بسر برد و در طی این مدت تحت وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفته بود هدف از این شکنجه ها وادار کردن وی به شرکت در مصاحبه های تلویزیونی و تکرار گفته های بازجویان وزارت اطلاعات برای اتهام سازی علیه وی بوده است.

شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی این زندانی سیاسی توسط آخوندی با نام مستعار علوی و سعید شیخان که از مسئولین و سربازجویان وزارت اطلاعات ولی فقیه علی خامنه ای در شکنجه گاه وزارت اطلاعات می باشند صورت می گرفت.

زندانی سیاسی هادی اسدالله از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد و چند سال در زندان بسر برده بود.علیرغم گذشت 14 ماه همچنان در شکنجه گاه وزارت اطلاعات و در بلاتکلیفی بسر می برد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ربودن زندانیان سیاسی،بازداشت،شکنجه و قرار دادن آنها برای مدت طولانی در سلولهای انفرادی و در حالت بلاتکلیفی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

23 آذر 1390 برابر با 14 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

http://hrdai.net

info@hrdai.net

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است

عدم درمان، باعث در آستانۀ مرگ قرار گرفتن یک زندانی شده است


بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وضعیت بسیار وخیم جسمی زندانی سیاسی حسن تفاح و عدم درمان او باعث در آستانۀ مرگ قرار گرفتن وی شده است.

زندانی سیاسی حسن تفاح حدودا 84 ساله چند ماهی است که به سرطان خون مبتلا شده است ولی این زندانی سیاسی بدون درمان در زندان به حال خود رها شده است. او از هفته پیش نوک انکشتان دستش روبه سیاه شدن گذاشته است و این سیاهی انگشتانش بسرعت رو به گسترش است و بند انگشتانش و حتی در حال سرایت به کف دست او می باشد.سیاهی انگشتانش باعث ایجاد دردهای شدید و طاقت فرسایی شده است . این زندانی از درد شدید به خود می پیچید.اما از انتقال وی به بیمارستان و درمان او خوداری می کنند.

کمسیون پزشکی به دلیل شرایط وخیم جسمی مدتها است که اعلام کرده است که او قادر به تحمل حبس نیست و باید آزاد شود و از طرفی دیگر بهداری زندان به دادستان تهران اعلام کرده است که آنها قادر به درمان وی در بهداری نیستند و باید به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شود.اما عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران و از جنایتکاران علیه بشریت مانع درمان وی در بیمارستانهای خارج از زندان است.

بهداری زندان و کمسیون پزشکی مدتی پیش به عباس جعفری دولت آبادی گزارش پزشگی ارسال کرده بودند و از او خواسته بودند که این زندانی سیاسی را یا آزاد کند و یا اینکه در یکی از بیمارستانهای خارج از زندان بستری نماید.اما عباس جعفری دولت آبادی آن زمان به بهداری زندان و زندانی سیاسی حسن تفاح اعلام کرده بود که پس از بازگشت از مراسم حج دستور اعزام او را به بیمارستان خواهد داد ولی علیرغم گذشت چند هفته هنوز او را به بیمارستان اعزام نکرده اند و وضعیت جسمی او تقریبا به نقطۀ غیر قابل برگشتی رسیده است.جان این زندانی سیاسی در معرض خطر جدی است و در صورت عدم انتقال او به بیمارستان منجر به زجر کش شدن وی خواهد شد.

زندانی سیاسی حسن تفاح به دلیل اعتقادات مارکسیستی اش توسط صلواتی رئیس شعبۀ 15 معروف به قاضی مرگ به اتهام جاسوسی به 15 سال زندان محکوم شده است. آقای حسن تفاح برای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج کلاس عربی برای پر کردن اوقات فراقت آنها دایر کرده بود.

عباس جعفری دولت آبادی و بازجویان وزارت اطلاعات و همچنین روسای زندانها تحت عنوان رفتن به حج و زیارت از مکانهای مذهبی در عراق و سایر نقاط دیگر به هدف ایجاد اعتشاش و نا امنی به این کشورها اعزام می شوند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،عدم درمان زندانیان سیاسی که در وضعیت وخیم جسمی بسر می برند که به هدف زجر کش کردن آنها می باشد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای دیکتاتور ایران می باشد.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

23 آذر 1390 برابر با 14 دسامبر 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

http://hrdai.net

info@hrdai.net

pejvak_zendanyan10@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com

Tel.:0031620720193

استفاده از گزارشهای فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران تنها با ذکر منبع مجاز است